• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 22
تعداد نظرات : 44
زمان آخرین مطلب : 5640روز قبل
آموزش و تحقيقات

 اسامی بعضی از پیامبران را اینجا می گذارم.

حضرت شیث

حضرت ادریس

حضرت نوح

حضرت هود

حضرت صالح

حضرت ابراهیم

حضرت اسماعیل

حضرت اسحق

حضرت خضر

حضرت لوت

حضرت یعقوب

حضرت یوسف

حضرت ایوب

حضرت شعیب

حضرت موسی

حضرت یوشع

حضرت طالوت

حضرت داود

حضرت ناتان

حضرت سلیمان

حضرت کالیب

حضرت حزقیل

حضرت اعلی پیغمبر

حضرت القانا

حضرت سموئیل

حضرت لقمان

حضرت احیاء

حضرت شعیا

حضرت الیاس

حضرت الیسع

حضرت حیقوق

حضرت دوالکفل

حضرت یونس

حضرت ارمیا

حضرت شمعون

حضرت دانیال

حضرت زکریا

حضرت عیسی

حضرت عزرا

حضرت جرجیس

حضرت محمد (ص)

--------------------------------

منبع:سایت دانش

---------------------------------

شنبه 25/8/1387 - 14:45
آموزش و تحقيقات

به نام آفریدگار هستی 

 ″ شش روز یا بیگ بنگ ″  

 گردآوری وتالیف :رسول صبوری1387    

   فصل اول مسئله بیگ بنگ یا انفجار بزرگ 

آیا انفجار بزرگ واقعا وجود داشته است؟

دانشمندان در این زمینه هر چه بیشتر درباره گذشته و آینده پژوهش می كنند نظریاتشان نامطمئن تر و ناپایدارتر می شود. مثلا در حالیكه فاصله ماه از زمین و یا تاریخ اولیه كره زمین را به خوبی می شناسیم به توجه به این كه فقط 400 سال از عمر تاریخ پژوهش های جدید گذشته است بسیار مشكل می توان به تاریخ میلیاردها ساله آغاز خلقت نظر انداخت. فرضیه انبساط عالم به خودی خود كافی نیست كه ما با اطمینان نتیجه بگیریم كه انفجار اولیه وجود داشته است. ولی در اینجا یك نكته جالب توجه دیگر نیز به آن افزوده می شود: هرچه ما بیشتر به عمق كیهان نظاره می كنیم در واقع بیشتر به عمق زمان گذشته می نگریم. یك ستاره را كه در فاصله 10 سال نوری قرار دارد به همان صورتی می بینیم كه 10 سال قبل بوده است. دورترین اجرامی را كه انسان می تواند با تلسكوپ های بزرگ نجومی نظاره كند كوازارها هستند. Quasar مخفف عبارت نجومی  Quasistallar object و عبارت است از عضوی از گروههای گوناگون ستاره مانند كه دارای پرتوهای قرمز استثنایی می باشند و غالبا از خود فركانسهای رادیویی و نیز امواج نوری قابل دیدن منتشر می كنند. آنها در واقع كهكشانه های كاملا جوانی هستند كه در مراحل اولیه شكل گیری به سر می برند. حال اگر انسان نگاهش را در سمت دلخواهی به دورتر و بازهم دورتر متوجه كند باید به مرزی برسد كه در آنجا آغاز خلقت را مشاهده كند و به عبارت دیگر آن گاز داغ اولیه را ببیند كه تمام كهكشانه ها - ستارگان - سیارات و موجودات از آن ایجاد شده اند. بنابراین می بایست پیرامون ما را پیوسته پوسته كاملا درخشانی در دوردست احاطه می كرد و آسمان هم می بایست شب ها همچون روز روشن می شد اما این دیوار آتشین با سرعت زیادی از ما دور می شود زیرا كه عالم لحظه به لحظه انبساط می یابد سرعت دورشدن به قدری زیاد است كه نور این پوسته دارای طول موج بلندتری می شود كه ما آن را فقط به صورت تشعشعات و امواج رادیویی دریافت  میكنیم. دقیقا همین امواج هستند كه اكنون كشف شده. امواج مفروضی كه از همه جهات به طور یكنواخت بر ما می تابند و به نام تشعشعات پیشینه – 3k نامگذاری شده اند. وجود این پرتو ها را  می توان با رادیو تلسكوپ ها به سادگی اثبات كرد این تشعشعات تكیه گاهی مهم برای اثبات فرضیه انفجار اولیه می باشد. 

