تبیان، دستیار زندگی
«پروانه ای که سوخت» چهارمین کتاب از مجموعه کتاب های قهرمانان انقلاب است که سارا عرفانی در قالب داستان به زندگی و مبارزات شهید سیدمجتبی نواب صفوی می پرد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

داستان زندگی نواب صفوی نیازی به تخیل ندارد

گفتگو با سارا عرفانی، درباره کتاب زندگی نامه شهید نواب صفوی

«پروانه‌ای که سوخت» چهارمین کتاب از مجموعه کتاب‌های قهرمانان انقلاب است که سارا عرفانی در قالب داستان به زندگی و مبارزات شهید سیدمجتبی نواب صفوی می‌پردازد.

مصاحبه:  جمالی فرد - بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
ساراعرفانی

سارا عرفانی متولد ۱۳۶۱ تهران است و کارشناسی الهیات با گرایش فلسفه اسلامی از دانشگاه شاهد دارد. او علاوه بر دبیری جلسات داستان‌خوانی سرای اهل قلم و مسئولیت‌هایی که در سایت و جایزه ادبی لوح در گذشته داشته، کتاب «لبخند مسیح»‌ (از آثار منتشرشده سوره‏مهر) او سه جایزه معتبر کشور را همراه با رتبه اول جشنواره سراسری بانوی فرهنگ در سال 85 به دست آورده است.

«پروانه‌ای که سوخت» چهارمین کتاب از مجموعه کتاب‌های قهرمانان انقلاب است که نویسنده در قالب داستان به زندگی و مبارزات شهید سیدمجتبی نواب صفوی می‌پردازد. او در فصول هفت‌گانه کتاب، بلافاصله از تولد، طفولیت و تحصیلات اولیه سیدمجتبی عبور می‌کند و دوست دارد به سرعت مخاطبش را به بخش‌های مهیج زندگی این قهرمان بزرگ و نامدار مردم ایران برساند.

برای آگاهی از نحوه نگارش این کتاب و فراز و نشیب های آن و ضرورت پرداختن به رمان های تاریخی و معرفی قهرمانان میهنی، یعقوب صلاحی با سارا عرفانی نویسنده کتاب «پروانه‌ای که سوخت» به گفتگو نشسته که در ادامه می خوانید.

برای شروع از نحوه تالیف کتاب بگویید و اینکه چرا نواب صفوی را به عنوان یک سوژه داستان انتخاب کردید؟

خوب واقعیت این است که حوزه هنری قرار بود مجموعه ای کار کند با عنوان قصه های انقلاب. من هم دوست داشتم در این مجموعه، یکی از شخصیت ها را بنویسم. چون شهید نواب صفوی جوان بودند احساس کردم ارتباط بهتری با این شهید برقرار می کنم. لذا ایشان را انتخاب کردم.

این اثر چقدر با مستندات تاریخی هماهنگ است و برای جذاب شدن داستان چقدر از واقعیت فاصله می‌گیرد؟

برای نوشتن داستان زندگی شهید نواب صفوی کتابهای مستند زیادی خواندم. زندگی ایشان اینقدر فراز و نشیب های داستانی داشت که نیازی نبود از واقعیت فاصله بگیرم. فقط در توصیف و صحنه پردازی از تخیل کمک گرفتم. اما در اتفاقات و روند داستان، آنچه واقعیت داشته به تصویر کشیده ام.

نقطه اوج داستان از نظر شما کدام بخش است و مهم‌ترین ویژگی شاخص نواب را چه می‌دانید؟

مهمترین ویژگی ایشان به نظرم تلاش و صلابت شان بود برای تحقق حکومت اسلامی. تمام فعالیت هایشان در همین جهت بود. نقطه اوج داستان هم به نظرم تمام مبارزات ایشان بود.

برای علاقمند کردن جوانان به نوشتن از انقلاب هم به نظرم باید قدم های جدی برداشت. ما نویسندگان جوان را رها می کنیم و به حال خودشان می گذاریم و منتظریم تا از انقلاب بنویسند

این کتاب، زندگی نامه داستانی شهید نواب صفوی است. داستان زندگی سیدمجتبی نواب‌صفوی، با غلیان احساسات مذهبی و دینی‌اش در برابر کتاب‌های کسروی آغاز می‌شود که در این راستا این جوان مبارز از علما دست خطی مبنی بر مهدورالدم بودن نویسنده می‌گیرد. پول تپانچه را هم سیدمحمدحسن طالقانی به او می‌دهد. این‌ها همه مربوط به زمانی است که نواب بعد از جدل‌ها و بحث‌های فراوان از اصلاح‌پذیر بودن کسروی ناامید شده است. ترور احمد کسروی توسط فداییان اسلام، اولین نقطه مبارزات این گروه را در کتاب شکل می‌دهد. موقعیتی زیبا و داستانی که در بخش دیگری از ماجرا، نمایانگر تلاش حکومت پهلوی برای نشان دادن شمایلی مذهبی از خود نیز هست.

داستان زندگی نواب صفوی نیازی به تخیل ندارد

جذابیت روایت تاریخ در قالب داستان برای مخاطب به‌ ویژه برای نسل جوان را چگونه ارزیابی می‌کنید و ادبیات ما در این زمینه چقدر موفق عمل کرده‌است؟

به نظرم داستان به نسبت سایر قالب ها برای جوانان جذاب تر است. در سالهای اخیر اکثر کتاب هایی که از وقایع تاریخی یا شخصیت ها نوشته می شود قالب تاریخ شفاهی و روایت دارند اما احساس من این است که برای ارتباط بهتر با نوجوان و جوان امروز باید به دنبال طرحی نو بود و هنوز تا نقطه ی ایده آل فاصله داریم.

پرداختن به قهرمان‌های تاریخی در قالب داستان چگونه به تعیین سبک زندگی کمک می‌کند و آن‌ها را الگو می‌سازد؟

قهرمانان ما تا وقتی یک شخصیت دور از دسترس دارند به راحتی نمی شود با آنها ارتباط برقرار کرد و از آنها الگو گرفت. هنر نویسنده باید این باشد که از قهرمانان تاریخی، شخصیتی قابل دسترس و قابل الگو پذیری به تصویر بکشد تا بشود به آنها نزدیک شد. بشود مدل زندگی آنها را در روزمره پیاده کرد و در نهایت، نوشتن از این شخصیت های بزرگ بتواند اثر گذار باشد.

چگونه می شود انگیزه خواندن و نوشتن تاریخ خصوصا انقلاب اسلامی را ایجاد کرد؟

به نظرم حتی باید کلی تر از این بگوییم. چطور می شود انگیزه ی مطالعه را زیادتر کرد و این، یک عزم همگانی می خواهد. از اختصاص بودجه برای کتاب و کتابخوانی گرفته تا توجه بیشتر رسانه به تولید برنامه های جذاب درباره ی کتاب و تلاش والدین برای علاقمند کردن کودکان به کتاب.

این کتاب، زندگی نامه داستانی شهید نواب صفوی است. داستان زندگی سیدمجتبی نواب‌صفوی، با غلیان احساسات مذهبی و دینی‌اش در برابر کتاب‌های کسروی آغاز می‌شود که در این راستا این جوان مبارز از علما دست خطی مبنی بر مهدورالدم بودن نویسنده می‌گیرد

اما در مورد ادبیات انقلاب اسلامی به طور خاص باید جذابیت های لازم را ایجاد کرد. در قالب داستان های جذاب از واقعیات تاریخی و از محتوای انقلاب گفت. خواهی نخواهی دو سه دهه ی دیگر شاید کسی نباشد که در زمان انقلاب بوده باشد. لذا باید زمان را غنیمت شمرد.

برای علاقمند کردن جوانان به نوشتن از انقلاب هم به نظرم باید قدم های جدی برداشت. ما نویسندگان جوان را رها می کنیم و به حال خودشان می گذاریم و منتظریم تا از انقلاب بنویسند. فکر می کنم با راه اندازی اتاق فکرهایی برای نویسندگان بتوانیم به سوالات آنها پاسخ دهیم و فضا را برای نوشتن آماده تر کنیم.

نویسندگان برای نوشتن در مورد شخصیت‌های تاریخی با چه موانع و مشکلاتی روبرو هستند؟

در مسیر تحقیق و دسترسی به منابع دست اول سختی های زیادی وجود دارد. بعد هم که اثر نوشته می شود، به سختی کارشناس یا محققی پیدا می شود که آن را بخواند و نظر کارشناسی بدهد. اما زمانی که کتاب منتشر می شود، همه به دنبال نقاط ضعف و ایراد گرفتن هستند. ای کاش این ریز بینی و کارشناسی تبدیل به حس دلسوزی نسبت به تولید اثر فاخر شود و قبل از چاپ کتاب صورت بگیرد.

*****

«پروانه‌ای که سوخت» چهارمین کتاب از مجموعه کتاب‌های قهرمانان انقلاب است که نویسنده در قالب داستان به زندگی و مبارزات شهید سیدمجتبی نواب صفوی می‌پردازد. او در فصول هفت‌گانه کتاب، بلافاصله از تولد، طفولیت و تحصیلات اولیه سیدمجتبی عبور می‌کند و دوست دارد به سرعت مخاطبش را به بخش‌های مهیج زندگی این قهرمان بزرگ و نامدار مردم ایران برساند.

نویسنده با وجود فصل‌بندی کتاب، هر قصه را در چند پاراگراف تعریف می‌کند و با ایجاز از آنها می‌گذرد تا خواننده، عصاره‌ای از مراحل گوناگون زندگی سیدمجتبی نواب صفوی را با تمام جلوه‌های مبارزاتی وی درک کند. در «پروانه‌ای که سوخت» خیال‌پردازی جایی ندارد و شخصیت‌ها، همان‌هایی هستند که در تاریخ معاصر ایران نقش‌آفرینی کرده‌اند؛ چرا که قصه‌های زندگی شخصیت اصلی کتاب به قدر کافی، جذاب هست که نویسنده در اندیشه خلق یک قصه موازی یا مکمل برای اثرش نیفتد. دانستن اینکه نواب صفوی در کودکی، زمانی که رضاشاه ملعون به دبستانشان آمده و او به جای استقبال از پهلوی، دسته‌گل را به سمت شاه پرت کرده، برای جویندگان تاریخ، حتماً جذابیت دارد. پس از آن است که نواب در جوانی با تشکیل جمعیت فداییان اسلام و ترور نویسنده مرتدی به نام احمد کسروی، به یک قهرمان ملی برای مسلمانان عدالتخواه تبدیل می‌شود و ....