تبیان، دستیار زندگی
جنجال اختلاف بین کی روش سرمربی تیم ملی و برانکو سرمربی پرسپولیس به اوج خود رسید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ تاریخی فوتبال ایران

جنجال اختلاف بین کی‌روش سرمربی تیم‌ملی و برانکو سرمربی پرسپولیس به اوج خود رسید.

بخش ورزشی تبیان

برانکو و کی روش

سرمربی پرسپولیس انتقادهایش از برنامه‌ریزی تیم‌ملی و سازمان لیگ را در برنامه نود هم تکرار کرد تا مشخص شود سر حرفش هست، اما این انتقادها بدون هزینه هم نبوده و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال او را فراخواند. درعوض کی‌روش هم در تصمیمی تاریخی و عجیب تمام ملی‌پوشان پرسپولیس را خط زد و به تهران برگرداند. تصمیمی جنجالی تا جوابی دندان‌شکن به انتقادهای سرمربی پرسپولیس باشد. این تصمیم کی‌روش، چنان اهالی فوتبال ایران را شوکه کرد که تا ساعت‌ها کسی نمی‌توانست به آن واکنش نشان بدهد.

از هر سو به ماجرا نگاه می‌کنیم، به هر طرف سر می‌چرخانیم بازهم می‌رسیم به رییس فدراسیون فوتبال و سوالی سرراست‌تر از این به ذهن‌مان نمی‌رسد: فوتبال رییس ندارد؟

برانکو ایوانکوویچ از کارلوس کی‌روش و برنامه‌ریزی سازمان لیگ انتقاد کرده، سرمربی تیم ملی ایران ۷ بازیکن را با تصمیمی لجبازانه به تهران بازگردانده و در این میان فدراسیون فوتبال ساکت نشسته و تماشاگر است، تماشاگر محض. آبروریزی ملی و بازیچه دانستن تیم ملی در این تصمیم پیداست و عجب که از رییس فدراسیون خبری نمی‌شود و او نمی‌تواند ماجرایی اینچنین خبرساز و تاریخی را مدیریت کند. در اردوی تیم ملی خبری از «مدیر تیم» هم نیست. مدیر تیم ملی از مدیریت این مساله در دبی عاجز و فرمانبر دستور کی‌روش است. مدیر تیم ملی در اردو چه مسوولیتی دارد؟

بازگرداندن ملی‌پوشان پرسپولیس از اردوی امارات بعد از انتقادهای تند و تیز برانکو یک واکنش آنی و شاید احساسی از سرمربی تیم ملی بود. این رفتاری است که البته مدتهاست به آن عادت کرده‌ایم و هیچ حیرت و شوکی به ما وارد نمی‌کند چرا که مسبوق به سابقه است؛ یک تکرار مکررات که به یک کلیشه شده تبدیل شده است. از دو فصل پیش که امیر قلعه‌نویی را اینگونه به بند کشید یا چند فصل پیش‌تر که با کرانچار در آستانه جام جهانی سرشاخ شد و یا حتی پیش‌تر زمانی که به هموطنش مانوئل ژوزه هم رحم نکرد و با او به گونه‌ای رفتار کرد تا پیرمرد پرتغالی فرار را بر قرار ترجیح دهد. حالا نوبت به برانکو رسیده. همو که در این دو فصل شاید تنها فردی بود که جرات کرده به حریم او نزدیک شود و به ناچار باید سزای این نزدیکی را ببیند؛ تاوانی با متر و محکمه کی روش.

کی‌روش عادت کرده که در اینجا رییس باشد. او خود را رییس و همه کاره فوتبال می‌داند پس برای حکمرانی در این قلمرو، دیکتاتوری پیشه می‌کند و چون هیچ سدی پیش روی خود نمی‌بیند و هیچ محدودیت و نظارتی را احساس نمی‌کند، به تنهایی تصمیم می‌گیرد و البته به همه امر و نهی می‌کند؛ رفتاری که گاه مرزهای ادب را نیز درمی‌نوردد و به پرده دری نیز تنه می‌زند.

در چنین بلبشویی حیرت و شوک اصلی از ساختمان سئول می‌آید. آنجا که واکنش آقایان به این معرکه تازه، تنها سکوت است. گویی که سرمربی تیم ملی دهان‌ ساکنین ساختمان سئول را مهر و موم کرده و بدون اجازه او کسی حق ندارد این مهر و موم را باز کند! این انفعال و این سکوت همیشگی، همان رفتاری است که از کی‌روش یک دیکتاتور ساخته. رفتاری که این مجوز را به کی‌روش داده تا هرچه می‌خواهد انجام دهد و هر تصمیم غلطی حتی به قیمت نابودی دیگران را بگیرد و از نوک قله به فوتبال ایران بنگرد. ساختن غول از کی روش، کیمیاگری فدراسیون فوتبال است و نتیجه‌اش از مرئوس، رییس ساختن؛ یک کیمیاگری وارونه.


منبع : ایران