كتاب و كتاب خوانی از منظر رهبر معظم انقلاب/2
نمایشگاه كتاب در تهران "بهار كتاب" است
خبرگزاری فارس: این ایامى را كه نمایشگاه كتاب در تهران برگزار مىشود، به نظر بنده باید "بهار كتاب" نامید. زیرا كتاب حقیقتاً مطرح مىشود و گروههاى زیادى از مردم- بهویژه جوانان- سراغ كتابفروشها مىروند. كتابفروشها، فروش خوبى از این جهت دارند و كتاب هم واقعاً به دست مردم علاقهمند مىرسد
این ایامى را كه نمایشگاه كتاب در تهران برگزار مىشود، به نظر بنده باید "بهار كتاب" نامید. زیرا كتاب حقیقتاً مطرح مىشود و گروههاى زیادى از مردم- بهویژه جوانان- سراغ كتابفروشها مىروند. كتابفروشها، فروش خوبى از این جهت دارند و كتاب هم واقعاً به دست مردم علاقهمند مىرسد. البته سلیقه و توقع من این است كه ما در طول سیصد و شصت یا شصت و پنج روز سال، هر روز به قدر یك روز این نمایشگاه، فروش كتاب در كشور داشته باشیم. دل من این را مىخواهد. اگر چنین هم بشود، زیاد نیست؛ چون كشور ما كشورى متمدن و داراى تاریخ و فرهنگ است. كشور ما مثل برخى از ممالك دنیا نیست كه گذشتهى پربار و تاریخ و فرهنگ نداشته باشد. در كشور ما اگر مردم ده برابر آنچه آمار اعلام مىكند، كتاب بخوانند، خیلى زیاد نخواهد بود و دور از توقع نیست. اما حالا كه چنین نیست، ایام نمایشگاه را بنده خیلى مغتنم مىشمارم.
مصاحبه در پایان بازدید از نهمین نمایشگاه بینالمللى كتاب تهران
22/02/1375
از این دكان به آن دكان!
مصاحبه در بازدید از ششمین نمایشگاه بینالمللى كتاب
21/02/1372
نمایشگاه یادآوری
لازم مىدانم كه به مردم عزیزمان و بهخصوص به قشر و نسلى كه با كتاب سر و كار و انس دارند، توصیه كنم كه با اینگونه نمایشگاهها و نمایشگاه كتاب، بالخصوص، ارتباط برقرار كنند. نمایشگاه كتاب، هم فرصتى است براى ناشران كه بتوانند منشورات و كارهاى جدید خودشان را در جایى در مقابل چشم بسیارى از مردم عرضه كنند و هم یك فرصت بسیار خوب است براى كتابخوانها كه بتوانند از تازهترین آثار، مطلع شوند. بنده با اینكه از فهرستها و اخبار كتاب و مطبوعات بىخبر نیستم، درعینحال، وقتى كه در نمایشگاه به هریك از غرفهها وارد مىشوم، مىبینم كتابها و عناوین زیادى هست كه ما از آنها خبر نداریم. چقدر خوب است كه كتابخوانها، با كتابهایى كه تازه منتشر شده، آشنا شوند و فرصت پیدا كنند آنها را بیابند، ببینند و از آنها استفاده كنند. چیز دیگرى هم كه در این نمایشگاه كتاب است و من مىخواهم بر آن تأكید كنم، این است كه نمایشگاه كتاب، یك یادآورى است براى نسل اهل كتاب و كتابخوان كه هرچه بیشتر، به كتاب اقبال كنند و رو بیاورند و با كتاب انس بگیرند....من، بهخصوص از جوانان، بهخصوص از طلاب و دانشجویان و معلمین خواهش مىكنم كه با كتاب انس پیدا كنند. البته اینها را كه مىگوییم تأكید است؛ والا همهى نسلها، از جمله اهل كسب، كارگران، نویسندگان، زنان در خانهها و بیرون خانهها، كارمندان ادارات، اعضاى نیروهاى مسلح، همه و همه باید با كتاب انس پیدا كنند. این نمایشگاه فرصتى است براى اینكه شوق و عشق به كتاب در آنها بهوجود آید.
من كه در این نمایشگاه شركت مىكنم، یك علتش، شوق ذاتى خودم به كتاب است، كه مایلم كتاب و كتابخانه و منشورات جدید را ببینم. یك علت هم به خاطر این است كه اهمیت این كار را مىخواهم به جوانانى كه فرصت و توان جسمانى بیشترى از مثل من دارند، بگویم كه بیایید كتابها را ببینید و از آنها استفاده كنید.
مصاحبه در پایان بازدید از پنجمین نمایشگاه بینالمللى كتاب تهران
17/02/1371
باشگاه فرهنگی عمومی!
مصاحبه در پایان بازدید از هفتمین نمایشگاه كتاب
20/02/1373
از هر نمایشگاه كتابی خوشم میآید!
مصاحبه پس از بازدید از یازدهمین نمایشگاه بینالمللى كتاب
05/03/1377
كتاب خریدن!
متأسفانه نشد كتاب بخرم. كتابها را به من هدیه مىدهند. من مىخواهم كتاب بخرم یا پول كتابها را بدهم؛ اما غالباً تا من كتابى را انگشت مىگذارم، ناشرین فوراً مىگویند: "این مجانى است." و هرچه هم اصرار مىكنم پول بدهم، قبول نمىكنند. لذا من بعضى از كتابها را مىخواهم و واقعاً هم دوست دارم بخرم، منتها ناشرین حالا بعضى از روى رغبت و بعضى هم ممكن است در رودربایستى گیر كنند؛ وقتى مىگوییم این كتاب را بدهید، مىگویند "آقا، قابلى ندارد!" و من نمىخواهم كه چنین وضعى پیش بیاید، لذا به خرید كتاب اقدام نمىكنم. با این حال، ناشرین با محبت و مهربان، بعضى كتابهایى را كه فكر مىكنند دوست دارم، به من هدیه مىكنند.مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه كتاب
26/02/1374
یك پیشنهاد!
مصاحبه در بازدید از ششمین نمایشگاه بینالمللى كتاب
21/02/1372
قرآن كریم، كتاب همیشه
قرآن كتاب نور، كتاب معرفت، كتاب نجات، كتاب سلامت، كتاب رشد و تعالى و كتاب قرب به خداست. ما این خصوصیات را چه وقت از قرآن به دست مىآوریم؟ همین كه قرآن را در جیبمان بگذاریم كافى است؟ اینكه در هنگام سفر، از زیر قرآن رد شویم كافى است؟ اینكه ما در جلسهى تلاوت قرآن شركت كنیم كافى است؟ اینكه حتى قرآن را با صداى خوش تلاوت كنیم یا تلاوت خوش را بشنویم و از آن لذت ببریم كافى است؟ نه؛ چیز دیگرى لازم دارد. آن چیست؟ آن تدبر در قرآن است. باید در قرآن تدبر كرد. خود قرآن در موارد متعدد از ما مىخواهد كه تدبر كنیم.
در مراسم اختتامیهى مسابقات قرائت قرآن
14/10/1373
دل بدهید!
اشكال عمده در كار قرآن خوانیهاى بىتأمل، این است كه اصلاً روى جملات درنگ نمىكنند. شما وقتى سخن حكیمى، یا سخن حكمتآمیزى را مىشنوید، باید به آن دل بدهید؛ بدون دل دادن انسان مراد را نمىفهمد. هر كتاب عادى- بهخصوص اگر كتاب پرمغزى باشد، بهخصوص اگر حكیم فرزانهى بزرگى آن را نوشته باشد- همین حالت را دارد. اگر سرسرى بخوانید و رد شوید، از آن چیزى نمىفهمید. قرآن مىگوید: "مرا سرسرى نخوانید!" قرآن از عالىترین مقام است؛ از قلهى معرفت عالم وجود است. این است كه انسان باید تأمل كند و چون عمق این آیات و این مفاهیم، خیلى زیاد است، هركسى تأمل كند، از آن استفاده خواهد كرد.گفت و شنود به مناسبت میلاد حضرت فاطمهى زهرا(س)
18/07/1377
انس بگیرید تا بفهمید!
