تأخیر در بروز آثار اجابت؛ نه در خودِ اجابت
البته این نکته را هم تذكر بدهم که در بحث تأخیر در اجابت، اینطور نیست كه دعاها مستجاب نشده باشد و خدا به آنها جواب نداده باشد؛ بلکه همه این دعاها پذیرفته شدهاند. اما این سرعت و بُطئ در ظهور و بروز اثر است. بروز و ظهور اثر، دیر و زود دارد. وقتی من دعا کردم، خدا جوابم را داده و رویش را از من برنگردانده است؛ پس دعای من مستجاب شده و جواب گرفتهام. مقبول هم شده است؛ یعنی خدا پذیرفته است و گفته چشم! آنچه میخواهی را به تو میدهم؛ اما در تأثیر، تأخیر افتاده است. بنابر این «تأخیر در تأثیر» یعنی «تأخیر در بروز و ظهور علائم اجابت» که این خودش یک بحث مستقلی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1396/10/05
علّت تأخیر در ظهور آثار اجابت دعا
گاهی هم در تأخیر، مصلحتی هست. چه بسا الآن در این موقع اگر چیزی را كه از او درخواست كردهام به من بدهد، به ضرر من می شود؛ لذا اجابت را به تأخیر میاندازد. فرض کنید كسی از خدا پول میخواهد. خدا اگر همین الآن به او بدهد، نفْسش سرمست و چموش میشود و او را به تباهی میكشاند. برای همین خدا میگذارد موقعی به تو پول میدهد که نَفْسَت چموش نشود. لذا دعایت مستجاب شده و خدا جواب تو را داده و درخواستت را هم پذیرفته و مقبول هم واقع شده است؛ اما بحث در سرعت و بُطئِ بروز و ظهور اثر اجابت دعا است.علّت تأخیر اجابت دعای خوبان
در باب بُطئ گاهی این جهت مطرح است که عرض کردم و گاهی هم نه؛ مسأله بالاتر از این حرفها است. یک مسائل معرفتی است كه تأثیر اجابت را به تأخیر میاندازد. چون متن روایت است، میگویم. مطلب این است که چون رابطه «عبد و ربّ» یک رابطه محبّتی است، یعنی رابطه میان «مُحبّ و محبوب» است، اگر عبد از اولیای خاص خدا باشد، خدا صدایش را دوست دارد. لذا اگر او دعایی كند و درخواستی از خدا داشته باشد، خدا زود حاجتش را به او نمی دهد. چون اگر خداوند زود حاجت او را بدهد، دیگر او درخواستش را تکرار نمیکند. یعنی خداوند آهنگ صدای او را دوست دارد. میخواهد كه او پشت سر هم بگوید «یا الله»! خدا از آهنگ صدای او لذت میبرد.روایت را میخوانم که تعبیر امام صادق (علیه السلام)است: «إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِیَّ لِلَّهِ یَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَمْرِ یَنُوبُهُ فَیَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِهِ اقْضِ لِعَبْدِی حَاجَتَهُ»؛ یعنی آن بندهای را که از اولیای خاص خدا است، وقتی در امری دعا كند، خداوند فرمان میدهد حاجت او را بدهید! اما «وَ لَا تُعَجِّلْهَا» عجله نكنید! چرا؟ چون «فَإِنِّی أَشْتَهِی أَنْ أَسْمَعَ نِدَائَهُ وَ صَوْتَهُ». (همان) من دوست دارم این آهنگ را بشنوم. پس چه مسأله سرعت در اجابت، چه مسأله بطئ، یعنی سرعت و كُندی بروز آثار اجابت دعا، هیچکدام از اینها بی حساب و كتاب نیست؛ بلکه همه حسابشده است. حالا من دوباره سراغ مطلب اصلی بحث میروم.
قبل از دعا، پیشكش ببر!
در روایات گذشته بحث نماز و روزه قبل از دعا مطرح شده بود. اما یک روایت داریم که مسأله را به طور کلی مطرح میکند. من این روایت را میخوانم بعد هم اشاره به جهت آن میکنم. دارد: «عَنِ النَّبِیِّ صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِوَسَلَّم أَنَّهُ قَالَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ فَقَدِّمْ صَلَاةً أَوْ صَدَقَةً أَوْ خَیْراً أَوْ ذِكْراً»؛( مستدركالوسائل ج 5 ص 199) حضرت میفرماید هرگاه خواستی دعا کنی و از خدا تقاضایی داشته باشی، قبل از آن یا نماز بخوان، یا صدقه بده، یا یک کار خیری انجام بده و یا ذکری بگو.این روایت چه میخواهد بگوید؟ من به یک جهت بسیار سطح پایین آن اشاره میکنم و آن این است که وقتی تو از خدا تقاضا میکنی و چیزی از او میخواهی، قبل از آن بیا «برای خدا» یک کاری کن که روی تقاضا کردن از او را داشته باشی. یک کاری برای خدا، ِللّه، انجام بده که رویت بشود از او درخواست كنی. به اصطلاح ران ملخی پیشكش ببر! مورچه هم برای حضرت سلیمان (علیه السلام) یك چیزی بُرد؛ حرف این است كه بیمعرفت نباش! بدتر از مورچه نباش! یک کار الهی انجام بده و بعد درخواستت را به زبان بیاور. خیلی زیبا است كه اوّل بحث صلاۀ را پیش میکشد، بعد صدقه را و بعد میگوید یک کار خیر، لِلّه و فی سبیلالله انجام بده و بعد میگوید یک ذکری از اذکار را بگو. این یك جهت بسیار ساده و در سطح پایین بود كه من عرض كردم.
منبع : درس اخلاق آیت الله مجتبی آقا تهرانی