مادربزرگ و پدربزرگم در یک خانه ی حیاط دار زیبا زندگی می کنند؛ خانه ای که دور تا دورش درختان سیب و آلبالو و انار است و باغچه اش پر است از .. .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1395/06/17
خانهی باصفا
مادربزرگ و پدربزرگم در یک خانهی حیاطدار زیبا زندگی میکنند؛ خانهای که دور تا دورش درختان سیب و آلبالو و انار است و باغچهاش پر است از گلهای محمدی و یاس.
وسط حیاط یک حوض آبی هست که بعد از عید ماهی قرمزهایمان را در آن میاندازیم و تابستانها آنجا آببازی میکنیم.
همه ما روزهای جمعه به خانهی مادربزرگ و پدربزرگ میرویم و دور هم جمع میشویم، خانه مادربزرگ خیلی به ما خوش می گذردو گذر زمان را اصلا متوجه نمی شویم
مادربزرگ میگوید: وقتی خودش هم بچه بوده به همراه پدر و مادرش همین كار را میكردند و این رسم است که جمعهها كوچكترها در خانهی بزرگترها جمع شوند تا از حال هم باخبر شوند.آنجا که میرویم، خبری از اینترنت و تلفن همراه نیست.
تلویزیون هم خراب است، برای همین از فضای مجازی دور میشویم و در دنیای واقعی زندگی میکنیم. عوض اینکه بخواهیم از اخبار گوشهای از دنیا باخبر شویم، کنار هم مینشینیم و از حال هم باخبر می شویم و به هم كمك میكنیم.
در این خانه از تشریفات خبری نیست، برای همین هیچکس خسته نمیشود.
سفره انداختن و غذاخوردن انگار حال و هوای دیگری دارد. وقتی سفرهی بلندی میاندازیم، همه برای کمک میآیند و هركسی كاری میكند.
غذاخوردن کنار هم بیشتر مزه میدهد.
بعد از غذا هم وقت بازی است؛ قایمموشک، اسم فامیل یا... است هر بازیای جز بازیهای رایانهای.
خانه مادربزرگ به من خیلی خوش می گذرد و یاد و خاطره اش همیشه می ماند.
کانال کودک و نوجوان تبیان
koodak@tebyan.com
شهرزاد فراهانی - همشهری آنلاین
همه ما روزهای جمعه به خانهی مادربزرگ و پدربزرگ میرویم و دور هم جمع میشویم، خانه مادربزرگ خیلی به ما خوش می گذردو گذر زمان را اصلا متوجه نمی شویم
مادربزرگ میگوید: وقتی خودش هم بچه بوده به همراه پدر و مادرش همین كار را میكردند و این رسم است که جمعهها كوچكترها در خانهی بزرگترها جمع شوند تا از حال هم باخبر شوند.آنجا که میرویم، خبری از اینترنت و تلفن همراه نیست.
تلویزیون هم خراب است، برای همین از فضای مجازی دور میشویم و در دنیای واقعی زندگی میکنیم. عوض اینکه بخواهیم از اخبار گوشهای از دنیا باخبر شویم، کنار هم مینشینیم و از حال هم باخبر می شویم و به هم كمك میكنیم.
در این خانه از تشریفات خبری نیست، برای همین هیچکس خسته نمیشود.
سفره انداختن و غذاخوردن انگار حال و هوای دیگری دارد. وقتی سفرهی بلندی میاندازیم، همه برای کمک میآیند و هركسی كاری میكند.
غذاخوردن کنار هم بیشتر مزه میدهد.
بعد از غذا هم وقت بازی است؛ قایمموشک، اسم فامیل یا... است هر بازیای جز بازیهای رایانهای.
خانه مادربزرگ به من خیلی خوش می گذرد و یاد و خاطره اش همیشه می ماند.
کانال کودک و نوجوان تبیان
koodak@tebyan.com
شهرزاد فراهانی - همشهری آنلاین
این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.