تبیان، دستیار زندگی
در قرآن کریم، ماده «اعتکاف» به همان معنای اصلی خود در هر دو کاربرد روی آوری و توجّه به خداوند و بت ها به کار رفته است، مانند اعتکاف در مسجد الحرام(1- سوره بقره/ آیه 125، سوره حج/ آیه 25، سوره فتح/ آیه 25) یا دیگر مساجد (سوره بقره/ آیه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

واژه شناسی «اعتکاف»

در قرآن کریم، ماده «اعتکاف» به همان معنای اصلی خود در هر دو کاربرد روی ‌آوری و توجّه به خداوند و بت ها به کار رفته است، مانند اعتکاف در مسجد الحرام(1- سوره بقره/ آیه 125، سوره حج/ آیه 25، سوره فتح/ آیه 25) یا دیگر مساجد (سوره بقره/ آیه 187) و نیز عبادتکده های جاهلی (سوره اعراف/ آیه 138، سوره طه/ آیه 91 و 97، سوره انبیا/ آیه 52، سوره شعرا/ آیه 71)

بخش قرآن تبیان
اعتکاف

واژه «اعتکاف» در لغت، به معنای روی آوردن به چیزی و باز داشتن اختیاری خود از توجّه به غیر آن است. خلیل بن احمد فراهیدی در تبیین معنای این واژه می گوید: اعتکاف، عبارت است از رو کردن تو به چیزی، به گونه ای که چهره خود را از آن [به سویی دیگر] نگردانی.( ترتیب العین: ماده «عکف»)

دیگر واژه شناسان کهن (ر. ک: لسان العرب و مقاییس اللغة:ماده عکف) نیز اعتکاف را همین گونه معنا کرده اند؛ اما راغب اصفهانی، «تعظیم» و «ملازمت» را بر معنای آن افزوده است.(ر. ک: مفردات الفاظ القرآن: ماده «عکف»)

او دلیلی برای اثبات ادّعای خود ارائه نکرده است و بررسی کاربردهای این واژه نیز گفته او را تأیید نمی‌کند.

با عنایت به معنای اعتکاف، متعلّق آن می تواند چیزهای با ارزش مانند خداوند والای ارجمند و یا چیزهای بی ارزش مانند خدایان خیالی و بت های پوشالی باشد.

اعتکاف در قرآن و حدیث

در قرآن کریم، ماده «اعتکاف» به همان معنای اصلی خود در هر دو کاربرد روی ‌آوری و توجّه به خداوند و بت ها به کار رفته است، مانند اعتکاف در مسجد الحرام(1- سوره بقره/ آیه 125، سوره حج/ آیه 25، سوره فتح/ آیه 25) یا دیگر مساجد (سوره بقره/ آیه 187) و نیز عبادتکده های جاهلی (سوره اعراف/ آیه 138، سوره طه/ آیه 91 و 97، سوره انبیا/ آیه 52، سوره شعرا/ آیه 71)

اعتکاف در احادیث اسلامی، بیشتر در معنای مثبت آن، یعنی اقامت در مسجد و روی آوردن به خدای سبحان همراه با عبادت و روزه داری و نیایش به کار رفته است.

آسیب های اعتکاف را به دو دسته می توان تقسیم کرد: دسته اول: آسیب هایی که بنیان اعتکاف را ویران می سازند و موجب بطلان آن می شوند. این گونه آسیب‌ها، «محرّمات اعتکاف» نامیده می شوند که مهم ترین آسیب های اعتکاف اند و اجتناب از آنها رکن اعتکاف شمرده می شود. دسته دوم: آسیب هایی که موجب کاهش برکات این عمل عبادی می گردند. این دسته از آسیب ها، «مکروهات اعتکاف» اند که ضمن آداب اعتکاف خواهند آمد.

پیشینه اعتکاف

اگر مقصود از اعتکاف، روی آوردن کامل به عبادت خداوند سبحان و ممحّض کردن خود برای آن باشد، بی تردید در همه ادیان الهی سابقه داشته است و به اسلام اختصاص ندارد؛ اما اگر مقصود از آن، برنامه عبادی ویژه‌ای باشد که در اسلام تشریع شده، دلیل محکمی برای اثبات تشریع چنین برنامه ای در ادیان گذشته در دست نیست. گفتنی است برخی (بربال اعتکاف: ص 29) برای اثبات پیشینه اعتکاف، به این آیه استدلال کرده اند که خداوند سبحان می فرماید: وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاكِفِینَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ (سوره بقره/ آیه 125)

و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که: خانه مرا برای طواف ‌کنندگان (مسافر) وعاکفان و رکوع کنندگان سجده گزار، پاکیزه بدازید.

البته با تأمّل روشن می شود که آیه یاد شده، دلالت روشنی بر این مدّعا ندارد؛ زیرا همان طور که امین الاسلام طبرسی می گوید، بیشتر مفسّران بر این باورند که منظور از «طائفین» در این آیه کسانی هستند که در گرد خانه کعبه مشغول طواف می شوند و منظور از «عاکفین» افرادی هستند که مجاور خانه کعبه هستند؛ بلکه سعید بن جبیر گفت: مقصود از «عاکفین»، اشخاص هستند که در مکّه اقامت دارند و از ابن عبّاس نقل شده که منظور از آن، نمازگزاران است. (ر. ک: مجمع البیان: ج 1 ص385)

حکمت اعتکاف

حکمت اعتکاف، روی آوری به خداوند سبحان و توجّه عمیق قلبی به ذات کبریایی و روی گردانی از غیر اوست. بیشترین و بالاترین برکات اعتکاف در پرتو خدا محقّق می شود و اقامت در خانه خدا و روزه‌داری، مقدمه تحقّق آن است. حکمت پرهیز از آسیب های اعتکاف نیز زدودن موانع یاد خدا و اقبال کامل به حضرت او و روگردانی از غیر او در مدّت اعتکاف است. (ر. ک: ص 29 (مراتب برکات یاد خدا).)

یاد خدا، در سایر عبادات نیز مهم‌ترین، بهترین و سازنده ترین عمل جوارحی و جوانحی است. خداوند سبحان در تبیین حکمت نماز می فرماید: إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی (سوره طه: آیه 14) نماز را برای یاد کردن من به پا دارم.

همچنین در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم)؛ آمده است: واجب گشتن نماز و دستور گزاردن حج و طواف، و تعیین مناسک [حج]، در واقع برای زنده داشتن یاد خدایند.( عوالی اللآلی: ج 1ص 323 ح 60.)

در حدیثی دیگر از پیامبر خدا (صلی الله علیه واله وسلم) نقل شده است که فرمود:در هر حالی، خداوند را بسیار یاد کنید؛ زیرا هیچ عملی نزد خداوند متعال، محبوب تر و در رهانیدن بنده از هر بدی ای در دنیا و آخرت، کارگرتر از یاد خدا نیست.( کنز العمال: ج2 ص 243 ح 2931)

گویا این سخن، برای شنوندگان، موجب شگفتی شد که چگونه یاد خدا از انواع کارهای نیک، برتر و سازنده‌تر است. از این رو، یکی از حاضران پرسید: «یاد خدا حتّی از جنگیدن در راه خدا نیز برتر است؟!» و چون پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) در جواب، حکمت جنگیدن در راه خدا را یاد خدا برشمرد، حاضران گفتند: «ای پیامبر خدا! یاد خدا [کافی نیست] و ما را از جهاد، بی نیاز نمی کند؟». پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) در پاسخ فرمود:جهاد هم شما را از یاد خدا بی نیاز نمی کند و جهاد، جز با یاد خدا، ارزشی ندارد. جهاد، در واقع، شاخه‌ای از شاخه های یاد خداست.( محقّق، نزاقی در کتاب طاقدیس (ص 3))


منبع:

کتاب فرهنگ نامه اعتکاف، محمدی ری شهری، مترجم عبدالهادی مسعودیف 1395