 پیدایش كائنات براى انسان یك نادانسته بود و بشر مى خواست بداند كه این پیدایش از كجا شروع شد.آیا به صورت یكنواخت بوده و همین گونه نیز ادامه دارد یا نه؟ چنان كه برخى اعتقاد داشته اند كه كائنات همین ساختار را داشته و بدون تغییر باقى مى ماند. خب نتیجه اینكه نظریه هاى مختلفى در این رابطه وجود داشت و نظریه پردازیهاى زیادى مى شد. یكى از این نظریه ها كه حدود سى و هفت یا سى و هشت سال قبل ارائه شد بیگ بنگ یاهمان انفجار بزرگ نام داشت كه توانست به خیلى از ابهامات پاسخ بدهد. این نظریه، آغاز كائنات را از یك هسته اتم در فضا و زمان صفر مى داند زیرا آن هنگام هنوز فضا وزمان آغاز نشده بود. تصور بكنید كه تمام كائنات در یك هسته اتم یاحتى كوچكتر از آن جاى داشت و در یك لحظه این فضا و زمان آغاز مى شود یعنى اینكه یك انفجار بزرگ كه حاصل گرانش شدید ناشى از فشردگى بوده، شروع شد.

این واقعه بین سیزده تا پانزده میلیارد سال پیش رخ داده است، درحقیقت این حادثه از آن نقطه صفر شروع مى شود. قابل ذكر است كه باوجودچنین فشردگى اى طبیعتاً دماى بسیار زیادى در لحظه كمى قبل از انفجار بزرگ حاكم بوده است. هنگامى كه فضا وزمان شروع به بزرگ و باز شدن كرد، دما مدام رو به كاهش بوده به طورى كه تخمین زده مى شود وقتى فقط یك ثانیه ازتشكیل كائنات مى گذشته است ده میلیارد كلوین نزول دما داشته ایم.

انبساط جهان به قدرى شدید رخ داده است كه از اندازه كوچكتر از یك هسته اتم در یك لحظه به اندازه كره زمین بزرگ مى شده، یعنى انبساط و تورم بعد از بیگ بنگ شروع شده بود اما هنوز كهكشانها به وجودنیامده بودند. نور آغاز كائنات بود سپس بعداز نور، ماده ایجاد شد و شاید بعد از دو میلیارد سال از انفجار بزرگ كهكشانها شكل گرفتند و خورشید ما یكى از ذرات كوچك آنهاست.  

 كهكشانها چگونه و چه زمانى شكل گرفتند؟

كهكشانى كه ما در آن هستیم (كهكشان راه شیرى) حدود ده میلیارد سال پیش به وجود آمده است البته اگر قبول كنیم كه بیگ بنگ سیزده میلیارد سال پیش رخ داده است

اما كهكشانها انواع مختلفى دارند كه عبارت است از: نامنظم، بیضوى و مارپیچى. ازمواد اطراف كهكشانها كه باقى مانده بودند بازوهاى كهكشانى شكل گرفتند اما چون فشردگى مواد را در آن قسمت فضا داشتیم ونیز كهكشانهاى شكل گرفته بسیار نزدیك به هم بودند طبیعتاً برخوردها هم زیاد بوده است یعنى دوكهكشان با هم ادغام شده و یك كهكشان بزرگتر تشكیل مى دادند یا سبب ساز بازوهاى كهكشانى بزرگتر مى شدند. این اثرات در بحث انتقال به سمت قرمز یا رد شیفت مى گنجند. 

این انفجار چقدر طول كشید؟

براى لحظه انفجار بزرگ عدد ده به توان منفى چهل و سه را در نظر مى گیرند و بعد از آن لحظه، حادثه شروع مى شود كه حتى هنوز به هزارم ثانیه نرسیده، تغییرات در حال رخ دادن بوده است.

 عالم در ابتدا چگونه به نظر می آمد؟

آشكار است برای آگاهی از چگونگی اولین ثانیه ها و یا بهتر بگوییم اولین اجزای ثانیه های پس از انفجار اولیه نباید از ستاره شناسان پرسید بلكه در این مورد باید به فیزیكدان های متخصص در امر فیزیك ذره ای مراجعه كرد كه در مورد تشعشعات و ماده در شرایط كاملا سخت و غیر عادی تحقیق می كنند و تجربه می كنند. تاریخ كیهان معمولا به 8 مقطع كاملا متفاوت و غیر مساوی تقسیم می شود :

مرحله اول - صفر تا 43- 10 ثانیه

این مساله هنوز برایمان كاملا روشن نیست كه در این اولین اجزای ثانیه ها چه چیزی تبدیل به گلوله آتشینی شد كه كیهان باید بعدا از آن ایجاد گردد . هیچ معادله و یا فرمول های اندازه گیری برای درجه حرارت بسیار بالا و غیر قابل تصوری كه در این زمان حاكم بود در دست نمی باشد.


مرحله دوم- 43- 10 تا 32- 10 ثانیه

اولین سنگ بناهای ماده مثلا كوارك ها و الكترون ها و پاد ذره های آنها از برخورد پرتوها با یكدیگر به وجود می آیند. قسمتی از این سنگ بناها دوباره با یكدیگر برخورد می كنند و به صورت تشعشع فرو می پاشند. در لحظه های بسیار بسیار اولیه ذرات فوق سنگین - نیز می توانسته اند به وجود آمده باشند. این ذرات دارای این ویژگی هستند كه هنگام فروپاشی ماده بیشتری نسبت به ضد ماده و مثلا كوارك های بیشتری نسبت به آنتی كوارك ها ایجاد می كنند. ذرات كه فقط در همان اولین اجزای بسیار كوچك ثانیه ها وجود داشتند برای ما میراث مهمی به جا گذاردند كه عبارت بود از : افزونی ماده در برابر ضد ماده

مرحله سوم- از 32- 10 ثانیه تا 6- 10 ثانیه

كیهان از مخلوطی از كوارك ها - لپتون ها - فوتون ها و سایر ذرات دیگر تشكیل شده كه متقابلا به ایجاد و انهدام یكدیگر مشغول بوده و ضمنا خیلی سریع در حال از دست دادن حرارت هستند

مرحله چهارم- از 6- 10 ثانیه تا 3- 10ثانیه

تقریبا تمام كوارك ها و ضد كوارك ها به صورت پرتو ذره ها به انرژی تبدیل می شوند. كوارك های جدید دیگر نمی توانند در درجه حرارت های رو به كاهش به وجود آیند ولی از آن جایی كه كوارك های بیشتری نسبت به ضد كوارك ها وجود دارند برخی از كوارك ها برای خود جفتی پیدا نكرده و به صورت اضافه باقی می مانند. هر 3 كوارك با یكدیگر یك پروتون با یك نوترون می سازند. سنگ بناهای هسته اتم های آینده اكنون ایجاد شده اند.


مرحله پنجم - از 3- 10 ثانیه تا 100 ثانیه

الكترون ها و ضد الكترون ها در برخورد با یكدیگر به اشعه تبدیل می شوند. تعدادی الكترون باقی می ماند زیرا كه ماده بیشتری نسبت به ضد ماده وجود دارد. این الكترون ها بعدا مدارهای اتمی را می سازند


مرحله ششم - از 100 ثانیه تا 30 دقیقه

در درجه حرارت هایی كه امروزه می توان در مركز ستارگان یافت اولین هسته های اتم های سبك و به ویژه هسته های بسیار پایدار هلیم در اثر همجوشی هسته ای ساخته می شوند. هسته اتم های سنگین از قبیل اتم آهن یا كربن در این مرحله هنوز ایجاد نمی شوند. در آغاز خلقت عملا فقط دو عنصر بنیادی كه از همه سبكتر بودند وجود داشتند : هلیم و هیدروژن

مرحله هفتم - از 30 دقیقه تا 1 میلیون سال پس از خلقت

پس از گذشت حدود 300000 سال گوی آتشین آنقدر حرارت از دست داده كه هسته اتم ها و الكترون ها می توانند در درجه حرارتی در حدود 3000 درجه سانتی گراد به یكدیگر بپیوندند و بدون اینكه دوباره فورا از هم بپاشند اتم ها را تشكیل دهند . در نتیجه آن مخلوط ذره ای كه قبلا نامرئی بود اكنون قابل دیدن می شود.

مرحله هشتم - از یك میلیون سال پس از خلقت تا امروز

از ابرهای هیدروژنی دستگاههای راه شیری ستارگان و سیارات به وجود می ایند. در داخل ستارگان هسته اتم های سنگین از قبیل اكسیژن و آهن تولید می شوند. كه بعد ها در انفجارات ستاره ای آزاد می گردند و برای ساخت ستارگان و سیارات و حیات جدید به كار می ایند.


عناصر اصلی حیات زمینی چه زمانی پدیدار شد؟

برای زمین با توجه به گوناگونی حیات كه در آن وجود دارد 3 چیز از اهمیت خاصی برخوردار بوده است:

از همان ابتدای خلقت همیشه ماده بیشتری نسبت به ضد ماده وجود داشته و بنابراین همواره ماده برای ما باقی می ماند.

در مرحله ششم هیدروژن به وجود آمد این ماده كه سبك ترین عنصر شیمیایی می باشد سنگ بنای اصلی كهكشانه ها و سیارات می باشد. هیدروژن همچنین سنگ بنای اصلی موجودات زنده ای است كه بعدا روی زمین به وجود آمدند و احتمالا روی میلیاردها سیاره دیگر نیز وجود دارند. در مركز ستارگان اولیه هسته اتم های سنگین از قبیل اكسیژن و یا كربن یعنی سنگ بناهای اصلی لازم و ضروری برای زندگی و حیات بوجود آمدند.

آیا عالم همواره در حال انبساط خواهد بود؟

جنبش انبساطی یا به عبارت دیگر از همدیگر دور شدن كهكشانه ها به هر حال رو به كند شدن است. زیرا جزایر جهانی متعدد در واقع به سمت یكدیگر جذب می شوند و در نتیجه حركت انبساطی آن ها كند تر می شود. اكنون پرسش فقط این است كه آیا زمانی تمام این حركت ها متوقف خواهد گردید و این عالم در هم فرو خواهد پاشید؟ این مساله بستگی به تراكم ماده در جهان هستی دارد. هر چه این تراكم بیشتر باشد نیرو های جاذبه بین كهكشانه ها و سایر اجزای گیتی بیشتر بوده و به همان نسبت حركت آن ها با شدت بیشتری متوقف خواهد شد. در حال حاضر چنین به نظر می رسد كه تراكم جرم بسیار كمتر از آن است كه زمانی عالم در حال انبساط را به توقف در آورد. به هر حال این امكان وجود دارد كه هنوز جرم های بسیار بزرگ ناشناخته ای از قبیل ( سیاهچاله های اسرار آمیز) یا ( ابرهای گازی شكل تاریك) وجود داشته باشند و نوترینو ها كه بدون جرم محسوب می شوند جرمی هرچند كوچك داشته باشند. اگر این طور باشد در این صورت حركت كیهانی زمانی شاید 30 میلیارد سال دیگر متوقف خواهد شد. در آن زمان كهكشان ها با شتابی زیاد حركت به سوی یكدیگر را اغاز خواهند كرد تا در نهایت به شكل یك گوی آتشین عظیم با یكدیگر متحد شوند. آن زمان شاید می باید روی یك انفجار اولیه جدید دیگر و تولد یك عالم جدید حساب كنیم. با توجه به سطح كنونی دانش بشر و میزان پژوهش های انجام شده باید اینطور فرض كرد كه عالم تا ابدیت انبساط خواهد یافت.

با توجه به بزرگى وعظمت كائنات، پیدایش حیات غیرزمینى چقدر احتمال دارد؟ با یك حساب سرانگشتى متوجه مى شویم كه باوجود این تعداد ستاره احتمال حیات بسیار زیاد است. حتى بعضى از ستاره ها داراى سیاره نیستند و یا این سیاره بسیار دور از ستاره یا بسیار نزدیك به آن هستند و برخى هم گازى مى باشند اگر تمام این موارد را از كل ستاره ها كم كنیم تقریباً بیست وپنج درصد آنها امكان وجود حیات را دارند.


