• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 264
تعداد نظرات : 359
زمان آخرین مطلب : 5356روز قبل
آموزش و تحقيقات

افسانه‌شناسی

افسانه‌شناسی یا اسطوره‌شناسی دانشی است که به بررسی روابط میان  افسانه ها و جای‌گاه آن‌ها در دنیای امروز می‌پردازد.

افسانه نماد زندگی دوران پیش از دانش و صفت و نشان مشخص روزگاران باستان است. تحول اساطیر هر قوم، معرف تحول شکل زندگی، دگرگونی ساختارهای اجتماعی و تحول اندیشه و دانش است. در واقع، افسانه، نشانگر یک دگرگونی بنیادی در پویش بالا روندهٔ ذهن بشری است. اساطیر، روایاتی است که از طبیعت و ذهن انسان بدوی ریشه می‌گیرد، و برآمده از رابطهٔ دوسویه این دو است.

افسانه

افسانه یا اسطوره که در زبان پهلوی به آن AFSâN  می‌گفتند به معنای داستانی خیالی است تهی از هر راستی .

ریشهٔ واژهٔ اسطوره

 این واژه که جمع شکست عربی آن به گونه اساطیر بیشتر بکار می‌رود، منش هندواروپایی دارد. در زبانهای هندواروپایی نیز مشتقاتی دارد. در سنسکریت SUTRA به معنی داستان است که بیشتر در نوشته‌های بودایی بکار رفته‌است. در یونانی HISTORIA به معنی جستجو و آگاهی، در فرانسه (فرانسوی) HISTORIA ، در انگلیسی به دو صورت STORY به معنی حکایت، داستان و قصهٔ تاریخی، و HISTURY به معنی تاریخ  ، گزارش و روایت بکار می‌رود.

تعریف افسانه

 آن دسته از کسانیکه چه در گذشته و چه امروزه به پژوهش و واکاوی و شناختافسانه‌ها اشتغال دارند، تا کنون برایافسانه تعریف مشخص، دقیق و پذیرفتنی برای همگان نیافته‌اند، بلکه هریک به میل و اشتیاق و وابستگی‌های اجتماعی خویش آن را تعریف کرده‌اند. گهگاه در تعریف متخصصان ازافسانه اشکالاتی دیده می‌شود، علت آن این است که آنها بهافسانه از سر اعتقاد و ایمان مینگرند. آنان دنبال این اندیشهٔ اشتروس که «برای درک اندیشهٔ وحشی باید با او و مثل او زندگی کرد،» نه تنها به ساختار، بلکه به عمل کرد جادوییافسانه درجامعه، و در واقع، به اعجاز آن در ایجاد همبستگی قومی و عقیده‌ای ایمان می‌آورند و به همین دلیل برای آنهاافسانه یا نهاد زنده بسیار مهم‌تر از نهادهای کهن است. میرچا الیاده دین شناس رومانیاییافسانه را چنین تعریف می‌کند: اسطوره نقل‌کنندهٔ سرگذشت قدسی و مینوی است، راوی واقعه‌ایست که در زمان نخستین، زمان شگرف بدایت همه چیز رخ داده‌است. به بیان دیگر:افسانه حکایت می‌کند که چگونه به برکت کارهای نمایان و برجستهٔ موجودات فراطبیعی ، واقعیتی، چه کل واقعیت، یا تنها جزیی از آن پا به عرصهٔ وجود نهاده‌است. بنابراین،افسانه همیشه متضمن روایت یک خلقت است، یعنی می‌گوید چگونه چیزی پدید آمده و هستی خود را آغاز کرده‌است.افسانه فقط از چیزی که براستی روی داده و به تمامی پدیدار گشته، سخن می‌گوید. شخصیتهایافسانه موجودات فراطبیعی اند و تنها بدلیل کارهایی که در زمان سرآغاز همه چیز انجام داده‌اند، شهرت دارند. اساطیر کار خلاق آنان را باز می‌نمایانند و قداست یا فراطبیعی بودن اعمالشان را عیان میسازند. در مقابل هستند عده دیگری که بهافسانه صرفاً از سر انکار می‌نگرند. این گروهافسانه را یکی از الگوهای تاریخی یا سازواره‌ای کهنه و از کار افتاده می‌بینند که بیشرفت بشر آن را از رده خارج کرده‌است. در نظر یونگ و فرویدافسانه‌شناسی دانشی است که از فرافکنی نمادین تجربیات روانی نوع بشر به وجود آمده‌است.اسطوره ,قصه‌ایست با خصلتی خاص ,یعنی نقل روایتی که در آن خدایان یک یا چند نقش اساسی دارند .اسطوره‌شناسی علمی است که کارش طبقه‌بندی و بررسی مواد و مصالحافسانه‌شناختی بر حسب روش تحلیل و وارسی دقیقی که در همه دیگر علوم تاریخی معمول است به عبارت دیگر،افسانه تلاشی برای بیان واقعیت‌های پیرامونی با امور فراطبیعی است. انسان در تبیین پدیده‌هایی که به علتشان واقف نبوده به تعبیرات فراطبیعی روی اورده و این زمانی است که هنوز دانش بشری توجیه کننده حوادث پیرامونی اش نیست . به عبارت دیگر،انسان در تلاش ایجاد صلحی روحی میان طبیعت و خودشافسانه‌ها را خلق کرده‌است.

