• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2
تعداد نظرات : 1
زمان آخرین مطلب : 3155روز قبل
اخلاق
ضررها و زیانهای حسادت در دو بخش قابل بررسی است:

الف. زیانهای دنیوی

ب. زیانهای روحی و جسمی

 

حسادت در دنیا بیش از آن است که در بخشی از یک مقاله بیان شود. آنچه می توان گفت، اهمّ زیانهاست که عبارت اند از:

1. نا آرامی روانی

حسود دائما ناراحت است و همین امر سبب ناآرامی و سلب آسایش روحی او می گردد. به هر اندازه دیگران موفقیّت به دست آورند و از نعمتهای الهی برخوردار شوند، به همان اندازه حسود آسایش و آرامش روحی را از دست می دهد. هر چند از امکانات رفاهی خوبی هم برخوردار باشد و تا این صفت رذیله را درمان نکند، آسایش پیدا نمی کند.

از حضرت ذکریا علیه السلام نقل شده که خداوند تبارک و تعالی می فرماید: «اَلْحَاسِدُ عَدُوٌّ لِنِعْمَتِی مُتَسَخِّطٌ لِقَضَائِی غَیْرُ رَاضٍ لِقِسْمَتِیَ الَّتِی قَسَمْتُ بَیْنَ عِبَادِی؛ حسود دشمن نعمت من است [که به بندگانم می دهم] و بر تقدیر و فرمان من غضبناک است و از روزی که بین بندگانم تقسیم نموده ام، ناراضی است.»

همین ناراحتی است که آرامش روحی او را سلب می کند و در روایات متعددی به آن اشاره شده است؛ از جمله:

علی علیه السلام می فرماید: «اَسْوَءُ النَّاسِ عَیْشا اَلْحَسُودُ؛ بدترین مردم از نظر زندگی، حسود است.»

در جای دیگر می فرماید: «لَا رَاحَةَ لِحَسُودٍ؛ حسود آسایش ندارد.»

و در سخن دیگر این حقیقت را چنین بیان می نماید: «اَلْحَسَدُ حَبْسُ الرُّوحِ؛ حسادت باعث زندانی شدن [و ناآرامی] روح می شود.»

2. بیماری جسمانی

نمی خواهیم بگوییم هرکسی بیمار است، حسود است؛ چرا که بیماری عوامل مختلفی دارد؛ ولی این را می توان گفت که انسان حسود از نظر جسمانی نیز بیمار است؛ زیرا حسود گاهی آن چنان از ترقّی و پیشرفت دیگران ناراحت می شود که خواب و آرامش و استراحت را به کلّی از دست می دهد و آن زمان است که جسم او بیمار و رنجور و نحیف می شود.

علی علیه السلام فرمود: «اَلْحَسَدُ شَرُّ الْاَمراضِ؛ حسودی بدترین بیماری است.»

و همچنین فرمود: «الْحَسَدُ لَا یَجْلِبُ إِلَّا مَضَرَّةً وَ غَیْظاً یُوهِنُ قَلْبَکَ وَ یُمْرِضُ جِسْمَکَ؛ حسد، جز زیان و خشم در وجود انسان، چیزی ایجاد نمی کند که [همین امر] سبب ناتوانی قلبت و بیماری جسمت می گردد.»

این صفت رذیله آن قدر خطرناک است که انسان بر جسم خود نیز رحم نمی کند. از علی علیه السلام رسیده است که فرمود: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ؛ تعجب می کنم چگونه حسودان از سلامتی جسم [خود[ غافل اند [و برای آن ارزش قائل نیستند].»

3. حسرت دائمی

حسود همیشه گرفتار حسرت و ملازم با اندوه و غم است. علی علیه السلام فرمود: «الْحَسُودُ کَثِیرُ الْحَسَرَاتِ مُتَضَاعِفُ السَّیِّئَاتِ؛ حسود حسرتها و اندوههای فراوان دارد و گناهانش [نیز] دو چندان می شود.»

در جای دیگر فرمود: «مَا رَأَیْتُ ظَالِماً أَشْبَهَ بِمَظْلُومٍ مِنَ الْحَاسِدِ نَفَسٌ دَائِمٌ وَ قَلْبٌ هَائِمٌ وَ حُزْنٌ لَازِمٌ؛ ظالمی را از حسود شبیه تر به مظلوم ندیدم [چرا که خود از جهاتی مظلوم است]؛ زیرا نفس [اماره] همیشه با اوست [و او را وادار به گناه می کند] و قلبی خراب و غصّه همیشگی دارد.»

4. از دست دادن دوستان

حسود نعمتهایی را که خداوند به دیگران داده، نمی تواند ببیند؛ از این رو به هر کسی که از نعمتی برخوردار است، حسودی می کند و همین امر باعث می شود که مردم از او دوری کنند و پیوند دوستی و رفاقت بین او و دیگران قطع گردد.

برخی گناهان حالت تولیدی و زایش گناه دارد که یکی از آنها حسادت است و توسط آن، تهمت، دروغگویی، نفاق، غیبت، اهانت، کتک زدن، قتل و نابودی دیگران و... به وجود می آید

علی علیه السلام در این زمینه فرمود: «الْحَسُودُ لَا خُلَّةَ لَه؛ حسود دوست و رفیقی ندارد.»

5. ضرر زدن به خود

حسود بیش از آنکه به دیگران ضرر وارد کند، با رفتار ناشایست خویش ضربه به موقعیّت اجتماعی، شخصیّتی و حیثیتی خود می زند. امام صادق علیه السلام فرمود: «الْحَاسِدُ مُضِرٌّ بِنَفْسِهِ قَبْلَ أَنْ یُضِرَّ بِالْمَحْسُودِ کَإِبْلِیسَ أَوْرَثَ بِحَسَدِهِ بِنَفْسِهِ اللَّعْنَةَ وَ لآِدَمَ علیه السلام الِاجْتِبَاءَ وَ الْهُدَی؛ حسود پیش از آنکه به «محسود» زیان برساند، به خویشتن ضرر می زند، مانند ابلیس که با حسدش لعنت برای خود آفرید و برای آدم برگزیدگی و هدایت [را به دنبال داشت].»

6. نرسیدن به سیادت و بزرگی

حسود چون تلاش دارد با تخریب دیگران به مقام بالاتری راه یابد، هرگز به چنین کاری موفق نمی شود. علی علیه السلام فرمود: «الْحَسُودُ لَا یَسُودُ ؛ حسود [هرگز] به سیادت و آقایی نمی رسد.»

می گویند مادر هلاکوخان از دنیا رفت. یکی از علمای اهل سنّت که به خواجه نصیر الدین طوسی حسادت می ورزید، به هلاکوخان پیشنهاد کرد که برای پاسخ دادن به سؤالات نکیر و منکر در شب اوّل قبر، خوب است خواجه نصیر را که در فن مجادله مهارت دارد، همراه مادرت دفن نمایی تا مادر بی سوادت در پاسخ سؤالات در نماند.

هلاکوخان پیشنهاد را با خواجه مطرح کرد. خواجه گفت: گرفتاری تو بیش از مادر است؛ بگذار وقتی شما وفات کردید، همراه شما در قبر باشم و سؤالات ملکین را جواب دهم؛ ولی برای مادرت، این عالم سنّی مناسب تر است. هلاکوخان سخن خواجه را پذیرفت و فورا دستور داد که آن عالم سنّی را همراه مادرش دفن کنند

 

basij-unimarvdasht.loxblog.com

جمعه 13/6/1394 - 11:16
آلبوم تصاویر
اردوی جهادی در تابستان 94 به مدت 10 روز در منطقه کامفیروز برگزار گردید برای ادامه مطلب و تصاویر به وبلاگ بسیج دانشجویی دانشکده علوم تربیتی  مرودشت مراجعه نمایید.
جمعه 13/6/1394 - 11:12
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته