تبیان، دستیار زندگی
آیا تاکنون واژه آقازاده به گوشتان خورده است؟ اگر این واژه را شنیده اید، درباره آن چطور فکر کرده اید؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مزایای پنهان آقازاده ها

آیا تاکنون واژه " آقازاده" به گوشتان خورده است؟ اگر این واژه را شنیده اید، درباره آن چطور فکر کرده اید؟"آقازاده" فردی است که با استفاده از رانت خانوادگی (پدر یا مادر) و بدون صلاحیت و بدون داشتن شرایط مساوی با دیگران، به امکانات شغلی و پستهایی دست پیدا میکند که دیگران آن را خیلی سخت به دست می آورند.این نوشتار، به موضوع آقازاده ها می پردازد. موضوعی که قبلا هم بدان اشاره شده بود.

فاطمه ناظم زاده- بخش اجتماعی تبیان

آقازاده ها و رقابت با دیگران برای جذب مزایا و امکانات!!

تحلیل رفتارها و موفقیتهای پدران آنها

در نوشتارهای قبلی تحت عنوان رمزگشایی از رفتارهای یک آقازاده َی دهه هفتادی! (قسمت اول) و  (قسمت دوم) که با موضوع "آقازاده ها" نگاشته شد، تا حدودی از رفتارهای آقازاده ها رمزگشایی کردیم.

گفتیم "آقازاده" فردی است که  با استفاده از رانت خانوادگی (پدر یا مادر) و بدون صلاحیت و بدون داشتن شرایط مساوی با دیگران، به امکانات شغلی و پستهایی دست پیدا میکند که دیگران آن را خیلی سخت به دست می آورند و در مرحله بعد، با رعایت یک سری رفتارها و برنامه های دقیق و خاص و  با حذف ناجوانمردانه رقبا از صحنه، آنچنان در پست خود رشد میکند و سریع به سطوح مدیریتی، پولهای بادآورده و مزایای شغلی و ... میرسد که حیرت همه‎گان را بر می انگیزد.

گفتیم که چطور با روابط سازنده! میان پدر (یا مادر) با افراد درون سازمانی، وارد سازمان میشوند و چطور نظرها را به خود جلب میکنند. از آن مهمتر، چطور وارد رقابت با دیگران و جذب مزایا و امکانات میشوند. گفتیم چطور میروند در جایی قرار میگیرند که آنجا بوی پول میدهد!

جایی که باید افراد، تجارب زیادی برای دست یابی آن داشته باشند.

گفتیم که آنها دو جور رقیب دارند. دو گونه از دو طبق سازمانی مجزا. رقبای آنها، پیدا و پنهان هستند و آنها درواقع با ایجاد درگیری با رقبای ظاهری، اذهان را در مورد رقابت با رقبای اصلی منحرف میکنند.

رقبای اصلی، افراد پیشکسوتی هستند که بدون داشتن رانت، پله پله توانسته اند مدارج سازمانی را طی کنند. آنها افرادی هستند که در کار خود، قابلیت نسبی خوب و مناسبی از اعتماد و مهارت و تجربه دارند. رقبای ظاهری آقازاده، هم سن و سالها و هم ردیفهای او هستند.

آقازاده ها مدام از روی دست آن رقبای اصلی نگاه می کنند، می آموزند، جملات را و رفتارها را عیناً حفظ می کنند، تقلید می کنند و در بزنگاهی که افراد بالادستی (با تحریکات آقازاده) می خواهند از سازمان بروند، سریعاً جای آنها را می گیرند.

آقازاده ها مدام از روی دست آن رقبای اصلی نگاه می کنند، می آموزند، جملات را و رفتارها را عیناً حفظ می کنند، تقلید می کنند و در بزنگاهی که افراد بالادستی (با تحریکات آقازاده) می خواهند از سازمان بروند، سریعاً جای آنها را می گیرند. توجه داشته باشید، آنها همه چیز را طوطی وار حفظ می کنند نه اینکه به درکی سازمانی و تجربی از فرآیندها رسیده باشند و نه اینکه درامری خبره شده باشند؛ هرگز!!!!

بلکه فقط با لفاظی، همه چیز را تقلید و تکرار می کنند. از حرف گرفته تا حتی راه رفتن و امضاء کردن!

بله! یکی از شیوه های آنها تقلید در امضاء دیگران و شبیه سازی است.

آقازاده ها و رقابت با دیگران برای جذب مزایا و امکانات!!

به هرحال قرار است با تحریکات آقازاده، رقبای اصلی حذف شوند و اگر آن رقبا سرسخت باشند و تحریکات آقازاده بی تاثیر شود، دچار دردسرهایی خواهند شد و اگر آن دردسرها را هم رد کنند ، نهایتاً آقازاده، مدیر بالادستی همانها خواهد شد. آقازاده ایی که هنوز درسش را به طور کامل نزد همان پیش کسوت پس نداده است و پیش کسوتی که حالا مرئوس شده است!

چنین فردی، به تنهایی نمی تواند این همه مهارت را کسب کرده باشد، بلکه یک فرآیند تربیتی خاص، پشت این ماجراست. فرآیندی خانوادگی، که طی سالیان سال، مفهوم "آقازاده ایسم" را در وی نهادینه می کند.

پدران یا مادران این جماعت، آدمهایی هستند که در بدو ورودشان به یک سازمان (یا طی یک زمان خاص) به این نتیجه رسیده اند که مفاهیم اخلاقی و دینی، بزرگترین مانع پیشرفت آنهاست.

چنین فردی، به تنهایی نمی تواند این همه مهارت را کسب کرده باشد، بلکه یک فرآیند تربیتی خاص، پشت این ماجراست. فرآیندی خانوادگی، که طی سالیان سال، مفهوم "آقازاده ایسم" را در وی نهادینه می کند.

برای همین سعی کرده اند در خانه، به فرزندانشان این مفاهیم را بیاموزند:

چگونه  " منصف نبودن"

چگونه  "کج اندیش بودن"

چگونه "پول نه چندان حلال درآوردن"

چگونه "مفت خوری" کردن

و از همه مهمتر "چگونه ریاکار بودن" (به  مصادیق ریاکاری مفصلاً خواهیم پرداخت )

اینها مفاهیمی نیست که یک شبه بتوان به فردی آموزش داد. تمام اینها مجموعه ای پیچیده از مهارتهای فردی است که طی مدت زمان طولانی در ذهن افراد نهادینه می شود.

شما تنها با آقازاده ای مواجه نیستید که حرمت هیچ چیز را در محل کار خود، نگاه نمی دارد،حرمت رقبای اصلی (یعنی افرادی که نسبت به او، دارای تجربه و مهارت بهتری هستند) را لکه دار کرده، آنها را از جایگاهشان حذف کند و نهایتاً جای آنها بنشیند،بلکه شما با پدر و مادری مواجهید که طی سالیان دراز، او را تربیت کرده اند و حالا او، با اختیار و آگاهی می خواهد این تربیت را در جامعه ی پیرامون خود نمودار سازد.

بنابراین صرفاً به آنها ایراد نگیرید و فقط آنها را سرزنش نکنید، بلکه با بازخوانی رفتارهای زشت آنها، سعی کنید فرزندانتان به شیوه ای بهتر و نیکوتر تربیت بشوند و مطمئن باشید روزی دست خداوند است، حتی روزی آن آقازاده! چه بسیار پولهایی که همان آقازاده به جیب زده است و یا خرج دوا و درمان شده یا خرج برای مهریه سنگین یا نصیب دزد و باج خواه شده است!

بنابراین خوب است آقازاده های محترمی که این متن را می خوانند متوجه باشند و فکر نکنند که خیلی زرنگ هستند.

دست بالای دست بسیار است!