تبیان، دستیار زندگی
شهر خدا، در غرب معاصر، در آتلانتیس جدید توماس مور جایش را به شهر علم و دانش داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مشروطیت اصفهان تلفیق مشروعه تهران و مشروطه نجف

شهر خدا، در غرب معاصر، در آتلانتیس جدید توماس مور جایش را به شهر علم و دانش داد. هرچند در اندیشه های سیاسی اسلام ، بین شهر خدا و شهر دانش تعارضی نبود، اما باید گفت تاسیس شهر الهی یا مدینه فاضله را نخست بار فیلسوف بزرگ ، فارابی ، عنوان کرد که رئیس اول آن را واضع النوامیس نام نهاده که به نظریه شیعی امامت بسیار نزدیک ، و حتی می تواند برگردان فلسفی آن نظریه قلمداد شود.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
مشروطیت اصفهان تلفیق مشروعه تهران و مشروطه نجف

پیروان شیخ صفی الدین اردبیلی

تحقق عینی شهر خدا را در دنیای اسلام چه کسی می باید تکفل شود؟ در مورد ایران اسلامی شیعه باید گفت که اول بار، این پیروان شیخ صفی الدین اردبیلی بودند که این مهم را تحت زعامت مرشد کامل عملی ساخته و تخت پوست ارشاد را بر سریر سلطنت افکندند. پس از گذشت 4 سده از آن تاریخ ، شیعه در عصر مشروطه و در نگاهی جدید به دنیای غرب ، به آزمونی نو برآمد. اینک یک تجربه و الگوی چند قرنه در ذهن و فکر آنان باید گنار گذاشته می شد و آن ، سلطنت بود که دیگر نه جایگاه مرشد کامل یا فره ایزدی ، بلکه مظهر استبداد قاجار بود.

در جریان مشروطه خواهی ، در برخی از حوزه های فکری شیعه دوباره آن آرمان کهن جان گرفت ، با این تفاوت که به علت محدودیتهای زمانه ، کمتر پیرامون رئیس اول و حاکم مدینه ، بلکه بیشتر حول ماهیت و میرزان تحقق مدینه ، آن هم در پرتو قانون، سخن رفت.

فضای مشروطه از نهاد جدیدی سخن به میان آورد که بتواند جای خالی این خلائ تئوریک را پر سازد و آن: مجلس شورا به عنوان تبلور اراده و خواست ملت بود. هرچند تجربه عملی مشروطه و سرنوشت تلخش در عصر پهلوی باعث شد که شیعه از این نظریه نیز بگذشته و به سوی نظریه جمهوری (به عنوان قالب) رود، اما در عصر مشروطه ، قالب قدر مقدور به عنوان مهمترین محور بحث و نظر مطرح گشت. غالب مصلحان و متفکران ، مشروطه را گذاری مهم برای عبور از استبداد می شمردند، اما از خود این قدر مقدور چگونه می بایست گذر کرد و اصولا گذار از استبداد، به کدام سمت و سو باید انجام می گرفت؟
درپاسخ به این سوال اساسی ، باید به برخی از حوزه های فکری و سیاسی عصر مشروطیت نظر افکنیم: 1- حوزه مشروعه خواه تهران 2- حوزه مشروطه خواه نجف 3- حوزه مشروطه خواه اصفهان.

حوزه مشروعه خواه:

برغم همراهی اولیه با مشروطیت ، در نتیجه حوادث پایتخت بتدریج راه خود را از مشروطه جدا ساخته و اساسا کلام ، ادبیات و زمینه های حرکتش را بر اساس دیگری غیر از مشروطه (و نیز استبداد) پی ریزی کرد. حوزه نجف نیز سودای تحقق ارزشهای دینی را درسرداشت و لااقل در صدر مشروطیت ، قدر مقدور و مرحله گذار را پذیرفته بود که تنبیه الامه نائینی حکایت از همین امر دارد. اما در مشروطه دوم ، این حوزه برخی چشم اندازهای دیگر و مرحله بالاتری از دوره گذار را به صور زیر مطرح ساخت:
الف) انتقاد صریح و نسبتا تند از روند انحرافی مشروطه در ایران
ب) طرح مباحثی چون حکومت اسلامی ، تمدن اسلامی و نقد نظامهای غربی.
حوزه اصفهان: به نظر می رسد از همان بدو مشروطه حوزه اصفهان ، در پی طرح مبانی نظری حکومت دینی ، و تحقق عملی اهداف اسلامی برآمد. اصفهان ، تنها شهر و حوزه مشروطه خواهی در ایران صدر مشروطه است که علما، ریاست مهمترین نهاد سیاسی (انجمن مقدس ملی) را در دست دارند و نهادهای مدنی نوین (تاسیس مدارس و مریضخانه جدید، قرائت خانه: محل خواندن روزنامه برای بیسوادان ، اتحادیه تجار و...) را در پرتو اهداف اسلامی بنیان می نهند. در جراید اصفهان از اختلاف مشروطه و مشروعه و کشاکش بین آزادی خواهان چندان اثری نیست و ارتش مردمی مشروطه خواهان در برابر آقانجفی اصفهانی و حاج آقا نورالله رژه 50 هزار نفری برگزار می کند و نفرت از استبداد و استعمار، به صورت کاملا علنی و توامان موج می زند. این توفیق و تمایز نیز، خلق الساعه نبود و ریشه در تلاشهای موفق فرهنگی و مدنی و اجتماعی آن شهر در سده ها و بویژه دهه های پیش از مشروطیت داشت.
در این باره ، گذشته از استقرار پایتخت حکومت شیعی صفویه در اصفهان ، می توان به امور زیر اشاره کرد:
1- وجود بیوتات عریق علمی دینی ، و نیز حوزه علمیه پرنشاط اصفهان به ریاست فقهای بزرگی چون سید شفتی و شیخ محمدباقر اصفهانی (پدر آقا نجفی) که همپای تدریس و افتا، حدود شرعی را جاری ساخته و پناهگاه مردم در برابر ظلم حکام بودند
2- چالش علمی با مبلغین ادیان و تاسیس انجمن صفاخانه و نشریه الاسلام برای پیشبرد آن
3- توجه به خودکفایی اقتصادی و تاسیس شرکت اسلامیه (1316ق) به همین منظور.
با طلوع مشروطه و گشایش افق ، البته اصفهان (از حیث نظام سازی سیاسی) به نوعی جهش در نظر و عمل دست یافت. نکته مهم اینکه مشروطه اصفهان ، بین مشروعه شیخ شهید نوری با برداشتهای اجتهادی حوزه نجف در زمینه مردم سالاری و نهادهای جدید، نوعی آشتی و تلفیق (در افقی بالاتر) فراهم ساخته بود، لذا در آنجا تعارض بر سر مشروطه و مشروعه ، مثل دیگر شهرها به چشم نمی خورد.
آنچه در اندیشه حوزه نجف می گذشت و نیز دغدغه هایی که شیخ نوری در تحصن حضرت عبدالعظیم (ع) بر آن پامی فشرد، در گامی فراتر تحت یک نظام هماهنگ دینی (بدون چالشهای نجف و تهران) در حال اجرا بود. اجرای شریعت ، دفع بدعت ، دوری از استعمار خارجی و جایگزینی تدریجی نخبگان ملت به جای سلطه استبداد، گامهای موفقی بود که در نهادهای جدید اصفهان ، انجمن مقدس و اتحادیه علما برقرار می شد. هرچند این امر دیر نپایید و بزودی پس از فتح تهران و سلطه جناح سکولار بر کشور، و آدمکشی حزب دمکرات ، اوضاع کاملا دگرگون شد و روند عرفی گرایی و دین ستیزی ، به نهضت مقدس ملت آسیب جدی زد و درفرجام آن را در پای دیکتاتوری پهلوی قربانی کرد. مع الوصف مشروطه اسلامی اصفهان ، که عملا مشروطه خواهی نجف را به مشروعه خواهی تهران پیوند می زد، تجربه ای درخشان در زمینه حکومت دینی و ارزشهای الهی و شیعی بود که پس از 70 سال در قالب جمهوری اسلامی امام خمینی جلوه ای کاملتر یافت...


منبع: پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران