تبیان، دستیار زندگی
موضوع فسخ قراردا، مختص عقود لازم است؛ چرا که در عقود جایز هر کدام از طرفین می تواند هر زمان که اراده کند، عقد را بر هم بزند. بحثی که در عقود لازم مطرح بوده، آن است که آیا مدعی فسخ عقد، حق فسخ دارد یا اینکه باید به عقد التزام بماند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فسخ قرارداد چگونه است؟

موضوع فسخ قرارداد، مختص عقود لازم است؛ چرا که در عقود جایز هر کدام از طرفین می تواند هر زمان که اراده کند، عقد را بر هم بزند. بحثی که در عقود لازم مطرح بوده، آن است که آیا مدعی فسخ عقد، حق فسخ دارد یا اینکه باید به عقد ملتزم بماند؟

بخش حقوق تبیان

فسخ قرارداد

فسخ در لغت به معنای نقض، زایل کردن، تباه کردن و شکستن آمده است و به آن انحلال ارادی قرارداد نیز گفته می شود. فسخ در اصطلاح حقوقی عبارت از پایان دادن حقوقی به قرارداد به وسیله یکی از دو طرف قرارداد یا یک شخص ثالث است. فسخ یا انحلال ارادی قرارداد از حیث جایگاه حقوقی از جمله مباحث اسباب سقوط تعهدات و قراردادها است.موضوع فسخ قرارداد، مختص عقود لازم است؛ چرا که در عقود جایز هر کدام از طرفین می تواند هر زمان که اراده کند، عقد را بر هم بزند. بحثی که در عقود لازم مطرح بوده، آن است که آیا مدعی فسخ عقد، حق فسخ دارد یا اینکه باید به عقد ملتزم بماند؟

ماهیت فسخ

با توجه به تعریفی که از فسخ ارایه شد، می توان گفت که فسخ، انشای یک طرفه انحلال قرارداد و تعهد است و مانند ابراء نوعی ایقاع محسوب می شود. به این معنا که یک طرف به طور مستقل می تواند حق فسخ خود را اعمال کند، بدون اینکه نیازی به رضایت طرف دیگر باشد که به این عمل ایقاع گفته می شود.

مبنای فسخ

مبنای فسخ قرارداد ممکن است متفاوت باشد؛ یعنی اینکه فسخ قرارداد مبتنی بر حقی است که یا به وسیله توافق طرفین ایجاد شده یا به وسیله حکم مستقیم قانون به وجود آمده و این حق برای یکی از طرفین یا هر دو یا شخص ثالث است:

الف) توافق طرفین

طرفین قرارداد می توانند ضمن عقد یا خارج از آن برای یک یا هر دو طرف معامله یا شخص ثالث، حق فسخ قرار دهند.

ب) حکم مستقیم قانون

قانون در مواردی برای جلوگیری از ضرری که به طور ناخواسته از قرارداد، متوجه یکی از دو طرف معامله است، به طور مستقیم به او حق می دهد که بتواند با فسخ قرارداد، از ضرر مذکور جلوگیری کند. مثل اینکه کسی خانه ای را اجاره کند و پس از مدتی متوجه شود که سکونت در آن میسر نیست که در اینجا فرد به استناد مواد 478 و 479 قانون مدنی حق دارد عقد اجاره را فسخ کند.

قانون در مواردی برای جلوگیری از ضرری که به طور ناخواسته از قرارداد، متوجه یکی از دو طرف معامله است، به طور مستقیم به او حق می دهد که بتواند با فسخ قرارداد، از ضرر مذکور جلوگیری کند.

شرایط فسخ

1- قصد؛ فسخ کننده باید انحلال قرارداد را اراده کند.

2- رضا؛ فسخ کننده باید راضی به فسخ معامله باشد و اگر با اکراه چنین کرد، این فسخ اثر حقوقی ندارد.

3- اهلیت؛ کسی که می خواهد عملی حقوقی را فسخ کند، باید اهلیت این کار را داشته باشد و از نظر عقل و سن نیز مشکلی نداشته باشد.

موارد فسخ معامله

حق به هم زدن معامله را «خیار» گویند و خریدار و فروشنده در موارد ذیل می توانند معامله را به هم بزنند:

1- خریدار و فروشنده از مجلس معامله متفرق نشده باشند که این خیار را «خیار مجلس» می گویند.

2- یکی از خریدار و فروشنده مغبون شده باشند. (خیار غَبن)

3- طرفین در معامله مقرر كنند كه تا مدت معینى هر دو یا یكى از آنان بتواند معامله را به هم بزند. (خیار شرط)

4- فروشنده یا خریدار مال خود را بهتر از آنچه که هست، نشان دهد و طورى رفتار كند كه قیمت مال در نظر طرف مقابل زیاد شود. (خیار تدلیس)

5- فروشنده یا خریدار شرط كند كه كارى انجام دهد، یا شرط كند مالى را كه مى دهد به طور مخصوصى باشد اما به آن شرط عمل نكند كه در این صورت دیگرى مى تواند معامله را به هم بزند. ( خیار تخلّف شرط)

6- در جنس یا عوض آن عیبى باشد. (خیار عیب)

7- معلوم شود مقدارى از جنس كه فروخته شده، مال متعلق به دیگرى است كه اگر صاحب آن به معامله راضى نشود، خریدار مى تواند تمام معامله را به هم بزند یا پول آن مقدار را از فروشنده بگیرد.(خیار شركت)

8- فروشنده خصوصیات جنس معینى را كه مشترى ندیده است، به او بگوید و بعد معلوم شود آن گونه كه گفته، نبوده است. در این صورت مشترى مى تواند معامله را به هم بزند همچنین اگر مشترى خصوصیات عوض معینى را كه مى دهد، بگوید و بعد معلوم شود به طورى كه گفته، نبوده است، فروشنده مى تواند معامله را به هم بزند. (خیار رویت)

9- مشترى پول جنسى را كه به صورت نقدی خریده است، تا سه روز ندهد و فروشنده نیز جنس را تحویل ندهد. (خیار تأخیر)

10- اگر مورد معامله حیوان باشد، خریدار تا سه روز مى تواند معامله را به هم بزند. (خیار حیوان)

11- فروشنده نتواند جنسى را كه فروخته است، تحویل بدهد. به عنوان مثال، اسبى كه توسط فروشنده فروخته شده است، فرار کند كه در این صورت مشترى مى تواند معامله را به هم بزند. (خیار تَعذّر تسلیم)

اثر فسخ نسبت به آینده است و اثری نسبت به گذشته ندارد. فسخ موجب می شود که عقد از زمان انشای فسخ منحل شده و آثار آن قطع شود.

آثار فسخ

اثر فسخ نسبت به آینده است و اثری نسبت به گذشته ندارد. فسخ موجب می شود که عقد از زمان انشای فسخ منحل شده و آثار آن قطع شود.بنابراین منافعی که مورد معامله داشته، اصولا تا زمان فسخ، باید متعلق به کسی باشد که به واسطه عقد مالک شده است؛ اما به دلیل اینکه نمائات و منافع متصله را نمی توان از مورد معامله جدا کرد، می گوییم منافع منفصله آن تا زمان فسخ متعلق به کسی است که به واسطه عقد مالک شده و پس از فسخ، مورد معامله و منافع آن متعلق به کسی است که به واسطه فسخ مالک شده است. اگر خریدار قیمت جنس را نداند یا در موقع معامله غفلت كند و جنس را گرانتر از قیمت معمول آن بخرد، چنانچه به قدرى گران خریده كه مردم او را مغبون مى دانند و به كمى و زیادى آن اهمیت مى دهند، مى تواند معامله را به هم بزند.

وجود عیب پیش از معامله، از موارد فسخ

اگر فروشنده بفهمد در عوضى كه گرفته است، عیبى وجود دارد، چنانچه آن عیب پیش از معامله در عوض بوده و او نمى دانسته، مى تواند معامله را به هم بزند، یا مابه التفاوت قیمت سالم و معیوب را بگیرد.اگر بعد از معامله و قبل از تحویل گرفتن مال، عیبى در آن پیدا شود، خریدار مى تواند معامله را به هم بزند همچنین اگر در عوض مال بعد از معامله و قبل از تحویل گرفتن، عیبى پیدا شود، فروشنده مى تواند معامله را به هم بزند اما اگر بخواهند تفاوت قیمت بگیرند، بلا اشکال است.اگر خریدار بعد از معامله، عیب مال را بفهمد و فورا معامله را بهم نزند، دیگر حق به هم زدن معامله را ندارد.براى فسخ معامله كافى است كه فرد موضوع را به طرف مقابل اطلاع دهد یا اگر این اقدام مقدور و ممكن نیست، به دیگران اطلاع دهد كه معامله را فسخ كرده است.هر گاه خریدار بعد از خریدن جنس عیب آن را بفهمد، اگر چه فروشنده حاضر نباشد، مى تواند معامله را به هم بزند.

موارد مقدور نبودن فسخ یا گرفتن تفاوت قیمت

1- موقع خریدن، عیب مال را بداند.

2- به عیب مال راضى شود.

3- در وقت معامله بگوید که اگر مال عیبى داشته باشد، پس نمى دهم و تفاوت قیمت هم نمى گیرم.

4- فروشنده در وقت معامله بگوید که این مال را با هر عیبى كه دارد مى فروشم، اما اگر عیبى را معین كند و بگوید که مال را با این عیب مى فروشم و سپس معلوم شود عیب دیگرى هم دارد، خریدار مى تواند براى عیبى كه فروشنده معین نكرده است، مال را پس دهد یا تفاوت قیمت بگیرد.


منبع: باشگاه خبرنگاران جوان