چرا رسیدن به مقام شهادت را تبریک می گویند؟
حسرت خوردن برای این موضوع ارزش دارد
خبر شهادت عزیزان سرزمینمان، از یک سو چون تیری بر قلبهای مهآلود ما از سر احساس و عاطفه و از سویی آه حسرتی را از نهانخانه بعضی دل ها بلند می کند که گویای حسرتی است که " خوش به سعادت اینها، ره صد ساله را یک شبه طی کردند"
قال امیرالمؤمنین علیهالسلام : انّ الله كتب القتل علی قوم و الموت علی آخرین و كلّ آتیه منیّته كما كتب الله له فطوبی للمجاهدین فی سبیل الله و المقتولین فی طاعته. حضرت امام علی علیهالسلام فرمود : خداوند برای گروهی كشته شدن و برای گروهی دیگر مرگ را مقرّر نموده و هر كدام به اجل معین خود آنسان كه او مقدّر كرده است می رسند، پس خوشا به حال مجاهدان راه خدا و كشتگان راه اطاعت او.
و این چه راه و مسیری است که حسرت خوردنش هم ارزشمند است؛ قرآن می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِاللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُون»(توبه/111) یعنی خدا جان و مال از كسانی كه رزمنده هستند می خرد. چه شهید شوند. چه در عملیات ها شركت كرده اما شهید نشده باشند. خداوند به او هم مقام شهادت میدهد (البته مقام ها و درجات متفاوت خواهد بود)
در جایی پیغمبر صلی الله و علیه وآله فرمود: «مَنْ طَلَبَ الشَّهَادَةَ صَادِقاً أُعْطِیَهَا وَ لَوْ لَمْ تُصِبْهُ»(عوالیاللآلی، ج1، ص101)
همه روزی خواهیم مرد
این غبطه خوردن و آه حسرتها از این باب است که بالاخره که همه ما قرار است طعم مرگ را بچشیم ، دیر و زود دارد اما قطعا سوخت و سوزی ندارد: کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ اما چه طعمی شیرین تر از اینکه مرگمان شهادت باشد چرا که به فرموده قرآن کریم، شهید زنده است و مردن برای او معنایی ندارد: "وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِاللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ" و به آنها كه در راه خدا كشته مى شوند مرده مگویید، بلكه آنها زندگانند ولى شما نمى فهمید. (آیه ی 154 سوره ی بقره)
و به فرموده رسول خدا: اشرف الموت قتل الشهاده, رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شهادت برترین مرگهاست. (بحارالانوار، ج67، ص8، حدیث4)
مرگی که رستگاری را به همراه دارد
چه طعمی بالاتر از شهادت است که امیرالمؤمنین علی علیهالسلام با همه فضایل و مقامات خود، با همه رشادتها در جنگ های مختلف و هم جواری با پیامبر خدا صلی الله و علیه وآله، آن جایی که به عنوان اولین کسی بود که بر پیامبر خدا ایمان آورد، آن جایی که در جنگ های مختلف در رکاب رسول خدا شمشیر می زد، در هنگام انفاق به فقیر در حال نماز، در شبی که برای در امان ماندن جان رسول خدا به جای ایشان خوابید و حتی در شرایطی که هزار باب علم بر على گشوده شد. نفرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَهِ» اما همین که صبح نوزدهم شمشیر بر فرقش خورد و خون روى صورتش ریخت تا خون ریخته شد و صورت مبارکش به خون آغشته شد، فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَهِ»
تنها جایی که این عبارت را بیان فرمود زمانی بود که از سوی دشمن ضربه خورده و در مسیر شهادت قرار گرفتند، بود
به واقع این شهادت چه شهد و شرابی است که این گونه عده ای را با اشتیاق به سمت خود می کشاند به طوری که آرام و قرار را از آدمی می گیرد چنانچه در صحبت های اخیر همسر شهید حججی، شهید مدافع حرمی که سر از بدنش جدا کردند شنیدیم که اذعان داشت" محسن نگران این بود که نکند شهید نشود، بی تاب بود، بی تاب رفتن و شهید شدن" و این عشق غیر از درک این مقام نیست که آن ها شربت وصل خدا را نوشیده اند و "عند ربهم یرزقون" اند.
باز در کلام همسر شهید بابایی شنیده ایم که وقتی ایشان از سفر حج بر می گردد و با جنازه شهید بابایی مواجه می شود با چشمانی پر اشک بیان می کند " عباس تو زرنگتر از من بود؛ من را به خانه خدا فرستادی اما خودت پیش خدا رفتی... بله شهید در حقیقت میهمان بی واسطه خود خداوند است؛ چرا که او از بهترین سرمایه ی وجودی اش؛ عمرش برای خدا می گذرد و پاداشی که می گیرد الحق برازنده اش است ؛«الذین ءامنوا و هاجروا و جهدوا فی سبیلالله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون» «کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند، نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.» (سوره نساء، آیه 73)
آنها از عزیزترین هایشان در زندگی مادی که اعم از پدر و مادر، همرانشان که وقتی در زندگی این شهدای مدافع حرم وارد می شویم می بینیم که همسرانشان را در عنوان جوانی، در دورانی که حرارت عشق و علاقه در جوانان به حد اعلای خود می رسد و اکثرا هم صاحب فرزندانی کوچک هستنند و خوشی ها و لذت های حلال مادی گذشتند از همه این ها به خاطر خدا و جلب رضایت او و دفاع از حریم اهل البیت می گذرند «لیقتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیوة الدنیا بالاخرة و من یقتل فی سبیلالله فیقتل او یغلب فسوف نوتیه اجرا عظیما»
«مؤمنان باید در راه خدا با آنان که حیات مادی دنیا را بر آخرت گزیدند جهاد کنند و هر کسی در جهاد در راه خدا کشته شود فاتح است زود باشد که او را اجری عظیم دهیم.»
همین که صبح نوزدهم شمشیر بر فرقش خورد و خون روى صورتش ریخت تا خون ریخته شد و صورت مبارکش به خون آغشته شد، فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَهِ» تنها جایی که این عبارت را بیان فرمود زمانی بود که از سوی دشمن ضربه خورده و در مسیر شهادت قرار گرفتند، بود
مقام شهید
و این گونه است می شود که خداوند مقام شهدا را بعد از انبیاء و صدیقین قرار داده است: «ومن یُطع اللهَ والرسولَ فأولئک مع الذین أنعمَاللهُ علیهِم من النبیینَ والصدیقینَ والشهداءِ والصالحینَ و حَسُن أولئک رفیقاً » ( النساء آیة69 )
در بیانی رسول خدا می فرمایند: «مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَىاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَةِ دَمٍ فِی سَبِیلِاللَّهِ»(كافى، ج5، ص53) محبوبترین چیزها نزد خدا قطره خون شهیداست. در حدیث دیگر فرمود: «فَوْقَ كُلِّ ذِی بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى یُقْتَلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ»(كافى، ج5، ص53) از هر خوبی، بهتری هست، مگر شهادت كه همینكه شهید شد بالاتر از آن چیزی نیست.
شهدا، شهادتتان مبارک
عده ای از این عبارات که شهادت را تبریکی برای شهید و مبارکی برای او می خوانند تعجب می کنند اما به واقع شهادت شایسته تبریک گویی دارد. کلام را با روایتی زیبا از امیرالمؤمنین علیهالسلام به پایان می برم؛
قال امیر المومنین علیهالسلام : انّ الله كتب القتل علی قوم و الموت علی آخرین و كلّ آتیه منیّته كما كتب الله له فطوبی للمجاهدین فی سبیلالله و المقتولین فی طاعته. حضرت امام علی علیهالسلام فرمود : خداوند برای گروهی كشته شدن و برای گروهی دیگر مرگ را مقرّر نموده و هر كدام به اجل معین خود آنسان كه او مقدّر كرده است می رسند، پس خوشا به حال مجاهدان راه خدا و كشتگان راه اطاعت او. (نهج السعاده، ج2، ص107)
منابع:
سایت حوزه
سایت روایتگری
بیانات حجت الاسلام ماندگاری
بیانات حجت الاسلام قرائتی
وبلاگ اموزه
شهید و شهادت در قرآن؛ آیت الله جوادی آملی
شهید و شهادت از نگاه امام علی (علیهالسلام)؛ دکتر طوبی کرمانی