تبیان، دستیار زندگی
یکی از زیباترین و با ارزش ترین سوره های قرآن کریم، سوره مبارکه فجر است. سوره ای که بنا بر آنچه در بعضی از روایات بیان شده به سوره ی امام حسین (علیه السلام) شهرت یافته است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توصیه به خواندن این سوره در نمازهای واجب

یکی از زیباترین و با ارزش ترین سوره های قرآن کریم، سوره مبارکه فجر است. سوره ای که بنا بر آنچه در بعضی از روایات بیان شده به سوره ی امام حسین (علیه السلام) شهرت یافته است.

علی بیرانوند - کارشناس حوزه / بخش قرآن تبیان
سوره فجر

محتوای اعجاز انگیز سوره فجر

علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار روایتی را از امام صادق (علیه السلام) در این خصوص نقل می کند: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام اقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِكُمْ وَ نَوَافِلِكُمْ فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ وَ ارْغَبُوا فِیهَا رَحِمَكُمُ اللَّه؛[1]  سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید، که آن سوره حسین بن علی (علیه السلام) است، و به آن رغبت نشان دهید؛ خدا شما را رحمت کند.» این سوره به نام فجر نام گذاری شده است؛ چرا که در ابتدا با قسم به فجر (سپیده دم) آغاز می شود.[2]
از جمله زیبایی های خیره کننده این سوره، نحوه ی آغاز شدن این سوره است. خدای متعال در ابتدای این سوره با سوگندهای متعددی 159497 نظر هر تلاوت کننده و شنونده ای را به خود جلب می نماید، و این قسم ها را مقدمه ای برای تهدید جباران و ستمگران قرار می دهد. « وَ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ؛[سوره فجر، آیات 1-3] به سپیده دم سوگند، و به شب هاى دهگانه، و به زوج و فرد.»

سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید، که آن سوره حسین بن علی (علیه السلام) است، و به آن رغبت نشان دهید؛ خدا شما را رحمت کند.» این سوره به نام فجر نام گذاری شده است؛ چرا که در ابتدا با قسم به فجر (سپیده دم) آغاز می شود.

خدا به زوج و فرد سوگند یاد می کند

در قسمتی از این آیات اعجاز انگیز، خدای متعال به زوج و فرد قسم یاد می کند، اینکه واقعیت و مصداق این عبارت چیست، مفسران قرآن کریم را به تحیر و سرگردانی مواجه ساخته است. چه بسا احتیاط و پرهیز از تفسیر به رأی موجب شده است، که مفسران قرآن کریم از بیان نظر قطعی در خصوص معنای این آیه پرهیز نمایند؛ چرا که بسیاری از معانی که برای این آیه ذکر شده، فاقد دلیل و سند قطعی می باشد، حتی روایاتی که دال بر معنای این آیه می باشند با اشکال سندی و مرسل بودن مواجه هستند. با این تفاصیل برای این آیه، مفسران اقوال و احتمالات فراوانى ذكر كرده اند: بعضى بالغ بر بیست قول و بعضى از آن هم فراتر رفته و بالغ بر سى و شش قول نقل كرده اند! [3]
علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریف نظرات مختلفی که در خصوص این آیه شریف وجود دارد را این چنین بیان می فرماید: «نظر بعضی از مفسران این است که مراد دو ركعت نماز معروف به" شفع" و یك ركعت نماز معروف به" وتر" است، كه در آخر شب خوانده مى شود. [4]
بعضى دیگر این چنین بیان داشته اند که مراد مطلق نمازها است، كه بعضى شفع- دو ركعتى و چهار ركعتى- و بعضى دیگر وتر- یك ركعتى و سه ركعتى- است. [5] و اینکه شفع، روز قربان و وتر، روز عرفه نهم ذى الحجه است. [6] و بعضى گفته اند: شفع تمام انسان ها است، به دلیل اینكه فرموده:" وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً" و وتر خداى تعالى است، كه تك است، و بر طبق هر یك از این اقوال روایاتى هم رسیده است.» [7] منظور جفت و طاق از هر عددى است،[8]

با توجه به کثرت اقوالی که در خصوص معنا و مصداق این آیه شریف وجود دارد، بعضی از مفسران قرآن، تأویل و یکی از مصادیق این آیه شریف را امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) معرفی کرده اند. البته این دسته مفسران برای این ادعا روایتی مسندی  را نقل نکرده اند، و تنها به این عبارت اکتفا نموده اند: «وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ قَالَ الشَّفْعُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْن» [9] پر واضح است، که این عبارت عربی حجت و سندی برای قضاوت و داوری در خصوص معنای این آیه شریف نیست؛ شاید همین امر موجب شده است که مفسرانی همچون علامه طباطبایی به این مطلب استناد نجویند.

راسخون در علم، معنای این آیات را می دانند

بر اساس آموزه های وحیانی و قرآنی خدای متعال، راسخون در علم تأویل، این آیات راز گونه را می داند؛ کما اینکه خدای متعال در این خصوص می فرماید: «ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْباب؛ [سوره آل عمران، آیه7] و حال آنكه تأویل آن را جز خدا نمى داند و آنان كه در دانش استوارند گویند: ما بدان گرویده ایم، همه از سوى پروردگار ماست. و این را جز خردمندان یاد نكنند و پند نگیرند.» به هر حال هر یک از معانی یاد شده در خصوص معنای آیه شاید یکی از مصادیق زوج باشد.
 

روایاتی در فضیلت امام حسن و حسین (علیها السلام)

1-پیامبر به حسن و حسین (علیهم السلام) عشق می ورزید:
در روایتی زیبا و ارزشمند پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله) عشق خود را این دو امام همام این چنین بیان می دارد: «عَنْ سَلْمَانَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله و علیه وآله یَقُولُ فِی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام: «اللَّهُمَّ إِنِّی أُحِبُّهُمَا فَأَحِبَّهُمَا وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُمَا» یعنی: شنیدم از رسول خدا که فرمود در حق حسن و حسین الهی من دوست دارم ایشان را پس دوست دار ایشان را و دوست دار کسی را که ایشان را دوست دارد. [10]
2- حسن و حسین (علیهما السلام) سرور جوانان بهشت:
در منابع روایی این چنین نقل شده است: «قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله و علیه وآله  سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ- وَ أَبُوهُمَا خَیْرٌ مِنْهُمَا؛[11] نقل شده از امام رضا (علیه السلام) که فرمود، كه فرستاده خدا (صلی الله و علیه وآله) فرموده: سرور و بزرگ جوانان بهشت حسن و حسین (علیهما السلام) مى  باشند، و پدر ایشان از آنها بهتر است.»

در روایتی زیبا و ارزشمند پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله) عشق خود را این دو امام همام این چنین بیان می دارد: «عَنْ سَلْمَانَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله و علیه وآله یَقُولُ فِی الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهما السلام: «اللَّهُمَّ إِنِّی أُحِبُّهُمَا فَأَحِبَّهُمَا وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُمَا» یعنی: شنیدم از رسول خدا که فرمود در حق حسن و حسین الهی من دوست دارم ایشان را پس دوست دار ایشان را و دوست دار کسی را که ایشان را دوست دارد.

سخن آخر:

در خصوص معنای آیه ما نیز  تنها به ذکر اقوال بسنده کردیم و در این خصوص نظر قطعی اتخاذ نکریم و حقیقت آن را به اهل علم واگذار نمودیم تا اینکه مصداق آیه شریف قرار نگیریم: ««بَلْ کذَّبُوا بِمَا لَمْ یحِیطُوا بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا یأْتِهِمْ تَأْوِیلُهُ؛[سوره یونس آیه 39] بلكه چیزى را تكذیب كردند كه آگاهى از آن نداشتند، و هنوز واقعیتش بر آنان روشن نشده است!.»

پی نوشت ها:
[1]. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 24، ص93، ح6.
[2]. دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج2، ص1263.
[3]. ترجمه المیزان، ج 20، ص467.
[4]. تفسیر قمى، ج 2، ص 419.
[5]. مجمع البیان، ج 10، ص 485.
[6]. تفسیر فخر رازى، ج 31، ص 163.
[7]. ترجمه المیزان، ج 20، ص: 468
[8]. تفسیر قرطبى، ج 20، ص 40 و 41.
[9]. البرهان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص650.
[10]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص28.
[11]. صحیفة الإمام الرضا علیه السلام، ص63.