7 تن از بزرگان قرآنی:

در این مطلب زیبا به ٧ تن از بزرگانی که در قران بسیار از آن ها نام برده شده پرداختیم:

شامان:

شامان یکی از پیروان مخفی حضرت موسی در خانواده فرعون بود.در قرآن او مرد معتقد نامیده می شود. بعد از این که حضرت موسی فرعون را نصیحت کرد فرعون و پیروانش تصمیم گرفتند که حضرت موسی را بکشند.

در آن زمان شامان سعی کرد تا فرعون را از کشتن حضرت موسی منصرف کند. او به فرعون گفت: کشتن یک مرد فقط به دلیل اعتقادش به خدا درست نیست. مخصوصا وقتی که از نظر شخصیت و رفتار، به خوب بودن معروف باشد.

لقمان حکیم:

قرآن می گویدکه چه طور لقمان پسرش را نصیحت می کرد که هیچ کس جز خدا را نپرستد با والدینش مهربان باشد و نمازش را همواره بخواند، صبور باد، گرفتار کبر و غرور نشود و در سخن گفتن میانه رو باشد. او هم چنین گفت: خدا به همه چیز آگاه است و همه چیز را می بیند.

مادران مومنان:

همسران حضرت محمد به خاطر اعتقاد عمیقشان به خداوند معروف هستند. از آن ها به عنوان مادران مومن یاد شده است. آن ها در انتشار فرموده خدا و دعوت مردم به یکتا پرستی یار و یاور حضرت محمد بودند. خدیجه اولین زن مسلمان و همسر حضرت محمد بود. خدیجه در انجام رسالتش بسیار به او کمک کرد.

ملکه صبا:

سلیمان پیامبر خدا آمد تا بداند چه طور ملکه صبا و مردمش به جای خدا، خورشید را پرستیدند. سلیمان نامه ای به آن ها نوشت تا به پرستش خدای یگانه دعوتشان کند.

برای دوری از هر اختلافی ملکه برای او هدایایی فرستاد. وقتی سلیمان پیامبر هدایا را نپذیرفت ملکه واقعیت پیغام حضرت سلیمان را درک کرد. ملکه همراه با مردمش به دیدن او رفت و به خداوند یکتا ایمان آورد.

خضر:

خضر یکی از مومنان به خدا بود که به علم و حکمت معروف بود. او تغییرات و اتفاقات آینده را پیش بینی می کرد. حضرت موسی از طرف خدا مامور به ملاقات با الخدیر شد. الخدیر توانست مقداری از دانشش را در اختیار او بگذارد.

مریم:

از م ریم، مادر حضرت عیسی به دلیل اعتقاد و برتری اش نسبت به هم نوعان خود در قران زیاد یاد شده و او راصدیقه می

نامند.

او به دلیل تولد فرزند بون پدر از جانب قوم بنی اسرائیل بسیار آزار دید.

آسیه:

آسیه همسر فرعون بود و به خداوند و قدرت او بسیار اعتقاد داشت.

او هم چنین معتقد بود فرعون هم مثل سایرین آفریده خداست. آسیه از خدا می خواست که او را از شر فرعون وگناهانش در امان بدارد و به بهشت برد. آسیه یک جعبه چوبی از رود نیل گرفت که حضرت موسی در آن بود.

از فرعون خواست که حضرت موسی را به فرزندی بپذیرد و به او اجازه دهد تا موسی را بزرگ کند. فرعون پذیرفت و موسی را مانند پسر خود در قصر پرورش داد.