تبیان، دستیار زندگی

تاملی در پیشینه و آسیب‌های عزاداری سیدشهدا(علیه السلام)

اگر بزرگان دین و علما، نسبت به عزاداری دوره صفویه ایراد می‌گیرند، بخاطر ورود آسیب هایی به ساحت عزاداریست؛ وگرنه با اصل عزاداری، هیچگونه مشکلی ندارند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
عزاداری

برخی افراد شبهه افکن، مخالفت آیت الله محسن عاملی جبلی با برخی از شیوه های عزاداری ناصحیح در دوره صفوی را بزرگنمایی کرده و آن را به مخالفت ایشان با اصل عزاداری بر سالار شهیدان تعبیر می‌کنند، و دلیل آن را نیز رایج شدن عزاداری از زمان صفویه می‌دانند.

پاسخ: شکی نیست که عزاداری بر سالار شهیدان ریشه در تاریخ شیعه دارد. شهادت سید و سالار شهیدان مصیبتی بزرگ است که اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه و اله)، شیعیان را به گریستن بر آن، سفارش کرده اند؛ چنانکه امام رضا(علیه السلام) در ایام عزای حسینی به دعبل فرمودند: «یَا دِعْبِلُ مَنْ بَكَى وَ أَبْكَى عَلَى مُصَابِنَا وَ لَوْ وَاحِداً كَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ[1] ای دعبل کسی که برای مصائب ما گریه کند یا یک نفر را بگریاند، پیش خدا ماجور است.» بر طبق این حدیث و احادیث مشابه دیگر، شیعیان ترغیب می‌شدند که بر امام مظلوم خویش گریه کرده و عزاداری کنند؛ چنانکه ابن قولویه می‌نویسد که در زمان امام صادق(علیه السلام) مردم اطراف کوفه و نواحی دیگر، از زن و مرد، برای زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) و یارانش به کربلا می رفتند و به قرائت قرآن، ذکر مصائب و نوحه گری و مرثیه سرایی می پرداختند.[2] اما گسترش عزای حسینی را باید در زمان حاکمان شیعی آل بویه(قرن چهار و پنج قمری) دانست. آنها که بر ایران و عراق تسلط داشتد، به عزاداری حسینی اهتمام می‌ورزیدند؛ چنانکه در سال353 ق، با اعلام عزای عمومی از طرف معزالدوله، مردم لباس سیاه بر تن کردند و با حالت حزن و اندوه به گریه بر سالار شهیدان پرداختند[3] به احترام این روز، خرید و فروش ممنوع شد، قصّابان ذبح نکردند و صنف آشپز، غذا نپختند و سقّاها از کار بازداشته شدند.[4] بعد از آل بویه نیز عزاداری بر سالار شهیدان در کشور ایران ادامه داشت. در دوره تیموریان که مرکزشان در شرق ایران بود، عزای حسینی به مراتب گسترده تر از قبل برگزار می‌شد؛ و حتی شاهزادگان و امرا نیز به برگزاری مجالس عزا همت می گماشتند[5] اما در این دوره و کمی قبل تر از پیدایش دولت صفویه، انتشار کتاب نامعتبری به اسم روضة الشهداء کاشفی(متوفی 910) سبب ورود نقل قولهای نامعتبر در عزای حسینی شد.

نکته دوم: گفتیم که کتاب نا معتبر روضه الشهدا، قبل از صفویه نوشته شد. این کتاب در زمان صفویه مورد استقبال قرار گرفت[7]، و البته در کنار این کتاب نامعتبر، آدابی چون تیغ زنی، قفل زنی، سنگ زنی و قمه زنی، در این زمان رواج پیدا کرد.[8] هر چند در پیدایش قمه زنی در زمان صفویه یا بعد از آن تردید وجود دارد.[9] بنابراین اگر شخص بزرگواری مثل آیت الله محسن عاملی جبلی، در مقابل عزاداری زمان صفویه موضع می‌گیرد، بخاطر آسیهایی از این دست است، نه چیز دیگر. متاسفانه شبهه افکنان که در پی رسیدن به اهداف شوم خود هستند، راست و دروغ را با هم مخلوط کرده، و غافل از سخن خدای متعال هستند که می‌فرماید: «وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَق‏[بقره/42] و حق را به باطل مپوشانید و حقیقت را پنهان نکنید.»

برای اطلاع در مورد پیدایش قمه زنی که آسیبی جدی در عرصه عزاداری است، به این آدرس مراجعه شود

نوشته سیدی

پی نوشت
[1]. بحار الأنوار( ط- بیروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، ناشر: دار إحیاء التراث العربی‏، سال چاپ: 1403 ق‏، ج45، ص257.
[2]. 16 محدّث نوری، لؤلؤ و مرجان، چاپ دوم: انتشارات فراهانی، بهار 1364ش، ص 4.
[3]. تَکْمِلة تاریخ الطبری، محمد بن عبدالملک الهمدانی، بیروت، مطبعه الکاتولیکیة، 1961م، ج 1، ص 183.
[4]. تاریخ الملوک و الأمم، ابن الجوزی، ابی الفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی المنتظم، حیدر آباد، دائرة المعارف العثمانیه، 1358 ق، ج 7، ص 15.
[5]. روضات الجنّات فی اوصاف مدینه هرات،معین الدین محمّد اسفزاری، به کوشش محمّد اسحاق، مطبعه زرپاسری، بی تا، ج 1، ص 269.
[6]. طهرانی، آقا بزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 11، ص 294، تهران، نشر اسماعیلیان و کتابخانه اسلامیه، 1408ق.
[7]. تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، پترچلكووسكی، ترجمه، داود حاتمی، تهران، شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، سال 1367، ص165.
[8]. رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران ، مظاهری، محسن حسام، ناشر: اخبار ادیان، فروردین و اردیبهشت 1385.
[9]. قمه زنی، سنت با بدعت؟ ، مسائلی، مهدی، نشر: گلبن، سال انتشار: 1386ش، ، ص 19.

 


منبع:
کانال نشر معارف قرآن و حدیث

 

 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.