تبیان، دستیار زندگی
فروپاشی ارتش پرطمطراق رضاشاهی درمقابل ارتش متفقین هرچند درکشورباعث بهت خیلی ازناظرین شد اما به هیچ وجه تعجب ناظرین خارجی را برنینگیخت.البته سقوط درهشتاد ساعت رکوردی بود که رضاشاه وناقابل سرلشکران (لقبی که رضاخان به افسران ارشدخودداده بود)درمقابل حمله متفق
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ هشتاد ساعته

فروپاشی ارتش پرطمطراق رضاشاهی درمقابل ارتش متفقین هرچند درکشورباعث بهت خیلی ازناظرین شد اما به هیچ وجه تعجب ناظرین خارجی را برنیانگیخت.البته سقوط درهشتاد ساعت رکوردی بود که رضاشاه وناقابل سرلشکران (لقبی که رضاخان به افسران ارشدخودداده بود)درمقابل حمله متفقین به دست آوردند وتمسخرواستهزاء ناظران راموجب گردیدند.

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان
جنگ هشتاد ساعته

نامی که رسانه های آمریکایی به جنگ متفقین با ارتش رضاشاهی دادند

ناتوانی ارتش رضاشاهی بارهادرگزارشهای فرستادگان سیاسی دول غربی مورداشاره قرارگرفته بود وحتی این موضوع توسط وابسته سفارت فرانسه به رضاخان نیزگوشزدشده بود.اماا زآنجا که دیکتاتورها گوشی برای شنیدن ندارند و دچار توهم قدرتمداری می شوند با خشم و ناراحتی با این سخنان مواجه شد.جنگ متفقین علیه ایران از ساعت 2 بامداد 25 اوت تا 10 بامداد 28 اوت 1941 طول کشید. در 28 اوت 1941، ایران به نیروهایش دستور «ترک مقاومت» داد و این دستور از ساعت 10 صبح همان روز به اجرا درآمد. تهاجم بریتانیا ازطریق خوزستان، و غرب ایران وتهاجم روسیه ازمناطق شمالی وشمال غربی صورت گرفت ، باهم گزارش هارولدمینور دبیرسفارت آمریکا درایران درآن ایام را مطالعه  می کنیم.*

در پارلمان بریتانیا حس نوستالژی و تحسین بسیاری پدید آمده بود که نیروهای ژنرال ویول در سال 1941 همان مسیری را پیموده اند که ژنرال دنسترویل در 1918 پیموده بوده است. در جنگ جهانی اول، روسها از سه محور به ایران حمله کردند: تبریز، انزلی- رشت، و مشهد. در سال 1941 نیز مسیر حمله آنها همین سه محور بود .

به نظر می رسد که با وجود اتمام حجت مشترک روسیه و انگلیس به ایران، باز هم ارتش ایران با حمله نیروهای روس و انگلیس کاملاً غافلگیر شده بود. همچنین گفتنی است که مسیرهای تهاجم سال 1941 ، همان مسیرهای تهاجم در جنگ جهانی اول بود. در نوامبر 1914، نیروهای بریتانیایی قبل از ورود به عراق، آبادان و پالایشگاه نفت را اشغال کردند. در بهار سال 1915، پس از شکست عثمانی در شیبه در حومه بصره، بریتانیا بخشی از نیروهای خود را برای تصرف محمره (خرمشهر) گسیل کرد و پس از تصرف آن شهر در آوریل 1915، به سرعت اهواز و میدان های نفتی را اشغال کرد. این سناریو در اوت 1941 تکرار شد. هر چند که این بار بریتانیا برای تکمیل اشغال آبادان، خرمشهر و بندر شاهپور فقط  36 ساعت وقت صرف کرد؛ و در 28 اوت سال 1941، نیروهای بریتانیا اهواز را گرفته و میدانهای نفت را به طور کامل اشغال کرده بودند. به طور مشابه، مسیر تهاجم در غرب ایران در سال 1941 همان مسیری بود که در 1918 انگلیسیها پیموده بودند:  خانقین، قصرشیرین، کرمانشاه و همدان.

در واقع، در پارلمان بریتانیا حس نوستالژی و تحسین بسیاری پدید آمده بود که نیروهای ژنرال ویول در سال 1941 همان مسیری را پیموده اند که ژنرال دنسترویل در 1918 پیموده بوده است. در جنگ جهانی اول، روسها از سه محور به ایران حمله کردند: تبریز، انزلی- رشت، و مشهد. در سال 1941 نیز مسیر حمله آنها همین سه محور بود . به نظر می رسد که ایرانیان یا انتظار حمله را نداشتند، و یا واقعیت را انکار می کردند و حمله را باور نداشتند، و یا مقاومت در برابر نیروی کوبنده و توانفرسای متفقین را اساساً بی فایده می دانستند و تن به قضا داده بودند. از همان آغاز، دولت ایران از دو قدرت تقاضا کرد حمله را متوقف کنند. در 27 اوت 1941، کابینه جدیدی در ایران روی کار آمد. روز بعد دولت جدید اعلام کرد از آنجا که ایران « کشوری صلح دوست» است، یک جانبه اعلام « ترک مقاومت» می کند. با این حال، متفقین به پیشروی در خاک ایران ادامه دادند و همانطور که قبلاً اشاره شد، دو ارتش در 31 اوت 1941 در قزوین به هم رسیدند. ناظرانی که از نزدیک ناظر اوضاع ایران بودند، از جمله موس و دریفوس، حداکثر انتظار و برآوردشان از ارتش ایران، «مقاومتی نمادین» بود. ارتش کوچک و بی تجهیزات ایران نمی توانست مانع حمله متفقین شود؛ و یا حتی از سرعت پیشروی آنان بکاهد. اما در نتیجه عدم مقاومت در برابر تهاجم، اعتبار و مشروعیت رژیم رضا شاه بیش از پیش از دست رفت؛ و همین، تاج و تخت لرزان رضا شاه را محکوم به فنا کرد.


منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران