تبیان، دستیار زندگی
این واژه ها را به کرات شنیده اید؛ چقدر مسخره است، چه شکلییه؟ موها شو ببین، چی پوشیده، ببین موقع حرف زدن چه جوری دستهاشو تکون میده ،چقدر بی کلاسه، هنوز اسم این مارک رو نشنیده، چقدر چاقه، چقدر لاغره، درازه، کوتاهه، بلد نیست، بی جنبه است، بی عرضه است و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

واکنشی به شوخی پزشک معالج


این واژه ها را به کرات شنیده اید؛ چقدر مسخره است، چه شکلییه؟ موها شو ببین، چی پوشیده، ببین موقع حرف زدن چه جوری دستهاشو تکون میده ،چقدر بی کلاسه، هنوز اسم این مارک رو نشنیده، چقدر چاقه، چقدر لاغره، درازه، کوتاهه، بلد نیست، بی جنبه است، بی عرضه است و ...

فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان

تمسخر

یکی از طبیبان قدیمی می گفت: تابستان بود و بیماران به مطب من می آمدند و من آن ها را معاینه می کردم، نسخه قبلی را می گرفتم دوباره نسخه می دادم. یکی از آن بیماران زنی بود، وقتی به او گفتم: نسخه قبلی کجاست؟ گفت: آن را جوشاندم و خوردم. گفتم: کاغذ را جوشاندی و خوردی؟ گفت: بله. گفتم: حیف نانی که شوهرت به تو می دهد، زنان دیگر که آنجا بودند به او خندیدند و من برای او مجدداً نسخه نوشتم و گفتم: دواهای آن را بگیر بجوشان و بخور نه خود نسخه را.
وقتی بیماران همه رفتند، آخرین نفر حاج آخوند (پدر مرحوم راشد) آمد، بچه اش را دیدم و برایش نسخه ای نوشتم. مقداری در حق من دعا کردند پس از آن گفتند: می خواستم خدمت شما عرض کنم که آن کلمه ای که به آن زن گفتی و زن های دیگر خندیدند، قشنگ نبود و آن زن در میان بقیه زن ها شرمسار شد، من ناگهان مثل کسی که از خواب بیدار گردد به خود آمدم و متوجه شدم که چه بسیار از این شوخی ها که می کنیم و متلک ها که می گوییم، به خیال خودمان خوشمزگی می کنیم و توجه نداریم که در روح طرف چه اثری دارد. (با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل)

مسخره کردن نوعی ظلم و ستم است

امروز هستند کسانى  که به  منظور بى اعتبار کردن دیگران از عامل تمسخر بهره مى گیرند و براى مجلس آرایى و خنداندن حاضران از آبرو و حیثیت دیگران مایه مى گذارند و با کارهایى از قبیل تقلید در راه رفتن، سخن گفتن، غذا خوردن و خلاصه به هر طریقى از اشاره و کنایه و... دیگران را به مسخره مى گیرند و از این راه حس خودپسندى و انتقام جویى خویش را اشباع مى کنند و حداقل با خرج کردن آبروى دیگران مستمعان و دوستان خود را راضى مى سازند و بدین جهت است که قرآن کریم از این عمل شدیداً نهى کرده و آن را به عنوان ظلم و ستم مورد توبیخ و تهدید قرار داده است و امر به توبه مى کند.
خداوند متعال درآیه 11 سوره حجرات در رابطه با ضرورت پرهیز از مسخره کردن دیگران فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»

اسلام همواره خواهان جامعه ای شاد و سرزنده است و روایات متعددی نیز وجود دارند كه بحث «ادخال السرور فی قلوب المومنین» (ر.ك: مجلسی، بحارالأنوار، ج 71، ص283، باب 20) را مطرح می كنند. یكی از كارهایی كه دارای ثواب بسیار است شاد كردن دل مومن و زدودن غم از دل او است؛ از این رو این كه انسان متبسم و خوشرو باشد و كاری كند كه وقتی مردم او را می بینند احساس شادمانی و خوشحالی كنند؛ نعمتی بزرگ است.

شوخی کردن غیر از تمسخر کردن است

تشخیص و تمایز بین شوخی كردن و تمسخر كردن بی تردید دشوارترین مهارت اجتماعی است. معمولاً وقتی  شوخی ها از حد بگذرد، قالب استهزا به خود می گیرد و طرف مقابل اذیت می شود؛ یكی از رفتار های اجتماعی و اخلاقی كه در جامعه اسلامی باید رعایت شود پرهیز از آزار و اذیت دیگران است، زیرا شوخی های آزار دهنده یكی از مصداق های بارز آزار و اذیت است. برخی افراد همواره در صدد هستند دیگران را دست انداخته و با مسخره كردن آنها شخصیت افراد را تحقیر كنند. چنین رفتارهایی ناپسند بوده و غیر دینی و غیر اسلامی است.
اسلام همواره خواهان جامعه ای شاد و سرزنده است و روایات متعددی نیز وجود دارند كه بحث «ادخال السرور فی قلوب المومنین» (ر.ك: مجلسی، بحارالأنوار، ج 71، ص283، باب 20) را مطرح می كنند. یكی از كارهایی كه دارای ثواب بسیار است شاد كردن دل مومن و زدودن غم از دل او است؛ از این رو این كه انسان متبسم و خوشرو باشد و كاری كند كه وقتی مردم او را می بینند احساس شادمانی و خوشحالی كنند؛ نعمتی بزرگ است.

تمسخر کردن دیگران به چه انگیزه ای؟!

انسان هرگاه خودش را بیش از اندازه باور داشته و به خود مغرور باشد دیگری را پست و خرد می انگارد و خوار و خفیف می دارد و به تمسخر رفتار و گفتار آنان می پردازد. از این روست که یکی از علل سرپیچی از دعوت پیامبران و عدم گرایش به حق و حقیقت این است که خود را برتر یافته و مغرور به خود شده و از خود متشکر باشد. چنان  که آیات 8 و 9 و 31 تا 35 سوره جاثیه به این مورد اشاره دارد.
رفاه و سرخوشی از عوامل مهم مسخرگی دیگران است. کسانی که از امکانات و رفاه دنیوی بالایی برخوردارند خود را از طبقات عادی مردم برتر دانسته و برای آنان جوک و لطیفه می سازند و یا رفتار ایشان را مسخره می  کنند.
در آیه 12 بقره در این رابطه آمده است: «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُواْ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ زندگى دنیا در چشم کافران آراسته شده است و مومنان را ریشخند مى کنند و [حال آن که] کسانى که تقوا پیشه بوده اند در روز رستاخیز از آنان برترند و خدا به هر که بخواهد بى شمار روزى مى دهد.»

ریشه ی دیگر برای تمسخر کردن دیگران را می توان لقمه حرام دانست چرا که مال و لقمه حرام در ایمان و روح انسان تزلزل ایجاد می  کند و او را با مشکلات روانی و اخلاقی رو به رو می سازد. اگرچه شخص از ظاهر زیبا و خوبی برخوردار باشد و از نظر اجتماعی و نشست و برخاست در حد عالی باشد، همین لقمه حرام در بسیاری از افراد باعث شد که کلام سیدالشهدا (علیه السلام) نه تنها اثر نکرد، بلکه آن وجود مقدس را به مسخره گرفتند و در وقت سخنرانی شروع به سوت و کف و هلهله کردند.

انتقام گرفتن با مسخره کردن

ریشه دیگری که قرآن برای تمسخر بیان می کند دشمنی و انتقام از دیگران است. هرکسی  که از شخصی و یا گروهی ضربه خورده باشد و در برابرش کم بیاورد با روش ناهنجار تمسخر می کوشد تا خود را بازسازی کند و روحیه از دست رفته اش را بازگرداند و به خود وجاهت و منزلت دروغین بخشد. از این رو می کوشد تا با حربه تمسخر، جبران شکست کرده و از طرف مقابل انتقام بگیرد. بسیاری از جوک ها و لطیفه های سیاسی که برای اقوام و گروه های نژادی ساخته شده است از این رو بوده است؛ در آیات 58 و 59 سوره مائده در رابطه با تمسخر آمده است: «وَإِذَا نَادَیْتُمْ إِلَى الصَّلاَةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ یَعْقِلُونَ?58? قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَکْثَرَکُمْ فَاسِقُونَ؛ و هنگامى که [به وسیله اذان مردم را] به نماز مى خوانید آن  را به مسخره و بازى مى گیرند زیرا آنان مردمى اند که نمى اندیشند، بگو اى اهل کتاب آیا جز این بر ما عیب مى گیرید که ما به خدا و به آن چه به سوى ما نازل شده و به آن چه پیش از این فرود آمده است ایمان آورده ایم و این  که بیشتر شما فاسقید.»

مال حرام، منجر به تمسخر ولی خدا می شود

ریشه ی دیگر برای تمسخر کردن دیگران را می توان لقمه حرام دانست چرا که مال و لقمه حرام در ایمان و روح انسان تزلزل ایجاد می  کند و او را با مشکلات روانی و اخلاقی رو به رو می سازد. اگرچه شخص از ظاهر زیبا و خوبی برخوردار باشد و از نظر اجتماعی و نشست و برخاست در حد عالی باشد، همین لقمه حرام در بسیاری از افراد باعث شد که کلام سیدالشهدا (علیه السلام) نه تنها اثر نکرد، بلکه آن وجود مقدس را به مسخره گرفتند و در وقت سخنرانی شروع به سوت و کف و هلهله کردند.
آن حضرت (علیه السلام) برای ساکت کردن آنها فرمود: وای بر شما! چه شده که ساکت نمی شوید، تا سخنان مرا گوش دهید، من شما را به رشد و سعادت دعوت می کنم، هر کس از من اطاعت کند خوشبخت خواهد شد و کسی که از من نافرمانی کند از هلاکت شدگان خواهد بود. همه شما از دستور من سرپیچی کردید و گوش به حرف من ندادید.
بعد فرمود: (تأثیر نکردن سخنان من در دل و قلب شما) در اثر آن هدایای حرامی است که به دست شما رسیده است و به خاطر آن لقمه و غذاهای حرامی است که شکم های شما را پر کرده است و همان باعث شده که خداوند بر دل های شما مهر بزند. وای بر شما! چرا ساکت نمی شوید، چرا به سخنانم گوش فرا نمی دهید.


منابع:
ایکنا
پرسمان

کتاب «منزلت امام حسین (ع)» نوشته حجت الاسلام و المسلمین اسدالله محمدی نیا