اسطوره‌های ایران

اساطیر ایران به مجموعه اسطوره های ایرانیان اشاره می‌دارد. این اسطوره‌ها مانند دیگر اسطوره‌ها مجموعه‌ای ایستا نبودندی و با گذشت زمان و رخ دادن حوادث و داد و ستدهای فرهنگی با اقوام همسایه دگرگونی‌هایی در آنها پدید آمدی و گاه حتی تغییرهایی اساسی و ماهوی در برخی از آنها صورت پذیرفتی. این اسطوره‌ها در صورت باستانی خود بیشترین شباهت را با اسطوره‌های هندو می‌دارند. فرهنگ‌های بومی آسیای غربی شامل آنِ نجد ایران و میانرودان تأثیرات شگرفی بر اساطیر ایرانی داشته‌اند.

درآمد

 ایرانیان شاخه‌ای از اقوام هند و اروپایی بودند که در هزاره‌های پیش از میلاد به فلات ایران وارد شدند. ایشان، از میان اقوام اروپایی با هندوان نزدیکی بیشتری داشتندی و محققان بر این باورند که دو شاخهٔ ایرانی و هندی مدتها با هم می‌زیستند تا اینکه از یکدگر جدا شده و شاخه‌ای به هند و شاخه‌ای به ایران شدند. از این روست که صورت‌های کهن اساطیر ایرانی شباهت بسیاری با صورت‌های کهن اساطیر هندی می‌دارد و اسطوره‌شناسان گاه با کمک اساطیر قوم خویشاوند صورت کهن یا باستانی اسطوره‌ای خاص را بازسازی می‌کنند. اثر هندی‌ای که بیشتر از بقیهٔ آثار به کار اسطوره‌شناسی ایرانی می‌آید کتاب ریگ ودا به زبان سنسکریت است. با جای‌گیر شدن ایرانیان و هندوان در ایران و هند سیر تکاملی اسطوره‌های تا حد زیادی مشترکِ ایشان تفاوت یافت. اساطیر ایران تأثیر بسیار زیادی از اسطوره‌های اقوام بومی نجد ایران و اسطوره‌های میانرودانی پذیرفت. محققان این تأثیرها را در جایجای اساطیر ایرانی نشان داده‌اند. کهن‌ترین نمونه‌هایی که از صورت باستانی اساطیر ایران مانده‌است اشاره‌هایی در اوستاست به خصوص در یشت ها . چون یشت‌ها بیش از هر چیز مجموعه‌ای سرودهای نیایشی‌است اشارت‌های مفصل به اسطوره‌ها در آنها وجود نمی‌دارد و هر آنچه هست سربسته و کوتاه است. وانگهی تدوین‌کنندگان یشت‌ها از آشنایی شنونده با شخصیت‌هایی که نام برده می‌شدند مطمئن بودند. به هر حال همین اشارات کوتاه، و البته نسبتاً پرشمار، سخت به کار می‌آید. از جمله به کمک آنها صورت کهن نام شخصیت‌ها را اندر توان یافت.مفصل‌ترین متن‌ها پیرامون اساطیر ایران در نوشته‌های زرتشتی به زبان فارسی میانه است. تدوین نهایی اکثر آنها در اوایل دوران اسلامی‌است و بیشترشان مبتنی بر متن‌های اواخر دوران ساسانی است و بعضاً مطالبی مربوط به وقایع پس از حملهٔ تازیان به ایران نیز به کتاب اضافه کرده‌اند . برخی از معروف‌ترین این کتاب‌ها عبارتند از بند هشن و دینکرد ، گزیده‌های زادسپرم و روایت پهلوی.پس از آمدن اسلام به ایران، بسیاری از اسطوره‌ها کنار گذاشته شد یا حداقل از رونق و رسمیت افتاد خصوصاً آنها که در تضاد یا تقابل با باورهای اسلامی/سامی بود، چو اسطوره‌های مربوط به خلقت، کردارهای ایزدان و کلاً یزدانشناسی نیروهای فراطبیعی و پیشبینی‌های مربوط به پایان جهان و وقایع آخرالزمان. ولی کردارهای شخصیت‌های اسطوره‌ای در قالب حماسه به زبان فارسی نو انتقال یافت و تا اندازهٔ زیادی حفظ شد چنان که بزرگ‌ترین اثر حماسی تاریخ ایران شاهنامه فردوسی در دوران اسلامی نوشته شده‌است و از نظر ادبی و حماسی بر همهٔ آثار گذشته برتری شگرف می‌دارد. دیگر آنکه با آمدن اسلام به ایران اساطیر سامی با اساطیر ایرانی اندر آمیخت و حتی پاره‌ای ایرانیان کوشیدند که نوعی رابطهٔ چه بسا هم‌ارزی میان شخصیت‌های اسطوره‌ای این دو چهارچوب کاملاً متفاوت برقرار سازند. پس زمان و مکان و شخصیت‌های اسطوره‌ای این دو نظام (ایرانی و سامی) اسطوره‌ای با هم خلط شد. مثلاً در اساطیر ایرانی پیش‌نمونهٔ انسان کیومرث است در دوران اسلامی عده‌ای کیومرث را با آدم که نخستینِ مردمان در اساطیر سامی‌است یکی دانستند.

باید توجه داشت که تا پیش از تحقیقات جدید تاریخ ایران از زمان‌های دور و با اسطوره‌ها آغاز شدی و اندک‌اندک به پادشاهان تاریخی رسیدی و با تاریخی واقعی پیوند خوردی. تنها پس از تحقیقات جدید در دوران معاصر بود که بسیاری از شخصیت‌های اسطوره‌ای-حماسی وجههٔ تاریخی خود را از دست دادند و نزد مردمان شخصیت‌هایی «اسطوره‌ای» یا حد اقل «نیمه‌-تاریخی» تلقی شدند. در واقع وقتی روایتی «اسطوره‌ای» تلقی می‌شود خودبخود واقعیت تاریخی و عینی از آن سلب می‌شود. آنچه که امروز اسطوره خوانده می‌شود نزد پیشینیان واقعیتی ازلی و ابدی و مسلم بودی. به هر حال این رویکرد خاص در تاریخ نویسی، آنِ همهٔ نظام‌های فکری کهن بودی: تاریخ عالم را با خلقت آغاز کردندی و تا زمان حال ادامه دادندی.

در کنار اندرآمیختگی عجیب و چه بسا عمدی اساطیر ایرانی و سامی که با گذشت زمان فزونی می‌یافت، اساطیر ایرانی، بی پذیرفته شدنِ دست‌کم آگاهانه و عمدی عناصر اساطیر اسلامی، نزد اقلیت زرتشتی به حیات و تحول ادامه دادند. از مهم‌ترین این تحولات تغییراتی بود که در پیشبینی‌های مربوط به آخرالزمان صورت پذیرفت. اشارات به مهاجمان تازی و دین جدید فاتحان بیشتر شد. این هم در آثار پهلوی‌ای که پس از اسلام نوشته شده‌است دیده می‌شود و هم در آثار آتی‌ای که زرتشتیان به پارسی تدوین کردند.

نمای کلی اساطیر ایرانی

 

خدایان و نیروهای فراطبیعی

آفرینش

از آفرینش تا کنون

فرجام

موجودات افسانه‌ای

موجودات افسانه‌ای موجوداتی تخیلی هستند که در ادبیات، افسانه ها و داستان‌های مردمان کشورهای گوناگون به آن‌ها برمی‌خوریم.

موجودات افسانه‌ای نامدار در فرهنگ‌ ایرانیان

 ازمابهتران - اژدهاآل - آنزو - اهریمن - بختک پری - پیربزنگی (دیو افسانه‌ای در افسانه‌های شرق استان خراسان) - دوال‌پا - دیو - دیو سپید - دیوهای کماله - رخ - زار - سیمرغ اسب‌تنه - سیمرغ- شاه‌پریان - شیردال- گاو بالدر- عفریت - عنقا - عوج ‌بن عنق - غول - فولادزره - لولوخورخوره - مردآزما - مردخوار - نسناس - همزاد - هیولا - گلیم‌گوش - ققنوس

موجودات افسانه‌ای در فرهنگ‌های دیگر

 ابوالهول -  آخرون، رودی در جهان زیر زمین-  ایسُناده - پری دریایی - پگاسوس، اسب بالدار جاودانی؛ یار باوفای بلروفون -تکشاخخون‌آشام - شیمر - قنطورس آدم اسب‌تنه - گرگمرد - مانتیکور - یتی مرد برفی -  ام‌الصبیان - دجره - صیاد - سقوبه-  بوعو- عیشه قندیشه

موجودات نامبرده در دین‌های ابراهیمی

 از موجوداتی در دین های ابراهیمی نام برده شده که از نظر ناباورمندان به این دین‌ها در رده موجودات افسانه‌ای قرار می‌گیرند. به بعضی از این موجودات در کتابهای دینی مقدس ادیان گوناگون اشاره شده و ار اینرو از نظر پیروان آن ادیان این موجودات افسانه‌ای یا تخیلی نبوده و وجود خارجی دارند. ولی از آنجا که آن اعتقادات صبغهٔ دینی دارند و افراد خارج از آن ادیان به آن موجودات اعتقاد ندارند نام آنها در این فهرست ذکر شده‌است .( این موجودات ممکن است صرفاً افسانه‌ای نباشند یعنی در افسانه ملل گوناگون نیامده باشند)ابلیسارواح - جن- حوری - خر دجال - شیطان - شیطان‌های غواص - یأجوج و مأجوج - هاروت و ماروت - غلمان - فرشته
منابع
سهراب هادی . شناخت اسطوره‌های مل . نشر تندیس : 1377کراپ، الکساندر . جهان اسطوره‌شناسی جلد اول . گردآورنده جلال ستاری . نشر مرکز۱۳۷۷ والتر اودانیک، ولودیمیر. یونگ و سیاست . ترجمهٔ علیرضا طیب . نشر نی. 1379. [ISBN 964-312-47-5]بهار، مهرداد . پژوهشی در اساطیر ایران (پارهٔ نخست و پارهٔ دویم). ویراستار کتایون مزداپور. ویرایش ۳، چاپ پنجم، تهران : آگه، پایز 1384 ، ISBN 964-329-009-3هینلز، جان. شناخت اساطیر ایران. ترجمهٔ ژالهٔ آموزگار و احمد تفضلی. چاپ هفتم، تهران : نشر چشمه، 1381 

تهیه و تنظیم:  سعید نوروزی

 
پنج شنبه 29/5/1388 - 15:28
خانواده
اگر دو عبارت "خسته ام" و "حالم خوب نیست"را از زندگی خود پاك می کردیم، نیمی از بی حالی و بیماری خود را درمان كرده بودیم.
سه شنبه 20/5/1388 - 16:0
خانواده
افرادی که بر اساس گذشته دیگران درمورد حالشان قضاوت می کنند ، همان بهتر که در گذشته خود بمانند .
سه شنبه 6/5/1388 - 14:59
خانواده
كسانی كه دیر قول می دهند، خوش قول ترین انسان های دنیا هستند.
سه شنبه 6/5/1388 - 14:58
ادبی هنری
كمی عقل سلیم، اندكی گذشت و قدری خوش خلقی داشته باشید، آن وقت خواهید دید در این دنیا چقدر آسوده و خوشبخت هستید.
سه شنبه 6/5/1388 - 14:57
خانواده
هرگاه احساس کردی که گناه کسی آنقدر بزرگ است که نمی‌توانی او را ببخشی بدان که اشکال از کوچکی قلب (روح) توست، نه از بزرگی گناه او.
سه شنبه 6/5/1388 - 14:56
خانواده
این نتیجه بی تجربگی ماست که بر اساس گذشته افراد در مورد حال آنها قضاوت می کنیم . 
يکشنبه 4/5/1388 - 23:17
خانواده
هرگاه كه دردمندی را هنگام درد كشیدن دیده ام، از شرم اش شرمسار شده ام، زیرا به یاری برخاستن من غرور اش را پایمال كرده است.
يکشنبه 4/5/1388 - 23:16
دانستنی های علمی
دانشمند آن است كه چیزها آموخته و نابغه كسی است كه از وی چیزی می آموزیم كه خود هرگز از كسی نیاموخته است.
يکشنبه 4/5/1388 - 23:13
خانواده
نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست .
يکشنبه 4/5/1388 - 23:10
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته