تبیان، دستیار زندگی
اقدام دو بازیکن تیم ملی فوتبال ایران در رویارویی با تیم فوتبال رژیم اشغالگر قدس، کاری عجیب بود زیرا جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد و این مهم بهانه ای شد تا بار دیگر به موضوع اسرائیل بپردازیم:
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسراییل آری یا نه؟

اقدام دو بازیکن تیم ملی فوتبال ایران در رویارویی با تیم فوتبال رژیم اشغالگر قدس، کاری عجیب بود زیرا جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد و این مهم بهانه ای شد تا بار دیگر به موضوع اسرائیل بپردازیم:

فرآوری: صدیقه شریفی- بخش ورزش تبیان
اسراییل آری یا نه؟

چرایی ماجرا

مسعود شجاعی و احسان حاج‌صفی در ترکیب اصلی تیم پانیونیوس برابر "مکابی" به میدان رفتند و در آخر بازنده میدان را ترک کردند؛ هم نتیجه را باختند و هم اصول و ارزش‌های نظام را نادیده گرفتند.

این اتفاق در حالی رخ داد که همواره ورزشکاران رشته‌های مختلف ایران از رویارویی با نمایندگان رژیم اشغالگر قدس خودداری می‌کنند حتی در مسابقاتی مهم از جمله المپیک قید طلای این رویداد را به دلیل احترام به ارزش‌های نظام جمهوری اسلامی می‌زنند آن هم با دشواری‌هایی که در راه آماده‌سازی متحمل می‌شوند و سال‌ها زحمت می‌کشند.

واکنش ها

پس از این ماجرا فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش بیانیه دادند و این اتفاق را محکوم کردند اما در این میان نکاتی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد.

اول اینکه شجاعی و حاج‌صفی می‌توانستند بندی در قراردادشان بگنجانند مبنی بر اینکه در صورت رویارویی با نمایندگان رژیم اشغالگر قدس برابر این تیم‌ها به میدان نمی‌روند چرا که اصولاً بندهایی که در قراردادها گنجانده می‌شود، توافقی است و به همین دلیل امکان درج چنین بندی در قرارداد وجود داشت وبرای بازیکنانی که جهت دریافت پولشان ذره‌ای عقب‌نشینی نمی‌کنند و چانه‌زنی می‌کنند حتماً می‌توانستند در این باره هم کاری انجام دهند .

رژیم صهیونیستی در واقع یک رژیمی است که پایه‌های آن بشدّت سست است، رژیم صهیونیستی محکوم به زوال است.

مسعود شجاعی چند وقت پیش مصاحبه‌ای با یک خبرنگار ایرانی در خارج از کشور انجام داد و در آن صحبت‌های تندی علیه فوتبال ایران بر زبان آورد. اینکه حرف‌های او درست بود یا نه یک بحث است اما صحبت اصلی که چرا چنین حرف‌هایی باید به یک خبرنگاری که چند سال پیش از ایران رفته، زده شود بحثی دیگر.

اگر نیت شجاعی خیرخواهی بوده چرا باید در خارج از مرزها و در گفت‌وگو با خبرنگاری که در رسانه‌هایی فعالیت می‌کند که با کشورمان عناد دارند، بر زبان آورده شود؟

پس از این مصاحبه، فدراسیون فوتبال اعلام کرد که شجاعی به محض حضور در ایران باید در کمیته اخلاق حضور یابد اما این اتفاق رخ نداد یا اگر هم رخ داد خبری در این باره منتشر نشد. او و بازیکن دیگر پس از انتخابات سال 88 در بازی با کره‌ جنوبی چه رفتاری نشان دادند و کسی هم کاری به آنها نداشت.

به هر حال وقتی برخوردی صورت نگیرد اتفاقات بدتر از این هم رخ می‌دهد و شاید اگر کمیته اخلاق و فدراسیون فوتبال زمانی که شجاعی آن حرف‌ها را زد برخورد می‌کردند امروز کمتر شاهد این اتفاقات بودیم.

موضع سازمان بسیج ورزشکاران

مسلماً یکی از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب شکوهمند اسلامی، به رسمیت نشناختن رژیم غاصب و کودک‌کش صهیونیستی بوده و هست که همواره در ورزش تلألو و درخشش دیگری داشته است.

ورزشکاران دلاور ما در طول سالیان دراز هرگز حاضر نشدند بخاطر کسب مدال‌های رنگارنگ جهانی و المپیک، بر ارزش‌ها و شرافت انسانی و اعتقادات آزادگان جهان پا بگذارند و همواره پهلوانی و جوانمردی را به جریحه‌دار کردن قلب یک کودک یتیم یا له کردن غرور یک جوان یا درآوردن اشک پدر و مادری داغدار و یا به سخره گرفتن یک بیوه فلسطینی، ترجیح داده‌اند.

مسلماً حرکت اخیر دو فوتبالیست در زیرپاگذاشتن رویه همیشگی ورزشکاران ایرانی در مواجه نشدن با غاصبان صهیونیستی، جز ننگِ قرارگیری نام ایشان در کنار رضایت دهندگان به ظلم مستمرِ غاصبانِ کودک‌کش، ثمر دیگری برای ایشان نخواهد داشت و تلاش‌ها برای ایجاد بازی‌های پوچ سیاسی با مستمسک قرار دادن این اتفاق زشت، اصولاً فاقد معنا و صرفا مطمع نظر مریض دلان است. چه آنکه غیرت و ایثار جریان ورزش ایران اسلامی در حمایت های همیشگی از مظلومان فلسطینی برای جهانیان ثابت شده و مدال افتخار آن بر سینه همه ورزشکارانِ پهلوان مسلک ایران اسلامی نقش بسته است.

جامعه بسیج ورزشکاران کشور با ابراز تاسف از وقوع این اقدام ناپسند یک بار دیگر دست و بازوی تمام پهلوانان ایرانی را که  باایثار خود شرافت انسانی و ایرانی را در دفاع از مردم بی‌پناه فلسطین زنده نگاه داشته‌اند، می‌بوسد.

چرا امام اسراییل را مشروع نمی‌دانست

بحث رژیم غاصب اسرائیل از اول انقلاب توسط رهبر کبیر انقلاب مطرح بوده و ایشان موضع صریحی در مورد این رژیم داشتند:

- امام خمینی (ره) اسرائیل را یک غده سرطانی در جهان اسلام نامیدند و لزوم پشتیبانی از مجاهدین فلسطینی و مبارزه با صهیونیزم و اسرائیل را یاد آوری کرده است.

- اختلاف نظر و مزدوری بعضی سران كشورهای اسلامی، به هفتصد میلیون مسلمان، علی رغم معادن و ثروت ها و امكانات طبیعی‌شان، فرصت و امكان كوتاه كردن دست استعمار و صهیونیسم و محدود كردن نفوذ بیگانگان را نمی دهد، خودخواهی و دست نشاندگی و تسلیم بعضی دولتهای عربی در بلاد نفوذ بیگانگان ، مانع این می شود كه دهها میلیون عرب بتوانند سرزمین فلسطین را از اشغال و غصب اسرائیل برهانند.

- امروز قبله اول مسلمین ، به دست اسرائیل این غده سرطانی خاورمیانه افتاده است . امروز برادران فلسطینی و لبنانی عزیز ما را با تمام قدرت می كوبد و به خاك و خون می كشد . امروز اسرائیل با تمام وسایل شیطانی تفرقه افكنی می كند.

- آنچه كه موجب تاسف بسیار است كه ابر قدرت ها به ویژه آمریكا با فریب صدام با هجوم به كشور ما ، دولت مقتدر ایران را سرگرم دفاع از كشور خود نمود تا مجال به اسرائیل غاصب تبهكار دهد تا به نقشه شوم خود كه تشكیل اسرائیل بزرگ كه از نیل تا فرات است اقدام نماید.

- من نزدیک به بیست سال است خطر صهیونیسم بین الملل را گوشزد نموده ام و امروز خطر آن را برای تمامی انقلابات آزادیبخش جهان و انقلاب اخیر اسلامی ایران نه تنها كمتر از گذشته نمی دانم كه امروز این زالوهای جهانخوار با فنون مختلف برای شكست مستضعفان جهان قیام و اقدام نموده اند. ملت ما و ملل آزاد جهان باید در مقابل این دسیسه های خطرناك با شجاعت و آگاهی ایستادگی نمایند.

- سران كشورهای اسلامی باید توجه داشته باشند كه این جرثومه فساد را كه در قلب كشورهای اسلامی گماشته اند تنها برای سركوبی ملت عرب نمی باشد بلكه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورمیانه است. نقشه، استیلا و سیطره صهیونیسم بر دنیای اسلام و استعمار بیشتر سرزمین های زرخیز و منابع سرشار كشورهای اسلامی می باشد و فقط با فداكاری ، پایداری و اتحاد دولت های اسلامی می توان از شر این كابوس سیاه استعمار رهایی یافت.

- قبلا هم تذكر داده ام كه دولت غاصب اسرائیل با هدف هایی كه دارد برای اسلام و ممالك مسلمین خطر عظیم دارد و خوف آن است كه اگر مسلمین به آنها مهلت دهند، فرصت از دست برود و جلوگیری از آنها امكان پذیر نشود.

- شما از خواب هایی كه برای این كشورها دیده اند اطلاع ندارید، اینجانب كرارا خطر دولت اسرائیل و عمال آن را به ملت گوشزد كردم كه باید مقاومت منفی كنند و از معاملات با آنها احتراز جویند.

- آقایان باید توجه فرمایند كه بسیاری از پست های حساس به دست این فرقه (بهایی ها) است كه حقیقتا عمال اسرائیل هستند. خطر اسرائیل برای اسلام و ایران بسیار نزدیک است و پیمان با اسرائیل در مقابل دول اسلامی یا بسته شده یا می شود. لازم است علمای اعلام و خطبای محترم، سایر طبقات را آگاه فرمایند كه در موقعش بتوانیم جلوگیری كنیم . امروز روزی نیست كه به سیره سلف صالح بتوان رفتار كرد، با سكوت و كناره گیری همه چیز را از دست خواهیم داد.

موضع رهبر انقلاب نسبت به اسرائیل

گاهى بعضى از جوانهاى ما که مراجعه میکنند و جوابى نمى‌شنوند، به من نامه مینویسند و التماس میکنند که اجازه بدهید ما برویم در صفوف مقدّم با رژیم صهیونیستى بجنگیم. ملّت، عاشق مبارزه‌ى با صهیونیست‌ها است و جمهورى اسلامى‌ [هم این را] نشان داده است.

ما اسیر محدودیّتهاى مذهبى نشدیم؛ ما نگفتیم این شیعه است، این سنّى است... ما توانستیم مشت برادران فلسطینى‌مان را در غزّه و در مناطق دیگر تقویت کنیم و ان‌شاءالله ادامه خواهیم داد.

برخلاف آرزوی احمقانهی اقتدار و استحکامی که سیاستبازان خبیث برای رژیم صهیونیستی در سر میپروراندند، این رژیم روزبهروز به اضمحلال و نابودی نزدیکتر شده است.

موضع گیری صریح و قاطع در مسائلی همچون فلسطین، رژیم صهیونیستی، غزه، سوریه، عراق، تکفیری ها و دخالت های امریکا، به نفع نظام جمهوری اسلامی است و منافاتی هم با زبان دیپلماسی و مذاکره ندارد.

همه ى دنیا و بخصوص دنیاى اسلام، موظفند هرچه میتوانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند.

رژیم صهیونیستی در واقع یک رژیمی است که پایه‌های آن بشدّت سست است، رژیم صهیونیستی محکوم به زوال است.

گاهی شنیده میشود دشمنان ملّت ایران، از جمله از دهان نحسِ نجسِ سگِ هار منطقه در رژیم صهیونیستی، چانه می‌جنبانند که ایران تهدید همه‌ی جهان است؛ نه، این سخنِ دشمن و درست نقطه‌ی مقابل ممشای اسلامی است.

امام بزرگوار همان کسی است که در مورد مسئله رژیم صهیونیستی از هیچ کس تقیّه نکرد؛ اینکه رژیم صهیونیستی یک غدّه‌ی سرطانی است و باید از بین برود، این حرف امام است.

اگر غلطی از سردمداران رژیم صهیونیستی سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.

صریح میگوئیم. ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجه‌اش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است.

کشورهایی که اسراییل را به رسمیت نمیشناسند

۲۱ کشور جهان که نا سال 2015 رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناخته اند و با آن روابط خارجی ندارند عبارتند از: افغانستان، الجزائر، بنگلادش، بوتان، برونئی، جزایر قناری، جیبوتی، اندونزی، عراق، کویت، لبنان، لیبی، مالزی، کره شمالی، پاکستان،عربستان، سومالی، سودان، سوریه، امارات

اما ۱۵ کشور دیگر هم هستند که در دوره های مشخصی با این رژیم رابطه داشتند اما در سال هایی که در داخل پرانتز ذکر شده است، روابط خود با آنرا قطع کرده اند:

- بحرین (۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ همزمان با انتفاضه دوم فلسطین).

بولیوی (۱۹۵۰ ـ ۲۰۰۹ همزمان با جنگ غزه).

چاد (۱۹۶۰ ـ ۱۹۷۲ به نشانه همبستگی با ملت فلسطین).

جوبا (۱۹۵۰ ـ ۱۹۷۳ در جریان جنگ ۶ اکتبر).

گینه (۱۹۵۹ ـ ۱۹۶۷ به نظر می رسد به خاطر جنگ سال ۱۹۶۷ قطع شده است).

جمهوری اسلامی ایران (۱۹۴۸ ـ ۱۹۵۱ و ۱۹۵۳ ـ ۱۹۷۹ با پیروزی انقلاب اسلامی قطع شد).

مالی (۱۹۶۰ ـ ۱۹۷۳ تحت فشار کشورهای همسایه).

- مراکش (۱۹۹۴ ـ ۲۰۰۰ انتفاضه دوم فلسطین).

موریتانی (۲۰۰۰ ـ ۲۰۰۹ جنگ غزه).

نیکاراگوئه (۱۹۴۸ ـ ۱۹۸۲ و ۱۹۹۲ـ ۲۰۱۰ حمله به ناوگان آزادی غزه).

نیجر (۱۹۶۰ ـ ۱۹۷۳ و ۱۹۹۶ ـ ۲۰۰۲ انتفاضه دوم فلسطین).

عمان (۱۹۹۶ ـ ۲۰۰۰ انتفاضه دوم فلسطین).

قطر (۱۹۹۶ ـ ۲۰۰۹ جنگ غزه).

تونس (۱۹۹۶ ـ ۲۰۰۰ جنگ دوم).

ونزوئلا (۱۹۵۰ ـ ۲۰۰۹ جنگ غزه).

یمن.

در ایران چه کسانی اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند؟

در زمان دولت منحوس پهلوی فساد مالی دولت مردان در به رسمیت شناخته شدن اسرائیل نقش قابل توجهی داشت؛ ساعد مراغه‌ای (شخص نخست وزیر) با اخذ رشوه چهارصد هزار دلاری از اسرائیل پذیرفت تا هیأت وزیران و شاه را متقاعد کند که شناسایی اسرائیل به نفع ایران و در جهت حمایت از ایرانیان مقیم فلسطین است.  ویلیام شوکراس در کتاب خود از این موضوع پرده  برداری می‌کند.

اکنون در جمهوری اسلامی ، صادق زیباکلام در مناظره «تعامل انقلاب اسلامی با غرب» با آقای گنجی، به ایدئولوژیک بودن جنگ غرب با ایران اشاره کرد و تأکید کرد تشیع و صهیونیسم تضاد معرفتی دارند. از سوی دیگر زیباکلام تأکید کرد اسرائیل را به رسمیت می‌شناسد و مشکل اصلی را نگاه ایدئولوژیک به جهان مطرح کرد.

آیا فقط کشوراسرائیل جعلی است؟

سوالی که ممکن است برای مخاطبان جوان مطرح باشد اینست که مگر فقط این کشور جعلی اسرائیل است که با زور ونیرنگ ایجاد شده و مانندی ندارد؟ استرالیا و آمریکا  آبا کشتن بومیان آنجا ایجاد نشد؟ پس چرا این کشورها را به رسمیت میشناسیم ؟

در حقیقت مقایسه این دو کشور با اسرائیل به چند دلیل درست نیست.

1-  مردم بومی آمریکا واسترالیا تعداد کمی بوده وکشوری تا آن زمان کشوری تشکیل نداده بودند و چون از دیگر جوامع  دور و جدا بودند ،از تحولات دنیا اطلاعی نداشتند.لذا از مهمانان جدیدی که وارد کشورهای آنا ن شدند استقبال کردند، هر چند این مهمانان احترام وحقوق میزبان را رعایت نکردند.

2-  همانطور که در تاریخ آمریکا  آمده ، مردم اسپانیا وپرتقال اولین کسانی بودند که وارد قاره تازه کشف شده کریستف کلمب شدند وبا آنها وصلت کردند. یعنی بیش از هشتاد درصد همین اروپایی ها با دختران سرخپوست ازدواج کردند. لذا علقه خویشاوندی هم بین آنها ایجاد شد.

3-  دست به کشتار دسته جمعی مردم بومی نزدند. در عین حال اینها بومیان را از زن وبچه گرفته تا غیره زندانی نکردند.

4-  در این کشورها برای مردم بومی حقوقی قرار دادند بطوری بومیان استرالیا علیه محدود کردن حقوقشان همین سالهای اخیر اعتراض کردند. همچنین نخست وزیر استرالیا در سال2008بخاطر ربودند فرزندان سفید بومیان وتربیت آنها در خانواده های اروپایی در قرون قبل عذر خواهی کرد.

در عین حال وسعت این قاره استرالیا ، چهار برابر ایران است که تعداد این مردم به 25 میلیون هم نمی رسد..

اما کارهایی که اسرائیل انجام داد:

1-  تصرف کشوری رسمی اسلامی با کمک انگلیس ودیگر کشورهای اروپایی و حمایت مجامع بین المللی.

2-  قتل عام مردم فلسطین وکشتارهای مختلف که در تاریخ ثبت شده که یک نمونه آن صبرا وشتیلا بوده.

3-  آواره کردن مردم بومی فلسطین که حداقل یک میلیون ونیم آنها در سوریه ساکن هستند.

4-  خراب کردن ا کردن مردم فلسطین وساختن شهرکهای صهیونیستی.

5-  کشتار مردم فلسطین توسط شهرک نشینان علاوه بر نظامیان، بخاطر نژاد پرستی.

6-  زندانی کردن هزاران فلسطینی حتی کودکان وزنان ونماینده های فلسطینی.

7-  ترور مسئولان وشخصیتهای فلسطینی.

خلاصه کلام اینکه مهاجران اروپایی آمریکا واسترالیا دولت تشکیل دادند در حالی که هیچ دولتی قبلا در آنها نبوده ومردم بومی پذیرای آنها بودند. بر خلاف اسرائیل که صد درصد تحمیلی است. به همین خاطر ما اسرائیل را به رسمیت نمی شناسیم در عین حالی که معتقد هستیم به بومیان آمریکا واسترالیا نیز طبق شواهد تاریخی ظلمهای زیادی شده است.

«اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود»

دین اسلام، دین رحمت و عطوفت و حمایت بین دوستان است و گرایشات قومی و نژادی و گروهی درآن راه ندارد. پس سخن به میان آوردن از اینكه ما ایرانی هستیم و منازعه بین عرب و عجم مسبوق به سابقه بوده و مارا چه به حمایت از اعراب؛ كاملاً مردود است.

در قرآن خدا آمده است: «محمّداً رسول الله الذین معوا اشداء علی الكفّار رحماء بینهم»(فتح/29) كه این آیه اشاره مستدل و مستقیم بر وحدت و یكپارچگی و مهربانی با هم كیشان و هم مسلكان و برخورد شدید و قاطع با كفار و ظالمان داشته و دارد كه مصداق عینی "الكفّار" در جهان امروزی آمریكا و اسرائیل غاصبند.س-هویت ملّی ایرانیان درتضاد آشكار با موجودیت اسرائیلیان قرار دارد بطوریكه هیچ وجه اشتراكی فی مابین ما و آنها وجود نداشته و ندارد.

عقاید، افكار، آداب، سنن، اندیشه، اعتقادات، نگرش و دریك كلام منافع ایران و اسرائیل در برابر هم قرار دارند كه این امر نیز لزوم مبارزه با آنها را دوچندان می كند.بعنوان مثال؛ ترویج ایران هراسی و نشان دادن چهره ای موحش از ایران و ایرانی در نزد افكار عمومی بین الملل؛ ترور ناجوانمردانه دانشمندان هسته ای جمهوری اسلامی؛ تجهیز و تعلیم گروهك های ضد انقلاب در جهت اقدامات خرابكارانه در ایران و قربانی كردن هموطنان بی گناه و هم چنین جای دادن فرقه ها، گروه ها و سازمان های معاند و مخالف با مردم و نظام اسلامی ایران؛ تنها گوشه ای از فعالیتهای این رژیم درجهت ضدیت با ملت و نظام جمهوری اسلامی است كه می توان به آنها اشاره كرد.

جنگ نرم و یارگیری اسرائیل

جنگ نرم، نوعی مقابله و ایجاد انحطاط فكری و عقیدتی در میان مردم هر كشوری، بوسیله رسانه های دیداری و شنیداری مهاجم، می باشد. در عصر حاضرما در جنگ نرم با آمریكا و اسرائیل و هم پیمانان آنها بسرمی بریم كه سخت تر و فرسایشی تر از سالهای دفاع مقدس است. درست است كه ما با اسرائیل مرز مشترك نداشته و ظاهراً از جانب این رژیم خطری را احساس نمی كنیم ولی واقعیت امر حاكی از تهاجم وسیع این رژیم بشكل نرم » یا «جنگ سایبری»  در فضای مجازی ا"ینترنت "صورت می‌گیرد. از این رو باید با تمامی قوا و ابزارهای كارآمد موجود ، درمقابل این تهاجمات ایستادگی كرد..

فدراسیون فوتبال اعلام کرد که شجاعی به محض حضور در ایران باید در کمیته اخلاق حضور یابد اما این اتفاق رخ نداد یا اگر هم رخ داد خبری در این باره منتشر نشد.

‌‌نتانیاهو به مقامات آمریکا ‌‌توصیه کرده است که برای از بین بردن مشروعیت حاکمیت در ایران از سایت‌های اجتماعی استفاده کرده و با ارائه اطلاعات خاص، آشوب‌های داخلی را هدایت کنند. تل آویو با عقب نشینی از جنگ رودررو و تحرکات نظامی علیه مراکز هسته‌ای ایران که می‌تواند هزینه‌های زیادی برای این رژیم داشته باشد، ‌‌به «جنگ مجازی» روآورده است.

اما امروزه ظاهرا بسنده به این فضای مجازی برای اسرائیلیان راضی کننده نیست  وبه یار گیری از میان فوتبالیستها وسایر دنیا طلبان هنجار شکن روی آورده اند . سد شکنی شجاعی حاج صفی وحمایت علی کریمی وفرهاد مجیدی و دیگرانی که سعی میکنند از قافله عقب نمانند،در همین راستا شکل گرفته است .

هادی آهنگران بازیکن پیشین فوتبال ایران در این باره گفت: اقدام شجاعی و حاج‌صفی اصلا خوب نبود و آنها به آرمان‌های ۸۰ میلیون ایرانی و شهدا بی‌احترامی کردند.

بحث عدم حضور  نمایندگان ایران مقابل نمایندگان رژیم غاصب اسرائیل از سال 1348 مسئله بوده و آن زمان رژیم شاهنشاهی از اسرائیل حمایت می‌کرد اما مردم و ورزشکاران با این اقدام مبارزه می‌کردند ولی نمی‌دانم در شرایط فعلی چطور این بازیکنان قبول کردند مقابل نماینده رژیم اشغالگر قدس به میدان بروند. امثال حاج‌صفی و شجاعی نباید فراموش کنند از کجا و چه شرایطی به موقعیت فعلی رسیده اند و هر چه درآمد و اعتبار دارند از فوتبال ایران است. آیا این بازیکنان که پول‌های زیادی از فوتبال ایران به دست آوردند تا به حال اقدامی برای مردم انجام داده‌اند که حالا به خود اجازه می‌دهند مقابل رژیم غاصب صهیونیستی به میدان بروند؟

بازیکن یپیشین فوتبال ایران تاکید کرد: با اقدام این بازیکنان دل مردم آتش گرفت و که اگر آنها به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد داشته و پایبند بودند، نباید مقابل آنها بازی می‌کردند. در سالیان اخیر بیش از 200 ورزشکار مقابل نمایندگان رژیم غاضب صهیونیستی به میدان نرفتند و حتی قید مدال طلای جهان و المپیک را زدند .

آهنگران با تاکید بر برخورد سفت و سخت با این بازیکنان یادآور شد: شجاعی و حاج‌صفی آخر فوتبال خود هستند و اگر هر باشگاهی در ایران این نفرات را بپذیرد مرتکب خیانت شده است. تیم ملی نیز باید برای همیشه آنها را کنار بگذارد و مطمئن باشید با نبود آنها هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. کی‌روش در این سالیان اخیر نشان داده که نبود هیچ بازیکنی به تیم ملی لطمه نزده است. شجاعی که کاملا به پایان فوتبال خود نزدیک شده است اما حاج صفی شرایط بهتری دارد ولی با این وجود با توجه به اقدام آنها نباید دیگر در تیم ملی جایی داشته باشند.
منبع: خبرگزاری ایسنا/ باشگاه خبرنگاران جوان