بدر دیدار با قاریان مصرى: شحات محمد انور و سید متولى عبدالعال
03/11/1370
دوران قرآن
این دوران، دوران قرآن است؛ زیرا پس از تجربههاى ناموفق بشر در قرنهاى بیدارى و شكوفایى و جهش، یعنى پس از آنكه بشر نتوانسته است نظام زندگى انسانى و تسلابخشى متناسب با رشد طوفانى و شگفتآور علم براى خود پدید آورد، اكنون راهها بهتدریج به طریقهى توحید و راه دین مىگراید و انسان كه به پختگى نزدیك شده، آنچه را در دوران غرور جاهلانهى آغاز شكوفایى علم به فراموشى سپرده، دوباره باز مىجوید و این در همان دورانى است كه دین در نقطهاى از جهان به حاكمیت رسیده و با انقلابى عظیم و استثنایى، زمام زندگى میلیونها انسان را به دست گرفته است.امروز فرصتى تاریخى و استثنایى است؛ براى اینكه قرآن در هدایت فكر و عمل انسانها، قدرت و چیرهگى خود را نشان دهد. اما این متوقف است بر اینكه ما خود، به چشمهى جوشان معارف و هدایت قرآن دست یابیم، قرآن را بفهمیم، در آن تدبر كنیم، آن را محور بحث و فحص سازیم و در اعماق آن غور كنیم. واقعیت تلخ این است كه قرآن هنوز در جامعهى ما، یك امر عمومى نشده است. همه به قرآن عشق مىورزند و احترام مىكنند؛ اما عدهى كمى همواره آن را تلاوت و عدهى كمترى در آن تدبر مىكنند.
پیام به گردهمایى دبیران درس قرآن سال اول دبیرستانها
20/07/1368
گام اول
ما باید قبول كنیم كه ملت ما در نیم قرن پیش از پیروزى انقلاب- كه واقعاً مدت كمى نیست- روزبهروز از قرآن فاصله گرفته و دور شده است. تا قبل از این نیم قرن، مردم ما- حتى آنهایى كه سواد خواندن و نوشتن نداشتند- غالباً مىتوانستند قرآن را از رو بخوانند. به همین جهت، مكتبخانهها نعمت بزرگى بود. چقدر كسانى از افراد مسن نسل قبل را ما مىشناختیم كه سواد خواندن و نوشتن نداشتند، نمىتوانستند فارسى بخوانند و با آنكه زبانشان فارسى بود، نمىتوانستند زبان خودشان را به صورت مكتوب بنویسند و بخوانند؛ اما مىتوانستند كتاب خدا را بخوانند و قرآن را بفهمند.بایستى روخوانى قرآن، تمام ملت ما را شامل بشود. نباید یك نفر در میان ملت ما بماند كه قادر نباشد قرآن را باز كند و بهصورت صحیح بخواند. زن و مرد و كوچك و بزرگ و پیر و جوان، باید بتوانند قرآن را بخوانند. البته، باید براى این كار برنامهریزى بشود... این كار باید انجام بگیرد. نمىشود در كشورى كه بر مبناى اسلام اداره مىشود، قرآن را به دست یك نفر بدهیم و بگوییم بخواند، اما نتواند این كتاب عزیز را باز كند و بخواند. همه باید بتوانند قرآن را بخوانند. این قدم اول است.
دیدار با قاریان چهل كشور جهان
04/12/1368
هنوز فاصله داریم!
ما هنوز تا یك جامعهى كاملاً اسلامى كه نیكبختى دنیا و آخرت مردم را بهطور كامل تأمین كند و تباهى و كجروى و ظلم و انحطاط را ریشهكن سازد، فاصلهى زیادى داریم. این فاصله، باید با همت مردم و تلاش مسؤولان طى شود... مساجد بهعنوان پایگاههاى معنویت و تزكیه و هدایت، روزبهروز گرمتر و پررونقتر شود و نشان ایمان و عمل و اخلاق اسلامى، در گوشه و كنار جامعه، از جمله در مراكز دولتى و ادارات و دانشگاهها، همه را به پیروى از تعالیم نورانى قرآن تشویق نماید. كتاب خدا در میان مردم حضور واقعى بیابد و آموختن و تدبر و تعمق در آن، براى همه- بهخصوص جوانان و نوجوانان- امرى رایج و دایر گردد. در این مورد، مسؤولیت علما و آگاهان و نویسندگان و گویندگان و رسانههاى عمومى، بسى مهم و خطیر است.فوریترین هدف تشكیل نظام اسلامى، استقرار عدالت اجتماعى و قسط اسلامى است. قیام پیامبران خدا و نزول كتاب و میزان الهى، براى همین بود كه مردم از فشار ظلم و تبعیض و تحمیل نجات یافته، در سایهى قسط و عدل زندگى كنند و در پرتو آن نظام عادلانه، به كمالات انسانى نایل آیند. دعوت به نظام اسلامى، منهاى اعتقادى راسخ و عملى پیگیر در راه عدالت اجتماعى، دعوتى ناقص، بلكه غلط و دروغ است و هر نظامى هرچند با آرایش اسلامى، اگر تأمین قسط و عدل و نجات ضعفا و محرومین، در سرلوحهى برنامههاى آن نباشد، غیراسلامى و منافقانه است. از همینجاست كه ادعاى سلاطین و حكامى كه با وجود داعیهى مسلمانى و شعار پیروى از قرآن، راه دیگر جباران را پیموده و فاصلهى فقیر و غنى را بیشتر كرده و خود در صف اغنیا قرار گرفته و از درد فقرا و پابرهنگان غافل ماندهاند، چه در تاریخ و چه در زمان حاضر، همواره از سوى هوشمندان آشنا به معارف قرآن و اسلام، مردود دانسته شده است.
پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى(ره)
10/03/1369
هنر قرآن
واقعاً قرآن مایهى هنرى خیلى عجیبى دارد كه اصلاً براى ما قابل تصویر نیست. اگر از اول تا آخر قرآن و همینطور بیانات رسول اكرم(ص) را ملاحظه كنید، خواهید دید توحید و دشمنى با شرك و بت و شیطان- كه مظهر شر و بدى و پلیدى است - وجود دارد و موج مىزند. همچنین تصمیم بر تلاش و كار و خسته نشدن و محبت به مردم و تكریم انسان و انسانیت موج مىزند. به عبارت دیگر، اصول اسلامى و چیزهایى كه پایههاى انقلاب هستند، در تمام قرآن و از اول تا آخر ادبیات صدر اسلام و ادبیات درست اسلامى- یعنى همین روایاتى كه از ائمه(ع) رسیده و نیز نهجالبلاغه- موج مىزند.دیدار با هنرمندان رشتههاى گوناگون حوزهى هنرى سازمان تبلیغات اسلامى
21/08/1368
كتابهای همیشه، نهجالبلاغه
انسان مبهوت مىماند!
سخن علی علیهالسلام نهجالبلاغه است؛ فصیحترین كلام آدمى در میان عرب. نهج البلاغه اوج هنر و اوج زیبایى است؛ زیبایى لفظ و زیبایى معناست. انسان مبهوت مىماند! هیچ شاعر بزرگ عرب، هیچ نویسندهى هنرمند عرب، نتوانسته بگوید كه من از مراجعهى به نهجالبلاغه بىنیازم.در خطبههاى نماز جمعهى تهران
10/10/1378
امیر سخن
سخنرانی در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س)
05/05/1384
رویش كار كنید!
در دیدار با اعضاى شوراى عالى مجمع جهانى اهلبیت(ع)
04/07/1370
بالاترینها
در دیدار روحانیون و وعاظ، در آستانهى ماه محرم
03/03/1374
امروز هم...
در دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد مولاى متقیان على علیهالسلام
05/09/1375
اسلام اینگونه نیست!
دیدار با دانشجویان، به مناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه
24/09/1372
گاهی از یك نقطه كوچك...
بیانات در دیدار با نمایندگان و كاركنان مجلس شوراى اسلامى
10/03/1378
درس همیشه
...دولت اسلامىاى كه بتواند مقاصدى را كه ملت ایران و انقلاب عظیم آنها داشت، تأمین كند، دولتى است كه در آن رشوه نباشد، فساد ادارى نباشد، ویژهخوارى نباشد، كمكارى نباشد، بىاعتنایى به مردم نباشد، میل به اشرافىگرى نباشد، حیف و میل بیتالمال نباشد و دیگر چیزهایى كه در یك دولت اسلامى لازم است. در تعالیم امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه، همهى اینها وجود دارد. نگویند اینها مربوط به هزاروچهارصد سال قبل است.
حقایق بشرى و اصالتهاى بشرى با گذشت زمان تغییر پیدا نمىكنند. انسانها از اول تاریخ تا امروز و از امروز تا پایان دنیا، همیشه عدالت را دوست داشتهاند و به عدالت نیازمند بودهاند؛ این تغییر پیدا نمىكند. انسانها از اول تاریخ تا امروز و از امروز تا آخر دنیا به مسؤولانى كه نسبت به آنها وفادار باشند، در خدمت آنها باشند و براى آنها صادقانه عمل كنند، احتیاج دارند؛ اینها كه تغییرپذیر نیست. درس امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه ناظر به این چیزهاست.
خطبههاى نماز جمعهى تهران
28/05/1384
باید فرهنگ خودمان را عوض كنیم!
امیرالمؤمنین به اصحاب خود فرمود: "إنّكم لاتقدرون على ذلك". این را همه مىدانند كه توان و بنیهى روحى و معنوى و حتى جسمانى انسانهایى پایینتر از امیرالمؤمنین، آنقدر نیست كه به آن قله برسند، اما حركت به سمت قله را بایستى زنده نگه داشت. بنابراین عدالت و عدالتخواهى و تزیین عدالت از چیزهایى است كه نباید آن را فراموش كرد. شما نهجالبلاغه را كه نگاه مىكنید، مىبینید در سر تا پاى نهجالبلاغه عدالت وجود دارد. اعتقاد جدى بنده این است كه بسیارى از ناكامیهاى امروز ما در عرصهى رسیدن به هدفهاى انقلاب و ادارهى مطلوب كشور بهخاطر كماعتنایى به عدالت است. هركدام از ما نسبت به خودمان اغماض مىكنیم. اسم عدالت را مىآوریم و به آن تحریض هم مىكنیم، اما در مقام عمل نسبت به خودمان اغماض مىكنیم. حالا قدرى اغماض نسبت به خود، بر اثر نقصها، كوچك بودن و كوتاهیهاى طبیعى ما قابل قبول است، اما ما نسبت به خودمان زیاد اغماض مىكنیم. خیلى از چیزها و برخورداریها را براى خود روا مىداریم كه براى دیگران روا نمىداریم. ما این فرهنگ حاكم بر ذهن خودمان را باید عوض كنیم؛ مردم هم همینطور.در دیدار مدیران صدا و سیما
15/11/1381
این كجا و آن كجا!؟
مراسم فارغالتحصیلى گروهى از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس
12/06/1377
كتاب راهنما
بازدید از دانشگاه صنعتى شریف
01/09/1378
كتابهای همیشه، صحیفه سجادیه
هر دعا، یك درس!
صحیفهى سجادیه را اگر مطالعه كنید و جنبهى دعایى كلمات را ندیده بگیرید، هر دعاى آن یك درس عالى از معارف اسلامى و قرآنى است. اگر كسى خطبهى امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام در توحید را كه خطبهى اول نهجالبلاغه است، جلو خودش بگذارد، یا دعاى اول صحیفهى سجادیه را كه در تحمید است- حمد الهى است- جلو خودش بگذارد، مىبیند این دو مثل هماند و فرقى با هم ندارند. خطبهاند و درساند. امیرالمؤمنین علیهالصلاةوالسلام در مقابل جمعى از مردم ایستاده و معارف الهى را بیان كرده و امام سجاد علیهالصلاةوالسلام دعا كرده و به زبان دعا، همان معارف را بیان فرموده است.خطبههاى نماز جمعهى تهران
07/12/1371
در لباس دعا
صحیفهى سجادیه واقعاً كتاب بسیار فوقالعادهاى است. این كتاب، در بین قدما به زبور آلمحمد معروف است. دعاهاى این بزرگوار، ضمن اینكه در حد اعلى، استغاثهى به خداست، از معارف اسلامى هم پُر است. یعنى صرفاً دعا نیست؛ بلكه در لباس دعا، همهى معارف اسلامى- توحید، نبوت و ...- تعلیم داده شده است.جلسهى تودیع شیخ راغب مصطفى غلوش و شیخ محمد بسیونى
11/12/1368
نغمههای معنوی
1) صحیفهی سجادیه، دعاى 56
دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران
13/09/1376
كتاب همهچیز!
خطبههاى نماز جمعهى
14/11/1373
به زبان دعا
سخنرانی در دیدار اعضاى هیأت دولت
17/07/1384
برو دلت را صاف كن!
اگر كسى خیال كند كه مىتوان دل و روح را بدون اینها صاف كرد، سخت در اشتباه است. از راه گریهى نیمهشب، از راه خواندن قرآن با تدبر و با دقت، از راه خواندن ادعیهى صحیفهى سجادیه، دل انسان صاف مىشود؛ والا اینطورى نیست كه بگوییم آقا برو دلت را صاف كن؛ هر كارى هم كردى، كردى!دیدار اعضاى هیأت دولت
08/06/1384
در سوگ اخلاق اسلامی!
من به شما جوانان توصیه مىكنم كه بروید صحیفهى سجادیه را بخوانید و در آن تدبر كنید. خواندن بىتوجه و بىتدبر كافى نیست. با تدبر خواهید دید كه هریك از دعاهاى این صحیفهى سجادیه و همین دعاى مكارمالاخلاق، یك كتاب درس زندگى و درس اخلاق است.
در دیدار كاركنان وزارت آموزش و پرورش، سازمان بهزیستى و سازمان تأمین اجتماعى
23/04/1372
عوامل سعادت
مقابله با هواى نفس و شناختن آن و پیمودن راه خدا و تحمل دردسرهاى آن! اینها عواملى هستند كه یك انسان را سعادتمند مىكنند. براى این است كه مىبینید در دعاها و تضرعات و در كلمات ائمه علیهمالسلام، نفس بشرى و هواهاى انسانى و شخصى، اینهمه مورد مذمت قرار گرفته و براى این است كه در دعاى صحیفهى سجادیه مىخوانیم: "هذا مقام من استحیى لنفسه منك."(1) یعنى پروردگارا! به خاطر سبكسریهاى نفس خودم، از تو شرمندهام. توجه كنید كه این را امام سجاد علیهالسلام مىگوید! بنده عقیده ندارم كه ائمه علیهمالسلام، آنچه راكه در دعا و در نیمه شب و در حال تضرع و گریه مىگفتهاند، فقط براى این بوده است كه ما از آنها یاد بگیریم؛ بلكه ایشان قصد انشا مىكردند و حقیقت را مىگفتند. منتها مسألهى هواى نفس، در مراتب نفوس بشرى مختلف است. آنچه را كه آن بزرگوار هواى نفس مىداند، ممكن است در زندگى ما، عبادت یا انجام عمل مستحب هم باشد. آن، در زندگى و در تركیب وجودى امام سجاد، هواى نفس است؛ چون اوج ایشان زیاد است، لطافت روح و صفاى معنوى و روحانىاش بالاست.1) صحیفهی سجادیه: دعاى 32؛ پس از نماز شب
سخنرانی در دیدار فرماندهان ردههاى مختلف سپاه پاسداران
29/06/1373
تنها در صحیفه
این مخصوص دعاهایى است كه از معصوم به ما رسیده است: امام سجاد علیهالصلاة والسلام، صحیفهى سجادیه را بهصورت دعا تنظیم فرموده و اصلاً دعا خوانده است؛ اما این كتاب، پر از معارف الهى و اسلامى است. توحید خالص در صحیفهى سجادیه است. نبوت و عشق به مقام تقدس نبى اسلام علیه و على آله الصلاة والسلام در صحیفهى سجادیه است. مثل بقیهى دعاهاى مأثور، معارف آفرینش در این كتاب است.خطبههاى نماز جمعهى تهران
28/11/1373
متن و شرح
دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران
13/09/1376
دستورالعمل!
در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهى ماه محرم
05/11/1384
تكلیف ما روشن است!
"ربنا فاغفرلنا ذنوبنا"؛ اول، مغفرت خود را شامل حال ما كن. نگوییم ما براى كدام گناهمان از خداى متعال مغفرت بخواهیم. سرتاپاى بنده و امثال بنده، خطا و لغزش و گناه است. وقتى خداى متعال دربارهى پیغمبرش مىفرماید: "لیغفر لك الله ما تقدّم من ذنبك و ما تأخّر"؛ وقتى در قرآن و دعاها و ادعیهى صحیفهى سجادیه و غیر آن، براى پیغمبر و اولیایش از خداى متعال طلب مغفرت مىشود، تكلیف ما روشن است: اول، طلب مغفرت و آمرزش. "ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و كفر عنّا سیئاتنا"؛ این تكفیر، ترمیم خطاهاست. ما بالاخره در مسیر حركت خود، خطاهایى كردهایم و خدشههایى بهوجود آوردهایم؛ ترمیم این را هم از خدا مىخواهیم. بعد، "و توفّنا معالأبرار"؛ مرگ ما و عبور ما از دروازهى این عالم به ملكوت را هم با ابرار قرار بده؛ مثل آنها و در جهت آنها بمیریم. مهمترین مسأله، مسألهى عاقبت است.در جمع كارگزاران نظام جمهورى اسلامى
21/09/1380
مبارزه و دعا
عجیب این است كه اگرچه از همهى ائمه علیهمالسلام- تا آن جایى كه در ذهنم هست- تقریباً دعاهایى مأثور است و ادعیهاى به ما رسیده است، اما بیشترین و معروفترین دعاها از سه امام است، كه هر سه درگیر مبارزات بزرگ مدت عمر خودشان بودند: یكى امیرالمؤمنین علیهالسلام است كه دعاهایى مثل دعاى كمیل و دعاهاى دیگر از آن بزرگوار رسیده است، كه یك عالم و غوغایى است. بعد ادعیهى مربوط به امام حسین علیهالسلام است، كه دعاى عرفه مظهر آنهاست. این دعا، واقعاً دعاى عجیبى است. بعد هم امام سجاد علیهالسلام است كه فرزند و پیامآور عاشورا و مبارز در مقابل كاخ ستم یزید است. این سه امامى كه حضورشان در صحنههاى مبارزات از همه بارزتر است، دعایشان هم از همه بیشتر است؛ درسشان در خلال دعا هم از همه بیشتر است.دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران
13/09/1376
باید بیمناك باشند!
دیدار با گروهی از پاسداران سپاه پاسداران
13/09/1376
لغزشگاه دانه درشتها!
دیدار نمایندگان هفتمین دورهى مجلس شوراى اسلامى
27/03/1383
مثل موج
گرایش جوانها را به اسلام مىبینید. این گرایش، گرایش عاطفى است. این گرایش، بسیار ارزشمند است؛ اما مثل موجى است كه ممكن است بیاید و برگردد. ما اگر بخواهیم این موج همچنان استمرار داشته باشد، باید پایههاى فكرى جوانها را محكم كنیم. ما اینهمه منبع داریم. همین دعاى ابوحمزه، دعاى امام حسین در روز عرفه، اینها را جوانهاى ما مىخوانند اما معنایش را نمىفهمند. "إلهى هب لى قلباً یدنیه منك شوقه"؛ چقدر از اینگونه مناجاتها و از اینگونه مبانى و از این حرفهاى عمیق در دعاهایى مثل مناجات شعبانیه و صحیفهى سجادیه وجود دارد كه احتیاج هست ما اینها را براى جوانها بیان و تبیین و روشن كنیم تا بفهمند و با علاقه و عاطفه و شوقى كه دارند، بخوانند.دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى
17/06/1384
نیمساعتها!
چقدر كتابها را در همین نیمساعتها مىشود خواند! بنده دورههاى بیست جلدى و بیست و چند جلدى كتاب را در همین فاصلههاى ده دقیقه، بیست دقیقه و یك ربع ساعته خواندهام. پشت این كتابها را هم یادداشت مىكنم كه معلوم باشد. شاید صدها جلد كتاب را همینطور در این فاصلههاى كوتاه ده دقیقهاى خواندهام. بسیارى از افراد را هم مىشناسم كه این گونهاند.
مصاحبه پس از بازدید از سومین نمایشگاه بینالمللی كتاب
19/2/1369
پیش از خواب!
در منزل خود من، همهى افراد، بدون استثنا، هرشب در حال مطالعه خوابشان مىبرد. خود من هم همینطورم. نه اینكه وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه مىكنم، تا خوابم مىآید، كتاب را مىگذارم و مىخوابم. همهى افراد خانهى ما، وقتى مىخواهند بخوابند حتماً یك كتاب كنار دستشان است. من فكر مىكنم كه همهى خانوادههاى ایرانى باید اینگونه باشند. توقع من، این است. باید پدرها و مادرها، بچهها را از اول با كتاب، محشور و مأنوس كنند. حتى بچههاى كوچك باید با كتاب انس پیدا كنند.مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه كتاب
26/02/1374
فرصتهای اندك
بنده خودم چند جلد قطور از یك عنوان كتاب را در اتوبوس خواندم! قضیه مربوط به قبل از انقلاب است كه چند روزى براى انجام كارى از مشهد به تهران آمده بودم... وضعیت و فضاى اتوبوسهاى آن روزگار براى ما خیلى آزار دهنده بود و نمىتوانستیم تحمل كنیم. دلم مىخواست سرم پایین باشد و خواندن كتاب در چنین وضعیتى بهترین كار بود. ساعتى را كه به این حالت مىگذراندم احساس نمىكردم ضایع مىشود. آن وقتها تقریباً یكساعت طول مىكشید تا آدم با اتوبوس از جایى به جاى دیگر مىرفت. بعضى وقتها این جابجایى كمتر یا بیشتر هم طول مىكشید. بههرحال چنین یكساعتهایى را احساس نمىكردم كه ضایع مىشود؛ چون كتاب مىخواندم.
مصاحبه در پایان بازدید از نهمین نمایشگاه بینالمللى كتاب تهران
22/02/1375
بهجای آگهی تلویزیونی
گاهى مىبینید یك نفر پاى تلویزیون نشسته و منتظر یك فیلم است. تلویزیون آگهى تبلیغاتى پخش مىكند و گاهى پخش تبلیغات بیست دقیقه طول مىكشد. یكوقت است كسى به آن تبلیغات احتیاج دار؛ اما كسى كه احتیاج ندارد آگهیهاى تبلیغاتى را ببیند، این بیست دقیقه را چرا بىكار بنشیند!؟ یك كتاب دمِ دستش باشد؛ بردارد و بیست دقیقه مطالعه كند. اگر مردم ما عادت كنند كه از این وقتهاى ضایعشونده براى مطالعهى كتاب استفاده كنند، جامعه خیلى پیش خواهد رفت و فرهنگ كشور، خیلى ترقى خواهد كرد.مصاحبه در پایان بازدید از نهمین نمایشگاه بینالمللى كتاب تهران
22/02/1375