نقش حبیب بن مظاهر در حماسه کربلا

حبیب بن مظاهر از کوفیانی بود که پس از مرگ معاویه به امام حسین(علیه السلام)برای آمدن به کوفه دعوتنامه نوشتند. حبیب هنگامی که بیعت شکنی کوفیان را دید، مخفیانه از کوفه خارج شد و خود را به امام رساند و در روز عاشورا در کربلا به شهادت رسید.

حبیب بن مظاهر در روز ششم محرم به امام حسین علیه السلام ملحق گردید. در روز ششم محرم لشکریان پیرامون عمربن سعد گرد آمدند و چون حبیب بن مظاهر اسدی چنین دید، به نزد امام حسین علیه السلام آمد به آن حضرت عرض کرد: در این نزدیکی تیره ای از بنی اسد زندگی می کنند. اگر به من اجازه دهید آنها را برای یاری شما فراخوانم. چه بسا که خداوند آنان را هدایت کند و به کمک آنها این بلا از شما دفع شود! امام حسین علیه السلام به او اجازه داد. حبیب به سوی آنان رفت و در مجلس آنان نشست و شروع به نصیحت آنان نمود و گفت: ای بنی اسد! به راستی امروز بهترین ارمغان را برای شما آورده ام. بدانید و آگاه باشید که امام حسین علیه السلام فرزند امیرالمومنین علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام دختر رسول الله (صلی الله علیه و آله)همراه با گروهی از مؤمنان در نزدیکی شما فرود آمده اند و دشمنان گرداگرد آنها را فرا گرفته اند و می خواهند با آنها بجنگند. من به نزد شما آمدم تا از شما بخواهم که به حمایت او برخیزید و حرمت رسول الله (صلی الله علیه و آله) را درباره امام حسین علیه السلام نگاه دارید. به خدا سوگند، اگر به یاری او برخیزید، خداوند شرف دنیا و آخرت را به شما ارزانی خواهد کرد و من شما را به این کرامت فرامی خوانم؛ زیرا شما از خویشان من و از بستگان پدری و نزدیک ترین افراد به من هستید.

عبدالله بن بشیر اسدی از جای برخاست و گفت:
ای ابوالقاسم، خداوند از سعی و تلاش تو خشنود باد. به خدا سوگند تو کرامتی را برای ما ارمغان آورده ای که به محبوب ترین افراد نزدیکش عطا می کند. من اولین کسی هستم که تو را اجابت می کنم.
سپس گروهی دیگر از بنی اسد ندای وی را اجابت کردند و همراه حبیب به سوی کربلا حرکت کردند، ولی فردی مخفیانه خود را به ابن سعد رساند و این موضوع را به او اطلاع داد. ابن سعد شخصی به نام «ازرق» را به همراه پانصد سوار برای جلوگیری از حرکت آنان فرستاد. آنان شبانه خود را رساندند و مانع حرکت این گروه شدند، اما همراهان حبیب زیر بار نرفتند و ازرق با آنان به نبرد برخاست. چون دریافتند که قدرت مقابله با سواران ازرق را ندارند، در تاریکی شب عقب نشینی کردند و از منازل خود دوری گزیدند. حبیب ناچار شد که نزد امام حسین علیه السلام برگردد و ماجرا را برای آن حضرت بیان نمایدآن حضرت فرمود: (وَ مَا تَشَاءُونَ إِلاَّ أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ، خواسته شما برآورده نمی شود مگر آنکه خدا بخواهد) (التکویر:29)