• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 7
تعداد نظرات : 29
زمان آخرین مطلب : 4862روز قبل
آموزش و تحقيقات

تکامل انسان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری, جستجو
اسکلت کپی‌ها: از چپ به راست گیبون (با بزرگ‌نمایی نسبی دو)، اورانگوتان، شمپانزه، گوریل، انسان.

تکامل انسان، بخشی از نظریهٔ بزرگ‌تر تکامل زیست‌شناختی است و سر و کارش با تکامل زیست‌شناختی انسان به عنوان یکی از گونه‌های جانوری است. مقولهٔ تکامل انسان و خاستنش از کَپی‌های قدیم‌تر - یا در تداول عامیانه میمون (گرچه این استعمال دقیق نیست) - از جنجالی‌ترین مباحث در چند سدهٔ اخیر بوده‌است. نگرش علمی امروزین به مسئلهٔ تکامل انسان یا خاستگاه وی، مدیون طبیعی‌دان معروف چارلز داروین است.

از زمان داروین شواهد مبنی بر این نظریه به‌طور قابل ملاحظه‌ای محکم‌تر و فراگیرتر شده‌است و علوم زیست‌شناختی اخیر چون ژنتیک، بیوشیمی، فیزیولوژی، بوم شناسی، رفتارشناسی جانوری و به ویژه زیست‌شناسی مولکولی با فراهم آوردن شواهد محکم‌تر و جزئیات بیشتر بر نظریه تکامل صحه گذاشته‌اند.[۱] چنان که امروزه زیست‌شناسان و مردم‌شناسان در سرتاسر دنیا بر روی گونه‌ای از ارتباط تکاملی میان انسان و دیگر گونه‌های کپی‌ها توافق دارند هر چند در مورد جزئیات آن اختلاف وجود دارد.[۲]

فهرست مندرجات

[نهفتن]

[ویرایش] پیدایش انسان

چنین تصویرهایی معمولاً مبین دید سنتی — و امروزه مردود — از فرگشت انسان، یعنی فرایند نردبانی‌اند. گاهی دارندگان این دیدگاه، خودآگاه یا ناخودآگاه، انسان خردمند را هدف نهایی تکامل موجودات تلقی می‌کنند.

انسان امروزی که بر کرهٔ زمین می‌زیَد در طبقه‌بندی زیست‌شناختی انسان خردمند (با نام علمی Homo sapiens) خوانده می‌شود و گونه‌ای از سردهٔ انسان در شمار می‌آید.[۳] این بدین معناست که گونه‌های دیگری از انسان بوده‌اند که از لحاظ ژنتیکی و زیست‌شناختی به اندازه‌ای متفاوت بوده‌اند که گونهٔ زیست‌شناختی جداگانه‌ای به حساب آیند. برای نمونه، انسان‌های نئاندرتال گونهٔ دیگری از سردهٔ انسان بودند. ایشان که چند هزار سال هم با انسان امروزین اشتراک زیستگاهی داشته‌اند، اکنون منقرض شده‌اند[۴]

پس، هنگام سخن از پیدایش انسان از دو منظر در موضوع می‌توان نگریست. نخست پیدایش گونهٔ به‌خصوص انسان یعنی، انسان خردمند ودیگر پیدایش سردهٔ انسان که انسان خردمند تنها یکی از گونه‌های آن است.

[ویرایش] دودمان انسان

شمپانزه نزدیک‌ترینِ کپی‌های بزرگ به آدمیان و به تبع آن نزدیک‌ترین خویشاوند موجود به گونهٔ انسان خردمند در میان موجودات زنده‌است.[۵] واپسین نیای مشترک گونهٔ کنونی انسان با شمپانزه شش تا هفت میلیون سال پیش در آفریقا می‌زیست. شش یا هفت میلیون سال پیش سرده‌ای که این جد مشترک به آن تعلق می‌داشت به دو شاخه تقسیم شد. یک شاخه سرانجام به گونهٔ انسان خردمند انجامیده‌است و شاخه‌ای به شمپانزه. جدایی مسیر تکاملی انسان و شمپانزه را انشعاب بزرگ می‌گویند.

فرایند انجامش شاخهٔ انسان به انسان خردمند فرایندی خطی یا به‌اصطلاح نردبانی نبوده‌است. فرایند نردبانی بنا را بر این می‌گذارد که هر زمان تنها یک گونه انسان‌تبار وجود داشته‌است. این انسان‌تبار با گذشت زمان پله‌های ترقی/تکاملی را طی کرده‌است و سر انجام به برترین پلهٔ نردبان که انسان خردمند باشد فراز شده‌است. این تصویر سنتی دیگر امروز مقبول نیست. در تصویر نو، آن شاخهٔ اصلی که به انسان خردمند انجامید خود به چند ازگ[۶]* تقسیم شد و انسان خردمند یکی این ازگ‌هاست. گونه‌های دیگر که ازگ‌های دیگر بوده‌اند اینک منقرض شده‌اند. به تمام ازگ‌هایی که، پس از انشعاب بزرگ، از شاخهٔ منتهی به انسان برآمدند دودمان انسان اطلاق می‌شود.[۷] در آرایه‌شناسی نوین، اعضای دودمان انسان، انسان‌تباران را تشکیل می‌دهند.

شاخچهٔ سردهٔ جنوبی‌کپی یکی از شاخچه‌های بزرگی‌است که پس از انشعاب بزرگ از شاخهٔ منتهی به انسان برآمد. از سردهٔ جنوبی‌کپی دو سردهٔ پرامردم و انسان بر آمدند.

[ویرایش] پیدایش سردهٔ انسان

سردهٔ انسان یکی از سرده‌های خانوادهٔ کپی‌های بزرگ در راستهٔ نخستی‌ها است. باور سنتی به نزدیک دیرین‌مردم‌شناسان این بوده‌است که این سرده از سردهٔ کهن‌تری به نام جنوبی‌کپی به وجود آمده‌است. امروزه در کنار این باور سنتی گزینه‌های دیگری هم مطرح است که خاسته از کشف سنگواره‌های جدید است: به طور خاص سنگوارهٔ کنیامردم پخت‌رخ. نقطهٔ آغاز سردهٔ انسان خالی از مناقشه نیست؛ به این معنا که بر سردهٔ گونه‌های مرزی اتفاق نظر نیست.[۸] کهن‌ترین گونه‌های سردهٔ انسان انسان ماهر و انسان رودولفی‌اند.[۹] وانگهی قرار دادن انسان ماهر در سردهٔ انسان تا حدی خاسته از آن بوده‌است که با بقایای این انسان ابزارهای سنگی ابتدایی به دست آمده‌است. با این حال امروزه ابزارسازی در سرده‌های دیگر هم مشاهده شده‌است و دیگر ابزارسازی ویژگی ممتاز انسان محسوب نمی‌شود.[۱۰]

[ویرایش] پیدایش گونهٔ انسان خردمند

باور سنتی در دیرین‌مردم‌شناسی ایدون بوده‌است که انسان خردمند از انسان راست‌قامت خاسته‌است و انسان راست‌قامت از انسان ماهر.[۱۱] امروزه فرایند این خیزش پیچیده‌تر از این باور سنتی دانسته می‌شود. در زیر به تفصیل از این فرایند یاد می‌شود.

پیش از برآمدن گونهٔ انسان خردمند برّ قدیم (یعنی اوراسیا و افریقا) تهی از سکنه نبود بلکه گونه‌های مختلف انسان در آن می‌زیستند. در اروپا و آسیای غربی انسان‌های نئاندرتال می‌زیستند و در سایر نقاط آسیا انسان‌های راست‌قامت. نیاگان همهٔ این انسان‌ها از افریقا به بیرون کوچیده بودند. پیرامون پیدایش انسان خردمند در دنیای قدیم دو فرضیه هست.[۱۲] یکی فرضیهٔ تکامل چندناحیتی است و دیگری فرضیهٔ خروج از آفریقاست. هر یک از این فرضیه‌ها دو وردهٔ ضعیف و قوی می‌دارند.

فرضیهٔ تکامل چندناحیتی چنین بیان می‌دارد که گونهٔ انسان خردمند در هر ناحیه، خاسته از تطورهای موضعی گونه‌های کهن‌تر انسان در همان ناحیت است. بعدها با آمیزش‌ها و مهاجرت‌ها، و به طور کلی وجود یک جریان دائمی انتقال ژن بین جمعیت‌های پراکنده، یکی گونهٔ میانگین به وجود آمده‌است. در وردهٔ ضعیف بر جریان ژن میان انسان‌های نواحی مختلف در طی فرایند پیدایش انسان خردمند، تأکید بیشتری می‌رود.

فرضیهٔ خروج از آفریقا ایدون می‌گوید که انسان خردمند نخست در شرق افریقا تکامل یافت؛ سپس در سرتاسر عالم پراکنده شد و جایگزین گونه‌های کهن‌تر شد. در وردهٔ ضیعف این فرضیه جایگزینی توأم با مقداری جریان ژن از گونهٔ انسان منقرض‌شونده به انسان خردمند بوده‌است. امروزه با انجام آزمایش‌های ژنتیک کفهٔ نظریهٔ خروج از افریقا سنگین‌تر شده‌است. نیز پیش نهاده شده‌است که مهاجرت انسان به بیرون از افریقا در چند موج و نه یک موج صورت گرفته‌است. موج‌های مختلفی که از افریقا برون آمدند هر یک به گوشه‌ای از زمین رفتند. این جمعیت‌های مهاجر بسیاری از ویژگی‌های ظاهری‌ای را که امروز در مردمان نواحی مقصد پیداست، پیش از مهاجرت، می‌داشتند. یعنی بخش بزرگی از اختلافات ظاهری که در گروههای جغرافیایی[۱۳] دیده می‌شود در همان افریقا با انزوای جمعیت‌ها پدید آمده بود.[۱۴] به علاوه نتایج ابتدایی از نقشه‌برداری ژنوم نئاندرتال نشان داده‌است که انسان‌های امروزینِ خارج از افریقا، در قیاس با انسان‌های امروزین افریقای سیاه، اندکی (۱ تا ۴ درصد) به نئاندرتال‌ها نزدیک‌ترند. یکی از نتایجی که از این شباهت بیشتر می‌توان گرفت این است که انسان خردمند پس از خروج از افریقا ولی پیش از پراکندن به دورترین نقاط برّ قدیم — یعنی هنگامی که تازه به خاورمیانه در آمده بود — با نئاندرتال اندکی تبادل ژن (جفت‌گیری) داشته‌است. با فرض صحت این نتیجه‌گیری، نیز مشخص شده‌است که جریان ژن از نئاندرتال به خردمند بوده‌است. میزان تبادل ژن با دیگر گونه‌های انسان (مثلاً راست‌قامت آسیایی) هنوز مشخص نیست.[۱۵]

[ویرایش] تغییرات کالبدشناختی

انسان در طول سیر تکاملی خود، به مرور زمان، دارای جمجمه‌های بزرگتری شد. فک‌ها و دندان‌ها کوچکتر شدند و این اتفاق، به دلیل تغییر برنامهٔ غذایی انسان بود.[۱۶]ویژگی‌های قدیمی‌ترین نمونه‌های به‌دست آمده از انسان، نشانگر آن است که انسان‌های اولیه در مقایسه با انسان‌های امروزی دارای قدی کوتاه‌تر، جمجمه‌ای کوچک‌تر و آرواره‌های قوی با ۳۲ دندان که ترکیب دندان‌ها بیشتر به گیاه‌خواری تمایل نشان می‌دهد و همچنین دست‌های کمی بلندتر هستند که نمونه مشخص آن دو اسکلت معروفی است که در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰ از دره لفارس در کشور فعلی اتیوپی به‌دست آمده‌است.[۱۷]

[ویرایش] تکامل مغز و ذهن انسان

از پس از جدایی تبار دودمان انسان از آنِ شمپانزه یکی از روندهایی که با نظر در سنگواره‌ها به دیده می‌آید فزونی یافتن نسبتِ جرمِ مغز به جرم تن با گذشت زمان است. این روند کمابیش در شاخه‌های مختلف فرگشتیِ انسان‌تباران دیده می‌شود. توضیحات تکاملی از ذهن انسان و فرهنگ او مورد نزاع بوده است.[۱۸] آنچه مسلم است این است که از پیدا آمدن سردهٔ انسان باز، تغییرات اساسی در حجم کاسهٔ سر، نسبت مغزبه‌تن، و نیز سازماندهی اندرونی مغز رخ داده‌است. نظر بیشتر متخصصان این است که مجموعه‌ای از فشارهای زیست‌بومی و اجتماعی عاملِ راننده در تکامل مغز و ذهن انسان بوده‌است. مناقشات امروزی، بیشتر بر سر تعیین عامل اصلی میان این دو عامل — فشار اجتماعی در مقابل فشار زیست‌بومی — است.[۱۹]

