تبیان، دستیار زندگی

وصیت‌ نامه‌ پاسدار و طلبه‌ شهید حبیب‌ بدلی‌ کَنْد

ای‌ آنانیکه‌ حجاب‌ را مخالف‌ وبی‌ حجابی‌ را تمدن‌ می‌شمارید تو چه‌ می‌دانی‌ تمدن‌ چیست‌؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 وصیت‌ نامه‌ پاسدار و طلبه‌ شهید حبیب‌ بدلی‌ کَنْد
 السلام‌ علیک‌ یا اباعبدالله‌ الحسین‌

السلام‌ علی‌ الحسین‌ و علی‌ علی‌ بن‌ الحسین‌ و علی‌ اولاد الحسین‌ و علی‌ اصحاب‌ الحسین‌
اللهم‌ احشر نامع‌ الحسین‌اللهم‌ احشر نامع‌ النصار و اصحاب‌ الحسین‌

سلام‌ بر تمام‌ رهروان‌ راه‌ شهداسلام‌ بر پویندگان‌ راه‌ شهدا، سلام‌ و درود فراوان‌ ما بر شما راهیان‌ شهدا که‌ در واقع‌ راهیان‌ نور می‌باشید.

شهادت‌ می‌دهم‌ که‌ خداوند یکتاست‌ و شریکی‌ ندارد. شهادت‌ می‌دهم‌ که‌ محمد (ص‌) خاتم‌ النبیاء و رسول‌خداست‌. شهادت‌ می‌دهم‌ که‌ علی‌ مولا، ولی‌ و امام‌ است‌ و همچنین‌ یازده‌ تن‌ از فرزندانش‌ و شهادت‌ می‌دهم‌ که‌خمینی‌ نائب‌ بر حق‌ آخرین‌ آنان‌ یعنی‌ مهدی‌ موعود (عج‌) است‌. ای‌ آنکه‌ نور بر این‌ اسر زمین‌ دوباره‌ از نو تاباندی‌، ای‌آنکه‌ ابرهای‌ غبار سیاه‌ را بر طرف‌ نمودی‌ و نور حق‌ و حقیقت‌ را بر دل‌ جوانان‌ این‌ سرزمین‌ تاباندی‌ به‌ آنان‌ درس‌ ایمان‌عشق‌ خلوص‌ جهاد و در آخر درس‌ شهادت‌ دادی‌. به‌ آنان‌ درس‌ دادی‌ که‌ همچو مولا و سرورشان‌ اباعبدالله‌ الحسین‌ که‌با آن‌ گروه‌ کوچکشان‌ ولی‌ پر عزم‌ و استوار بر علیه‌ ظلم‌ و ناحق‌ قیام‌ کردند و همگی‌ به‌ افتخار شهادت‌ نائل‌ شدند. خدایاشهیدان‌ ما را با شهیدان‌ کربلا محشور بدار. سلم‌ بر تو ای‌ مرد، ای‌ روح‌ بزرگ‌ ای‌ روح‌ الله‌ تو که‌ حسین‌ و علی‌ و خاندان‌ عصمت‌ را که‌ سالها بر زبانهایمان‌ جاری‌بود ولی‌ با این‌ همه‌ نمی‌شناختیمشان‌، شناساندی‌، علی‌ (ع‌) را حسین‌ (ع‌) را امام‌ حسین‌ (ع‌) را و الی‌ آخر، ای‌ مرد بر تودرود و تحیت‌ فراوان‌ باد ای‌ کوردلان‌ و کور چشمان‌، دلها و چشمهایتان‌ را باز کنید مبالغه‌ و اغراِ نمی‌کنم‌ شماهای‌ ای‌آنانکه‌ سالها حسین‌ حسین‌ می‌گوئید سالها بیاد شهدای‌ کربلا گریه‌ می‌کنید سینه‌ می‌زنید و یالیتنی‌ کنت‌ معکم‌ فافوز… رامی‌گفتید شماها را می‌گویم‌ بیدار شوید وقتی‌ فرصتها از دست‌ برود آنوقت‌ بیدار می‌شوید که‌ دیگر بی‌ فایده‌ است‌. حسین‌ زمان‌ هم‌ اکنون‌ در میان‌ ماهاست‌ لکن‌ قدرش‌ را نمی‌دانم‌. و شهدا و یاران‌ و انصار حسین‌ نیز هم‌ اکنون‌ در جبهه‌ها بیاد حسین‌ و به‌ عشق‌ حسین‌ و بیاد کربلا جان‌ می‌بازند وهمه‌ در فکر و یاد حسین‌ بسر می‌برند آنوقت‌ شماها همچو آن‌ اشخاص‌ که‌ حسین‌ هر چه‌ گفت‌ «هل‌ من‌ ناصر ینصرنی‌»کسی‌ به‌ ندای‌ هل‌ من‌ ناصرش‌ گوش‌ نداد و چه‌ در مدینه‌ و چه‌ در کربلا همان‌ مسلمانان‌ و شیوخ‌ تا بالاخره‌ با یاران‌ اندک‌اهل‌ بیت‌ شان‌ به‌ مقتل‌ آمدند آری‌ تا فرصتها از دست‌ نرفته‌ به‌ ندای‌ هل‌ م‌ ناصر خمینی‌ لبیک‌ بگوئید و حسین‌ زمان‌ رادرک‌ کنید.
لااقل‌ نمی‌دانم‌ خیلی‌ها را دیده‌ام‌ که‌ حتی‌ یک‌ وصیت‌ نامه‌ را نیز نخوانده‌اند یا اگر خوانده‌اید چندان‌ التفاتی‌نکرده‌اند وصیت‌ نامه‌ آنانکه‌ حسینی‌ وار جنگیده‌اند و شهید شد
حال‌ بیائید و وصیت‌ نامه‌ای‌ بنده‌ ذلیل‌ و عاصی‌ خدارا گوش‌ کنید.
اما خوب‌ من‌ باب‌ تذکر و اینکه‌ من‌ هم‌ سهمی‌ در این‌ فریاد هل‌ من‌ ناصر و رساندنش‌ بگوش‌ مردم‌ داشته‌ باشم‌ اینهارا می‌نویسم‌ باری‌ لااقل‌ یک‌ ساعت‌ بنشینید و فکر کنید که‌ به‌ گفته‌ پیامبر یک‌ ساعت‌ فکر و تفکر در عالم‌ بهتر از هفتادسال‌ عبادت‌ است‌. خدایا شاهد باش‌ آنچه‌ را که‌ به‌ این‌ طایفه‌ باید بگویم‌ و دینم‌ را ادا کنم‌ به‌ اتمام‌ رساندم‌. خدایا ترا گواه‌ می‌گیرم‌ که‌دیگر اینان‌ روز قیامت‌ دست‌ آویزی‌ برای‌ عذر و بهانه‌ نداشته‌ باشند اما دوستان‌ و برادران‌ محترم‌ و عزیز آنیکه‌ راه‌حسین‌ را می‌پیمائید به‌ راه‌ خودتان‌ ادمه‌ بدهید و از سرزنش‌ سرزنش‌ کنندگان‌ هراسی‌ بدل‌ خود راه‌ ندهید نمی‌دانم‌ چراوصیت‌ نامه‌ام‌ را با تذکرات‌ به‌ آن‌ طایفه‌ و گروه‌ شروع‌ کردم‌ شاید خیلی‌ نسبت‌ به‌ اینها بدبین‌ باشم‌ اینان‌ کوردلان‌ هستندکه‌ همیشه‌ سدی‌ برای‌ حرکت‌ قیام‌ حسین‌ در تاریخ‌ بوده‌اند و انزجار و تنفرم‌ نسبت‌ به‌ این‌ گروه‌ خیلی‌ زیاد است‌. چرا که‌یک‌ عمر حسین‌ حسین‌ می‌گوئید و آخر سر حسین‌ زمان‌ را تنها و بی‌ یاور می‌گذارید رهایشان‌ می‌کنید تا به‌ حال‌ خودبمانند اما ما به‌ قیامت‌ معتقدیم‌ انشاءالله‌ در آن‌ روز در پیشگاه‌ احدیت‌ مچشان‌ را خواهیم‌ گرفت‌ اما ای‌ تمامی‌ دوستان‌و برادرانم‌ و آشنایانم‌ شما به‌ حسین‌ و عهدی‌ که‌ با فرزندش‌ بسته‌اید پایدار باشید و هیچوقت‌ امام‌ را همچون‌ کوفیان‌تنها نگذارید از شما درخواست‌ می‌کنم‌ که‌ در هر شرایطی‌ که‌ هستید امام‌ را تنها و بی‌ یاور نگذارید (تا نگویند که‌ شمااهل‌ کوفه‌ هستید) خداوند لعنت‌ کند آن‌ کسانی‌ را که‌ با این‌ حسین‌ زمان‌ مخالفت‌ کردند و چه‌ ضربه‌ای‌ که‌ به‌ اسلام‌نزدند. دوستان‌ در تمامی‌ اوقات‌ بیاد خدا باشید و بدانید که‌ مرگ‌ در کمین‌ است‌ و هر لحظه‌ یکی‌ را در برخواهد گرفت‌چنان‌ زندگی‌ کنید که‌ وقتی‌ که‌ به‌ سراغ‌ شماها آمد با آغوش‌ باز از آن‌ استقبال‌ کنید زیاد به‌ دنیایتان‌ پایبند نباشید این‌ دنیافانی‌ است‌. الان‌ نزدیک‌ بیست‌ سال‌ است‌ که‌ از عمر من‌ می‌گذرد یک‌ چشم‌ باز و بسته‌ کردنی‌ بیش‌ نبوده‌ و اما این‌ عمرهمراه‌ با معاصی‌ و مانیهای‌ خدای‌ رحمان‌ بوده‌ و یک‌ چشم‌ باز و بسته‌ کردن‌ دیگر که‌ شاید به‌ پیری‌ و هفتاد و هشتادبرسد خوب‌ وقتی‌ که‌ زمان‌ بدین‌ سرعت‌ می‌گذرد و عمر بالاخره‌ بسر می‌آید چرا همچون‌ ماندگان‌ رفتار کنیم‌ آنچنان‌رفتار کنیم‌ (همچون‌ مسافران‌) که‌ می‌خواهیم‌ از اینجا به‌ جای‌ دیگر کوچ‌ کنیم‌.
برادران‌ و دوستان‌ اخلاِق و رفتار و مسائل‌ اسلامی‌ را سعی‌ کنید یاد گرفته‌ و به‌ آنها عمل‌ کنید عمر ما و وقت‌ ما که‌بیهوده‌ گذشت‌ اما شماها سعی‌ کنید هر چه‌ بیشتر به‌ این‌ مسائل‌ بپرازید.
ای‌ برادران‌ همرزم‌ شماها هم‌ سعی‌ کنید که‌ یک‌الگو و اسوة‌ حسنه‌ای‌ برای‌ این‌ شهدا که‌ رهروانشان‌ هستید باشید مبادا بانگاه‌ به‌ رفتار یکی‌ از شماها آن‌ را به‌ حساب‌اسلام‌ بگذارند مبادا بد اخلاقی‌ کرده‌ و آن‌ را به‌ حساب‌ اسلام‌ بگذارند همیشه‌ متوجه‌ خدا باشید و خلوص‌ نیت‌ داشته‌باشید تا لااقل‌ خدای‌ ناکرده‌ مرتکب‌ همچو اعمالی‌ نشوید.
اما ای‌ آشنایانم‌ سفارش‌ شدید می‌کنم‌ که‌ به‌ حجاب‌ خودتان‌ بیشتر اهمیت‌ بدهید. حجاب‌ برای‌ آنانکه‌ هم‌ نفسشان‌را نگاه‌ دارند و همچو خودشان‌ را، ای‌ خواهران‌ من‌ حجاب‌ زینت‌ و وقارتان‌ است‌ ای‌ خانواده‌ مقدمه‌ من‌ هیچکدامتان‌را نمی‌بخشم‌ اگر در زندگانی‌ بی‌ حجاب‌ باشید من‌ همیشه‌ از بی‌ حجاب‌ها بدم‌ می‌آمد ای‌ آنانیکه‌ حجاب‌ را مخالف‌ وبی‌ حجابی‌ را تمدن‌ می‌شمارید تو چه‌ می‌دانی‌ تمدن‌ چیست‌؟
مگر تمدن‌ در فحشاء و فاحشه‌ گری‌ است‌ خیلی‌ هستندکه‌ بقول‌ ما ندید بدید می‌باشند و فوری‌ اصالت‌های‌ فرهنگ‌ خودشان‌ را از دست‌ می‌دهند و مجذوب‌ این‌ فرهنگ‌ و این‌مد و آن‌ مد می‌شوند. من‌ با آنان‌ کاری‌ ندارم‌ فقط‌ با خانواده‌ و فامیلها که‌ به‌ آنها سفارش‌ مؤکدم‌ را کردم‌ و اما بتمامی‌ خواهران‌ مؤمنه‌ ومسلمان‌، هر چند خواهر ندارم‌ لیکن‌ شماها همه‌ خواهران‌ من‌ هستید خیلی‌ به‌ حجاب‌ و رفتارتان‌ توجه‌ کنید که‌ الگوی‌شماها فاطمه‌ و زینب‌ است‌ بنگرید به‌ رفتارها و گفتارها و کردارهای‌ آنان‌ سپس‌ رفتارها و کردارهای‌ خودتان‌ را با آنان‌بسنجید تا ببینید که‌ چه‌ اندازه‌ فاطمه‌ گونه‌ هستید باری‌ دوستان‌ و برادران‌ به‌ خانواده‌های‌ شهدا بیشتر برسید.

