تبیان، دستیار زندگی
برخی صاحبنظران حوزه هنرهای تجسمی، هنر خطاطی و خوشنویسی را مهمترین هنر عصر اسلامی دانسته اند. دلیل این جایگاه خط، از یک سو در منع نقاشی و مجسمه سازی، و از سوی دیگر در جایگاه بلند کتابت قران کریم نهفته است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تحولات خط در جامعه اسلامی

برخی صاحبنظران حوزه هنرهای تجسمی، هنر خطاطی و خوشنویسی را مهمترین هنر عصر اسلامی دانسته اند. دلیل این جایگاه خط، از یک سو در منع نقاشی و مجسمه سازی، و از سوی دیگر در جایگاه بلند کتابت قرآن کریم نهفته است.

سمیه رمضان ماهی- بخش هنری تبیان

خوشنویسی اسلامی

حتی در قرن اول هجری (هفتم میلادی)، شکل خط عربی به نوع استفاده آن وابسته بود. در قران های اولیه و روی سکه ها،حروف به اشکال مربعی و بسیار مُسَبّک که به خط کوفی معروف است،نوشته می شد. با این حال در نهایت نوعی نوشتار با حروف گرد جایگزین این سبک شد و رونوشت از قران از آن به بعد با این خط انجام می شد. همچنین این خط برای کتیبه های روی سنگِ بناها و سنگِ قبرها، قاب های چوبی و سرلوحه کتاب ها و روی اشیای قابل حمل استفاده می شد. زیبایی این نوع خط تا بدانجاست که خط کوفی امروزه نیز به عنوان یک شکل قدیمی و تاریخی نگارش،کیفیت معمارگونه و جذاب خود را با به کار گرفته شدن صحیح در طیف هنر اسلامی حفظ کرده است.
الفبای عربی بیست و هشت حرف دارد و بر اساس هفده فرم شکل گرفته است که نسبت به قرارگیری نقطه ها در بالا یا پایین حرف با هم متفاوتند. در نوشته های نخستین بر عمارت ها، از جمله قبه الصخره متعلق به 73-72 ه .ق یا روی سکه های اواخر قرن اول هجری، اشکال ابتدایی حروف عربی بدون نقطه در بالا یا پایین استفاده شده اند. بعدها نقطه ها برای جلوگیری از اشتباهات اضافه شدند و استفاده از خط با حروف گرد رایج شد. این خط از راست به چپ خوانده می شود، که طبیعتاً بر نوع حرکت حروف شکسته اثر دارد.

خط به تناسب کارکرد تغییر می کند

همانند الفبای لاتین و رومی،سبک های نگارش عربی نیز با توجه به شرایط خاص، مانند نوشتن سریع در زمان نگارش غیررسمی و شخصی و نوشته های کاملا بدون زاویه برای کپی نسخ خطی، پیشرفت کرد.
تا قرن چهارم هجری، اسلام از غرب تا اسپانیا و از شرق تا آسیای مرکزی و رود سند گسترش یافت و این ضرورت را پدید آورد تا سبک نوشته های عربی استاندارد شود. یکی از وزرای دربار عباسی در بغداد که خطاط مشهوری نیز بود، "محمد ابن مقله" (وفات 329ه .ق) بود که به همراه شاگردش "ابن بواب" (وفات 413ه .ق) شش سبک روان و شکسته نوشتاری را بر پایه یک سلسله تناسبات پایدار ایجاد کردند.

این نوع خط در عصر اسلامی با آنچه امروز هنر تایپوگرافی می نامند بسیار نزدیکی و الفت دارد، به طوریکه می توان طغرا را نوعی از گرافیک سنتی در طراحی حروف آرم گونه دانست.

در گام اول هدف این بود که این سبک ها  - نسخ، ثلث، محقق، ریحان، توقیع و رقاع- از لحاظ زیبایی با خط کوفی برابر و برای نسخه برداری از قران مناسب باشند اما به دلیل زیبایی، روانی و تنوعی که این شش نوع خط داشتند دایره استفاده از آن ها بسیار وسیع تر از آنچه در ابتدا فکر می کردند شد.

اساس اندازه گیری در این روش نقاطی به شکل متوازی الاضلاعی با زوایای غیرقائمه است که در بالا و پایین حروف استفاده می شوند. تعدد این اشکال ،زمانی که بر اساس تعداد نقاط رسم می شوند، ارتفاع و عرض هر حرف را در هر یک از این شش سبک نشان می دهد.

ابداع زیباترین خط


در روایات نقل شده که خطاطی با نام "میرعلی سلطانی" (حدود 741-823ه  .ق) که برای دوتن از نوادگان تیمور در تبریز (دز شمال غرب ایران) کار می کرد، در رویایی پرواز غازها را می بیند و با هدایت حضرت علی (ع) در شکل نگارش خود از حرکت آنها بهره می برد و خط نستعلیق را ابداع می کند.

سبک ابتکاری میرعلی، در نگارش به نستعلیق منجر شد. این نوع نگارشِ معلق برای نسخه برداری از شعرهای فارسی ، به ویژه ابیات قافیه دار، مناسب است و تأکید بر برخی از حروف که به صورت کشیده و مورب نوشته می شوند به این امر کمک می کند. خط نستعلیق ، گرچه به ندرت برای نگارش قران استفاده می شود، از قرن نهم هجری به بعد سبک نوشتاری غالب در ایران است.

خط اسلامی و گرافیک سنتی


مقوله مدارک رسمی باعث شد تا دولتمردان پادشاهی های مسلمان از جمله ترک های عثمانی ، صفویان ایران و مغولان هند (گوکانیان) به موقع فرم های خاص نگارش و طغرا را به کار گیرند. یکی از پایدارترین این فرم ها، طغرا یا امضای شخصی سلاطین عثمانی از قرن هشتم هجری به بعد بوده است.
این طغرا از حروف نام سلطان تشکیل می شد که به سمت چپ پیچش داشت و به صورت عمودی امتداد می یافت و بعد به بالا منحرف می شد. طغرا، خاصیت انطباق پذیری حروف عربی را نشان می دهد که هنرمندان همه کارهای هنری را قادر می ساخت دست نوشته را به گونه ای با عناصر شبه انسانی ، شبه حیوانی، هندسی و گیاهی ترکیب کنند که همچنان خوانا باشد. *

این نوع خط، در عصر اسلامی با آنچه امروز هنر تایپوگرافی می نامند بسیار نزدیکی و الفت دارد، به طوریکه می توان طغرا را نوعی از گرافیک سنتی در طراحی حروف آرم گونه دانست.

در ادامه به برخی از آثار هنری که خطوط توضیح داده شده در بالا به نحوی درآنها به کار گرفته شده می پردازیم:

خوشنویسی اسلامی

بخشی از ترنجی از یک علم، ایران، اواخر قرن 11ه .، برنج طلاکاری شده با نوشته هایی فاصله دار و تزئینات گلدار. نقش : نام امام جعفر (ع) و موسی(ع)
در اینجا در میان اسلیمی های گلدار نام این دو امام حک شده. طول حروف هر یک از نام ها در ترنج تعادل ایجاد کرده است.

خوشنویسی اسلامی

یک صفحه شعر به خط نستعلیق، دوره مغولان هند، نسخه برداری شده در برهانپور، 1140 هجری.
خط نستعلیق که مورب نوشته شده به خوبی با قافیه و خطوط کوتاه شعر فارسی هماهنگ است. شاید در قسمت پایین صفحه که پاک شده، نام شاهزاده داراشکوه درج بوده است.

خوشنویسی اسلامی

نوشته ای به خط محقق، خطاطی به نام یاقوت در بغداد این نوشته را در قرن هفتم هجری نسخه برداری کرده است. خط محقق تا قرن نهم هجری، خط مورد علاقه عموم برای نسخه برداری از قران بوده است. تضاد میان طول حرف الف به عنوان نخستین حرف از الفبای عربی و صاف بودن حروفی که در زیر خط قرار می گیرند، نظمی را ایجاد می کنند که آن را برای نسخه برداری قران مناسب کرده است.

خوشنویسی اسلامی

طغرای سلطان سلیمان کبیر (927-974ه  .ق)، ترکیه عثمانی، اواسط قرن دهم هجری، آبرنگ مات و طلا روی کاغذ. از قرن هشتم هجری به بعد هر سلطان عثمانی امضای خاص خود را داشت که بدان طغرا می گفتند و شامل نام حاکم و نیاکان او در زیر سه خط عمودی و دو بیضی که به چپ کشیده می شدند بود.


پی نوشت: * جزئیاتی از هنر اسلامی، شیلا ر. کنبی، مترجم افسونگر فراست.