اول از همه فرض کنید شما در مکانی محصور هستید که صبح تا شب
فقط و فقط دو نوع غذا به شما میدهند یا مثلا دو نوع آهنگ به خصوص برای شما
پخش میشود. از طرفی دسترسی به انواع دیگر غذا یا موسیقی نیز برای شما امکان
پذیر نیست. بعد به شما میگویند شما طرفدار کدام نوع غذا یا موسیقی
هستید!!!
مسلما جواب شما یکی از این دو نوع غذا یا موسیقی است. چرا که اساسا به هیچیک از انواع دیگر غذا یا موسیقی دسترسی نداشته اید.
حالا جریان استقلال و پرسپولیس و پرطرفدار بودن این دو تیم هم
مصداق همین فرض است.40 سال یا بیشتر است که فقط و فقط بازی این دو تیم از
تلویزیون و رسانه ملی و دولتی این کشور پخش میشود.از اخبار ریز و درشت
بازیکنان تا مثلا دعوای تدارکاتچی با توپ جمع کن آنها.اما دریغ از پخش بازی
و اخبار مهمتر و بزرگتر تیمهای دیگر که حتی فصل قبل قهرمان و نائب قهرمان
شده اند یا مثلا الان هم در صدر هستند. خب مسلم است "چاره ای" برای من نوعی
فوتبالدوست باقی نمی ماند جز اینکه یا طرفدار استقلال باشم یا پرسپولیس.
چون اصلا بازی هیچ تیم دیگری را ندیده ام که "بخواهم" و "بتوانم" طرفدار
تیم دیگری باشم. جالب تر این است که برای توجیه همین قضیه تک صدایی در
تلویزیون همین موضوع پرطرفدارتر بودن را مثل پتکی بر سر دیگر هواداران
تیمهای دیگر میکوبند. اما دریغ از توجه به این موضوع که همین سیاست تبعیض
آمیز باعث پرطرفدار شدن این دو تیم شده است. چرا که این "قدرت رسانه" و به
خصوص تلویزیون است که در جذب مخاطب و در نهایت طرفدار به این دو تیم کمک
به سزایی کرده است.
مگرنه چه دلیلی دارد یک اصفهانی یا خوزستانی یا تبریزی یا
شیرازی یا بوشهری طرفدار تیمی تهرانی باشند ،در حالی که خود در شهرهایشان
تیم هایی دارند. موضوعی که شاید در کشورهایی مانند انگلیس یا ایتالیا یا
اسپانیا یا کشورهای دیگر از صدتا ناسزا هم بدتر باشد که مثلا یک منچستری
طرفدار آرسنال لندنی باشد و یا بالعکس.
امیدوارم شاهد روزی باشیم که شرایط رسانه ای برای همه تیمها
،حداقل برای تیمهای قویتر و مدعی تر تعدیل شودو شاهد چنین فضای سنگین
تکصدایی و تبعیض امیز نباشیم.
شاید این حرفهایی که میخواهم بزنم تنها کسانی آن را با تمام وجود درک کنند که دوران سربازی را طی کرده باشند. در یکی از پست های قبلی درباره سربازی نکته هایی گفتم که تا حدودی مزایای سربازی را میگفت.اما این بار میخواهم از سربازی با دیدی متفاوت و البته انتقادی صحبت کنم. عمده بحثم هم روی مدت زمان سربازیه و نه بودن یا نبودنش.چون تو پست قبلی یه جورایی به این نتیجه رسیدیم که سربازی دورانی است که بهتره که پسرها ،به خصوص پسرهای این دوره و زمونه بگذرونند.اما در مورد زمانش باید گفت که واقعا باعث عقب انداختن جوانان از زندگی ،ان هم به مدت بیش از دو سال میشود.حالا شاید بپرسید که چرا بیش از دو سال؟!!! سربازی که الان شده 18 ماه!!!
اصل سربازی شاید 18 ماه باشه اما عملا جوانی که قصد سربازی رفتن داره 2 سال درگیر همین سربازیه.از قبل سربازی و پست کردن دفترچه و زمان انتظار برای اعزام و ...گرفته تا بعد از خدمت و کارهای معافیت و کارت پایان خدمت گرفتن و ...
از طرف دیگر از آنجایی که نزدیک به 100 درصد موارد سربازان در جایی غیر از تخصصشان و یا رشته های تحصیلی خود به کار گرفته میشوند، و همینطور جاهایی به دور از وطن و خانواده تقسیم میشوند و یا در محیطی به دور از آرامش خدمت میکنند ،و از همه مهمتر حقوقی بسیار ناچیز دریافت میکنند که حتی جوابگوی هزینه های دوران خدمت هم نیست،همه و همه باعث میشود جوان به معنای واقعی 2 سال از زندگی اقتصادی، تحصیلی، و... عقب بیافتد. در ضمن این موضوع بماند که این چالش برای کسانی که با تحصیلات بالاتر و مطمئنا سن بالاتر به خدمت میروند بیشتر نیز میباشد.چرا که هرچند تحصیلات بالاتر شرایط بهتری را در سربازی رقم میزند، اما به هر حال به دلایل بالا جوانانی که با تحصیلات بالاتری به سربازی میروند سنی حداقل برابر با 24 سال دارند که مطمئنا دغدغه های اقتصادی و زندگی و آینده این دسته از افراد بسیار بسیار بیشتر میباشد. لذا بعد از حداقل 2 سال این جوان تازه از خدمت برگشته که ماهها از آنچه تحصیل میکرده به دور مانده باید در تلاش " جبران" این سالها بر آید تا بتواند با توجه به شرایطی که از زندگی عقب افتاده حداقل به شرایط ماقبل خدمت خود برسد.حالا چه رسد به پیشرفت نسبت به آنچه که بوده!!!!
در نتیجه همانطور که میبینید اگرچه مدت زمان سربازی در ظاهر 18 ماه میباشد اما در عمل سالیان سال جوان از زندگی خود، چه در ابعاد اقتصادی چه درابعاد تحصیلی و یاغیره ، باز میماند. این است دوران پرخاطره ای که شاید هزینه زیادی را به دنبال داشته باشد.و مسئولین باید فکری اساسی در این رابطه داشته باشند تا در دورانی که نیاز به
سرباز در عرصه علم و تخصص داریم از جوانان خود برای
بیگاری استفاده نکنیم
چند وقتیه که نظام وظیفه اقدام به کم
کردن درجات اعطایی به وظیفه ها کرده.قبلا در هر سه ارگان سپاه و نیروی
انتظامی و ارتش به لیسانس ها درجه ستواندومی یعنی دو ستاره بر زوی سر دوشی
می دادند.به فوق دیپلم ها هم استواری که همان سه تا هلال با دو تا خط است
میدادند.به فوق لیسانس و دکتری هم سه تا ستاره یعنی ستوان یکمی میدادند.
تصویر درجات نظامی را در سه ارگان مختلف میتوانید ببینید. البته نیروهای
دریایی و هوایی شکل درجاتشون فرق داره اما ترتیب ارزشی همه یک جوره.
اما حالا در جهت تکریم (بخوانید تضییع) افراد تحصیل کرده
دانشگاهی درجات را دو درجه ای کم کردند.تازه اگر مثلا معاف از رزم هم باشی
که دیگه هیچی ،کمتر هم میشه. البته در سپاه بسته به سابقه فعالیت بسیج
درجات پایین و بالا داره،یعنی اگر سابقه بسیج فعال زیاد داشته باشی ممکنه
بیشتر باشه (در حد یک درجه)، ولی عموما همینه.
البته نیروی انتظامی زودتر از ارگانهای دیگه اقدام به این کار کرد.حالا سوال اساسی اینجاست که چرا اقدام به همچین کاری کردند؟
درجات نظامی در نیروی انتظامی:
یکی میگه چون می خوان حقوق ها را زیاد کنن درجات را کم کردند
که یه جورایی براشون به صرفه باشه. که البته هنوز هیچ تغییری تو حقوق ها
نکرده.پس یعنی هنوز حقوق زیاد نکرده درجات را کم کردند؟ البته هر چی درجه
کمتر باشه حقوق هم کمتره !!!
یکی میگه از بس لیسانس زیاد شده و با وجود این همه دانشگاه
پیام نور و آزاد و رشته های نه چندان با خودی مثل کتابداری و آبیاری گلها
و ...!!! برای حفظ شأن درجات این کار رو کردند.؟؟؟!!!
یکی میگه برای اینکه در بعضی جاها (خیلی جاها) درجات نیروهای
رسمی از نیروهای وظیفه کمتر است ، این کار را کردند که دیگه نیروهای رسمی
محترم مشکلی خدای ناکرده برای امر و نهی کردن و تو سر وظیفه زدن نداشته
باشند. آخه زشته یه لیسانسه با درجه ستواندومی بیاد بره زیر دست یک رسمی
با درجه مثلا استواری!!! برای همین این کار را کردند که مبادا نیروهای
رسمی معذب باشند!!!
البته این قول آخری بیشتر این اقدام را توجیه میکنه.اما به
هر حال اقدامی بود که بی مقدمه و بی سر و صدا اجرا شد و دلیلش هم برای کسی
به خصوص مشمولین روشن نشد.و اصلا معلوم نشد کی و چه مرجعی این قانون را
تصویب کرد.ستاد نیروهای مسلح یا مجلس ؟؟؟
به هر ترتیب ما سر مدت زمان سربازی و نحوه سربازی رفتن و سربازی افراد
تحصیل کرده بحث داشتیم که نه تنها درست نشد مثل اینکه بدتر هم شده. البته
علت این بدتر شدن را کسانی که سربازی رفتند ،بیشتر درک میکنند. چرا که
هرچی باشه لا اقل صدقه سر همین درجه و سردوشی که افراد تحصیل کرده داشتند،
یک ذره احترامی را به لیسانس وظیفه و فوق لیسانس یا دکتر وظیفه ها می
گذاشتند. اما نمی دونم حالا که به خصوص در نظام که حرف اول را درجه مزنه،
با کاهش درجه ها چیزهای دیگر هم کاهش پیدا میکنه یا نه؟؟؟!!!
درجات نظامی در سپاه:
درجات نظامی در ارتش:
منبع وبلاگ : Moresa
آدمی هر گاه طرف مقابلش را بشناسد ،خیلی خوب میتواند با او
رفتار كند.حالا چه آن طرف دوست باشد یا دشمن.شیطان هم یكی از كسانی است كه
ما انسانها همگی با او طرفیم.حالا اگر بفهمیم این دشمن ما چه جنسیه؟ چی
میخوره؟ چی كار میكنه؟ چه شكلیه؟ كجا زندگی میكنه؟ بهتر میتوانیم از پسش
بر بیاییم و به قول معروف گول شیطان را نخوریم. مطالبی كه در ادامه میارم
خیلی خیلی خیلی جالبه .ارزش ده دقیقه وقت گذاشتن را داره.
شیطان از جنس جن است و از آتش خلق شده است.قبل از اینكه از بهشت رانده شود، خدا را بسیار عبادت میكرد.به همین دلیل عزازیل نام گرفت.
حضرت علی (ع) فرمودند:
شیطان هفتاد هزار سال خدا را عبادت كرد و فقط یك نماز دو
ركعتی او چهار هزار سال طول كشید. وقتی خدا انسان را از خاك آفرید و در آن
روح دمید به تمام ملائكه دستور داد كه به آدم سجده كنند و همه سجده كردند
به غیر از ابلیس. شیطان به خدا گفت: من هفتاد هزار سال تو را عبادت كردم و
خودت فرموده ای كه هر كسی مرا عبادت كند عبادتش را بی نتیجه نمی گذارم و
عوضش را به او میدهم.
خداوند فرمود: هر چه در دنیا بخواهی به تو عطا میكنم.
شیطان گفت:
اول اینكه اجازه بدهی تا قیامت زنده بمانم . خدا فرمود تا آن روز تو را مهلت میدهم.
دوم اینكه در مقابل هر یك از فرزندان آدم دو فرزند به
من عطا كنی كه برای هر یك از اولاد آدم دو فرزند را مسلط كنم كه آنها را
به گمراهی بكشانند.خداوند باز هم قبول كرد.
سوم اینكه از تو میخواهم مرا در بدن اولاد آدم همچون خون جریان دهی كه از هر جای بدن بتوانم او را به معصیت بكشانم.
چهارم اینكه میخواهم اولاد آدم ما را نبیند ولی ما آنها را ببینیم.
پنجم اینكه میخواهم به من قدرتی دهی كه به هر شكلی كه میخواهم در آیم و هر كجا كه میخواهم بروم.
ششم اینكه میخواهم تا دم مرگ پیش اولاد آدم باشم
(یعنی حتی وقتی حضرت ملك الموت برای قبض روح به سراغ انسان می آید شیطان
هم حاضر باشد و انسان را وسوسه كند) .امام محمد باقر (ع) می فرماید:
هنگامی كه انسان در حال جان كندن است خیلی تشنه میشود.در آن هنگام شیطان
با یك لیوان آب می آید و می گوید اگر بر من سجده كنی و كافر شوی این آب را
به تو میدهم.شیطان وقتی ناامید میشود آب را میریزد و میگوید من از تو
بیزارم و میرود.
هفتم اینكه از تو میخواهم كه مرا بر سینه اولاد آدم مسلط گردانی تا او را وسوسه كنم.
خداوند در پایان می فرمایند تمام خواسته هایت را برآورده میكنم.ولی هر كس پیرو تو باشد او را با تو به جهنم میفرستم.
سپس شیطان میگوید :ای خدا به عزت و جلالت قسم كه همه انسانها را گمراه میكنم مگر عده معدودی كه بنده خاص تو هستند. سپس گفت:
حالا كه مرا بیرون میكنی جایی برای زندگی كردنم معین كن.خداوند فرمود تو را در حمام ها و هر كجایی كه محل رفت و آمد مردم است قرار میدهم.
شیطان گفت: غذای من چه باشد؟ خداوند فرمود : سر سفره ای كه نام من (بسم الله الرحمن الرحیم)
برده نشود.بنشین با آنها كه همچون حیوان گرسنه هستند غذا بخور. حضرت امام
محمد باقر (ع) در این باره میفرماید: اگر اول غذا یادتان رفت بسم ا...
الرحمن الرحیم بگویید آخر غذا بگویید تا شیطان هر چه خورده برگرداند.
شیطان گفت: من احتیاج به آب دارم. خداوند فرمود: آب تو شراب و هر چیز مست كننده باشد.
شیطان گفت: برای من كتابی قرار بده . خداوند فرمود: كتاب تو وشم است (كتابهای سحر و جادو).__اولین كسی كه سحر و جادو را به انسان آموخت شیطان بود__.
شیطان گفت: برای من حدیثی قرار بده . خداوند فرمود: حدیث تو دروغ است.
شیطان گفت: برای من دام و وسیله شكاری قرار بده. خداوند فرمود: زنان را وسیله صید و به دام انداختن مردم قرار دادم.
روزی حضرت محمد (ص) شیطان را در مسجدالحرام دید .پیش او رفت و به او گفت: ای ملعون چرا ناراحتی؟
شیطان گفت: زیرا این همه تلاش میكنم كه مردم را گمراه كنم
ولی تو در قیامت آنها را شفاعت میكنی و تمام زحمات مرا به هدر میدهی.به
همین خاطر با تو دشمنم.
حضرت محمد (ص) فرمودند از امتم چرا ناراحتی؟
شیطان گفت: امت تو خصوصیاتی دارند كه امت های دیگر ندارند.
اول اینكه وقتی به هم میرسند سلام میكنند كه سلام نام خداست و من از این اسم میترسم.
دوم اینكه وقتی همدیگر را میبینند به یكدیگر دست میدهند و تا دستهایشان را از هم جدا نكنند گناهانشان بخشیده میشود.
سوم اینكه وقتی میخواهند غذا بخورند بسم ا... میگویند و من دیگر نمیتوانم غذا بخورم و گرسنه میمانم.
چهارم اینكه بعد از غذا خوردن الحمد ا... میگویند.
پنجم اینكه وقتی اسم تو می آید بلند بلند صلوات ختم میكنند و آنقدر ثواب آن زیاد است كه من فرار میكنم.
ششم اینكه وقتی میخواهند كاری بكنند ان شاء الله میگویند و من دیگر نمیتوانم در آن كار دخالت كنم و آنها را برهم زنم.
هفتم اینكه صدقه میدهند و وقتی كه صدقه میدهند
هم كناهانشان آمرزیده میشود و هم هفتاد نوع بلا را از خود دور میكنند.__
به همین دلیل حضرت نبی اكرم (ص) فرمودند: وقتی انسان دستش را در جیبش
میكند تا صدقه دهد.هفتاد شیطان دست او را میگیرند تا او را منصرف نمایند.
هشتم اینكه آنان قرآن میخوانند و در خانه ای كه قرآن خوانده میشود دیگر جایی برای من نمیماند .چون در آن خانه ملائكه رفت و آمد میكنند.
نهم اینكه مرا زیاد لعنت میكنند و با هر لعنت یك زخم بر من می افتد و تا زمانی كه آن شخص را به گمراهی نكشانم آنها خوب نمیشود.
دهم اینكه هنگامی كه گناه میكنند سریع توبه میكنند و زحمت مرا به هدر میدهند.
یازدهم اینكه عطسه كه میكنند الحمد ا...
میگویند ._ حضرت فرمودند: عطسه از طرف خداوند و خمیازه از طرف شیطان است و
و قتی عطسه میكنید باید الحمد ا... بگویید. همچنین می فرماید: وقتی انسان
نماز میخواند شیطان از او دور میشود.به خصوص اگر سجده او طولانی باشد،
شیطان از روی عصبانیت و ناراحتی فریاد میكشد.
امیدوارم این مطلب برای شما خواننده گرامی مفید واقع شده باشه و در اختیار دیگران هم قرار دهید.