تبیان، دستیار زندگی
گفتگوی اختصاصی وب سایت فرهنگی اطلاع رسانی تبیان با استاد خاتمی خوانساری، با عنوان «پیامبر(ص) لباس خاصی نمی پوشید» همزمان با هفته وحدت در محیط مجازی منتشر شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

استاد خاتمی خوانساری از لباس پیامبر(ص) می گوید

گفتگوی اختصاصی وب سایت فرهنگی اطلاع‌رسانی تبیان با استاد خاتمی خوانساری، با عنوان «پیامبر(ص) لباس خاصی نمی پوشید» همزمان با هفته وحدت در محیط مجازی منتشر شد.

هومن بهلولی- روابط عمومی

استاد

به گزارش روابط عمومی، بخش حوزه علمیه موسسه فرهنگی اطلاع‌رسانی تبیان این گفتگو را با استاد خاتمی خوانساری در حسینیه خوانساری ها تهیه و منتشر کرده است.

این گفتگو توسط سیدسبحان بطحایی تهیه و تنظیم شده و در بخشهایی از آن چنین آمده است:« درجایی خواندم که ازحدود40 سالگی اجازه اجتهاد داشتید این در حالی بودکه شما اول به دانشگاه رفتید بعد آن را رها کردید و سراغ حوزه و علوم دینی رفته بودید.

من ازکودکی به علوم دینی مشغول بودم. منتها در سال 41کنکور دادم.  دیپلم ریاضی هم بودم. دررشته آمار هم قبول شدم مدتی هم خواندم ولی بعد آن را رها کردم و متمرکز مشغول درس های دینی شدم.

چرا دانشگاه را رها کردید؟راضی تان نمی کرد؟

آخرش کارشناس آمارمی شدم و چندان دوست نداشتم.  من طلبگی راازقبل مشغول بودم و به همین دلیل مستقلا مشغول درس های دینی شدم.

پدرتان هم دراین وادی بودند؟

پدرم خیر، ولی پسرهایم سه تای شان معمم هستند.

چه جالب!شما سه فرزندتان معمم شده اند ولی خودتان با اینکه مجتهد هستید معمم نشدید. دلیل خاصی داشت؟

من از کلاس دهم دبیرستان در کارهای تبلیغاتی و سخنرانی به صورت های مختلف مشغول بودم. در مسجد آیت الله سعیدی خدمت ایشان بودم و بعد از نمازها مسئله می گفتم که بعدها به سخنرانی در هیئت ها تبدیل شد و همین طور جلورفتم و احساس نیازی برای من ایجاد نشد که معمم شوم.

من از کلاس دهم دبیرستان در کارهای تبلیغاتی و سخنرانی به صورت های مختلف مشغول بودم. در مسجد آیت الله سعیدی خدمت ایشان بودم و بعد از نمازها مسئله می گفتم که بعدها به سخنرانی در هیئت ها تبدیل شد و همین طور جلورفتم و احساس نیازی برای من ایجاد نشد که معمم شوم.

احساس نمی کنید که اگر معمم می شدید شاید بهتر می توانستید.. .

اگر به احساس باشد که این طرف (معمم نبودن و مبلغ بودن) احساس نیاز بیشتربود و هست.  مهم این بود که مؤثر واقع شویم و کار را پیش ببریم. بله گاهی بدون آن نمی شود و چاره ای نیست. شاید الان خودتان هم به دلیل همین قیافه من است که اینجا هستید. (باخنده)

به نکته دقیقی اشاره کردید. اتفاقا مردم بیشتر گرایش پیداکرده اند به سمت مبلغین کت و شلواری.

خودمانی تراست. این احساس که حتما لازم است معمم شوم پیش نیامد و همین طوری کار پیش رفت و ادامه پیدا کرد. این مسئله به خود افراد برمی گردد. البته لباس شخصی مسئله مهمی نیست به جهت اینکه همه لباس شخصی هستند.  اما آنچه مهم است، شناخت قبلی ازفرد است که مثلا کسی را در صدا و سیما دیده اندو پذیرفته اند. در پشت صحنه یکی ازبرنامه های تلویزیونی یکی از آقایانی که برنامه را اداره می‌کند با همکارش صحبت می کرد؛می گفت که بقیه هم همین حرف هایی که آقای خاتمی می‌گوید را می‌گویند اما مردم حرف های اورا بیشتر گوش می‌کنند.

