تبیان، دستیار زندگی

کنش های گفتاری آستین و نسبت آن با زبان دین

ر اواسط قرن بیستم جریانی در دانشگاه آکسفورد نضج گرفت که مسیر فلسفه زبان را تغییر داد. آغاز گر این جریان را گیلبرت رایل ( 1976-1900 ) و نشست های عصرانه که موسوم به "چای کوچک" بود می دانند. این نشست ها علاوه بر رایل، پذیرای فیلسوفان دیگری چون پرایس، سی.س. لوئیس، ج مک لاگان و دیگران بود، که متاثر از جریان فلسفه زبان در کمبریج بودند. علاوه بر این نشست، رایل در همان زمان با جلسات "انجمن ذهن" و "انجمن ارسطویی" هم منشا نضج فلسفه در دانشگاه آکسفورد گردید.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : وحید حلاج
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
دین
آنچه فلسفه زبان آکسفورد را نسبت به فلسفه های زبان پیشین اش متمایز می کند، گرایشی است که اصطلاحا "زبان عرفی" نامیده می شود. آنچه که در میان فیلسوفان مکتب آکسفورد به تبع از ویتگنشتاین متاخر مورد توجه و تاکید قرار گرفت، "متن" و "زمینه ی " اظهار کلام بود. تا پیش از آن « عموما محققان در آرزوی نحو و معنی شناسی بدون متن بوده اند. نحو درباره این است که ایا یک جمله مطابق دستور است یا رشته ای از کلمات جمله ای دستوری، جمله ای کامل را تشکیل می دهند." (1) اما به گفته ویلیام جی. لایکن: « همیشه ماموران عذابی همچون ویتگنشتاین، استراوسن و ج.ل آستین سر می رسند که به ما یادآوری کنند، خود مفهوم " نوع جمله " انتزاعی انحرافی از حقیقت زبانی است. وقتی جمله ای اظهار می شود، بدون استثناء در یک متن خاص توسط گوینده ای خاص به منظوری خاص اظهار شده است». (2)

ج.ل آستین ( 1960-1911) به همراه رایل، دو فیلسوف برجسته مکتب آکسفورد به حساب می آیند. آنچه آستین را در تاریخ فلسفه زبان، نام آور کرد نظریه او موسوم به نظریه " کنش های گفتاری " بود. آستین توجه مخاطبانش را به جمله هایی جلب کرد که با ابراز آن ها، کاری انجام می شود. او ادعا کرد که بر خلاف باور همگانی « تمایزی اصولی میان جمله های انجام گر و جمله های خبری معمولی وجود ندارد. بلکه هر گفته ای وجهی انجام گر یا توانی گفت-کنشی دارد که نوع کنش گفتاری انجام شده را تعیین می کند و در عین حال هر گفته ای، محتوای توصیفی یا گزاره ای هم دارد» (3) به عنوان مثال به جمله زیر توجه کنید: "من شما را زن و شوهر اعلام می کنم " این جمله اگر توسط یک کشیش و در یک مراسم عروسی انجام گرفته باشد صرفا خبر از واقعه ای در عالم خارج نمی دهد بلکه، کشیش با گفتن این جمله کاری را انجام می دهد: مثلا این که شما با شنیدن این جمله دارای حقوق  وظایفی می شوید و باید به همدیگر وفادار بمانید و از این قبیل. « آستین  سه سنخ متفاوت کنش گفتاری را تمیز می دهد: آوایی، بیانی، خطابی » (4) کنش آوایی تنها ادای آواهایی معین است، کنش بیانی به ادای واژه ها یا لفظهای معین می پردازد، و کنش خطابی « انجام کنشی است با کاربرد آن لفظها با معنا و ارجاع. مثلا " او گفت "گربه روی پادری است"" گزارش یک کنش بیانی است و خبر از یک بیان می دهد حال آن که " او گفت که گربه روی پادری است" گزارش یک کنش خطابی است و خبر از مخاطب قرار دادن می دهد. آستین بر همین اساس به تقسیم بندی دیگری دست می یازد و «سه گانه کنش های سخنی، در سخنی، و فرا سخنی» (5) را مطرح می کند. بنا بر نظر آستین، هر کنش گفتاری دارای این سه گانه  یا این سه نیرو است. نیروی سخنی، به معنای واژه ها می پردازد؛ نیروی در سخنی، توصیه یا سفارش یا هر کنشی است که از واژه ها بر می آید؛ و نیروی فراسخنی، به نتیجه کنش گفتاری می پردازد. آستین در درسگفتار دوازدهم از مجموعه درسگفتارهایی که در سال 1955 در دانشگاه هاروارد ایراد کرد، 5 مقوله عامتر گفتار را بر اساس نیروی در سخنی دسته بندی کرد:

1- حکمی ها ( انواع حکم کردن )

2- إعمالی ها ( اعمال قدرت یا حق و ... )

3- تعهدی ها ( متعهد شدن به عملی )

4- رفتاریها ( انواع رفتار اجتماعی )

5- توضیحی ها ( توضیح و تشریح )

با توجه به تقسیم بندی 5 گانه و پیجیده ای که آستین از جمله های "در سخنی" انجام داده است می توان به تفکیک گزاره های دینی پرداخت. 1- جمله های حکمی: طبق نظر آستین، این گزاره ها همچنان که از نامشان پیداست با دادن یک حکم –ح مثلا از سوی قاضی – شناخته می شوند و می توانند شامل تخمین، ارزیابی، احتساب یا قدردانی باشند. بنابراین در گزاره های دینی، گزاره هایی که خبر از پاداش ها یا مجازات ها می دهند را می توان در این دسته جای داد. 2- جمله هایی که از خلقت آسمان ها و زمین،  انسان حکایت می کنند و جمله های دیگری از این قبیل را می توان در دسته ی اعمالی ها جای داد و بر همین منوال می توان تقسیم بندی جمله های دینی را ادامه داد.

همچنان که گفته شد، آنچه آستین و  فیلسوفانِ  دیگرِ طرفدار کنش های گفتاری را از پیشینیانشان متمایز می کند توجه به کاربردهای دیگر زبان است. پوزیتیوست های منطقی، به عنوان نمونه بارز جریانات فلسفه زبانی پیش از مکتب آکسفورد، مدعی بودند « هر جمله ای که از حیث شناختی، معنا دار باشد یا صادق است یا کاذب، و اگر چنین باشد، یا از حیث منطقی معین است یا از حیث تجربی تحقیق پذیر» (6). آستین تاکید پوزیتیوست ها بر حیث شناختی زبان را، "مغالطه توصیفی" نامید. این مغالطه عبارت بود از « فرو کاستن همه جور گفته به مقوله ی گفته های نامعنا که به آن تعلق ندارند». (7) او نشان داد که جمله هایی وجود دارند که از حیث ظاهری شبیه گزاره ها به نظر می رسند ولی « با آن که کاملا معنا دارند نه صادقند نه کاذب. اینها را او "گفته های انجام گر" نامید. با تشخیص چنین طبقه ای، نمونه ای ناقض در مقابل این دعوی این پوزیتیویست ها آورد که فقط عبارت هایی که یا صادقند و یا کاذب از دید شناختی معنا دارند.» (8)

اگر بخواهیم نظریه آستین را به زبان دین تعمیم دهیم مهمترین مشکل، چگونگی تمیز انواع کنش های گفتاری در نظریه زبانی آستین است. دان استیور این انتقاد را این گونه بیان می کند: در زبان دینی استلزام های فراوانی وجود دارد، اما آستین تنها بدان ها اشاره می کند. چنان که او بیان می کند، گاه تفکیک میان گزاره های بیان گر عالم واقع و سایر انواع کنش های گفتاری دشوار است. فرد معتقد ممکن است بگوید " پروردگار، خدای ما، پروردگار واحدی است." آیا او ادعایی واقعی مطرح می کند، به ایمان خود اقرار می کند یا دعا می کند؟ آیا این کنش ها به روشنی قابل تفکیک اند؟ چگونه چنین کنش گفتاری باید ارزیابی شود؟(9)

به نظر می رسد این مشکل را می توان با توجه به تفکیک سه گانه سخنی، در سخنی و فرا سخنی حل نمود. همانطور که گفته شد "نیروی سخنی" به معنای جمله می پردازد و مومنان و نامومنان یک دین می توانند به ارزیابی صدق و کذب، جمله بپردازند. اما برای مومنان آن دین، نیروی در سخنی هم وجود دارد که فراتر از ارزش صدق و کذب، کنشی را انجام می دهد و در آخر این که نیروی فراسخنی، پاسخی است که مومنان آن دین، به جملات دینی می دهند و این همان، زیست مومنانه آنان است.

پی نوشت ها

1و2- ویلیام جی.لایکن، درآمدی به فلسفه زبان، ص 255

3- همان، ص 266

4- اورام استرول، فلسفه ی تحلیلی در قرن بیستم، ص 272

5- همان، ص 273

6و7و8- همان، ص 275

9- دان استیور، فلسفه زبان دینی، ص 170

منابع

1- اورام استرول، فلسفه ی تحلیلی در قرن بیستم، ترجمه فریدون فاطمی، تهران: نشر مرکز، چاپ اول 1383

2- ویلیام پی. آلستون، فلسفه ی زبان، ترجمه احمد ایرانمنش و احمدرضا جلیلی، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی، چاپ اول 1381

3- ویلیام جی.لایکن، درآمدی به فلسفه زبان، ترجمه میثم محمد امینی، تهران: هرمس، چاپ اول 1392

4- دان استیور، فلسفه زبان دینی، ترجمه ابوالفضل ساجدی، قم: نشر ادیان، چاپ دوم زمستان 1393
وحید حلاج

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.