تبیان، دستیار زندگی

فریب ملی در فوتبال

رشته پرطرفدار فوتبال آن قدر جاذبه دارد که حتی زمانی که مسابقه ای نیست علاقه مندانش را سرگرم می کند. کافیست تا یک خبر حاشیه ای از فوتبال نقل محافل شود آنگاه گرمایش چنان بالا می رود که گاه از متن مهم تر می شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فریب ملی در فوتبال

رشته پرطرفدار فوتبال آن قدر جاذبه دارد که حتی زمانی که مسابقه ای نیست علاقه مندانش را سرگرم می کند. کافیست تا یک خبر حاشیه ای از فوتبال نقل محافل شود آنگاه گرمایش چنان بالا می رود که گاه از متن مهم تر می شود.

بهمن اسدی- بخش ورزش تبیان
فریب ملی در فوتبال

به عنوان مثال فصل نقل و انتقالات اگرچه ایام "بره کشان" دلالان یا به لفظ امروزی ها     "ایجنت" هاست اما چنان فضای فوتبال را داغ می کند که گاه به نظر می رسد علاقه مندان به فوتبال دوست دارند در این زمان بمانند و بازی ها آغاز نشود!!

اما این پایان ماجرا نیست. کافیست تا یک نفر با یک فکر "بکر" ماجرا سازی کند. این ماجرا توسط رسانه ها انعکاس فراوان بیابد. آن گاه فکر و ذکر همه این ماجرا می شود. داستان های مختلف در این خصوص مطرح می شود و علاقه مندان در این موج به وجود آمده در این دریا هر لحظه به سویی غوطه می خورند.

آخرین دست از این خبرسازی ها ماجرای برگزاری دربی هشتاد و پنج پایتخت در کشور آلمان بود.

آغاز ماجرا...

این ماجرا از آنجا آغاز شد که یکی از افرادی که سالهاست در بحث جذب آگهی در فضای فوتبال فعال است و ریشه ای عمیق حتی در رسانه های ورزشی زده با تفکر برگزاری شهرآورد هشتاد و پنجم در کشور آلمان شهر را شلوغ کرد.

این فکر از چند منظر قابل بررسی بود. ظاهرا این اتفاق می توانست برای دو تیم منافع مالی قابل توجهی دربر داشته باشد. حامی مالی دو تیم که از بد حادثه یک شرکت است با قدرت فراوان در تحمیل خواسته هایش کار را به پیش می برد.

دو تیم تا گریبان بدهکار و با کیسه خالی اگرچه در اغلب موارد طاقچه بالا می گذارند و خود را تافته ای جدا بافته در کل ورزش می دانند این بار دست ها را به علامت تسلیم بالا برده بودند. آنها با وعده اردوی اروپایی و نیز جذب بودجه قابل توجه اشتیاق خود را برای برگزاری این دیدار اعلام کردند.

در شرایطی که مقاومت های پیدا و پنهان سد راه بود هر روز در خصوص قطعیت برگزاری این دیدار اخباری به گوش می رسید.

برای گرم و بهتر بگوییم داغ شدن این فضا بسیاری از رسانه ها دست به کار شدند. ارتباط نزدیک برخی از رسانه ها با متولی برگزاری بازی به شدت به این موضوع کمک می کرد.

به عبارتی دیداری که از روز اول محکوم به عدم برگزاری بود مدت ها چرخ زد و با سرگیجه فراوان در گوشه ای آرام گرفت.

فضای فوتبال داغ شد و هر روز در این باره حرف و حدیث به گوش ها رسید. گاهی صدای تهدید و جریمه و شکایت به میان آمد.  حتی بحث آبرو و اعتبار جمهوری اسلامی پیش کشیده شد!!

حامی مالی دو تیم از حربه ای برای ترغیب طرفین استفاده کرد. برای این حامی مالی مشکلات پیش رو مهم نبود. مشکلات پیش رو:

- برگزاری این دیدار مشکلات قابل توجهی داشت که می توان به چند مورد آن اشاره داشت.

- عدم آمادگی یاران دو تیم در ابتدای فصل قطعا در کیفیت کار تاثیر داشت.

- شکست هر تیمی در این دیدار در طول فصل تاثیر منفی در مسایل روحی و روانی در بر داشت.

- در چنین دیداری که در هر شرایطی با حساسیت ویژه همراه است امکان مصدومیت بازیکنان وجود داشت.

- از اینها مهم تر برگزاری دیداری با این قدرت دربر گیری در کشوری به جز ایران می توانست با سوء استفاده سیاسی برخی مواجه شود. اتفاقی که هیچکس حتی مدیران عامل دو تیم نمی توانستند مسئولیت آن را بپذیرند.( فراموش نکنیم یکبار حضور مدیرعامل یکی از این دو تیم در باشگاه رئال مادرید عواقب سیاسی بدی در بر داشت)

این مشکلات که البته قابل رفع هم هستند به همراه تعجیل بی دلیل در راه برگزاری این دیدار همه و همه دست به دست هم دادند تا این دیدار برگزار نشود و تنها از آن خاطره ای در اذهان باقی بماند.

در حاشیه برگزاری این دیدار نیز مسایل جالب توجهی مطرح شد. از جمله تعویض بازیکنان طبق درخواست تماشاگران و... که شاید در تاریخ فوتبال سابقه نداشته باشد.

به هر روی بار دیگر فوتبال ایران ماجرایی را تجربه کرد که در آن بی صاحبی فوتبال به رخ کشیده شد. این که یک فرد حتی در مقام حامی مالی دو تیم مطرح فوتبال ایران می تواند نظر شخصی خود را به همه تحمیل کند. مسابقات رسمی گنجانده در تقویم فدراسیون فوتبال( سوپرجام و لیگ برتر) را تهدید به تعطیلی کند. دو تیم را تهدید به جریمه و زیان مالی شدید کند و...

ابعاد این بی صاحبی چنان وسیع شد که حتی وزارت ورزش را خلع سلاح کرد. وزارت ورزش به عنوان متولی سیاست های کلان ورزش حتی جرات ورود مستقیم به ماجرا را نداشت و بسان خیلی از امور یکی به نعل و یکی به میخ زد.

وزارت ورزش نگران از مسایل احتمالی سیاسی پیرامون این دیدار تا آنجا پیش رفت که یکی را به عنوان مسئول عواقب احتمالی جستجو کرد وقتی طاهری و افتخاری از قبول مسئولیت طفره رفتند عرصه برای ترکتازی وزارت ورزش باز شد. به عبارتی دیداری که از روز اول محکوم به عدم برگزاری بود مدت ها چرخ زد و با سرگیجه فراوان در گوشه ای آرام گرفت.

قطعا در این رویداد علاوه بر بازی با افکار عمومی ضررهای مالی هم نهفته است. ضررهایی که اگرچه امروز از جیب حامی مالی محاسبه می شود اما در آینده از طریق جیب مردم حل و فصل خواهد شد.

در این بین نباید از وزارت ورزش خوشحال از پاک شدن صورت مساله ای که شاید قادر به حل آن نبود انتظار داشت تا ورود جدی به این فریب ملی کند. اما فراموش نکنیم مردم از مسئولان و متولیان ورزش انتظار دارند تا با این ماجرا ورود جدی کنند تا اگر نه امروز بلکه در آینده شاهد چنین رخدادی نباشیم.