راز اینکه حرف های شمارا گوش می‌کنند چیست؟

فکرمی کنند گوینده مثل خودشان و ازخودشان است. البته این مسائل شخصی است و اصلش استفاده کردن است. افراد وقتی می بینند حرف خوب است استفاده  می‌کنند و جذب می شوند و تفاوتی نمی کند که این استفاده را ازمعمم ببرند یا غیرمعمم. مردم اگر یک بار یا چندبار گوش کنندببینند خبری نیست دیگر تحویل نمی گیرند.

کسی به شما نگفته که چون لباس روحانیت به تن تان نیست نباید سخنرانی کنید؟ البته شما را می شناسند ولی این نگاه گاهی وجود دارد که ازبعضی سخنرانان غیرمعمم ایراد گرفته می‌شود که چون معمم نیستید نباید سخنرانی مذهبی کنید.

در اسلام همه مبلغ هستند. نه اسلام بلکه در همه ادیان این طور است.  چون هرکسی به نوبه خود امربه معروف و نهی ازمنکرمی کند. شما اگراطلاعات دینی داشته باشید خواه ناخواه بین دوستان و خانواده مطرح می‌کنید مگراینکه طرف اطلاعات نداشته باشد یا کم داشته باشد و حرفی نزند. این طبیعی است.  بعضی افراد وقتی صحبت می‌کنند در مسائل سیاسی آگاهی دارند ولی بعضی ندارند. این چیز خاصی نیست و به علم ربطی ندارد. چون همه به نوبه خود باید دین را تبلیغ کنند و نشر بدهند.

بنابراین لازمه تبلیغ دین لباس روحانیت بر تن داشتن نیست؟

نخیر. در زمان رسول اکرم(ص) و همه پیامبران در طول تاریخ لباس مطرح نبوده است. ایشان در لباس مردم بودند.  وقتی کسی اولین بار به جلسه ای که پیامبر حضور داشت می رفت، چون پیغمبر(ص) جای خاصی نمی نشست و لباس خاصی نمی پوشید اورا نمی شناختند و می پرسیدند ایکم محمد؟کدام یک ازشما محمد (ص) هستید؟ این نشان می دهد که ایشان فرقی از نظر ظاهری و لباسی با دیگران نداشت،  یا تمام ائمه معصومین را با لباس نمی شناختند؛مثلا در روایات داریم که حضرت علی (ع)در زمان حکومت شان به مغازه ای رفت که جنسی بخرد و مغازه دار اورا شناخت حضرت علی (ع) خرید نکرد و گفت که تو می خواهی ازمن سود نگیری و من کراهت دارم، بعد رفت به مغازه ای که ایشان را نمی شناخت تا به طور معمول معامله کنند. آن زمان لباس ملاک نبوده است.   زمانی رضا شاه شرارت کرد و لباس هارا به کت و شلوار تبدیل کرداما بعد که وضع بر هم خوردو رضاشاه رفت هم داستان لباس و هم چادر رهاشد اما این کت و شلوار ماند و گرنه قبل آن همه مردم عبا و دستار و عمامه داشتند و کت و شلوار نبود. پدر خودم که ازدنیارفت کاسب بود ولی عمامه هم داشت.  بسیاری ازکشاورزان در ده ما عمامه داشتند.  من بچه بودم مخصوصا در خوانسار یادم هست که خیلی از مغازه دارها عمامه داشتند و لباس آخوندی می پوشیدند.  این لباس همگانی بود. بعد ازداستان رضاشاه این قیافه (کت و شلوار) ایجادشد والا در خیابان همه عمامه داشتند.  درتمام طول دوران معصومین هم لباس، نمایش چیزی نبود و همه مانندهم بودند.

علاقه مندان می توانند شرح کامل این گفتگو را در اینجا مشاهده کنند.