[ویرایش] معیارهای انسان بودن

یکی از سؤالات بنیادین هنگام بررسی موضوع پیدایش یا تکامل انسان پاسخ به این سؤال است که «چه چیزی ما را انسان می‌کند؟»، یا «چه چیزهایی ما را از حیوانات دیگر تمایز می‌دهد؟». جواب به این سؤال بسته به اینکه چه کسی به آن پاسخ می‌دهد متفاوت خواهد بود. نگرش علمی به موضوع به نحوه رفتار، ساختار فیزیکی، بیولوژیکی یا ژنتیکی توجه می‌کند. اکثر زیست شناسان معاصر «راه رفتن روی دو پا و دویدن» را معیار بسیار مهمی در تعریف انسان قلمداد می‌کنند در حالی که به عنوان مثال ویژگی‌های دیگر مانند داشتن ریش از محبوبیت کمتری برخوردار هستند.[۲۰]

يکشنبه 12/10/1389 - 16:35
آموزش و تحقيقات
رادیومتر کروکسدر بازار وسیله ایی وجود دارد که به رادیو متر کروکس معروف است . حباب شیشه ایی که درون آن پروانه ایی متصل به چهار قطعه فلزی کوچک قرار گرفته است . جالب آن است که اگر با کمک یک چراغ قوه باریکه نوری را به پره ها بتابانیم و یا رادیومتر را درمعرض آفتاب قرار دهیم مشاهده می کنیم که پره ها شروع به چرخیدن می کنند . این آزمایش می تواند دلیلی بر آن باشد که نور خاصیت فوتونی دارد و دارای اندازه حرکت است .
سه شنبه 30/9/1389 - 17:9
آموزش و تحقيقات
این دستگاه در سال 1873 توسط ویلیام کروکس زمانی که وی در حال تحقیق بر روی یک پدیده شیمیایی بود اختراع شد . در این تحقیق وی وزن مواد شیمیایی خاصی را در خلاء اندازه گیری میکرد . وی متوجه شد زمانی که نور به این مواد می تابد وزن آنها نیز تغییر پیدا میکند . برای تحقیق بر روی این مورد وی دستگاه رادیومتر را ساخت که امروزه به نام رادیومتر کروکس شناخته میشود . رادیومتر یا به عبارتی دیگر پرتوسنج کروکس که موتور خورشیدی نیز نامیده میشود . از یک لامپ شیشه ای تشکیل شده است که درون آن خلاء نسبی وجود دارد . یعنی هوا درون آن وجود ندارد . درون لامپ معمولاً چهار پره وجود دارد که روی یک میله با اصطکاک کم قرار گرفته اند . رنگ این پره ها در یک طرف :سفید و در طرف دیگر سیاه است . زمانی که این پره ها در مقابل نور خورشید و نور مصنوعی یا حتی نوری که از یک شی گرم تابش میکند قرار گیرند می چرخند این چرخش بدون وارد کردن هیچ نیروی اضافی صورت میگیرد و بدین صورت است که طرفهای سیاه پره از نور دور میشوند و طرفهای سفید آن به سمت نور متمایل میشوند اگر رادیومتر را سرد کنیم جهت چرخش پره ها معکوس میشود گرچه از اسم این دستگاه بر می آید که نور را اندازه گیری کند اما رادیومتر را نمیتوان به تنهایی برای اندازه گیری چیزی به کار برد اما میتوان سرعت چرخش پره ها را با دستگاه دیگری اندازه گیری کرد .گرچه استفاده از این دستگاه دقت اندازه گیری را کم میکند امروزه این رادیومترها در سراسر جهان به معرض فروش گذاشته میشوند . این دستگاه نیازی به باطری ندارد و هنگام چرخاندن پره ها انژی تابشی خورشید به انرژی مکانیکی تبدیل میشود .
سه شنبه 30/9/1389 - 17:9
سفره آرایی و میوه آرایی

 

دوشنبه 29/9/1389 - 18:50
طنز و سرگرمی
یك بار زنه میره كتاب فروشی میگه آقا كتاب برتری زن بر مرد رو دارید؟ مرده میگه ما كتاب تخیلی نداریم.
دوشنبه 29/9/1389 - 18:40
آموزش و تحقيقات

هواناو

هواناو.