ماها که‌نتوانستیم‌ خدمتی‌ به‌ آنان‌ کرده‌ باشیم‌ لااقل‌ شماها به‌ آنان‌ خدمت‌ کنید آنان‌ مصیبت‌ دیدگان‌ استوار و خاموشند و حقی‌بزرگ‌ بر گردن‌ ماها دارند توفیق‌ شما را در خدمت‌ بیشتر به‌ آنان‌ از درگاه‌ خداوند متعال‌ خواستارم‌.

و اما مسئله‌ بعدی‌کمک‌ به‌ جبهه‌های‌ جنگ‌ است‌ که‌ این‌ کمک‌ چه‌ بصورت‌های‌ نقدی‌ جنسی‌ و پشت‌ جبهه‌ای‌ است‌ و یا اینکه‌ با حضورشما برادران‌ و رزمنده‌ها به‌ جبهه‌های‌ حق‌ علیه‌ باطل‌ تا اینکه‌ این‌ جنگ‌ بگفته‌ امام‌ هر چه‌ زودتر تمام‌ شود.

برادران‌ به‌جبهه‌ها بشتابید نگذارید که‌ خون‌ شهدا در این‌ لحظات‌ آخر پایمال شود و هر کس‌ که‌ توانائی‌ دارد باید امروز هم‌ به‌ ندای‌هل‌ من‌ ناصر امام‌ لبیک‌ بگوئید و گرنه‌ باز جزو یزدیان‌ خواهید بود از شماها و خانواده‌های‌ محترم‌ شهدا التماس‌ دعا داریم‌، ای‌ مؤمنان‌ و ای‌ جانبازان‌ رزمندگان‌ را از دعای‌ خیرتان‌ بی‌ نصیب‌ نکنید و آنها را از یاد نبرید.

اولین‌ دعایتان‌خدایا خدایا تا انقلاب‌ مهدی‌ خمینی‌ را نگه‌ دار باشد سپس‌ پیروزی‌ رزمندگان‌ را از آقا امام‌ زمان‌ (عج‌) خواستار شویددوستان‌ و برادران‌ همگی‌ شما را به‌ خداوند رحمان‌ و رحیم‌ می‌سپارم‌ طلب‌ مغفرت‌ برای‌ ما را از یاد نبرید تا شاید دراین‌ لحظات‌ آخر خداوند متعال‌ گناهان‌ ما را ببخشاید.
وعده‌ ما روز قیامت‌ عاشقان‌ الله‌ عاشقان‌ روح الله‌ عاشقان‌ حرم‌ اباعبدالله‌

درباره شهید

نام و نام خانوادگی: حبیب بدلی
نام پدر: شیرعلی
تاریخ تولد: 1343/3/14
محل تولد: آذربایجان شرقی - تبریز
تاریخ شهادت: 1364/12/19
محل شهادت: فاو
عملیات منجر به شهادت: والفجر8
نحوه شهادت: اصابت تیر


طلبه شهید حبیب بدلی
شهید «حبیب بدلی» در سال 1343 در تبریز به دنیا آمد. با زحمات پدر و مادرش مراحل مختلف دوران کودکی را پشت سر گذاشت. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدرسة شاه اسماعیل گذرانید و از دبیرستان فردوسی موفق به اخذ دیپلم گردید. در کنار تحصیلات، در فعّالیت های انقلابی، مشارکت جدی داشت. در مسجد حاج شیخ رضا در محلة منجم، فعالیت نموده و از اعضاء پایگاه مقاومت به شمار می رفت. بعد از پایان دوران دبیرستان، جهت تحصیل علوم دینی به شهر مقدس قم رفت و به مدت سه سال در آن مهد علم و تقوی، مشغول درس و بحث شد. «حبیب» عاشق امام بود و به حدی به فرمایشات امام علاقمند بود که مسیر زندگی خود را برای اجرای نظر حضرت امام، عوض نمود. امام (رحمه الله علیه) در یک مورد فرمودند که: «طلاب هم بایستی به خدمت نظام رفته و سربازی را باید به انجام رسانند». او که در حال تحصیل علوم دینی بود، با لبیک به این فرمان امام، درس و بحث را ترک کرده و جهت خدمت، به سپاه رفته و در جبهه های حق علیه باطل حاضر شد. در اولین حضورش در میدان نبرد، در معاونت عملیات لشگر، شروع به فعالیت نمود. سرانجام بعد از عملیات پیروزمندانه «والفجر هشت»، که همراه با گروه شناسایی برای به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز، به منطقه دشمن نفوذ کرده بود که در موقع بازگشت در 19/12/1364 در منطقه «فاو» مورد اصابت نیروهای دشمن بعثی صهیونیستی قرار گرفت؛. گل وجود او پرپر شد و در جنه المأوی و کنار دیگر شهیدان، به دیدار دوست شتافت.
منبع:فاتحان