• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15
تعداد نظرات : 1
زمان آخرین مطلب : 3345روز قبل
بیماری ها
این عارضه به ‌علت تنگ و باریک ‌شدن مجاری هوایی ایجاد می‌شود و استعمال دخانیات از علل شایع خس خس سینه در بزرگسالان است.
خس‌ خس سینه به ‌علت تنگ و باریک ‌شدن مجاری هوایی ایجاد می‌شود. آسم از علل شایع خس‌ خس سینه راجعه است ولی علل احتمالی بسیار دیگری هم برای این عارضه وجود دارد.
وجود ویزینگ‌ حاکی ‌از اشکال تنفسی است و اغلب در نتیجه‌ منقبض ‌بودن مجرای هوایی یا بلوک ناقص آن بروز می‌کند. در غالب موارد خس‌ خس از لوله‌های تنفسی کوچک‌تر در عمق قفسه‌ سینه شروع می‌شود اما، ممکن ‌است از مجرای هوایی بزرگ‌تر نیز منشا گیرد.
ویزینگ به ‌علت التهاب یا انسداد فیزیکی مانند وجود یک تومور یا وجود جسم‌ خارجی نیز ایجاد می‌شود.
سایر علل خس خس شامل آنافیلاکسی، آسم، برنشیکتازی (بیماری مزمن ریه)، برنشیولیت (بویژه در کودکان خردسال)، برنشیت، آسم کودکی، بیماری‌های مزمن ریوی، استنشاق اجسام خارجی، نارسایی قلب، سرطان ریه، دارو‌ها (بویژه آسپیرین) است.
آپنه‌ خواب انسدادی (حالتی‌ که طی آن تنفس متوقف می‌شود و دوباره ضمن خواب شروع می‌شود) نیز باعث خس خس سینه می‌شود.
پنومونی، عفونت مجرای تنفس (بویژه درکودکان کمتر از ۲ سال) نیز از علل شایع خس خس سینه در کودکان است.
سوء‌ کار طناب صوتی نیز حالتی است که بر حرکت طناب صوتی تاثیر می‌گذارد و موجب ایجاد ویزینگ می‌شود.
جمعه 1/12/1393 - 14:43
بیماری ها
بسیاری از مردم در سنین مختلف از درد زانو رنج می‌برند، این در حالی است که پزشکان معتقدند کم‌تحرکی و دوری از ورزش علل اصلی درد زانوان است.

زانو درد یکی از شایع‌ترین مشکلات عضلانی اسکلتی است که علل متعددی در ایجاد آن دخالت دارند و این روزها باعث مراجعه تعداد زیادی از افراد به پزشک می‌شود.
عملکرد مهم مفصل زانو خم و راست شدن پاست. به علاوه قادر به چرخیدن و پیچیدن نیز هست. به منظور انجام همه این کارها بر تعدادی ساختار شامل استخوان‌، لیگامان، تاندون‌ و غضروف تکیه دارد. بسته به این که این قسمت از بدن تحت چه استرسی قرار گرفته باشد و کدام بخش آن بیشتر آسیب دیده باشد انواع زانو درد تجربه می‌شود.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، یکی از علل زانودرد شکستگی‌های استخوانی هستند. علل دیگر شامل پارگی تاندون ، لیگامان‌ها ، صدمات منیسک ، دررفتگی زانو، دررفتگی کاسه زانو هستند.
یکی دیگر از انواع زانودرد ، درد مزمن آن است. این درد ممکن است در اثر آرتریت شامل روماتوئید ، استئوآرتریت ، آرتریت کریستالی، بروزیت یا آماس کیسه مفصلی ، عفونت ، تاندونیت یا التهاب تاندون رخ می‌دهد.
یک هدف کلی در درمان بسیاری از انواع زانودرد، شکستن چرخه التهاب است.
این چرخه با یک جراحت یا در اثر بیماری آغاز می‌شود. پس از وقوع آسیب، موادی که باعث التهاب می‌شوند به زانو حمله می‌کنند که منجر به التهاب بیشتر می‌شود.
این چرخه التهاب به درد پایدار و دائمی می‌انجامد اما با کنترل موادی که باعث التهاب می‌شوند و با محدود کردن جراحت بیشتر بافت می‌توان این چرخه را شکست.
برخی روش‌های مراقبتی موثر در این مورد شامل استراحت، حفاظت از زانو و استفاده از کمپرس یخ، و بالا بردن زانو می‌شود. این کار به کاهش تورم و بازگشت مایع جمع شده در زانو کمک می‌کند.
داروهای مسکن که بدون نسخه مصرف می‌شوند ، داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی مانند ناپروکسن و ایپوپروفن یا ادویل نیز در درمان زانو درد موثرند.
این داروها مستقیما درد را کنترل می‌کنند و در دزهای بیشتر به عنوان عوامل ضد التهاب عمل می‌کنند که باعث شکسته شدن چرخه التهاب می‌شوند اما داروهای مسکن نیز مانند سایر داروها عوارض جانبی دارند.
برای مثال در مبتلایان به زخم‌های معده یا بیماری‌های کلیوی مشکل آفرین خواهند بود.
از استامینوفن نیز می‌توان برای کنترل درد زانو استفاده کرد اما این دارو اثر ضدالتهابی داروهای غیراستروئیدی را ندارد اما هنوز هم در درمان انواع زانو درد از جمله درد ناشی از پوکی استخوان موثر است.
به هر حال اگر پس از دو سه روز، با مصرف این داروها، درد برطرف نشد باید به پزشک مراجعه کرد.
پزشک پس از آگاهی از چگونگی درد، محل، سابقه و عوامل تشدیدکننده یا تخفیف دهنده آن و اطلاع از شیوه زندگی، مشکلات خاص پزشکی، مصرف داروهای خاص، به کمک معاینه بدنی، عکس‌برداری با اشعه ایکس و اسکن، ام.آر.آی اقدام به تشخیص می‌کند.
در صورتی که علایم عفونت یا آرتریت وجود داشته باشد پزشک با یک سرنگ مایع جمع شده در زانو را بیرون می‌کشد. سپس این مایع برای تشخیص فراتر مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.
گاهی در صورت وجود آرتریت کریستالی، کریستال‌ها زیر میکروسکوپ قابل رویت هستند. آزمایشات خون و آرتروسکپی بخش دیگری از اقدامات تشخیصی محسوب می‌شوند.

● پیشگیری

همانطور که گفته شده زانو درد علل مختلفی دارد. پیشگیری بسیاری از انواع آن دشوار است اما می‌توان با یکسری توجهات آسان از احتمال جراحت زانو و درد آن کاست.
این ملاحظات شامل حفظ وزن متعادل و جلوگیری از چاق شدن، تناسب اندام و توزیع عضلانی مناسب در بدن، تقویت عضلات، ورزش صحیح، انجام حرکات نرمشی، حفاظت از زانو به هنگام فعالیت‌های ورزشی و غیره می‌باشد.

● علت سائیدگی زانو چیست ؟
این بیماری ناشی از روند فرسودگی است که بطور طبیعی و بالا رفتن سن ایجاد می شود ،‌البته تقریباً همیشه عواملی وجود دارند که موجب تسریع این روند می شوند . شایعترین عامل چاقی می باشد که اثر سوء بر روی زانو دارد ولی چنین اثری را بر روی ران و مچ پا ندارد .


عوامل مساعد کننده دیگر عبارتند از شکستگی هایی که سبب ناهمواری سطوح مفصلی می گردد . بیماری قلبی که باعث آسیب دیدن غضروف مفصلی شود از جمله آنها می توان روماتیسم مفصلی ،‌ عفونتهای مفصلی زانو پارگی منیسکها و غیره ... را نام برد . در یک راستا نبودن استخوان ران و استخوان درشت نی که در نزدیک یا دور شدن زانوها از هم دیده می شود .
در این بیماری غضروف مفصلی فرسایش یافته استخوان زیر آن سخت شده رشد آن در کناره های مفصلی سبب ایجاد خارهای استخوانی می گردد که مشخصه بیماری می باشد .

● علائم سائیدگی زانو چیست ؟
معمولاً بیمار یک خانم چاق مسن است که از درد زانو شاکی می باشد . در اغلب موارد هر دو زانو گرفتار می باشند. درد مفصل بتدریج افزایش می یابد و پس از فعالیت غیرعادی بدتر می باشد . حرکات زانو تا حدودی محدود شده و با صدایی شبیه خرد شدن همراه هستند . ورم مفصل مگر از فعالیت شدید دیده نمی شود . در نگاه عضله چهار سرران تحلیل رفته است . در موارد شدید بیماری زانو خم شده و تغییر شکل بصورت دور یا نزدیک شدن زانوها از هم دیگر ایجاد می شود .
● تشخیص
پزشکان معمولاً بیماری را با انجام یک رادیو گرافی ساده ( بصورت رخ و نیمرخ ) زانو تشخیص می دهند . باریک شدن فضای مفصلی که در اکثر مفاصل بدن نشانه سائیدگی است ، در مورد زانو ، اغلب تا مراحل پیشرفته بیماری قابل مشاهده نمی باشد .
اولین نشانه بارز سائیدگی زانو تیز یا زائده دار شدن کناره های مفصل بویژه دور کشکک و استخوان درشت نی می باشد . بعداً کاهش فضای مفصلی ایجاد شده و خارهای استخوانی در کناره های مفصل تشکیل می شوند .

● سائیدگی زانو را چگونه درمان می نمایند :
با وجود آنکه تغییر ساختمانی مفصل غیرقابل برگشت می باشد اما معمولاً درمان علامتی درد تخفیف درد مؤثر است . مؤثرترین روش فیزیوتراپی می باشد که ورزش های سنگین به منظور تقویت عضله چهار سر ران انجام می دهند . گرما درمانی موضعی را نیز بکار می برند اما از کمتر از ورزش اهمیت دارد .
لازم به ذکر است که استحکام زانو بستگی به عضله چهار سرران دارد و در صورت قوی بودن این عضله ، حتی با وجود سائیدگی واضح ممکن است هیچ علامتی وجود نداشته باشد .
علاوه بر اینها پزشکان از داروهای مسکن و ضد التهاب نیز استفاده می نمایند .
در موارد پیشرفته سائیدگی زانو که همراه با درد شدید دائمی و تغییر شکل مفصل مشاهده می شود عمل جراحی توصیه می شود .
استخوان های مفصل زانو شامل استخوان ران-درشت نی و کشکک زانو است.
سطوح مفصلی استخوان ران-درشت نی و کشکک زانو با یک پوشش غضروفی ضخیم چند میلیمتری پوشیده است که باعث فشار بیش از حد براین سطوح مفصلی می شود.
مینیسک یک دیسک غضروفی هلالی شکل است که در قسمت داخل و خارج مفصل زانو وجود دارد .مفصل زانو توسط یک کپسول مفصلی حمایت می شود که خود این کپسول توسط رباط های داخلی و خارجی طرفی زانو حمایت می شود.
مینیسک داخلی به رباط داخلی طرفی زانو می چسبد در حالیکه مینیسک خارجی به لیگامان خارجی طرفی نمی چسبد.

● علت اختلال:
این ضایعه اغلب وقتی بوجود می اید که زانو همزمان با چرخش تحت کشش هم قرار بگیرد و غضروف مینیسک بین استخوان زانو و درشت نی تحت فشار قرار می گیرد.
مینیسک داخلی بیشتر از مینیسک خارجی اسیب می بیند.اسیب مینیسک در بچه ها بسیار نادر است.
● علائم اختلال:
درد در طول مفصل زمانیکه روی مفصل فشار وارد بیاید یا مفصل زانو بچرخد ایجاد می شود.وقتی حرکت خاصی انجام شود درد ناگهانی ایجاد می شود و التهاب زانو می تواند اضافه شود.
در بعضی موارد زانو قفل می کند که ناشی از تحت فشار قرار گرفتن مینیسک و متلاشی شدن ان است.
در بعضی موارد یک منطقه حساس ناشی از بیرون زدگی مایع در مفصل می تواند حس شود(کیست مینیسک)ناراحتی طول کشیده به کاهش حرکات عضله رانی منجر می شود.

● درمان موارد حاد:
درمان باید بلافاصله بعد از اتفاق شروع شود. هدف از درمان فوری این است که از جراحات بیشتر پیشگیری شود و تا جایی که ممکن است خونریزی مهار شود.
درمان موثر باعث کاهش خونریزی- کاهش بافت ناشی از جوش خوردن زخم و کاهش عوارض میشود که میتواند این مشکلات دوره باز توانی یا ناتوانی را طولانی کند.
درمان را تحت عنوان اصول Rice دنبال می کنیم :
استراحت و فعالیت ورزشی فورا متوقف شودR=rest
هر چه سریعتر باید یخ در ناحیه اسیب دیده قرار بگیردI=ice
سرمای یخ باعث انقباض عروق خونی و توقف خونریزی می شود. در چنین شرایطی اسپری سرما ساز موثر نیست.
یخ نباید مستقیما با پوست تماس داشته باشد و باید با یک لایه نازک مثلا باند کشی پوشانده شود.
درمان با یخ باید به مدت ۲۰دقیقه در عرض ۳ ساعت اول اسیب انجام شود.
● در صورت امکان درمان باید شامل موارد زیر باشد:
:C بایستی یک باند فشاری البته نه انقدر محکم که مانع جریان خون شود بسته شود.
بانداژ فشاری باید در طول شب برداشته شود ولی مجددا صبح ها تا زمانی که ورم کاهش یابد بایستی انجام شود.
برای افزایش اثر باند فشاری بهتر است از یک تکه پشم یا نمد به اندازه تقریبا یک سانتی متر ضخامت در زیر باند که درست و مستقیم در بالای محل خونریزی قرار داده میشود استفاده کرد.
E : تا جایی که ممکن است محل اسیب دیده بالاتر از سطح قلب قرار گیرد در این حالت باید خونریزی متوقف شود تا مادامیکه ورم وجود دارد باید این بالا گرفتن عضو اجرا شود.
باز توانی را می توان۴۸-۲۴ساعت بعد از رخداد اسیب شروع کرد.

● معاینه:
اگر اسیب مفصل زانو مورد تردید باشد باید معاینه پزشکی انجام شود.یک معاینه بالینی طبیعی کافی نیست.پزشک تست های گوناگون زانو(تست مینیسک)انجام می دهد.
هر چند که در طی چرخاندن زاند حساسیت و درد ناکی زانو معمولا افزایش می یابد.ارتروس کپی - اسکن MR یا سونو برای تشخیص اغلب ضروری است .

● درمان:
در موارد مشکوک درمان شامل تسکین درد و نوتوانی است .اگر ناراحتی کم کم از بین نرفت و اگر مواردی از قفل شدگی زانو و یا ضایعه واضح مینیسک وجود داشت (مثلا تویط سونو مشخص شده است)جراحی باید مد نظر باشد.
تحت جراحی سعی می شود که تکه های پاره شده مینیسک اره شود.(که در این حالت به دوره ی نوتوانی طولانیتری نیاز خواهند داشت ولی احتمالا در طولانی مدت خطر تحلیل غضروف زانو کاهش می یابد)
تکه های پاره شده مینیسک معمولا خارج می شود ولی در موارد نادری کل مینیسک خارج می شود.
● نوتوانی :
شامل کلیات و مراحل ۱ تا ۴ است.
به دنبال جراحی،اعمال فشار روی زانو به محض کاهش درد و التهاب می تواند شروع شود. در بهترین موارد فعالیت کامل بعد از چند هفته امکان پذیر است.
در موارد بدون عارضه می تواند به سطح فعالیت ورزشی قبل خود در طی یک ماه بر گردد.
نوتوانی نباید باعث درد و التهاب در زانو شود .


● عوارض:
اگر بهبودی کافی ایجاد نشد قبل از جراحی باید از تشخیص مطمئن شد.معاینات تکمیلی شامل :عکس برداری با اشعه ایکسو سونو گرافی و اسکنMR باید انجام شود.
در موارد خاصی مشکل زیر باید مورد توجه باشد:

● صدمه غضروفی.
_پارگی رباط داخلی-طرفی زانو.
_پارگی رباط خارجی -طرفی زانو.
_پارگی رباط صلیبی-قدامی.
_پارگی رباط صلیبی خلفی.
_از هم گسیختگی غشای استخوانی .
_التهاب زرد پی.
_تجمع مایع در مفصل.
_التهاب کیسه بورس.
_بیماری تحلیل برنده غضروف.
_التهاب چین مخاطی.
به دنبال یک ارتروس کپی مشکلاتی مانند تجمع مایع در مفصل یا عفونت زخم یا مفصل زانو ممکن ایت بوجود اید که نیاز به مداخله فوری پزشکی دارد

 

جمعه 1/12/1393 - 14:41
کامپیوتر و اینترنت
- اگر بر روی کامپیوتر خود فایروال نصب کرده اید، بررسی کنید پورت‌های 25 یا 587 باز باشد.
2- نحوه تنظیم Outlook و پست الکترونیک خود را مجدداً بررسی کنید.
3- بررسی کنید آیا در پیام خطای ارسالی توسط Outlook ، لغات RBL یا Spam موجود است؟ اگر وجود داشت با ISP خود تماس بگیرید و بگویید IP شما به عنوان spamer شناخته شده است تا مشکل را برطرف کنند.
4- در منوی Start ویندوز روی گزینه Run کلیک کنید، سپس عبارت CMD را تایپ کنید و Enter بزنید.
در پنجره Command Prompt - CMD، این دستور را وارد کنید: Telnet yourdoamin.com 25 ( به جای عبارت yourdoamin.com نام دامنه خود را بنویسید)
اگر عبارتی مشابه 220 mail.yourdomaon.com را مشاهده کردید، پورت 25 شما باز است.
اگر اطلاعاتی مشابه شکل زیر مشاهده کردید ، پورت 25 شما بسته است.

5- مشابه مرحله 4 بررسی کنید آیا پورت 587 باز است. اگر پورت 587 باز بود، داخل Outlook شوید و مراحل زیر را انجام دهید:
Tools ==> Account Setting
روی آدرس ایمیل مورد نظر دابل کلیک کنید.
روی دکمه More Settings کلیک کنید.
روی زبانه Advanced کلیک کنید.
در قسمت Outgonig Server یا SMTP عدد 587 را وارد کنید.

6- مطمئن شوید که در قسمت Outgoing Server ، گزینه My outgoing server تیک داشته باشد. ( مشابه شکل زیر)

 

چهارشنبه 29/11/1393 - 17:24
دعا و زیارت
شكى نیست كه معجزه، پدیده بدون علت نیست و به هیچ وجه ناقض قانون علیت نمى باشد، هر چند از علل شناخته شده طبیعى پیروى نمى كند، براى خود علل ویژه اى دارد، ولى علت طبیعى وعادى نداشتن، مستلزم نداشتن علت به طور مطلق نیست.
فقط كسانى كه وجود را مساوى با ماده و علل را منحصر در علل شناخته شده ى طبیعى مى دانند، درباره ى معجزات چنین مى اندیشند كه تصدیق آن، موجب به هم زدن قوانین عقلى و نقض قانون علّیت است، این افراد به خاطر پیش داورى درباره ى محدوده ى علل، فكر مى كنند كه هر چیزى باید علت طبیعى داشته باشد و اگر پدیده اى فاقد چنین علت شد پس فاقد علت است.
در پاسخ این گروه گفته مى شود اوّلاً: وجود مساوى با ماده نیست، بلكه گسترده تر از آن مى باشد بنابر این اگر پدیده اى فاقد علت مادى شد، گواه بر نبودن علت نیست، بلكه گواه برنبودن علت مادى است و فقدان اخص (مادى) گواه بر فقدان اعم (اصل علت) نیست. چه بسا ممكن است پدیده اى فاقد علت مادى باشد ولى در عین حال فاقد علت نباشد، بلكه علت آن موجود مجردى باشد كه از قلمرو حسّ و تجربه بیرون است.
در اینجا پاسخ دیگرى هم هست و آن این كه علل طبیعى بر دو گونه است:
1. علل طبیعى شناخته شده.
2. علل ناشناخته.
كار علم پیوسته كشف قسم دوم است، هرگاه معجزه اى فاقد علل طبیعى شناخته شده باشد گواه بر آن نیست كه فاقد علت طبیعى باشد، چه بسا ممكن است انبیا و پیامبران از علل طبیعى ناشناخته بهره مى گرفته اند البته این احتمالى بیش نیست و در رفع اشكال عقلى، كفایت مى كند. و توضیح آن را هم اكنون مى خوانید.
علت معجزه
از آنچه گفته شد روشن گردید كه معجزه پدیده اى بدون علت نیست هر چند علل آن بسان علل طبیعى براى بشر شناخته نمى باشد اكنون باید ببینیم علت آن چیست؟
در اینجا، سه فرضیه وجود دارد:
1. معجزه، معلول عوامل غیبى است: ممكن است معجزه، معلول
عوامل غیبى نظیر فرشتگان الهى باشد كه به هنگامى كه پیامبر از خدا كار خارق العاده اى را بخواهد، آن عامل غیبى به اذن و مشیت الهى دست به كار مى شود و معجزه را تحقّق مى بخشد.
2. معجزه، معلول عوامل طبیعى ناشناخته است: فرضیه دیگر این است كه علل معجزات عوامل طبیعى ناشناخته هستند، و از آنجا كه پیامبران علم سرشار و گسترده اى دارند و از اسرار طبیعت آگاه هستند، آن عوامل ناشناخته را به كار مى گیرند و كار خارق العاده را صورت مى دهند.
3. نفس و اراده قوى پیامبران، عامل معجزات آنان است: احتمال دیگر این است كه معجزات پیامبران معلول نفس و اراده ى نیرومند آنان بوده است بنابر این كارهاى خارق العاده ى انبیا و اولیاى الهى نه معلول بلا واسطه ى امور غیبى است و نه معلول عوامل مادى و طبیعى ناشناخته، بلكه معلول توجه نفس قوى و اراده و خواست قطعى آنان است. نفس آنان در پرتو تهذیب و قطع علایق مادى و توجه و تقرب به مبدأ آفرینش به پایه اى از كمال واقتدار رسیده است كه مى تواند در موجودات عالم طبیعت تصرف كرده و آنها را به خدمت خود بگیرد و آنها نیز خود را مسخر او یافته و او را اطاعت مى نمایند همان گونه كه نفوس انسان هاى معمولى مى توانند در قلمرو وجود خود تصرف كرده و قواى مادى بدن خود را به خدمت گیرند، نفوس انسان هاى كامل، قدرت تأثیر درموجودات دیگر و به خدمت گرفتن آنها را دارند
چهارشنبه 29/11/1393 - 17:22
اهل بیت
در آغاز بیان دو نكته
اوّل: نگاهی كوتاه به فرهنگ ازدواج در جزیره العرب در زمان پیامبر:
1ـ عرب های جاهلی نسبت به دختر، بلكه جنس زن بی علاقه بودند، چون در محیطی كه دائم مردم با هم به جنگ و خونریزی مشغول بودند و هر كس هر قدر كه می توانست، به دیگران ظلم روا می داشت، خوف داشتند كه در جنگ، دختران اسیر شوند و باعث ننگ آن طایفه گردند، نیز به جهت وضع بد اقتصادی و این كه دختران به فحشا رو آورند و ... به دختر علاقه ای نداشتند، بلكه دختر داری را ضد ارزش می شمردند و به زنده به گور كردن دختران رو آوردند.
2ـ چون جنگ و خونریزی در آن محیط امری متداول بود، و عرب جاهلی با اندك بهانه ای یكدیگر را می كشتند، حاصل به هم خوردن تعادل جمعیتی بود و نسبت زنان به مردان افزایش چشمگیری پیدا می كرد (چون مردان به جنگ اقدام می كردند، نه زنان و كشته ها از مردان بود) كه گزینه «چند زن داشتن» را برای رهایی از مشكل عدم تعادل جمعیتی پذیرفتند. این مشكل در اكثر نقاط از جمله در ایران هم وجود داشت، لیكن در عربستان بیشتر بود.
3ـ در آن وضع ناگوار اقتصادی، زن گرفتن از یك خانواده و قبیله نوعی كمك به آنان محسوب می شد، به همین جهت مشركان قریش به دامادهای پیامبر فشار وارد می كردند كه دختران پیامبر را طلاق دهند.
4ـ در محیطی كه نا امنی و جنگ و خونریزی آسایش را از همگان ربوده بود، ازدواج از مهم ترین عامل بازدارندة از جنگ به شمار می آمد.
5ـ در آن وضع زن بیوه اگر شوهر نمی كرد، خوشایند نبود، بلكه زشت شمرده می شد. به مجرد آن كه شوهر می مرد، یا از وی طلاق می گرفت و عدّه وفات یا طلاق سپری می شد، شوهری دیگر گزینش می شد، مانند «اسماء بنت عمیس» كه اوّل همسر جعفر بن ابی طالب شد، بعد از شهادتش به عقد ابوبكر در آمد و بعد از درگذشت ابوبكر همسر امام علی(ع) شد. این شیوه در آن فرهنگ متداول بود.
نكتة دوم: نگاهی گذرا به ازدواج پیامبر.
1ـ پیامبر در 25 سالگی با حضرت خدیجه كه چهل سالش بود و قبلاً یك یا دوبار شوهر كرده بود و با مرگ شوهر بیوه شده بود، ازدواج نمود، و به مدت بیست و پنج یا بیست و هشت سال با وی زندگی كرد و همسر دیگری نگرفت.
2ـ همه همسران پیامبر(جز عایشه) بیوه بودند. آنان پیش از آن كه به همسری پیامبر در آیند، یك یا دوبار شوهر نموده بودند و بعد از در گذشت و یا شهادت شوهر و انقضای عدّه به عقد پیامبر در آمدند.
3ـ عمده ازدواج های پیامبر در شرایط سخت و دشوار جنگی صورت گرفته بود، مانند شكست مسلمانان در جنگ اُحد كه وضع مسلمانان بسیار ناراحت كننده بود.
4ـ پیامبر از قبایل مهم عرب مانند تیم، عدی، بنی امیه، نیز یهودیان مدینه همسر انتخاب كرد، ولی از قبایل انصار زن نگرفت.
دقت در این امور به ما می فهماند كه ازدواج های پیامبر نه در پی ارضای خواهش های نفسانی، بلكه در جهت اهداف عالی بود كه ذیلاً بیان می شود.

اوّلاً: اگر چنین بود، می بایست در سنین جوانی به این امر مبادرت می كرد، نه در سنین پیری و آن هم در شرایط سخت و دشوار.
دوم: اگر خوشگذرانی انگیزه حضرت بود، می بایست جهت گیری هایش در گزینش همسر، این ادعا را اثبات كند. حضرت دنبال زنان زیبا و جذّاب از جهت امور جنسی و جوانی نبود، حتی به خواستگاری برخی از زنان مانند «ام سلمه» رفت . او تعجب نمود دراین سن و سال كه كسی حاضر نمی شود با او ازدواج كند، چرا پیامبر دنبال زنان جوان نمی رود و به خواستگاری او كسی را فرستاده است.
سوم: آنانی كه با انگیزه كامیابی جنسی به ازدواج های متعدد رو می آورند،ماهیت زندگی آنان به گونه ای دیگر است. آنان به زرق و برق ظاهری زندگی، لباس و زینت زنان و رفاه و خوشگذرانی رو می آورند؛ درحالی كه سیره و زندگی پیامبر خلاف این را نشان می دهد. پیامبر در برابر خواست همسران خویش در مورد زرق و برق زندگی، آنان را مخیّر كرد كه یا ساده زیستی را برگزینند و به عنوان همسر پیامبر باقی بمانند و یا از حضرت طلاق بگیرند و بروند دنبال زرق و برق زندگی.
علامه طباطبایی در این باره می نویسد: داستان تعدّد زوجات پیامبر را نمی توان بر زن دوستی و شیفتگی آن حضرت نسبت به جنس زن حمل نمود، چه آن كه برنامه ازدواج حضرت در آغاز زندگی كه تنها به خدیجه اكتفا نمود و هم چنین در پایان زندگی كه اصولاً ازدواج بر او حرام شد، منافات با بهتان زن دوستی حضرت دارد. (1)
چهارم: دو تن از زنان پیامبر كنیز بودند. اگر هدف پیامبر از ازدواج لذت بردن از آنان بود،این دو چون كنیز بودند، بدون ازدواج، پیامبر می توانست از آنان بهره مند شود. با این تحلیل ازدواج بی فایده بود.
بنابراین اهداف و حكمت های ازدواج پیامبر را می بایست در اهداف بلند و ارزشی جستجو نمود كه برخی از آن ها بدین شرح است:
1ـ هدف سیاسی ـ تبلیغی:
یكی از اهداف ازدواج های پیامبر سیاسی - تبلیغی بود؛ یعنی با ازدواج موقعیتش در بین قبایل مستحكم گردد و بر نفوذ سیاسی و اجتماعیش افزوده شود و از این راه برای رشد و گسترش اسلام استفاده نماید.
حضرت به خاطر دست یابی بر موقعیت های بهتر اجتماعی و سیاسی، در تبلیغ دین خدا و استحكام آن و پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیری از كارشكنی های آنان و حفظ سیاست داخلی وایجاد زمینه مساعد برای مسلمان شدن قبایل عرب، به برخی ازدواج ها رو آورد.
در راستای این اهداف پیامبر با عایشه دختر ابوبكر از قبیله بزرگِ «تیم»، با حفصه دختر عمر از قبیله بزرگ «عدی»، با ام حبیبه دختر ابوسفیان از قبیله نامدار بنی امیه، ام سلمه از بنی مخزوم، سوده از بنی اسد، میمونه از بنی هلال و صفیه از بنی اسرائیل پیوند زناشویی برقرار نمود. ازدواج مهم ترین پیوند و میثاق اجتماعی است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیاری از خود به جا می گذارد.
در آن محیطی كه جنگ و خونریزی و غارتگری رواج داشت، بلكه به تعبیر «ابن خلدون» جنگ و خونریزی و غارتگری جزو خصلت ثانوی آنان شده بود،(2) بهترین عامل بازدارنده از جنگ ها و عامل وحدت و اُلفت، پیوند زناشویی بود. به همین جهت پیامبر با قبایل بزرگ قریش، به ویژه با قبایلی كه بیش از دیگران با پیامبر دشمن بودند، مانند بنی امیه و بنی اسرائیل،ازدواج نمود. امّا با قبایل انصار كه از سوی آنان هیچ خطری احساس نمی شد و نسبت به پیامبر دشمنی نداشتند، ازدواج نكرد.
«گیورگیو» نویسنده مسیحی می نویسد: محمد ام حبیبه را به ازدواج خود در آورد تا بدین ترتیب داماد ابوسفیان شود و از دشمنی قریش نسبت به خود بكاهد. در نتیجه پیامبر با خاندان بنی امیه و هند زن ابوسفیان و سایر دشمنان خونین خود خویشاوند شد و ام حبیبه عامل بسیار مؤثری برای تبلیغ اسلام در خانواده های مكه شد.(3)
2ـ هدف تربیتی: پیامبر حمایت از محرومان و واماندگان را جزء آیین نجات بخش خویش قرار داد. قرآن مردم را به حمایت از واماندگان و محرومان و ایتام فرا می خواند. پیامبر در مناسبت های مختلف مردم را به این كار خداپسندانه تشویق نمود، و در عمل برای مردان بیچاره و وامانده در كنار مسجد «صفه» را بنا نهاد و حدود هشتاد نفر از آنان را در آن جا سكنی داد.
حمایت عملی و صفه نشینی مربوط به مردان بود، اما درباره زنان با توجه به موقعیت آنان، این گونه راه حل برای رهایی آنان از مشكلات پسندیده نبود، بلكه رسول خدا برای زنان راه حل دیگری را در نظر گرفت. حضرت از فرهنگ مردم و راه حل چند همسر داری كه بازتاب شرایط اجتماعی بود، بهره جست . مردان مسلمان را تشویق نمود كه زنان بی سرپرست و یتیم دار را به تناسب حالشان، با پیوند زناشویی به خانه های خویش راه بدهند، تا آنان و یتیمانشان از رنج بی سرپرستی و تنهایی و فقر مالی و عقده های روانی رهایی یابند؛ خود نیز در عمل به این كار تن داد تا مسلمانان در عمل تشویق شوند و در مسیر رفع محرومیت واماندگان قدم بردارند.
پیامبر با زنان بیوه ازدواج نمود و آنان را به همراه فرزندان یتیمشان به خانه خویش راه داد،تا هم خودش به قدر توان در زدودن مشكلات گام برداشته باشد و هم الگوی خوبی برای مردم در این امر باشد.
برای اگاهی بیشتر به کتاب، همسران پیامبر ، از اقای حسن عاشوری لنگرود ،مراجعه نمائید .
3پی نوشت ها :
1 . سید محمد حسین طباطبایی، فرازهایی از اسلام، ص 174.
2 . مقدمه ابن خلدون(ترجمه)، ج 1، ص 286.
3 . محمد پیامبری كه از نو باید شناخت، ص 207.

**************
در مورد ازدواج با عایشه كه كم سن وسال ترین همسر پیامبر بود با ید دانست
اولا شرایط سنی که در فرهنگ ما ایرانیان امروزه متداول است، در آن عصر و نزد عرب های آن زمان متداول نبود. بسا اتفاق می افتاد دختران نو رسیده به عقد مردان کهنسال در می آمدند. در این گونه ازدواج ها هیچ گونه خرده‌گیری و ملامتی وجود نداشت. مانند این که در تاریخ آمده است که عمر از عثمان خواست که دخترش حفصه را به عقد خود در بیاورد ، در حالی که عثمان حدود بیست سال از عمر بزرگ تر بود، نیز به ابو بکر که حدود ده سال از عمر بزرگ تر بود، پیشنهاد ازدواج با حفصه را داد.
در زمان پیامبر (ص) این گونه از دواج ها، متعارف بود. عرب‌های شبه جزیره خوش نداشتند دختر دیر ازدواج کند و مدت‌ها در خانه پدر بماند. بلکه می‌کوشیدند دختران شان را زود هنگام شوهر دهند ، تا خیال شان آسوده شود. از سوی دیگراگر پیامبر کاری غیرمتعارف انجام می‌داد، بدون شک دشمنان حضرت سوء استفاده کرده و آن را بر ضد رسالت پیامبر به کار می‌گرفتند. در تاریخ هیچ نشانی نیست که دشمنان حضرت از این ازدواج برای کوبیدن حضرت بهره گرفته باشند، این دلیل است که ازدواج حضرت با عایشه برخلاف عرف نبود.
دوم: به نوشته همه مورخان و سیره نویسان عایشه در سال دوم هجری و پس از جنگ بدر به خانه پیامبر راه پیدا کرد و مراسم عروسی برگزار شد. نیز نوشته اند: عقد عایشه در ماه شوال سال دهم بعثت، سه سال پیش از هجرت و عروسی او در ماه شوال در سال دوم هجری رخ داد(1)؛ یعنی بین عقد عایشه با عروسی اش پنج سال فاصله بود. بنابراین اگر عقد عایشه در نه سالگی جاری شد، عروسی اش در چهارده سالگی صورت گرفت اما اگر عقدش در چهارده سالگی بود، ازدواجش در نوزده سالگی رخ داد.
دو نکته:
1- روایاتی که مربوط به کم بودن سن عایشه است، عمدتاً از وی نقل شده است. می‌دانیم زنان تمایل دارند سن خودشان را کم تر از آن چه هست نشان دهند! شاید کم نشان دادن سن عایشه، ریشه در همین نکته داشته باشد.
2- اگر بپذیریم عایشه در هنگام اجرای صیغه عقد هفت ساله بود، در هنگام عروسی می‌بایست دوازده ساله باشد، نه نُه ساله، چون بیان شد تاریخ اجرای صیغه عقد، شوال سال دهم، سه سال پیش از هجرت و تاریخ عروسی سال دوم هجری در ماه شوال واقع شد. بنابراین دلیلی ندارد برخی از نویسندگان تفاوت بین تاریخ عقد و عروسی را دوسال قرار دهند.
جای بسی تعجب و شگفتی است که سیره نویسانی همانند ابن اسحاق و ابن هشام عایشه را در زمره مسلمانان نخستین قرار دهند و او را بیستمین مسلمان برشمارند اما در جای دیگر بیان دارند که عایشه هفت ساله به عقد پیامبر درآمد و در نه سالگی در مدینه به خانه ایشان رفت!(2).
عموم سیره نویسانی که از نظر زمانی بعد از ابن اسحاق و ابن هشام قرار دارند، مطالب ضد و نقیضی (که باعث خرده گیری دشمنان می‌شود) بیان داشته اند، از جمله «ابن قتیبه دینوری» در المعارف می‌نویسد: عایشه شش ساله بود که به عقد پیامبر درآمد و در سال دوم هجری، هفده ماه پس از هجرت، در حالی که نه ساله بود ،وارد خانه پیامبر شد! بعد می‌نویسد: او در سال پنجاه و هشتم هجری و در هفتاد سالگی درگذشت(3).
با تأمل در چند جمله مذکور، دو تناقض و ناسازگاری را می‌توان مشاهده نمود:
یکی ناسازگاری بین سال عقد و سال عروسی که می‌بایست پنج سال تفاوت داشته باشد، در حالی که در این متن به سه سال کاهش پیدا کرده است.
دیگری ناسازگاری بین سن ازدواج با هفتاد ساله بودنش در سال پنجاه و هشت هجری.
اگر در سال پنجاه و هشتم هجری، هفتاد ساله بود، معنایش این است که عایشه در سال دوازدهم پیش از هجرت متولد شده باشد، حال اگر ولادتش در سال دوازدهم پیش از هجرت باشد و در سال دوم هجری وارد خانه پیامبر شد، نتیجه می‌گیریم عایشه در هنگامی که وارد خانه پیامبر شد و عروسی کرد، چهارده ساله بود، در حالی که در آغاز به جای چهارده سال، نه سال را ذکر کرده است!
پی‌نوشت­ها:
1. طبقات الکبری، ج 8، ص 58.
2. سیرة ابن هشام، ج4، ص 214.
3. المعارف، ص 134؛مقدمه ابن خلدون(ترجمه)، ج 1، ص 286.

چهارشنبه 29/11/1393 - 6:46
اهل بیت
از سؤالات اساسی در ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی(ع) و اهانت به آنبزرگوار این است که: آیا (چنان که شیعیان می‏گویند) به ساحت حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او وفرزندش گردید یا خیر؟

برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه ازتاریخ خودداری نموده‏اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‏گوید: «جساراتی راکه مربوط به فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقلکرده است.[1]

البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانهخالی کرده‏اند؛ چنان که سید مرتضی رحمة ‏الله علیه در این زمینه می‏گوید:

«در آغاز کار، محدثان و تاریخ نویسان از نقل جسارت هایی که به ساحت دختر پیامبرگرامی اسلام(ص) وارد شده امتناع نمی‏کردند. این مطلب در میان آنان مشهور بود که مأمور خلیفهبا فشار، درب را بر فاطمه علیهاالسلام زد و او فرزندی را که در رحم داشت سقط نمود وقنفذ به امر عمر، فاطمه زهرا علیهاالسلام را زیر تازیانه گرفت تا او دست از علی بردارد؛ولی بعدها دیدند که نقل این مطالب با مقام و موقعیت خلفاء سازگاری ندارد؛ لذا از نقلآنها خودداری نمودند.»[2]

مسعودی در قسمتی از کتاب خود آورده است:«فَوَجهُوا اِلی مَنْزلِهِ فَهَجَمُوا عَلَیْهِ وَ اَحْرَقُوابابَهُ... وَ ضَغَطُوا سَیدَةَ النساءِ بِالْبابِ حَتی اَسْقَطَتْمُحْسِنا؛پس (عمر و همراهان) به خانه علی علیه السلام رو کرده وهجوم بردند، خانه آن حضرت را به آتش کشیدند؛ با در به پهلوی سیده زنان عالم زدند؛چنان که محسن را سقط نمود.»[3]

اما منابع اهل سنت:

1- عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (548 - 479 ق.) نقل کرده: «اِنعُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْاَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها ،به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمهعلیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.»[4]

همین قول را اسفرائینی (متوفای 429 ق)، به نظام نسبت داده و گفته است که او قائل بود: «اَن عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَةَ وَ مَنَعَ میراثَالْعِتْرَةِ ،عمر فاطمه علیهاالسلام را زد و از ارث اهل بیتعلیهم السلام جلوگیری کرد.»[5]

2- صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت می‏گوید:«اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَفاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْبَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود.»[6]

3- مقاتل بن عطیه می‏گوید: ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردمبیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهراعلیهماالسلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتشکشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمرآن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ دربه سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که ازدنیا رفت.»[7]

4- ابن ابی الحدید نقل نموده است: «ابو العاص، شوهر زینب، دختر پیامبر اکرمصلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا ماننداسیران دیگر آزاد شد.

ابو العاص به پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم وعده داد که پس از مراجعت به مکه،وسائل مسافرت دختر پیامبر(ص) را به مدینه فراهم سازد. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم بهزید حارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت مایلی مکه توقف کنند و هر موقعکجاوه زینب به آن جا رسید، او را به مدینه بیاورند. قریش از خروج دختر پیامبر(ص) ازمکه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند. جبار بنالاسود (یا هبار ابن الاسود) با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه خود رابر کجاوه دختر پیامبر(ص) کوبید. از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت، سقط کرد وبه مکه بازگشت. پپامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم از شنیدن این خبر سخت ناراحت شد و درفتح مکه (با این که همه را بخشید و آزاد نمود) خون قاتل فرزند زینب را مباحشمرد.»

ابن ابی الحدید می‏گوید:

«من این جریان را برای استادم ابو جعفر نقیب خواندم، او گفت: وقتی که پیامبرصلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم خون کسی که دخترش زینب را ترسانید و او سقط جنین کرد را مباحشمرد، قطعا اگر زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را ترسانیدند کهباعث شد فرزندش (محسن) را سقط کند، حتما مباح می‏شمرد.»

ابن ابی الحدید می‏گوید، به استادم گفتم:

«آیا از شما نقل کنم آن چه را مردم می‏گویند که فاطمه بر اثر ترس (و ضرباتی که براو وارد شد) فرزندش را از دست داد؟

پس گفت: نه! از طرف من نقل نکن! و همین طور رد و بطلان آن را نیز از طرف من نقلنکن! چون اخبار در این زمینه متعارض است.»[8]

این قصه، به خوبی نشانمی‏دهد که اخبار موافق با نظریات شیعه در بین روایات اهل سنت نیز وجود داشته و خودابن ابی الحدید نیز در قسمتی از کلامش اعتراف می‏کند؛ آن جا که می‏گوید: «عَلی اَنجَماعَةً مِنْ اَهْلِ الحَدیثِ قَدْ رَوَوْا نَحوَهُ، گروهی از اهلحدیث (از اهل سنت نیز) مانند آن چه را شیعیان می‏گویند نقل کرده‏اند.[9]

5- سکونی یکی از راویان اهل سنت است[10]او می‏گوید: «نزد امام صادقعلیه‏السلام رفتم؛ در حالی که غمگین و ناراحت بودم. امام صادق علیه‏السلام فرمود:ای سکونی! چرا ناراحتی؟! گفتم: خداوند فرزند دختری به من داده (از این که فرزندم پسرنبوده و دختر است ناراحتم) پس حضرت فرمود: ای سکونی، سنگینی دخترت را زمینبر می‏دارد و روزی او بر خداوند است و بر غیر اجل شما زندگی می‏کند و از رزق شمانمی‏خورد (پس چرا ناراحتی؟).»

سکونی می‏گوید: (با کلمات امام صادق علیه‏السلام ) غمم رفت. آن گاه فرمود:

«ما سَمیْتَها؟ قُلْتُ: فاطِمَةَ. قالَ: آهْ آهْ ثُم وَضَعَ یَدَهُ عَلی جَبْهَتِهِ وَ کَانی بِهِ قَدْ بَکی وَ قالَ: اِذا سَمیْتَها فاطِمَةَ فَلاتَسُبها وَلا تَضْرِبْها وَلاتَلْعَنْها. هذَا الاِْسْمُ مُحْتَرَمٌعِنْدَالله‏ِ عَزوَجَل وَ هُوَ اِسْمٌ اِشْتَق مِنْ اِسْمِهِ لِحَبیبَتِهِالصدیقة» وَ کانَ الاِمامُ لَما سَمِعَ بِاسْمِ فاطِمَةَ ذکر جَدتَهُ وَمَصائبَها وَلَمْ یَزَلْ یَذْکُرُ وَ یَقُولُ: وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَنقُنْفُذَ مَوْلی فُلان[11]چه نامی بر او گذاردی؟ گفتم: فاطمه: فرمود:آه آه. سپس دست خود را بر پیشانی‏اش گذاشت و گویا گریه می‏کرد و فرمود: حال که اورا فاطمه نامیدی به او ناسزا نگو؛ او را (کتک) نزن و نفرینش نکن (چرا که) این نامدر نزد خداوند با عظمت محترم است؛ و آن نامی است که خداوند از اسم خود برای حبیبهخود صدیقه گرفته است. (آن گاه سکونی می‏گوید:) همیشه امام صادق علیه‏السلام اینگونه بود که وقتی نام فاطمه علیهاالسلام را می‏شنید به یاد جده‏اش (فاطمه) ومصیبت های او می‏افتاد و همیشه تذکر می‏داد و می‏گفت: سبب وفات (و شهادت) فاطمهعلیهاالسلام ضربتی بود که قنفذ، غلام فلانی (یعنی عمر) بر او وارد ساخت.

توجه دارید که سکونی با همه وثاقتی که دارد، اینجا تعصب سنی‏گری خویش را نشانداده و ذیل کلام امام صادق علیه‏السلام را حذف و تحریف نموده است. با این حال، مطلبروشن است که سبب شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام همان ضرباتی بود که به دست قنفذ وعمر بر آن حضرت وارد شد.

چنان که ابابصیر از امام صادق علیه‏السلام متن کامل کلام حضرت را به این صورتنقل نموده است:« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْتَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها، سبب فوت فاطمهعلیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمرزد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدتبیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگانخویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)[12]

ب. منابع شیعه:

نظر دانشمندان شیعه و روایات نقل شده از سوی آنان چنین است:

هنگامی که خواستند علی علیه‏السلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمهعلیهاالسلام روبرو شدند و فاطمه علیهاالسلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامی‏اشصدمه‏های روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛فقط به گوشه‏ای از آن در یک نقل تاریخی اشاره می‏کنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل هایتاریخی فراوان است.

خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آنچنین می‏نویسد:

«... وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه راحجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی اوزدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشته‏های بدر واُحد که به دست علی کشته شده بودند... افتادم، آتش غضبم افروخته‏تر شد و چنان لگدیبر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد." فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً... فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ الله‏ِ هکَذا کانَ یُفْعَلَبِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ... ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند." سپسفریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من اورا به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال می‏خواست مانع (بردن علی) شود، مناز روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد...»[13]

آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد،تنها گوشه‏هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.[14]


1- شرح نهج البلاغه، ج2، ص60.

2- سید مرتضی، تلخیص شافی، ج3، ص76، تلخیص شیخ طوسی.

3- اثبات الوصیة، مسعودی، (چاپ بیروت) ص153 و در برخی چاپها ص 23 ـ 24.

4- الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ج1، ص57.

5- اَلفرقُ بین الفرق، عبدالقاهر الاسفرائینی، ص107.

6- الوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347 ر.ک: سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2،ص292.

7- الامامة والخلافة، مقاتل بن عطیة، ص160 ـ 161.

8- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج14، ص193/ ر.ک: زندگی علی علیه‏السلام ،ص252.

9- شرح نهج البلاغه، ج2، ص21.

10- سه نفر از راویان اهل سنت، از امامان شیعه علیهم‏السلام روایت نقلنموده‏اند که علمای شیعه آنان را ثقه می‏دانند و به سخن آنان اطمینان دارند وروایات آنها را می‏پذیرند: سَکُونی؛ نَوْفِلی؛ خَلُوقی.

11- شجره طوبی، محمدمهدی حائری، ص417، (منشورات شریف رضی).

12- بحار الانوار، ج43، ص170.

13- بحار الانوار، ج30، ص293، (چاپ جدید)؛ ج8، ص230، (چاپ قدیم) و ریاحینالشریعة، ج1، ص267.

[14]کتاب "الهجوم علی بیت فاطمه"، حسین غیب غلامی، در این باره روایات مربوطه را خوب بررسی کرده است.

سه شنبه 28/11/1393 - 20:33
دانستنی های علمی
زمان توقف پشت چراغ قرمز تنها 2 درصد کل زمان رانندگی است، اما 25 درصد کل آلودگی را که سرنشینان در معرض آن قرار می گیرند تشکیل می دهد.

ترمز زدن برای ایستادن پشت چراغ قرمز و بعد حرکت از حالت متوقف بعد از سبز شدن چراغ، به علاوه فاصله نزدیک خودروها به یکدیگر باعث افزایش تولید آلاینده ها از خودرو می شود.

آلودگی هوا در بین 10 خطری که سلامت بشر را در سطح جهانی تهدید می کند قرار گرفته و سازمان بهداشت جهانی آلودگی هوا را با سالانه هفت میلیون مورد مرگ مرتبط می داند.

از این میان 3.7 میلیون مرگ به علت آلودگی هوای بیرون خانه و مابقی به علت آلودگی هوای داخل خانه ها جان خود را از دست می دهند.

مهمترین بیماری های ناشی از آلودگی هوا مانند سکته مغزی 40درصد، بیماری های عروق قلب (ایسکمیک) 40درصد، بیماری های انسدادی مزمن ریوی 11درصد، سرطان ریه 6درصد، عفونت های حاد تحتانی دستگاه تنفسی کودکان چهاردرصد است.

سازمان بهداشت جهانی آلودگی هوا را مهمترین عامل محیطی مرگ در جهان دانسته و چهار شهر ایران را از جمله اهواز در میان 10 شهر آلوده جهان قرار داده است.

دوشنبه 27/11/1393 - 19:41
پوست و مو
پوست شما هرروز که می‌گذرد در حال پیر شدن است و طراوت و تازگی روزگار جوانی خود را از دست می‌دهد.پس باید به طریقی پوست‌تان را نجات دهید، البته معمولا کرم‌های ضدچروک خیلی گران هستند و افرادکمی وجود دارند که از این کرم‌ها می‌خرند، بعضی نیز خود را جوان‌تر از آن می‌دانند که چنین کرم‌هایی بخرند.حالا اگر بتوانید درخانه و با هزینه‌ای کم چنین کرم‌هایی را بسازید تا حد زیادی به پوست‌تان کمک و از پوست خود درمقابل پیری محافظت کرده‌اید
الو دکتر در این مطلب به شما موادی را معرفی می‌کند که در همه خانه‌ها وجود دارد، پس فرصت را از دست ندهید و از همین امروز از پوست‌تان درمقابل پیری محافظت کنید.
مرطوب کننده خانگی بسازید‌:
کم کننده چروک‌ها:چند برگ کاهو را حدود 10 دقیقه بجوشانید ، سپس اجازه دهید سرد شود. آن را صاف کنید و در یک ظرف بریزید. شما می‌توانید این مایع را با پنبه به صورت‌تان بمالید.


لوسیون تخم‌مرغ: در یک شیرجوش 4 قاشق غذاخوری آب را به همراه 2 قاشق چای‌خوری عسل روی حرارت خیلی کم گرم کنید و آن را هم بزنید تا کاملا یک دست و رقیق شود. سپس آن را از روی حرارت بردارید و حدود250 میلی لیتر شیر و 2 عدد زرده تخم مرغ به آن اضافه کنید. این مخلوط را در یک ظرف دربسته در یخچال نگهداری کنید. می توانید این مخلوط را به صورت‌تان بمالید و اجازه دهید حدود 20 تا 30 دقیقه باقی بماند و سپس صورت‌تان را آب بکشید. روزانه 2 بار صبح و شب این عمل را تکرار کنید.


در مدت2 هفته تاثیرش را ببینید
لوسیون شیر و لیمو: نصف فنجان شیر را در یک شیرجوش بجوشانید و سپس حدود 10 دقیقه صبر کنید تا کمی خنک شود و یک لایه شیر سفت شده روی آن تشکیل شود. این لایه را بردارید و در کاسه‌ای کوچک بگذارید و سپس 5 قطره آبلیمو تازه به آن اضافه کنید. شب قبل از خواب این مخلوط را روی صورت‌تان ماساژ دهید. بهتر است اجازه دهید که این مخلوط تا صبح روی صورت‌تان باقی بماند ولی اگر احساس خوبی نداشتید می‌توانید بعد از یک ساعت صورت‌تان را با آب ولرم بشویید سپس صورت‌تان را با حوله خشک کنید و کمی با حوله پوست‌تان را ماساژ دهید. این مخلوط برای جلوگیری از پیری دست‌‌ها نیز بسیار موثر است؛ کافی است چند دقیقه روی دست‌های‌تان آن را ماساژ دهید. به هیچ وجه بعد از این لوسیون پوست‌تان را با صابون نشویید. اگر از این لوسیون هر روز استفاده کنید، می توانید تاثیر آن را در کاهش چروک ببینید؛ پوست شما بعد از 2 هفته تا حد زیادی نرم و صاف می شود.


ماساژ ضد چروک:
اول با استفاده از یک پنبه کوچک آغشته به شیر پوست صورت‌تان را به خوبی تمیز کنید، سپس صورت‌تان را آب بکشید. حالا مقدار خیلی کمی روغن بادام را با یک قطره گلاب مخلوط کنید و این مخلوط را روی صورت‌تان ماساژ دهید. روش صحیح ماساژ دادن به این طریق است که انگشتان و دست‌تان را در جهت عکس چروک‌‌ها روی پوست حرکت دهید. برای مثال برای چروک‌های کنار دهان یا همان خط خنده با انگشتان و کف دست پوست این منطقه را از پایین به بالا ماساژ دهید و به سمت استخوان گونه‌‌ها حرکت دهید. شما باید پوست‌تان را حدود 5 دقیقه ماساژ دهید.ماساژ اطراف چشم‌ها باید به صورت دوار از قسمت داخلی هر چشم شروع شود و تا سمت بیرونی در بالای پلک‌ها و سپس به سمت مرکز چشم‌ها حرکت کند. حرکت دست راست شما باید خلاف جهت عقربه‌های ساعت و حرکت دست چپ در جهت عقربه‌های ساعت همزمان در اطراف چشم راست و چپ باشد. برای ماساژچانه به صورت افقی از چپ به راست و برعکس حرکت کنید.این حرکت‌ها می‌تواند یک ورزش خوب برای پوست صورت شما باشد.

دوشنبه 27/11/1393 - 19:18
بیماری ها
بیشتر بیماری هایی نظیر مالاریا و کیست هیداتیک، در کشورهای در حال توسعه مورد بررسی قرار می گیرند.کیست هیداتیک نوعی بیماری انگلی روده ای کشنده است که از سگ به انسان منتقل می شود.

مالاریا از طریق نیش پشه آلوده به انگل پلاسمودیم به انسان منتقل می شود. این انگل وارد جریان خون میزبان می شود و سلول های قرمز را تخریب می کند. زمانی که گلبول های قرمز تسلیم این انگل می شوند، علایم این بیماری که شامل سردرد، لرز، درد عضلانی، خستگی، تهوع، اسهال و استفراغ هستند، ظاهر می شوند.

محققان بر این باورند که با استفاده از اطلاعات ماهواره ای و ترکیب آن با اطلاعات بهداشتی مستند، می توان محل تمرکز بیماری و نحوه گسترش آن را بررسی کرد. اکثر بیماری های انگلی در مناطق استوایی پخش می شوند.

مدیر این پروژه تحقیقاتی توضیح می دهد که برخی از بیماری ها، به ویژه بیماری های انگلی، نسبت به محیط زیست خود بسیار حساس هستند و با استفاده از فناوری سنجش از دور می توان مکان هایی را که بیشتر در معرض بیماری قرار دارند، شناسایی کرد.

منظور از اطلاعات ماهواره ای که در پیش بینی مکان بیماری موثر هستند، شرایط آب و هوا، دما، بارش و پوشش گیاهی منطقه است.

با استفاده از این روش می توان مناطقی را که احتمال بیماری در آنان بیشتر است، از نظر اقدامات بهداشتی و درمانی تجهیز کرد.

دوشنبه 27/11/1393 - 17:46
اخبار
ه گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، به نقل از روابط عمومی انجمن علمی روانپزشکان ایران، دکتر احمد جلیلی رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران با ابراز تاسف از ناشناخته بودن بیماری های روانی نزد عموم مردم، پزشکان و حتی سیاست گذاران و تصمیم گیران جامعه گفت: هنوز هم تعداد زیادی از مردم برای برطرف کردن بیماری های روانی به جای مراجعه به روان پزشک، دست به دامان همیوپاتی، طب سنتی، فالگیر، دعا نویس و... می شوند؛ این درحالیست که ادامه این روند علاوه بر گسترش خرافات در جامعه، سبب مزمن شدن بیماری های روانی به دلیل مراجعه نکردن به روانپزشک می شود.


دکتر احمد جلیلی در آستانه برپایی "پنجمین کنفرانس علمی سالانه سلامت روان و رسانه" که 5 اسفند ماه امسال در بیمارستان روزبه تهران برگزار می شود با اعلام این مطلب افزود: با وجود اطلاع رسانی های انجام شده، طی سال های اخیر در زمینه معرفی بیماری های روانی، هنوز این بیماری ها شامل اضطراب، افسردگی، وسواس، اختلالات دو قطبی و اسکیزوفرنی که 25 درصد افراد جامعه به آن مبتلا هستند در جامعه ناشناخته اند که لزوم همکاری رسانه ها به ویژه رادیو و تلویزیون برای معرفی این بیماری ها ضروری است.

وی با اشاره به اینکه اکثر بیماری های روانی با علایم گمراه کننده در اندام ها همچون درد در ناحیه قفسه سینه، احساس تنگی نفس، عوارض گوارشی، اسکلتی، سردرد، درد و علامت در هر یک از اعضای بدن بروز یافته، سیمای بالینی بیماری های جسمانی را تقلید می کند، خاطر نشان ساخت: متاسفانه نه تنها بیماران به دلیل آگاهی نداشتن از منشا این دردها و ناراحتی ها که اغلب منشا روانی دارند به پزشکان غیر روانپزشک مراجعه می کنند که اغلب پزشکان هم پس از انجام معاینات بالینی، انواع آزمایش های پاراکلینیکی و دیگر روش های تشخیصی عنوان می کنند که بیمار مشکلی ندارد و از آنجا که بیمار هنوز احساس درد دارد با بی اعتمادی نسبت به پزشک نزد پزشک دیگری می رود.
به گفته دکتر جلیلی، حتی در مواردی که پزشک به بیمار می گوید، می بایست، نزد روانپزشک برود، اکثر بیماران از ترس "انگ"این بیماری نمی پذیرند و تنها اقلیتی از این افراد حاضر می شوند به روانپزشک مراجعه کنند.
وی ادامه داد: به دلیل آنکه توجه به موضوع سلامت روان سال ها در جامعه ما مورد غفلت قرار گرفته است و از طرف دیگر با توجه به اینکه ارتقای سلامت روان از عهده یک وزارتخانه مانند وزارت بهداشت یا یک سازمان مانند بهزیستی به تنهایی خارج است و این مساله مسئولیتی ملی است، محور "پنجمین کنفرانس علمی سالانه سلامت روان و رسانه"، "سلامت روان و رسالت همگانی" نام گذاری شده است.
رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران تصریح کرد: بزرگ ترین غفلت ها در حوزه سلامت روان در کشور، نخست نداشتن شناخت صحیح از بیماری های روانی و دوم بی توجهی به "روانپزشکی جامعه نگر" است.
وی گفت: در نظام فعلی سلامت، روانپزشکان در مطب و مراکز درمانی به درمان بیماران می پردازند، اما در روانپزشکی جامعه نگر، روانپزشک و تیم همراه وی با مراجعه به جامعه و خانه های مردم به شناسایی بیماران روانی و درمان آنان می پردازند.
دکتر جلیلی یادآور شد: پزشکی جامعه نگر روشی است که سال ها در کشورهای پیشرفته دنیا آزموده شده و نتایج مثبتی در زمینه ارتقای سلامت روان در جامعه به همراه داشته است. این روش هر چند در سال های 1350-1351 خورشیدی در بیمارستان روزبه تهران به کار گرفته شد، اما در همان سال ها پی گیری اجرای آن رها شد و اخیرا اقداماتی برای احیای آن به کار گرفته شده است.

وی با اشاره به اینکه روانشناسی جامعه نگر نیازمند شبکه درمانی و ساختار مناسب در نظام درمانی است که متاسفانه شرایط آن هنوز در کشور فراهم نیست، افزود: هر چند عملی سازی این طرح نیازمند بودجه و امکانات است که هنوز بستر آن در کشور چندان فراهم نیست،
اما اقداماتی در این زمینه از سوی دپارتمان روانپزشکی دانشگاه تهران، انستیتو روانپزشکی تهران ، دانشگاه علوم بهزیستی و انجمن علمی روانپزشکان ایران در حال انجام است.
گفتنی است،"پنجمین کنفرانس علمی سالانه سلامت روان و رسانه" از سوی کرسی یونسکو در آموزش سلامت دانشگاه علوم پزشکی تهران با همکاری دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی و انجمن های علمی کشور از جمله انجمن علمی روانپزشکان ایران؛ انجمن علمی مطالعات فرهنگی و ارتباطات؛ انجمن علمی جامعه شناسی ایران؛ انجمن پرستاری ایران؛ دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت؛ مرکز تحقیقات روانپزشکی؛ مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی و دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان (انستیتو روان پزشکان تهران)
سه شنبه 5 اسفند ماه در بیمارستان روزبه تهران برگزار می شود.

دوشنبه 27/11/1393 - 13:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته