تبیان، دستیار زندگی
توریسم و توریست گسترش دامنه عملكرد و بسط حیطه تفكرات انسانی باعث گردیده است كه رفتارهای انسانی و نیز ارتباطات كشف شده طبیعی در قالب تعداد كثیر و متنوعی از علوم و هریك در چارچوب ویژه خود مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. در ای...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهی علمی به صنعت جهانگردی

توریسم و توریست

گسترش دامنه عملكرد و بسط حیطه تفكرات انسانی باعث گردیده است كه رفتارهای انسانی و نیز ارتباطات كشف شده طبیعی در قالب تعداد كثیر و متنوعی از علوم و هریك در چارچوب ویژه خود مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند.

در این میان تعداد كمی از فعالیت های انسانی وجود دارند كه به طور همزمان و از نظر آكادمیك توجه اقتصاددانان ، جغرافی دانان ، دانشمندان محیط زیست ، روانشناسان و همچنین محققین علوم مدیریت و علوم سیاسی را به سمت خود جلب كرده اند. توریسم یكی از این پدیده هاست .

سازمان ملل متحد در تعریف خود از توریست به عنوان یك ملاقات كننده موقتی از یك كشور یامنطقه ، با هدف تفریح یا تجارتیاد میكند ، شاید بتوان گفت كلیه موضوعاتی كه به تحلیل چنین رفتاری از انسان می پردازند، در قالب توریسم جای دارند. اصولاَ توریست یك ملاقات كننده موقتی است.به عبارت دیگر توریست كسی است كه پس از یك دورهیمعین،تصمیم به مراجعت به موطن یا منطقه اصلی خود دارد . آنچه مسلم است عامل تصمیم به مراجعت ، عنصری مهم در تشخیص فرد به عنوان توریست است . اما به هر حال تعیین  دوره ی اقامت به دو عامل اساسی وابسته است .

1 – هدف یا اهداف توریست از مسافرت .

2 – محدودیت های قانونی اعم از مدت اعتبار ویزا و یا سایر اجازه نامه های قانونی .

براساس تعریف فوق از توریست،در مجموع دو نوع كلی توریست قابل تفكیك است .

الف ) توریسم استراحتی

ب ) توریسم تجاری

توریسم استراحتی می تواند شامل : تفریح ، ورزش ، مراسم مذهبی ، نیازهای سلامتی، روحی، جسمی و یا تحصیل باشد .

توریسم تجاری شامل مسافرت های بازرگانی ، موضوعات مربوط به همكاری ، هماهنگی یا انعقاد برخی قراردادها در زمینه های اقتصادی ، فرهنگی ، فنی و تكنولوژی است .

هدف از مسافرت ممكن است بعضاَ تركیبی از دو نوع فوق نیز باشد . گرچه آمار و ارقام اشاره بر این دارد كه همواره تعداد توریستهای بازرگانی كمتر از توریستهای تفریحی بوده است . اما معمولاَ توریستهای بازرگانی مخارج سرانه بیشتری در مقصد داشته اند . با وجوداین  برای برخی كشورها یا مناطق،نوع خاصی از توریست اهمیت ویژه ای دارد .

مسافرتها و مهاجرتهای فردی یا دسته جمعی ناشی از تحولات اجتماعی ، سیاسی  یا بلایای طبیعی مناطق و كشورها جزو توریسم محسوب نمی شود . در واقع توریسم عمدتاَ اختیاری است تا اجباری . به همین ترتیب مسافرت و مهاجرت افراد از یك ناحیه به ناحیه دیگر و از یك كشور به كشور دیگر چنانچه با هدف اشتغال صورت گیرد در مقوله ی توریسم قرار نمی گیرد .

به طور خلاصه می توان از توریست به عنوان شخصی یاد كرد كه در آمدی راكهاز مبدأ كسب كرده است،در منطقه یا كشور دیگر ( مقصد ) صرف ( هزینه ) نماید . این مهمترین نكته در تحلیل نحوهیمساعدت توریسم با اقتصاد ملی و اقتصاد منطقه ای است .

ویژگی های كالای توریستی

توریسم از نظر اقتصادی عامل روبنایی توسعه است، بدین مفهوم كه گسترش آن پدیده ای در تسهیل امر توسعه و مساعدت محسوب می گردد . اما خود توریسم به صورت بالقوه ، سازمانی است متأثر از عوامل ساختاری و نهادی توسعه .