هواناو یا هاورکرافت نوعی شناور دریایی است که بر روی بالشتکی از هوا تکیه دارد. هواناو توانایی گذشتن از پهنه‌های گوناگون بر روی زمین و همچنین گذر از روی آب را دارد.

تاریخچه ساخت

هواناو در سال ۱۹۵۲میلادی از سوی نوآور بریتانیایی کریستوفر کاکرل ساخته شد. وی در سال ۱۹۶۹میلادی به خاطر خدماتش در زمینه مهندسی به دریافت نشان شهسواری نائل شد. کاکرل با آزمایش‌های ساده‌ای به‌وسیله موتور یک جاروی برقی و دو قوطی استوانه‌ای اصول کاربردی یک وسیله نقلیه متکی به بالشتک هوا را ثابت کرد. وی نشان داد که زمانی که بالشتک با فشار به بیرون بدمد وسیله نقلیه به آسانی بر روی سطح جنبش‌پذیر خواهد بود. این کار به آن وسیله نقلیه امکان حرکت بر روی گل نرم، آب و مرداب و مانداب و همچنین زمین سفت را می‌دهد. ساختار کلی هواناو تغییرات زیادی نداشته است. بیشتر اصلاحات در سیستمهای ناوبری، استفاده از مواد مهندسی به روز نظیر مواد کامپوزیتی در بدنه و غیره می باشد.

هواناو در ایران

ایران پیش از سال ۱۹۷۹ بزرگ‌ترین ناوگان هواناو را در دنیا در اختیار داشت، ولی در دههٔ ۱۳۸۰ تنها حدود ده فروند از این نوع هواناوها را در اختیار دارد. پس از پایان جنگ ایران و عراق از سال ۱۹۸۸ به بعد تلاش‌هایی در زمینهٔ تولید هواناو در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به عمل آمد که به تولید انبوه چندین نوع هواناو سبک و سنگین انجامید.

 

سه شنبه 23/9/1389 - 14:49
دانستنی های علمی

هواناو

هواناو.

هواناو یا هاورکرافت نوعی شناور دریایی است که بر روی بالشتکی از هوا تکیه دارد. هواناو توانایی گذشتن از پهنه‌های گوناگون بر روی زمین و همچنین گذر از روی آب را دارد.

تاریخچه ساخت

هواناو در سال ۱۹۵۲میلادی از سوی نوآور بریتانیایی کریستوفر کاکرل ساخته شد. وی در سال ۱۹۶۹میلادی به خاطر خدماتش در زمینه مهندسی به دریافت نشان شهسواری نائل شد. کاکرل با آزمایش‌های ساده‌ای به‌وسیله موتور یک جاروی برقی و دو قوطی استوانه‌ای اصول کاربردی یک وسیله نقلیه متکی به بالشتک هوا را ثابت کرد. وی نشان داد که زمانی که بالشتک با فشار به بیرون بدمد وسیله نقلیه به آسانی بر روی سطح جنبش‌پذیر خواهد بود. این کار به آن وسیله نقلیه امکان حرکت بر روی گل نرم، آب و مرداب و مانداب و همچنین زمین سفت را می‌دهد. ساختار کلی هواناو تغییرات زیادی نداشته است. بیشتر اصلاحات در سیستمهای ناوبری، استفاده از مواد مهندسی به روز نظیر مواد کامپوزیتی در بدنه و غیره می باشد.

هواناو در ایران

ایران پیش از سال ۱۹۷۹ بزرگ‌ترین ناوگان هواناو را در دنیا در اختیار داشت، ولی در دههٔ ۱۳۸۰ تنها حدود ده فروند از این نوع هواناوها را در اختیار دارد. پس از پایان جنگ ایران و عراق از سال ۱۹۸۸ به بعد تلاش‌هایی در زمینهٔ تولید هواناو در نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به عمل آمد که به تولید انبوه چندین نوع هواناو سبک و سنگین انجامید

جمعه 19/9/1389 - 0:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته