عربستان در مخمصه بحران قطر
بحران قطر حدود یکماه است که ادامه داشته است اما اکنون با رد درخواستهای عربستان، امارات، مصر و بحرین از سوی دوحه ماجرا وارد فاز جدیدی شده است.
به گزارش تبیان به نقل از همشهری، عربستان و متحدانش پیش از این بارها تهدید كرده بودند كه درصورت رد شرطهایشان قطر با عواقب بدتری مواجه میشود. دكتر مهران كامروا، رئیس مركز مطالعات بینالمللی و منطقهای دانشگاه جورج تاون اما عقیده دارد كه این ۴كشور اكنون بهدنبال راهحلی هستند كه خودشان را از مخمصهای كه در آن وارد شدهاند رها كنند. به عقیده او، این كشورها انتظار مقاومت این چنینی از سوی قطر را نداشتند و هر چقدر این ماجرا ادامه پیدا كند اكنون به نفع دوحه است.
فكر میكنید عربستان ومتحدانش در شرایط جدید بهدنبال چه سیاستی هستند؟ میخواهند آنطور كه خط و نشان كشیدهاند فشارها بر قطر را بیشتر كنند یا بهدنبال راهحلی برای پایان بحران هستند؟
این ۴ كشور حداكثر تحریمها و فشارها را علیه قطر اعمال كردهاند و راهی دیگر برای خود باقی نگذاشتهاند. فهرست ۱۳گانه شروط این كشورها از سوی قطر رد شد و بعد از آن هم این كشورها كار خاصی نتوانستند صورت دهند. بهنظرم این ۴ كشور اكنون بهدنبال راهحلی هستند كه بتوانند به یك نوعی از این بحران خارج شوند.
اگر چنین راهحلی بهدست آید باز هم یك مسكن موقت بهحساب نمیآید؟
ریشه بحران این مسئله است كه این ۴ كشور میخواهند قطر سیاست خارجی و امنیتیاش مانند بحرین شود. بحرین كشور مستقل است اما سیاست خارجی یا امنیتی مستقلی ندارد و همه سیاستهای این كشور از طرف عربستان اعمال میشودتا زمانی كه قطر روی استقلال سیاست خارجی خود پافشاری داشته باشد ریشههای این اختلاف باقی خواهد بود.
قطر اما میگوید كه اگر شرطی برای این كشور گذاشته شود باید برای كشورهای دیگر این حوزه هم اعمال شود. نمونهاش مكانیزم نظارت بر حمایت مالی گروههای تروریستی است كه قطریها میگویند خود این ۴كشور هم باید آن را اجرا كنند.
اعلام شرط در یك قرارداد بسیار آسانتر از عمل به آن است. فكر نمیكنم كه این كشورها چنین شرطی را قبول كنند. چون در این صورت دارند اعتراف میكنند كه خودشان هم از فعالیتهای تروریسم حمایت میكنند. نكته دیگر این است كه در سفر وزیر امور خارجه آمریكا به قطر، دوحه و واشنگتن توافق مبارزه با تروریسم را امضا كردند. این مسئله ۴ كشور را در یك مخمصه جدیدی قرار داد. چون قطریها با این كار اعلام كردند كه هراسی از مبارزه با تروریسم ندارند و این ۴ كشور هم باید تابع همین موضوع باشند.
اما بهنظر میرسد مقامهای آمریكا حرفشان با عملشان درباره قطر متفاوت است. ترامپ چند باری قطر را «حامی تاریخی تروریسم» توصیف كرده اما در مقابل وزیر امور خارجه آمریكا حرف از میانجیگری زده است.
مواضع آمریكا تغییر كرده است. منشأ بحران اخیر سفر ترامپ به عربستان بود. یعنی زمانی كه عربستان دید از طرف آمریكا چراغ سبز داده شده حملات لفظی و تحریم علیه قطر را آغاز كردند. ترامپ فردی است كه اكثر كارهایش از روی برنامهریزی نیست و فكر قبلی ندارد. در وهله اول با وجود اینكه وزارت خارجه آمریكا حرف از مذاكره میزد ترامپ شروع به حمایت از عربستان و امارات كرد. این مسئله بهخاطر جرد كوشنر، داماد ترامپ بود كه رابطه نزدیكی با سفیر امارات در آمریكا دارد.
در یكی دو هفته اخیر اما وزارت خارجه آمریكا و كاخ سفید همصدا شدهاند. سیاست جدید آمریكا حامی مذاكره است و میتوان گفت تلاش دارند تا حدی بیطرف باشند. بهخاطر همین موضع جدید آمریكا تا حدی قطر امتیاز مثبت بهدست آورده است. چون هر چقدر بیشتر این بحران ادامه پیدا كند به نفع قطر است و برای آمریكا و عربستان سنگینتر تمام میشود.
فكر میكنید آمریكا میتواند در این رابطه میانجیگری كند و به قول خودتان با سیاست جدیدش بحران را حل و فصل كند؟
ریشه بحران این مسئله است كه این ۴ كشور میخواهند قطر سیاست خارجی و امنیتیاش مانند بحرین شود. بحرین كشور مستقل است اما سیاست خارجی یا امنیتی مستقلی ندارد و همه سیاستهای این كشور از طرف عربستان اعمال میشودتا زمانی كه قطر روی استقلال سیاست خارجی خود پافشاری داشته باشد ریشههای این اختلاف باقی خواهد بود
این مسئلهای است كه فعلا مشخص نیست. عربستان، امارات، مصر و بحرین خودشان را در یك مخمصه انداختهاند. در ابتدا این ۴كشور تصور میكردند ظرف یك و نهایت 2هفته قطر بهخاطر فشارهای سیاسی و اقتصادی كوتاه میآید، تسلیم میشود و سیاستهای خود را مثلا با كاهش سطح روابط با ایران تغییر میدهد.
ولی طی یكماه دیدیم كه قطر توانست استقامت كند و حتی روابط قطر با ایران دارای ابعاد جدیدی شد. به همینخاطر بعید است قطر كوتاه بیاید. مقامهای قطر پس از یكماه عقیده دارند كه مرحله سخت را پشت سر گذاشتهاند. تیلرسون در تلاش است كه این ۴ كشور كوتاه بیایند و یك راهحل آبرومندی پیدا شود تا برای این كشورها از لحاظ سیاسی گران تمام نشود. قطریها اما خود را برای یك ماجرای دراز مدت آماده كردهاند.
قطر به هر حال كشور كوچكی با منابع محدودی است. در دوره ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ هم قطر با ماجرای مشابهی مواجه شد و كار با یك توافق به نوعی فیصله پیدا كرد. چه پارامترهایی اكنون تغییر كرده كه قطر برخلاف گذشته با قدرت در مقابل عربستان مقاومت كرده است؟
در دوره قبل امیر كنونی قطر تازه به قدرت رسیده بود و از لحاظ سیاسی نه اعتماد به نفس لازم را داشت و نه از حمایت مردم میتوانست استفاده كند. در بحران اخیر اما بهصورت خودجوش مردم قطر بهشدت طرفداری و حمایت خود را از دولت و امیر قطر نشان دادهاند. در قطر اكنون میبینید كه در اكثر خودروها تصویر امیر قطر وجود دارد.
بهصورت خودجوش بسیاری از مردم پرچم قطر را روی خانههایشان نصب كردهاند. یك احساس وطندوستی و ملیگرایی اكنون در قطر بهوجود آمده است كه حداقل در ۱۰ سال اخیر وجود نداشته است. .تا زمانی كه این طرفداری از دولت و امیر قطر ادامه داشته باشد مقاومت قطر میتواند ادامه داشته باشد؛ مسئلهای كه در سال۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ وجود نداشت.
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اخیرا درباره افزایش اختلافها در شورای همكاری خلیجفارس هشدار داده و به نوعی درباره احتمال فروپاشی این شورا حرف زده است. چه آیندهای برای این شورا میتوان دید؟
پیشبینی درباره آینده این بحران خیلی مشكل است ولی روندهایی واضحی در این ماجرا قابل مشاهده است. شورای همكاری خلیجفارس احتمالا كارش ادامه خواهد داشت ولی آینده این شورا از گذشتهاش كم معناتر و كمرنگتر خواهد بود. اعتمادی كه برای یك شورای همكاری نیاز است دیگر از بین رفته است. دیگر حداقل در آینده نزدیك روابط برادرانه و صمیمانه كه زمانی زیربنای همكاری در این شورا در میان كشورهای عضو پیدا نخواهد شد.
اگر هم شورای همكاری خلیجفارس بتواند بهنحوی خود را از این بحران نجات دهد دیگر تنها یك پوسته خالی از محتوا خواهد بود. روابط كشورهای حوزه خلیجفارس دیگر چندگانه نخواهد بود و به روابط دوطرفه تبدیل میشود.
عربستان همیشه میخواسته كه نقش قیم را برای كشورهای عربی داشته باشد. این بحران بهنظرتان حتی اگر حل و فصل شود به عربستان چه ضربهای وارد میكند؟
عربستان همیشه قصد داشته كه حتی از شورای همكاری خلیجفارس بهعنوان ابزاری برای كنترل كشورهای عربی حوزه خلیجفارس استفاده كند.این مسئله مثلا درباره بحرین محقق شده است و سیاستهای این كشور را عملا ریاض تعیین میكند.
اما با این ماجرا برای حداقل كویت، عمان و قطر دیگر ثابت شده كه عربستان قصد نفوذ و كنترل سیاست خارجی كشورهای كوچكتر حوزه خلیجفارس را دارد. آنقدر مقامها و مردم قطر از طرز برخورد این كشورها شوكه شدهاند كه به سختی میان این كشورها اعتماد برقرار خواهد شد.برای كشورهای منطقه ماجرای قطر درس عبرتی شده تا از خود در مقابل سیاستهای دراز مدت عربستان حفاظت كنند.منبع: همشهری