تبیان، دستیار زندگی
در آستانه فرارسیدن سالروز شهادت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) فرصتی شد تا به زندگینامه شهدای منتصب به آستان قدس رضوی اشاره ای داشته باشیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گذری بر شهدای آستان قدس

در آستانه فرارسیدن سالروز شهادت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) فرصتی شد تا به زندگینامه شهدای منتصب به آستان قدس رضوی اشاره ای داشته باشیم.

بخش فرهنگ پایداری تبیان
گذری بر شهدای آستان قدس

شهید راه حقیقت

محمود حقیقت در چهارم فروردین 1339 در خوسف بیرجند به دنیا آمد و کودکی را در زادگاهش گذراند، اما در ادامه با هجرت خانواده به مشهد مقدس به خدمت سربازی رفت و سپس در کارخانه قند آبکوه مشغول فعالیت شد و با داشتن همسر و فرزند، خود را برای سربلندی در آزمونی دیگر آماده کرد و به جبهه رفت. او در 24 اردیبهشت 1362 در عملیات والفجریک، به درجه رفیع شهادت نائل آمد و مفقودالاثر شد. پیکر پاکش بعد از 10 سال به آغوش خانواده بازگشت و پس از تشیع باشکوهی به خاک سپرده شد.

فرازی از وصیت نامه شهید:

... جنگ را هیچ گاه فراموش نکرده و مشتاقانه به سوی جبهه های حق بشتابید و از کمک های مالی و جانی و هرگونه کمک دیگر کوتاهی نکنید و از دعای همیشگی که بر زبان امت اسلام، فراموش نفرمایید و در سر نمازها امام امت را دعا کنید...


مکبر شهید


علی عباس حسین پور در سوم شهریورماه 1345 در خانواده ای مذهبی در خرم آباد به دنیا آمد. در ایام تبعید آیت الله مدنی به خرم آباد، مکبر نمازهای جماعت این شهید محراب بود. حضور در جلسات این شهید گران قدر، باعث شد هر چه بیشتر با مسائل دینی و مبارزات مردمی علیه رژیم ستم شاهی آشنا شود.

او یک ورزشکار حرفه ای بود و در دوران دبیرستان موفق به کسب مقام نایب قهرمانی در رشته دومیدانی شد. در همین دوران به جبهه رفت و در اولین حضور خود مجروح شد. سپس به عنوان مربی آموزش مسیر خود را ادامه داد، اما روحیه مبارزش دوباره او را به خط مقدم کشاند و مجدداً مجروح شد. در این فاصله، در دانشگاه علوم اسلامی رضوی پذیرفته شد، اما بازهم به جبهه رفت و مسئولیت های متعددی نظیر مسئول آموزش عقیدتی بسیج خرم آباد، مسئول گروهان شناسایی اطلاعات عملیات لشکر 7 ولیعصر (عج) و معاونت اطلاعات عملیات قرارگاه نجف را بر عهده داشت. او سرانجام در 23 بهمن ماه 1364 در عملیات والفجر 8 در منطقه فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

فرازی از یادداشت های شهید:

خدایا تو را به احدیتت، به عزتت، به جلالت قسم ما را در آتش عشق بسوزان تا شاید راه وصل و قربت بر روی بینوایان و مظلومان و بیچارگان بازگردد. خدایا من به جبهه آمده ام تاجانم را بفروشم. امیدوارم خریدار جان من تو باشی نه کس دیگر...

افتخار کفشداری حرم
شهید رمضانعلی پیشگیر به دلیل علاقه وافر به اهل بیت عصمت و طهارت علیها السلام راهی مشهد شد و افتخار کفشداری امام رئوف نصیبش شد. رسیدن به این آرزوی همیشگی اش، مانع صعود او به اوج قله های کمال نشد و با عزمی راسخ تر در مسیر اسلام و قرآن گام برداشت. او سرانجام در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید و در جوار حضرت حق آرام گرفت.
رمضان علی پیشگیر در هفتم آبان ماه 1340 در روستای آق کاریز از توابع قوچان دیده به جهان گشود. هم زمان باکار به تحصیل علم پرداخت و موفق شد تا مقطع اول متوسطه ادامه تحصیل دهد. به دلیل علاقه وافر به اهل بیت عصمت و طهارت علیها السلام راهی مشهد شد و افتخار کفشداری امام رئوف نصیبش شد. رسیدن به این آرزوی همیشگی اش، مانع صعود او به اوج قله های کمال نشد و با عزمی راسخ تر در مسیر اسلام و قرآن گام برداشت. او اندکی پس از ازدواج، به جبهه های نبرد شتافت و در این راه چندین مرتبه مجروح شد. سرانجام وی در 26 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید و در جوار حضرت حق آرام گرفت.

فرازی از وصیت نامه شهید:

برادران! استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان ها برای تسکین دردهاست و همواره به یاد خدا باشید و درراه او قدم بردارید.

... همسر عزیز و گرامی ام! البته مرا عفو نمایید که شمارا تنها گذاشتم، چون وظیفه ای بزرگ بر گردن داشتم که باید انجام می دادم و آن هم تنها نگذاشتن امام و پاسداری از مرزوبوم میهن و دفاع از نوامیس اسلامی بود.

شهیدی که کفشداری حرم امام رئوف و شهادت در قدمگاه حضرت رضا (ع) برایش افتخار شد

شهیدی از خاندان فقه و فقاهت

مهدی اثنی عشری در اول دی ماه 1341 در شیراز متولد شد. او که خواهرزاده آیت الله مکارم شیرازی بود از کودکی دارای روحیه ای کنجکاو و استعدادی سرشار بود. در نوجوانی به حفظ آیات و مفاهیم قرآن کریم روی آورد و درس را با جدیت ادامه داد.

با رتبه 126 در دانشگاه قبول و وارد دانشگاه علوم اسلامی رضوی شد. مقالات متعددی به زبان عربی نگاشت و در زمینه های مختلفی چون داستان، شعر، مقاله و نمایشنامه آثاری از خود به جای گذاشت. در دوران دانشجویی به جبهه رفت و سرانجام در 27 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 و در منطقه عملیاتی شلمچه به آرزوی دیرینه اش یعنی شهادت رسید.

فرازی از وصیت نامه شهید:

نمی خواهم در آنجا که می شود زنده ماند، بمیرم و نه در آنجا که می شود خوب مُرد زنده بمانم. نه به خاطر این گونه با احتیاط از شهادت نام می برم که بدان باور ندارم، بلکه آنگاه که حسین و حمزه علیها السلام را شهید خطاب کنند، می ترسم که خویشتن را بدین اسم و عبارت بنامم... اما حداقل مردن را و رفتن را می توانم بر خودباور کنم، چون انتها و آغاز هر ذی شعوری است.


شهید مُبلغ

تولد معجزه آسای محمد بذرافکن در 15 بهمن ماه 1344 در بیرجند اتفاق افتاد و خانواده از آمدنش غرق در شور و شادی شدند. کودکی پر جنب وجوش و فعالی داشت و در دوران دبیرستان نیز که مصادف با سال های اول پیروزی انقلاب بود، در پایگاه های بسیج حضوری فعال داشت. سال 1362 مسئولیت تبلیغات اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان شهرستان بیرجند را بر عهده گرفت.

او برای اولین بار در دبیرستان و قبل از اینکه برادرش غلامعلی در عملیات خیبر مفقود شود، در جبهه نبرد حق علیه باطل حضور یافت. در سال 1363 وارد دانشگاه علم اسلامی رضوی شد. بعد از مدتی تحصیل در این دانشگاه به عنوان مسئول تبلیغی گروه تخریب تیپ ویژه شهدا را پذیرفت و نهایتاً در عملیات کربلای 2 در 12 شهریورماه 1365 در منطقه حاج عمران، شهید و مفقودالاثر شد.

فرازی از وصیت نامه شهید:

من راه مولایم حسین بن علی (ع) را در پیش گرفتم و اگر شهادت نصیبم شد مرا حلال کنید... زینب وار باشید، حجاب را حفظ کنید و به دیگران هم یاد دهید.

تجلی تولی و تبری

اباصلت افخمی رضاییون، متولد روستای کوشک مشهد بود. او در 29 اردیبهشت ماه 1320 چشم به دنیا گشود. از کودکی رنج و سختی کار را به جان خرید و کمک حال خانواده خود شد و تا مقطع چهارم ابتدایی تحصیل کرد. روحیه ای ظلم ستیز و علاقه زیادی به اهل بیت داشت.

او در کارخانه قند آبکوه آستان قدس رضوی مشغول به کار بود. درحالی که متأهل و دارای 5 فرزند بود، چندین نوبت به جبهه اعزام شد و سرانجام در دوم بهمن ماه 1365 در عملیات کربلای 5 به فیض شهادت نائل شد.

فرازی از وصیت نامه شهید:

این وصیت نامه را در حالی می نویسم که دلم مملو از خوشحالی است، چون هرلحظه ممکن است به دشمن برسیم. اگر چنان چه در این راه مقدس به فیض شهادت نائل آمدم، هیچ گونه ناراحتی نکنید چون وظیفه هر مسلمان است که در این راه قدم بگذارد...‌

مزد انسش با قرآن

او که شفا یافته حضرت رضا (ع)، حافظ قرآن و سخنوری توانا بود، پس از چندین مرتبه اعزام به جبهه سرانجام در کربلای 5 در 26 دی ماه 1365 به فیض شهادت نائل آمد

روستای بحرودی نیشابور در ششم دی ماه 1341 زادگاه محمدرضا شد. او دوران دبستان را در آن همین روستا گذراند. محمدرضا اویسی ثانی سپس همراه بردار بزرگ تر خود راهی نیشابور شد. بعد از اتمام دوره متوسطه برای خدمت سربازی به تربت حیدریه رفت و ازآنجا برای اولین بار به جبهه های نبرد عزیمت کرد. او بعد از گذراندن دوران متوسطه در دانشگاه علوم اسلامی رضوی پذیرفته شد و برای حضور در جبهه از طریق دانشگاه اعزام شد.

او که شفا یافته حضرت رضا (ع)، حافظ قرآن و سخنوری توانا بود، پس از چندین مرتبه اعزام به جبهه سرانجام در کربلای 5 در 26 دی ماه 1365 به فیض شهادت نائل آمد.

فرازی از وصیت نامه شهید:

برادران، هنگامی که تاریخ را ورق می زنیم مظلومیت حسین (ع) را به وضوح مشاهده می کنیم، با خود می گویم ای کاش ما هم در کربلا بودیم و اماممان را یاری می کردیم. اکنون آن زمان فرارسیده، این شما و این حسین زمان، خمینی کبیر...

شفیع والدین

علی اصغر حسین پورازغدی حاجت مرادی والدینش بود و با هزار نذرونیاز قسمتشان شده بود. رفتارش با خیلی ها فرق می کرد. از بچگی باتقوا و مراقب بود تا با حرفش کسی را آزاد ندهد.

در کارهای انقلابی اش نوجوان بسیار فعالی بود. در آن سن و سال تمام فکر و ذکرش خدمت به خلق بود. با رفقایش انجمن اسلامی را تأسیس کرد و پیگیر کارهایش بود و هم زمان در دفتر نماینده امام خمینی (ره) و تولیت آستان قدس رضوی خدمت می کرد.

علی اصغر در مدت حضورش در جبهه رابط مورد اعتماد فرماندهان ارشد بود.

در عملیات کربلای 5 مجروح شد و کتفش آسیب شدیدی دیده بود و عملاً کارایی چندانی نداشت، اما بااین وجود او و رفقایش برای پیشبرد این عملیات وارد عمل شدند و درنهایت در 27 دی ماه 1365 در شلمچه آسمانی شد.

فرازی از یادداشت های شهید:

خدایا! دردمندم، روحم از شدت دردمندی می سوزد! قلبم می جوشد! احساسم شعله می کشد و بندبند وجودم از شدت درد صیحه می زند!

تلاشگران راه حق را خداوند هدایت می کند و این هدایت نه فقط نشان داده راه است و بس، بلکه گاهی فراتر و حتی والاتر! وصول به مطلوب و معشوق است.


منبع: دفاع پرس