تبیان، دستیار زندگی
مذاکرات امام (علیه السلام) برای اتمام حجت و عذر آوری بود، گرچه امام (علیه السلام) از قبل می دانست که دشمن تسلیم حق نبوده و به راه نخواهد آمد و زمینه ای جز جنگ وجود ندارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام علی علیه السلام و مذاکره با دشمن!

مذاکرات امام (علیه السلام) برای اتمام حجت و عذر آوری بود، گرچه امام (علیه السلام) از قبل می دانست که دشمن تسلیم حق نبوده و به راه نخواهد آمد و زمینه ای جز جنگ وجود ندارد.

فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
مذاکره

مذاکره بر هر کاری مقدم است!

امام علی علیه السلام مذاکرات و گفتگوهای سیاسی را بر هر کار دیگری مقدم می داشت و تلاش می نمود تا با مناظره و تبادل نظر، نتیجه بگیرد. در نهج البلاغه گفتگوهای مختلفی که امام (علیه السلام) و یارانش قبل از جنگ انجام می دادند و همچنین نامه ها و افرادی که امام (علیه السلام) برای اجتماع با دشمن و تلاش برای بازگرداندن او می فرستاد، آمده است که از مطالعه آنها مشخص میشود  سستی مذاکرات در جنگهای آن حضرت علیه السلام بدلیل سرسختی و غرور دشمن او بود.

مذاکره برای اتمام حجت است!

مذاکرات امام (علیه السلام) برای اتمام حجت و عذر آوری بود، گرچه امام (علیه السلام) از قبل می دانست که دشمن تسلیم حق نبوده و به راه نخواهد آمد و زمینه ای جز جنگ وجود ندارد. آن حضرت هنگامی که در ربذة بود و می خواست خود را به اصحاب جمل برساند، ولی به آنها دست نیافت و آنها به عراق رفته بودند، فرمود: «بخدا قسم این کار را پشت و رو کردم و هر طرف آن را نگریستم و هیچ چاره ای جز جنگ با این قوم نیافتم یا آنکه به آنچه خدا بر پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله نازل کرده کافر شوم.»

امام علیه السلام کسی را که به گفتگو و مذاکره ایمان و عقیده ندارد، و نتیجه گفتگو با او منفی است، رها می کند و با کسی به گفتگو می نشیند که احتمال می رود مذاکره با او به نتیجه ای مثبت برسد.

و همین معنی را پیش از جنگ با معاویه و اصحابش در شام فرمود: «من این امر را زیر و رو کردم و چنان به آن مشغول شدم که خواب را از چشم من ربود. ولی دیدم راهی جز جنگ با اینها و یا کفر به آنچه محمد صلی الله علیه و آله آورده است ندارم و علاج جنگ برای من آسانتر بود از علاج عِقاب، و مرگهای دنیا از مرگهای آخرت سبکتر است.»

و هنگامی که امور گره خورد و روزگار سخت شد و دشمن همه راه های گفتگو را بست و اقدام به جنگ کرد، آن حضرت (علیه السلام) به یکی از سپاهیانش، قرآنی می دهد تا دشمن را به حکم آن دعوت کند ولی او را می کشند. این مطلب در هر سه جنگ آن حضرت (علیه السلام) اتفاق افتاد.

شناخت های اولیه در مذاکره

نصوصی که امام علی علیه السلام در آن به مذاکره با دشمن پرداخته در نهج البلاغه بسیار است، شناخت شیوه و روش مذاکرات امام (علیه السلام) با دشمن میتواند چراغ راه دولتمردان امروز باشد. در این مسیر شناخت های اولیه مهم است از جمله:

- زمان مذاکرات.

شناخت دشمنی که با او گفتگو می شود یا او آغاز به مذاکره می کند.

- چگونگی مذاکرات

- الگوی مذاکرات

اصول و مبانی مذاکره

با نگاهی به مذاکره امام پیش از وقوع جنگ جمل میتوان دستورالعملی برای مذاکره با دشمن استخراج نمود؛ امام (علیه السلام) عبدالله بن عباس را پیش از وقوع جنگ به سراغ زبیر فرستاده تا او را به اطاعت از امام (علیه السلام) برگرداند و فرمود:

«با طلحه دیدار مکن، چه اگر او را ملاقات کنی، او را چون گاوی با شاخهای به پشت پیچیده می بینی. او بر شتری سرکش سوار می گردد و می گوید این شتر، رام است. اما زبیر را ملاقات کن که سرشت او نرمتر است. پس به او بگو پسر دائی تو می گوید، در حجاز مرا شناختی و در عراق مرا انکار می کنی، آیا چه دیدی که رو برگرداندی؟

امیرالمومنین علی (علیه السلام) اهل مذاکره بود ولی در مذاکره با دشمن یا همان کافر و ظالم، مهم این است که مذاکره کننده ی مسلمان یا دولت اسلامی، اول خودش و اهدافش و موقعیت اش را خوب بشناسد.

از این سخن استفاده می شود که:

- امام (علیه السلام) نماینده ای توانا (عبدالله بن عباس ) را برای مذاکره می فرستد.

- کسی را که به گفتگو و مذاکره ایمان و عقیده ندارد، و نتیجه گفتگو با او منفی است، رها می کند و با کسی به گفتگو می نشیند که احتمال می رود مذاکره با او به نتیجه ای مثبت برسد.

- در مذاکره از کنایه و اشاره استفاده می کند نه از تصریحات تا آن که دشمن را تحریک نکند، این روش بر جریان مذاکرات تاثیر می گذارد.

- از طرف مقابل دلیل مخالفت و اختلاف و عدم پذیرش خود را سئوال می کند.

- اقامه دلیل و آوردن حجت و احتجاج با دشمن برای قانع نمودن او.

کلام آخر

امیرالمومنین علی (علیه السلام) اهل مذاکره بود ولی در مذاکره با دشمن یا همان کافر و ظالم، مهم این است که مذاکره کننده مسلمان یا دولت اسلامی، اول خودش و اهدافش و موقعیت اش را خوب بشناسد، دوم دشمن ، اهداف، موقعیت و تاکتیک هایش را با بصیرت و دورنگری بشناسد، سوم اهداف مذاکره را بشناسد، چهارم ببیند چه امتیازی را برای اخذ چه امتیازی می دهد و در گفت وگو با دشمن سود و زیان ملت مسلمان را در نظر بگیرد.


منابع:
- نهج البلاغه خطبه 54 و 31
-نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه ج 1، ص 268
-تاریخ طبری، ج 4، ص 101

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.