ایران به رسانههای آزاد نیاز دارد
کشور ما چون یک کشور در حال توسعه است، نیازمند رسانههای آزاد و تکثر صدا است.
دکتر حاجیمحمد احمدی با بیان اینکه در منشور اخلاقی رسانهها بیطرفی بهعنوان یکی از اصول اساسی آمده است اظهار کرد: بیطرفی به معنی این است که رسانه نباید قضاوت و نتیجهگیری خود را در سه مقولهی اصلی گزارش، مصاحبه و خبر دخالت دهد، البته رسانه میتواند نظرات خود را در سرمقاله، یادداشت و تفسیر ارائه کند.
او ادامه داد: در دنیا، رسانهی بیطرف وجود ندارد چون خود بیطرفی یک نوع جانبداری است؛ اما رسانهها ملزم هستند که رویدادها را درست و جامع به مخاطب انتقال دهند و واقعیتها را دنبال کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه هر رسانهای تابعی از قدرت است بیان کرد: رسانهها ابزار قدرت و بهدنبال بهدست آوردن، افزایش یا انتقال آن هستند. امروزه قدرت هر کشوری در قدرت رسانهیی آن گنجانده شده و جنگ از سطح زمینی به سطح آسمانی رفته است، چراکه ابزار جنگ امروزی رسانهها، دنیای دیجیتال و ابزارهای الکترونیکی هستند.
احمدی گفت: رسانهها ناگزیرند که اعتبار منبع را حفظ کنند و بهدنبال روشنسازی و هوشیارسازی مردم بروند. این عملکرد موجب میشود که مردم در فرآیند مشارکت حضور پیدا کنند.
تئوری رسانه های آزاد چه می گوید:
تئوری رسانه های آزاد که ریشه در جنبش های روشنفکری قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی و انقلاب کبیر فرانسه دارد؛ متاثر از نظرات اسمیت(۱۹۷۳) ، کاران و سیتون(۱۹۸۵) و ریورز و دیگران (۱۹۸۰) است که برای اولین بار دیدگاه آزادی مطبوعات را مطرح کردند. ویژگی عمده این نظام رسانه ای، عقل گرایی، لزوم وجود بازار آزاد، تبادل اندیشه و پذیرش مسئولیت نظارتی رسانه ها بر کارهای دولت است. بنابر این اصول و ارزش های پشت سر نظریه همان ارزش های دولت لیبرال-دموکراتیک است. در این نظریه اصل بر آزادی اظهار نظر و انتقاد است. تاکید عمده بر آزادی بای مبارزه با استبداد، کاهش اختلاف در جامعه و اصلاح اشتباهات از جمله ویژگی های این نظریه است؛ از این رو محدودیت و سانسور ممنوع بوده و انتشار هر گونه عقیده درست یا نادرست، مجاز است.
البته در عمل، اعمال آزادی مطبوعات به نفع یک طبقه ی خاص تمام شد. زیرا راه اندازی، نگهداری و توسعه ی رسانه هایی همچون خبرگزاری، تلویزیون، روزنامه های کثیرالانتشار و شبکه های ماهواره ای به هزینه های مالی زیاد و برخورداری از لابی های خاص سیاسی نیاز دارد که معمولا از عهده ی یهودیان سرمایه دار همچون روپرت مرداک بر می آید.
مک کوایل به برخی ناسازگاری ها و مشکلات این نظریه اشاره می کند. نخست، منابع مالی تامین کننده ی نیازهای مطبوعات که به همان اندازه قدرت دولت می تواند محدود کننده ی آزادی مطبوعات باشد. دوم، به نظر می رسد این نظریه بیشتر برای این طراحی شده که از عقیده و باور دفاع کند و سخن اندکی در مورد اطلاعات دارد؛ به ویژه در رابطه با مسائلی مثل دسترسی، حریم خصوصی و نشر. یعنی جاهایی که منافع شخصی یا منافع ناشی از مالکیت وارد صحنه می شود.
سوم، این نظریه بیشتر برای این تدوین شده است که از حقوق صاحبان رسانه ها دفاع کند و نمی تواند از حقوق ژورنالیست ها و دبیران مطبوعات، یا مخاطبان و سایر برخوردار شوندگان یا قربانیان آزادی بیان دفاع کند(وینتور ، ۱۹۷۳ به نقل از مک کوایل( البته غرب از این نظریه مانند سایر نظرات خود سو استفاده کرده و در عمل دچار تناقض است. و کشورهای در حال توسعه می بایست با توجه به شرایط و فرهنگ بومی به استقبال آن بروند
منابع: ایسنا، شاهد شمال