در حالت ساده سازی شده،بهترین و رایج ترین تعبیر اقتصادی از موضوع توریسم این است كه آن را یك كالای اقتصادی توریسمبنامیم . منظور از كالای اقتصادی در واقع،كالایی است كه مصرف نهایی آن برای مصرف كننده ی نهایی توریست،ایجاد مطلوبیت و یا رضایت خاطر می نماید .

كالایی را كه توریست خریداری می كند شامل كلیه تجربیاتی است كه وی هنگام ترك منزل(مبدأ)تا هنگام مراجعت كسب می كند . به عبارت دیگر محصول یا كالای مورد نظر یك توریست تنها یك صندلی راحتی در هواپیما،یك اتاق مرفه و هتل و یا استراحت در یك ساحل آفتابی نیست؛ بلكه كالای مورد نظر مجموعه گسترده ای است . هر توریست با مجموعه ای از كالاها مواجه است و در مجموع می توان یك كالای مركب برای وی تعریف كرد . این كالای مركب توریستی شامل عناصری است كه توریست به صورت یك بسته یا مجموعه با آن مواجه است . گرچه انتخاب نوع و كیفیت اجزای این كالا تا حدودی بستگی به انتخابهای توریست دارد.

به طور كلی سه جزء اصلی در كالای مركب توریست قابل طرح است :

1 – جاذبه یا جذابیت مقصد شامل تصویر آن در ذهن توریست و یا تجربهی وی .

2 – امكانات و یا تسهیلات در مقصد .

3 – قابلیت دسترسی به مقصد ( سهولت دسترسی به مقصد )

1 – جاذبه و جذابیت موضوعی است كه شدیداَ به طبیعت و ساخت مقصد بستگی دارد . جاذبه ها ممكن است طبیعی ، مصنوعی ، موقتی ویادائمی باشد.كششهای طبیعی عمدتاَ ( برحسب دوره مورد نظر ) دائمی هستند و كششهای مصنوعی عمدتاَ موقتی و قابل تغییر هستند . ساختار تاریخی طبیعی ، آب و هوایی و مذهبی شامل بناهای تاریخی ، موزه ها ، آبشارها ، سواحل آفتابی و شهرهای مذهبی،و ساختار مصنوعی شامل مراسم ورزشی و نمایشگاهها همچون بازیهای المپیك و نمایشگاههای بین المللی است . به هرحال انواع این جاذبه ها بسته به هدف توریست متنوع و متفاوت و یا ممكن است تركیبی از این كششها باشد .

2 – امكانات و تسهیلات،عناصری هستند كه به طورعادی درجذب توریست ایجاد انگیزه نمی كنند . در واقع كمتر كسی به منظور استفاده از امكانات و تسهیلات مسافرت می كند . اما این است كه وجود این امكانات و تسهیلات رابطه ی مستقیم با ایجاد تمایل در توریستبه مسافرت و استفاده از جذابیت های مقصد-كه هدف اصلی وی است – دارد.این امكانات شامل هتل ، بازار ، تفریحات جنبی و وسیله حمل و نقل در مقصداست .

3 – قابلیت و یا سهولت دسترسی به مقصد و سهولت امكان بازگشت.این قابلیت دسترسی،ارتباط مستقیم با نوع وسیلهایدارد كه توریست با توجه به بعد فاصله و مطابق سلیقه و درآمد خود انتخاب می كند .

در عرضه كالاهای توریستیدر واقعتوجه به سه عنصر فوق در شناسایی و تعیین پتانسیل نقش مهمی دارد. اصولاَ ایجاد كردن جذابیت های طبیعی امری منتفی است . به عبارت دیگر آمیزه ای از جاذبه های طبیعی-مصنوعی حداقل از نظر اقتصادی ناشدنی است . بدین مفهوم كه ارزش فعلی خالص از چنین سرمایه گذاری به ندرت مثبت خواهد بود . اما ایجاد كششهای مصنوعی اعم از نمایشگاه مراكز تجاری ، بازرگانی و ورزشی از نظر اقتصادی ممكن است؛اما مهمتر از این موضوع سرمایه گذاری در فعالیت هایی است كه روی دو عنصر دوم و سوم یعنی امكانات و قابلیت دسترسی تأثیر مستقیم دارد . بهبود كیفیت این دوعنصر از طریق سرمایه گذاری های صحیح و مناسب با افزایش بهره وری توریست از جذابیت بالقوه مقصد،تمایل به مسافرت و تقاضا برای توریست را افزایش می دهد .

تأثیر مستقیم توریسم بین المللی بر اشتغال و در آمد ملی

مهمترین اثر مستقیم ورود توریسم بین المللی بر اقتصاد ملی،تزریق پول و تقاضا از منابع خارجی است . این افزایش توریسم و در نتیجه افزایش درآمد حاصل ازآن همانند افزایش صادرات عمل می كند . ویژگی خاصآن این است كه بسیاری از كالاهای غیر قابل مبادله در سطح بین المللی را به كالاهای قابل مبادله تبدیل می كند .

به طور كلی سه اثر مستقیم توریسم بر اقتصاد ملی بیشتر قابل تشخیص است  :

1 – افزایش سطح قیمت های داخلی

2 – افزایش مقدار عرضه كالا و خدمات

3 – بهبود تراز پرداختها

با ورود توریست به یك منطقه یا كشور ، تقاضا برای كالاها در آن منطقه یا كشور افزایش یافته و در كوتاه مدت سطح قیمتها در نتیجه این افزایش تقاضا فزونیمی یابد. این تأثیر به ویژه هنگامی بارزتر است كه منطقه یا كشور مبدأ عموماً دارای سطح درآمد بالاتری نسبت به مقصد باشد .

اشتغال و درآمد ثانویه

با بررسی آثار مستقیم توریسم روی اشتغال و درآمد،این قسمت در چارچوب یك مدل ایستا مطرح می گردد، مخارج توریست داخلی و ورود توریست خارجی در مجموع منجر به افزایش درآمد ملی می گردد و مخارج توریستهای داخلی و ورود توریست در خارج از كشور به عنوان نشست از درآمد ملی است .

می توان مخارج و در آمدهای توریستی كشور را تفكیك نمود و مخارجیا درآمدهای حاصل از توریسم داخلی یا میهن گردی را برحسب نوع هزینه در زمره ی مصرف و یا سرمایه گذاری به حساب آورد . درآمدهای ناشی از ورود توریستهای بین المللی در قالب صادرات و مخارج توریسم هر كشور اعم از توریسم داخلی و یا خارجی به سادگی در اجزایاتحاد درآمد ملی توزیع می گردد.

به منظور سادگی،بحث خالص درآمد ناشی از توریسم را به صورت مجزا در اتحاد درآمد ملی مورد بررسی قرار می دهیم.

حاصل درآمد توریست به اشتغال و درآمد اولیه محدود نمی گردد. به عنوان مثال هزار ریال درآمد ناشی از مخارج مسافران ( خارجی یا داخلی ) بسته به این كه این هزار ریال چگونه كسب شده باشد میان دستمزد حقوق ، اجاره ، سود سرمایه و مالیات توزیع می گردد . اما این پایان كار نیست،بلكه این درآمد قادر است تا از طریق یك اثر فزاینده كه در اقتصاد به ضریب تكاثری معروف است،درآمد و اشتغال ثانویه ایجاد نماید . این افزایش درآمد بسته به ساختار صنعت توریسم قادر است تا اشتغال عوامل تولید اعم از سرمایه و نیروی كار را افزایش دهد .

قبل  از پرداختن به سایر موضوعات لازم است كه به تأثیر منفی توریسم كه عمدتاً در ادبیات توریسم از آن یاد می شود اشاره ای داشته باشیم .

این اثر كه به نام تقلیدی یا نمایشی معروف است بدین مفهوم است كه توریسم بین المللی،به ویژه ورود توریستهایی از مناطقی با درآمدهای بالا منجر به گرایش افراد تبعهی داخل،به الگوهای مصرفی و رفتاری توریست گردیده و میل به مصرف كالاهای خارجی را در مردم كشور مقصد افزایش می دهد .

اصولاَ واردات یك كشور همانند یك نشست  از درآمد ملی كشور عمل می كند و هر چند میل به واردات در یككشور بیشتر باشد اثر نهایی حاصل از یك تغییر برون زا، روی در آمد ملی كاهش خواهد یافت . به عكس هر چه سهم بیشتری از درآمد توریسم صرف تولید كالاهای داخلی گردد و این افزایش تولید همراه با افزایش كیفیت كالای داخلی باشد اثر تكاثری درآمدبیشتر خواهدشد.

این امر به نوبه خود منجر به افزایش اشتغال در داخل كشور و بهبود توزیع درآمد به نفع عوامل داخلی خواهد شد . به موازات این امر فراوانی كالای تولید داخل ، همراه با برخورداری از كیفیت مطلوب و مناسب،تمایل توریسم را به استفاده از كالاهای وارداتی ( اثر تقلیدی ) كاهش خواهد داد . افزایش تولید كالای داخلی همراه با كیفیت مطلوب منجر به انتقال منحنی عرضه به سمت راست و پایین و كاهش اثر تورمی حاصل از ورود توریسم خواهد شد . ارجاع سهم بیشتری از درآمد حاصله به تولید كننده داخلی و یا عوامل داخلی،همچنین مصرف القایی داخلی ناشی از اثر تقلیدی را كاهش داده و با كاهش انتقال تقاضا ( ناشی از افزایش تقاضای مصرف كننده ی داخلی بر روی واردات ) به نوبه ی خود از میزان تأثیر منفی تورمی خواهد كاست .

در مجموع،سرمایه گذاری بخشِ عمدهیدرآمد حاصله،آثار زیر را بر افزایش تولید و كیفیت كالاهای داخلی خواهد داشت :

1- افزایش اثر ضریب تكاثری روی درآمد ملی

2 – افزایش اثر ایجاد اشتغال در اقتصاد ملی و توزیع در آمد به نفع عوامل داخلی

3 – كاهش اثر منفی نمایشی

4 – كاهش فشار تورمیبهویژه هنگامی كه كشور با تنگناهای وارداتی مواجه است .

در رابطه با نرخ مالیاتی گرچه افزایش این نرخ،اثر درآمدی حاصل از ضریب تكاثری توریسمراكاهش می دهد؛ اما نظر به این كه مالیاتها توسط مخارج دولت در سایر نواحی و مناطق كشور توزیع مجدد می گردد ، لذا می توان گفت كه اثر منطقه ای ضریب تكاثری درآمدی توریسم كمتر از اثر كل آن بر اقتصاد است .

نقش توریسم در اشتغال عوامل تولید

در تمام مباحث حاضر فرض بر این است كه هر افزایش در تولید ناخالص داخلی،تا جایی كه این درآمد از طریق عوامل داخلی استحصال گردیده باشد به طور مستقیم و غیر مستقیم منجر به افزایش اشتغال عوامل داخلی خواهدشد. از آنجایی كه اصولاً یكی از روشهای محاسبه درآمد ملی،جمع كردن هزینه های عوامل است،منطقاً می توان استنتاج نمود كه هر اقدامی كه توسط عوامل داخلی در جهت كسب درآمد صورت گرفته است و منجر به افزایش درآمد گردیده باشد به نوبه خود اشغال عوامل را افزایش می دهد . در آمد حاصل از توریسم نیز به سهم خود منجر به افزایش اشتغال عوامل تولید از جمله كار،سرمایه و زمین و مدیریت می گردد . این كه سهم هر یك از این عوامل در درآمد حاصله چه میزان است بستگی به تكنولوژی صنعت توریستی كشور دارد . هرچه صنعت توریستی كشور درجه كاربردی بالاتری داشته باشد،درآمد حاصله بیشتر خواهد بود. هر واحد افزایش،در درآمد ملی ناشی از توریسم،سهم اشتغال نیروی كاررابیش از سایر عوامل افزایش می دهد . انتخاب تكنولوژی بهینه صنعت توریسم در هر كشور گرچه به میزان زیادی بستگی به كوشش در جهت حداكثر سازی منافع ناشی از فعالیت در این صنعت دارد اما این انتخاب چندان از انتخابهای كلان و ملی اقتصاد و یا به عبارت دیگر از روشهای توسعه كلیك كشور مستقل نیست.

1 – اشتغال اولیه :

این نوع اشتغال عمدتاً در فعالیت هایی است كه برای فراهم آوردن زمینه ها و قبل از انجام مسافرت و یا در حین مسافرت و به منظور اطلاع بیشتراز پتانسیل های بهره وری قرار دارد . فعالیت مؤسسات توریستی و  اطلاع رسانی از این نوع است .

2 – اشتغال در تأمین نیازها :

این نوع اشتغال كه سهم عمده ای از اشتغال در صنعت توریسم را شامل می گردد در فعالیت هایی استكه به طور مستقیم نیازهای روزمره توریست را تا زمانی كه در مقصد است مرتفع می سازد . این نوع اشتغال دامنه وسیعی از فعالیت ها در حمل و نقل ، هتل داری ، رستورانها و فعالیت در ارائه خدمات تفریحی و ورزشی را شامل می شود .

3 – اشتغال غیر مستقیم :

این نوع اشتغال كه بیشتر با فعالیت های تولیدی مرتبط است همزمان با سرمایه گذاری در صنعت توریسم فراهم می آید . فعالیت در احداث هتلها و كلیه فعالیت های قبل از آن،تولید وسایل حمل و نقل ( تا جایی كه سهم توریسم را شامل می شود ) و نیز سهم توریسم در ایجاد تأسیسات زیربنایی،در زمره این نوع شغل هاست .