 آیا میدانستید …؟

-
فقط حدود 4 درصد عالم از ماده ، به شكلی كه ما می شناسیم تشكیل شده است ، یعنی ماده معمولی كه ما می شناسیم و در آزمایشگاه وجود دارد، فقط 4درصد كل عالم را می سازد. 23 درصد عالم را ماده تاریك سرد تشكیل داده كه دانشمندان اطلاعات خیلی كمی درباره اش دارند و 73 درصد باقی مانده را انرژی تاریك عجیب تشكیل می دهد كه تقریبا تنها چیزی كه در موردش می دانیم ، این است كه وجود دارد!          

    فصل دوم مسئله شش مرحله آفرینش در قرآن کریم

 خداوند در قرآن کریم در مورد شش روز آفرینش ( شش مرحله ) سخن می گوید که با اندکی تفکر پی می بریم که مسئله خلقت اززبان قرآن و مسئله بیگ بنگ بسیار به هم نزدیک هستند.در قرآن کریم در سوره «الأعراف» آیه 54 خداوند می فرماید :    

   ″ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یغْشِی اللَّیلَ النَّهَارَ یطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ″ پروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ سپس به تدبیر جهان هستی پرداخت؛ با (پرده تاریک) شب، روز را می پوشاند؛ و شب به دنبال روز، به سرعت در حرکت است؛ و خورشید و ماه و ستارگان را آفرید، که مسخر فرمان او هستند. آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او (و به فرمان او)ست! پر برکت (و زوال‌ناپذیر) است خداوندی که پروردگار جهانیان است!

   إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِیعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَپروردگار شما، خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ سپس بر تخت (قدرت) قرار گرفت، و به تدبیر کار (جهان) پرداخت؛ هیچ شفاعت کننده‌ای، جز با اذن او نیست؛ این است خداوند، پروردگار شما! پس او را پرستش کنید! آیا متذکر نمی‌شوید؟!«یونس/3»

  وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِیبْلُوَكُمْ أَیكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ مِنْ بَعْدِ الْمَوْتِ لَیقُولَنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌاو کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ و عرش (حکومت) او، بر آب قرار داشت؛ (بخاطر این آفرید) تا شما را بیازماید که کدامیک عملتان بهتر است! و اگر (به آنها) بگویی: «شما بعد از مرگ، برانگیخته می‌شوید! «، مسلما» کافران می‌گویند: «این سحری آشکار است!»«هود/7»

  الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِیرًاهمان (خدایی) که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو وجود دارد، در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است؛ از او بخواه که از همه چیز آگاه است!«الفرقان/59» 

 اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِی وَلَا شَفِیعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَخداوند کسی است که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز [= شش دوران‌] آفرید، سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت؛ هیچ سرپرست و شفاعت کننده‌ای برای شما جز او نیست؛ آیا متذکر نمی‌شوید؟!«السجده/4»  

 

  وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍما آسمانها و زمین و آنچه را در میان آنهاست در شش روز [= شش دوران‌] آفریدیم، و هیچ گونه رنج و سختی به ما نرسید! (با این حال چگونه زنده‌کردن مردگان برای ما مشکل است؟!)«ق/38»

 

  هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یعْلَمُ مَا یلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یخْرُجُ مِنْهَا وَمَا ینْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یعْرُجُ فِیهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَینَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌاو کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز [= شش دوران‌] آفرید؛ سپس بر تخت قدرت قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت)؛ آنچه را در زمین فرو می‌رود می‌داند، و آنچه را از آن خارج می‌شود و آنچه از آسمان نازل می‌گردد و آنچه به آسمان بالا می‌رود؛ و هر جا باشید او با شما است، و خداوند نسبت به آنچه انجام می‌دهید بیناست!«الحدید/4» 

 

 با این وجود با اطمینان می توان گفت بوجود آمدن هستی فرا تر از یک انفجار یا یک حادثه بوده بلکه یک خلقت بی عیب و نقص توسط پروردگار و نظریه بیگ بنگ یا انفجار بزرگ بعد علمی آفرینش از دید دانشمندان است.  

 

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیغٌ فَیتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِاو کسی است که این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن، آیات «محکم» [= صریح و روشن‌] است؛ که اساس این کتاب می‌باشد؛ (و هر گونه پیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به اینها، برطرف می‌گردد.) و قسمتی از آن، «متشابه» است [= آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفی در آن می‌رود؛ ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار می‌گردد.] اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‌انگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند)؛ و تفسیر (نادرستی) برای آن می‌طلبند؛ در حالی که تفسیر آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمی‌دانند. (آنها که به دنبال فهم و درک اسرار همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهی) می‌گویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم؛ همه از طرف پروردگار ماست.» و جز صاحبان عقل، متذکر نمی‌شوند (و این حقیقت را درک نمی‌کنند).«آل عمران/7»  

 

   منابع : roshd.ir  ,  mollasadra.ir , bigbang.com ,   

astronomy.comنرم افزار المبین و قرآن کریم

پنج شنبه 23/8/1387 - 17:8
شعر و قطعات ادبی

فقیر


ای بینوا ، كه فقر تو ، تنها گناه توست !
در گوشه ای بمیر! كه این راه ، راه توست

این گونه گداخته ، جز داغ ننگ نیست
وین رخت پاره ، دشمن حال تباه توست

در كوچه های یخ زده ، بیمار و دربدر
جان می دهی و مرگ تو تنها پناه توست

باور مكن كه در دل شان می كند اثر
این قصه های تلخ كه در اشك و آه توست

اینجا لباس فاخر و پول كلان بیار
تا بنگری كه چشم همه عذرخواه توست

در حیرتم كه از چه نگیرد درین بنا
این شعله های خشم كه در هر نگاه توست !

 فریدون مشیری

دوشنبه 27/3/1387 - 16:56
شعر و قطعات ادبی
بی تو، مهتاب‌شبی، باز از آن كوچه گذشتم،  همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،  شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،  شدم آن عاشق دیوانه كه بودم.  در نهانخانة جانم، گل یاد تو، درخشید  باغ صد خاطره خندید،  عطر صد خاطره پیچید:  یادم آم كه شبی باهم از آن كوچه گذشتیم  پر گشودیم و در آن خلوت دل‌خواسته گشتیم  ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.  تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.  من همه، محو تماشای نگاهت.  آسمان صاف و شب آرام  بخت خندان و زمان رام  خوشة ماه فروریخته در آب  شاخه‌ها  دست برآورده به مهتاب  شب و صحرا و گل و سنگ  همه دل داده به آواز شباهنگ  یادم آید، تو به من گفتی:  -        ” از این عشق حذر كن!  لحظه‌ای چند بر این آب نظر كن،  آب، آیینة عشق گذران است،  تو كه امروز نگاهت به نگاهی نگران است،  باش فردا، كه دلت با دگران است!  تا فراموش كنی، چندی از این شهر سفر كن!  با تو گفتم:‌” حذر از عشق!؟ - ندانم  سفر از پیش تو؟ هرگز نتوانم،  نتوانم!  روز اول، كه دل من به تمنای تو پر زد،  چون كبوتر، لب بام تو نشستم  تو به من سنگ زدی، من نه رمیدم، نه گسستم ...“  باز گفتم كه : ” تو صیادی و من آهوی دشتم  تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم  حذر از عشق ندانم، نتوانم! “  اشكی از شاخه فرو ریخت  مرغ شب، نالة تلخی زد و بگریخت ...  اشك در چشم تو لرزید،  ماه بر عشق تو خندید!  یادم آید كه : دگر از تو جوابی نشنیدم  پای در دامن اندوه كشیدم.  نگسستم، نرمیدم.  رفت در ظلمت غم، آن شب و شب‌های دگر هم،  نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم،  نه كنی دیگر از آن كوچه گذر هم ...  بی تو، اما، به چه حالی من از آن كوچه گذشتم    فریدون مشیری

 

دوشنبه 27/3/1387 - 16:54
شعر و قطعات ادبی

دشت


در نوازش های باد ،
در گل لبخند دهقانان شاد ،
درسرود نرم رود ،
خون گرم زندگی جوشیده بود .

نوشخند مهر آب ،
آبشار آفتاب ،
در صفای دشت من كوشیده بود .

شبنم آن دشت ، ازپاكیزگی ،
گوییا خورشید را نوشیده بود !

روزگاران گشت و .... گشت :

داغ بر دل دارم از این سرگذشت ،
داغ بر دل دارم از مردان دشت .

یاد باد آن خوش نوا آواز دهقانان شاد
یاد باد آن دلنشین آهنگ رود
یاد باد آن مهربانی های باد
” یاد باد آن روزگاران یاد باد “

دشت با اندوه تلخ خویش تنها مانده است
زان همه سرسبزی و شور و نشاط
سنگلاخی سرد بر جا مانده است !

آسمان از ابر غم پوشیده است ،
چشمه سار لاله ها خوشیده است ،

جای گندم های سبز ،
جای دهقانان شاد ،
خارهای جانگزا جوشیده است !

بانگ بر می دارم از دل :
- ” خون چكید از شاخ گل ، باغ و بهاران را چه شد ؟
دوستی كی آخر آمد ، دوستداران را چه شد ؟‌“

سرد و سنگین ، كوه می گوید جواب :
- خاك ، خون نوشیده است !


                           ****
فریدون مشیری
دوشنبه 27/3/1387 - 16:50
شعر و قطعات ادبی

چرا از مرگ می ترسید ؟
چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید ؟
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید ؟

- مپندارید بوم ناامیدی باز ،
به بام خاطر من می كند پرواز ،
مپندارید جام جانم از اندوه لبریز است .
مگویید این سخن تلخ و غم انگیز است –
                   ****
مگر می این چراغ بزم جان مستی نمی آرد ؟
مگر افیون افسون كار
نهال بیخودی را در زمین جان نمی كارد ؟
مگر این می پرستی ها و مستی ها
برای یك نفس آسودگی از رنج هستی نیست ؟
مگر دنبال آرامش نمی گردید ؟
چرا از مرگ می ترسید ؟
                  ****
كجا آرامشی از مرگ خوش تر كس تواند دید ؟
می و افیون فریبی تیزبال وتند پروازند
اگر درمان اندوهند ،
خماری جانگزا دارند .

نمی بخشند جان خسته را آرامش جاوید
خوش آن مستی كه هشیاری نمی بیند !
                  ****
چرا از مرگ می ترسید ؟
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید ؟
بهشت جاودان آنجاست .
جهان آنجا و جان آنجاست
گران خواب ابد ، در بستر گلبوی مرگ مهربان ، آنجاست !
سكوت جاودانی پاسدار شهر خاموشی ست .
                  ****
همه ذرات هستی ، محو در رویای بی رنگ فراموشی ست .
نه فریادی ، نه آهنگی ، نه آوایی ،
نه دیروزی ، نه امروزی ، نه فردایی ،
زمان در خواب بی فرجام ،
خوش آن خوابی كه بیداری نمی بیند !
                  ****
سر از بالین اندوه گران خویش بردارید
در این دوران كه از آزادگی نام و نشانی نیست
در این دوران كه هرجا ” هركه را زر در ترازو ،
زور در بازوست “ جهان را دست این نامردم صد رنگ بسپارید
كه كام از یكدگر گیرند و خون یكدگر ریزند
درین غوغا فرو مانند و غوغاها برانگیزند .

                  ****
سر از بالین اندوه گران خویش بردارید
همه ، بر آستان مرگ راحت ، سر فرود آرید
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید ؟
چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید ؟
چرا از مرگ می ترسید ؟

فریدون مشیری

دوشنبه 27/3/1387 - 16:49
شعر و قطعات ادبی

ما ، آتش افتاده به نیزار ملالیم ،
ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم ،
بگذار كه – سرمست و غزل خوان – من و خورشید :
بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم .

فریدون مشیری

دوشنبه 27/3/1387 - 16:46
شعر و قطعات ادبی

ما هردو ، در این صبح طربناك بهاری
از خلوت و خاموشی شب ، پا به فراریم
ما هر دو ، در آغوش پر از مهر طبیعت
با دیده جان ، محو تماشای بهاریم .

فریدون مشیری

دوشنبه 27/3/1387 - 16:44
شعر و قطعات ادبی

او ، روشنی و گرمی بازار وجود است .
در سینه من نیز ، دلی گرم تر از اوست .
او یك سرآسوده به بالین ننهادست
من نیز به سر می دوم اندر طلب دوست .

فریدون مشیری

دوشنبه 27/3/1387 - 16:44
شعر و قطعات ادبی

من نیز چو خورشید ، دلم زنده به عشق است .
راه دل خود را ، نتوانم كه نپویم
هر صبح ، در آیینه جادویی خورشید
چون می نگرم ، او همه من ، من همه اویم !

فریدون مشیری

دوشنبه 27/3/1387 - 16:43
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته