تبیان، دستیار زندگی
تحدی و اعجاز دو محور اساسی تبلیغ دین مبین اسلام از صدر اسلام تا كنون بوده است، و كارشناسان عرب صدر اسلام با دریافت زوایایی از اعجاز بی كران قرآن، به ناتوانی خود و الهی بودن قرآن پی می‌بردند، امروزه با توسعه دانش بشری و ساخت ابزار و وسایل پیشرفته هر روز عر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آفتاب آمد دلیل آفتاب

قرآن

تحدی و اعجاز دو محور اساسی تبلیغ دین مبین اسلام از صدر اسلام تا كنون بوده است، و كارشناسان عرب صدر اسلام با دریافت زوایایی از اعجاز بی كران قرآن، به ناتوانی خود و الهی بودن قرآن پی می‌بردند، امروزه با توسعه دانش بشری و ساخت ابزار و وسایل پیشرفته هر روز عرصه جدیدی از اعجاز قرآن آشكار می‌شود كه خود بیانگر ابدی بودن قرآن در تمام ازمنه تاریخ است؛ با وجود این، عده‌ای منكر اعجاز قرآن شده و با طامات بافی می‌خواهند جلوی نفوذ قرآن را بگیرند بی خبر از آنكه «والله متم نوره و لو كره الكافرون».

اگرچه اثبات «خورشید می‌درخشد» بسیار سخت است؛ اما برای اینكه نگویند و ننویسند كه مسلمانان در جواب اشكالات درماندند، قلم بدست می‌گیریم و در حد توان خود به روشنگری می‌پردازیم، به امید آنكه مورد رضای حق تعالی قرار گیرد.

اعجاز ادبی قرآن

روشن ترین بعد اعجاز قرآن چیست؟

یكی از  روشن‌ترین وجوه اعجاز قرآن، فصاحت و بلاغت آن است. این وجه برای عرب عصر نزول، بیشتر محسوس بود و به اندازه‌ای بر ایشان تأثیر گذارد كه بزرگترین ادیبان و سخنوران‌شان در برابر آن به زانو افتادند.

فصاحت كلام، در اصطلاح ادبی یعنی كلمات از تنافر و نامأنوس بودن و هرگونه ضعف در چینش و پیچیدگی خالی باشد.

بلاغت كلام، یعنی كلام با آن چه حال و مقام اقتضا می‌كند، مطابق آورده شود. به بیانی روشن‌تر، كلام بلیغ كلامی است كه مقتضای حال ومقام در آن رعایت شده باشد.(1)

فصاحت و بلاغت، مراتبی دارد و طبیعی است كه چنین امری حد و مرز ندارد.

اعلی مراتب این فصاحت و بلاغت را اعجاز می‌دانند واز آنجا كه قرآن، فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین كلام است، در بالاترین مراتب آن قرار دارد.

نمونه‌ای از فصاحت و بلاغت در آیات قرآن:

«و قیل یا أرض ابلعی مائك و یا سماء اقلعی و غیض الماء  قضی الامر و استوت علی الجودی و قیل بعد للقوم الظالمین». گفته شد: ای زمین آب خود را فرو بر و ای آسمان از باران خودداری كن و آب فرو كاست و فرمان گذارده شد و [كشتی] بر جودی قرار گرفت و گفته شد: مرگ بر قوم ستمكار.(4)

تعبیرات آیه آنچنان رسا و جذاب و مختصر و گویا و با تمام زیبایی آن قدر تكان دهنده و كوبنده است كه عده‌ای از دانشمندان و ادیبان عرب، آن را فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین آیات قرآن شمرده‌اند.

بخشی از صنایع بدیعی كه در آیه به كار رفته، عبارتند از:

1- جناس ناقص در دو فعل «ابلعی و اقلعی» 2- مراعات نظیر در ذكر «سماء و ارض» 3- استعاره در «ابلعی  و اقلعی» 4- مجاز در یا سماء 5- اشاره در «غیض الماء» 6- ارداف در «واستوت علی الجودی» 7- تمثیل در «وقضی الامر» 8- تعلیل (فرو رفتن آب علت، استوا و استقرار كشتی است) 9- صحت تقسیم 10- احتراس در «قیل بعدا للقوم الظالمین» 11- انفصال 12- حسن نسق 13- تركیب لفظ با معنا 14- ایجاز 15- تهذیب 16- حسن بیان 17- تمكین 18- تفهیم 19- اعتراض 20- تعریض 21- تمكین 22- انسجام 23- ابداع

همانگونه كه مشاهده می‌شود، بیست و سه نوع از انواع صنایع علم بدیع در این آیه یافت می شود و حال آنكه هفده لفظ بیشتر نیست و این نحو از كلام در غیر گفتار خداوند یافت نشده است.(3)

درك این مطلب كه این كتاب الهی در بالاترین سطح ممكن از فصاحت و بلاغت قرار دارد، بیش‌تر بر عهده عرب كه ، استاد فصاحت و بلاغت بودند، می‌باشد. زیرا آنها درك می كردند كه اینگونه سخن گفتن در میان ایشان هرگز معمول نبوده و از سنخ كلام بشر نیست. رافعی میگوید:

«قرآن طرف مقایسه با كلام بشر نیست تا بشر، گفته‌های خود را با آن مقایسه كند؛ چون قرآن كمالی دارد كه دیگران فاقد آنند؛ بنابراین، نمی‌توان قرآن را با سایر گفته‌ها مقایسه كرد.»

قرآن اصلا شعر نیست تا با اشعار شاعران و ادیبان مقایسه شود؛ بلكه از نظم و اسلوب ویژه خود برخوردار است اسلوبی تازه كه آن را شعر جدا می‌كند؛ نه شعرش می‌توان خواند و نه خطابه و نه هیچ یك از متن‌های ادبی.

قرطبی می‌گوید: یكی از وجوه اعجاز، نظم نو و بدیع قرآن است كه با هرگونه نظم شناخته شده در زبان عرب و غیر عرب مخالف است، چرا كه به هیچ وجه با نظم شعر، سازگاری ندارد. خداوند می‌فرماید: «و ما علمناه الشعر و ما ینبغی له إن هو الا ذكر و قرءان مبین»

ما به او شعر نیاموختیم و درخور وی نیست؛ این سخن جز اندرز و قرانی روشن نیست»(4)

منبع: پرسمان قرآنی ، سید محمد حسین جواهری

پاورقی:

1) المطول فی شرح تلخیص المفتاح علامه تفتازانی

2) هود آیه 44

3) برای آگاهی بیشتر به اعراب القرآن محی الدین درویش  ذیل آیه 44 سوره هود مراجعه كنید

4) یس آیه 69


مطالب گذشته:

آفتاب آمد دلیل آفتاب (تحدی و اعجاز)