تبیان، دستیار زندگی
توجه دائم به خداوند که می تواند با ذکر ظاهری همراه باشد تمام زندگی و بلکه عالم انسان را متحول می کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

باطن ذکرهایی که می گوییم چیست؟

توجه دائم به خداوند که می تواند با ذکر ظاهری همراه باشد تمام زندگی و بلکه عالم انسان را متحول می کند.

عبدالکریم خالکی - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
ذکر


از مسائلی که در دین ما بسیار به آن سفارش شده است ذکر است. منظور از ذکر هم، ذکر حقیقی است. به تعبیر دیگر گاهی ما تنها با زبان و ظاهرا ذکر می گوییم اما در حقیقت و باطن هیچ تغییری در ما رخ نمی دهد. اما گاهی هم ما در باطن به خداوند توجه می کنیم گرچه در ظاهر ذکر نمی گوییم. ذکر حقیقی همان ذکر باطنی و توجه انسان به خداوند است و اگر ذکر ظاهری نیز مفید است بدین خاطر است که باعث آماده شدن روح انسان برای توجه به خداوند است. بنابراین نه تنها اذکاری که معمولا گفته می شود ذکر هستند بلکه هر آنچه انسان را به حقیقت مطلق توجه دهد ذکر است.
در قرآن گفته می شود (یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُون) (سوره روم آیه 7) " اینان تنها ظاهری، از زندگی دنیا می دانند و از آخرت غافل هستند."

عالم باطن باید به گونه ای باشد که انسان بتواند به راحتی و صرفا با توجه به باطن و به تعبیر دیگر درون خود به عالم باطن وارد شود.

در این آیه اینگونه بیان شده است که اشکال کار در اینجاست که آن عده به ظاهر دنیا توجه می کنند و هر کسی که این را بشنود می فهمد که به باطن توجه نمی کنند. اما در ادامه می گوید اینان که به ظاهر توجه می کنند از آخرت غافل هستند. از این بیان اینگونه استفاده می شود که آخرت امری مقابل ظاهر است  و چون مقابل ظاهر چیزی جز باطن نیست پس آخرت همان باطن دنیاست. با این تعبیر نتیجه این می شود که باطن دنیا همان آخرت است و آخرت همان باطن دنیاست.
مشکل آن افراد این بود که از آخرت غافل بودند و چون آخرت همان باطن دنیا شد پس از باطن دنیا غافل بودند.
اما غفلت به چه معناست؟ وقتی انسان به امری توجه می کند یعنی از آن امر غافل نیست و وقتی انسان به امری توجه نمی کند یعنی از آن امر غافل است. بنابراین توجه مقابل ذکر است. هر جا ذکر باشد یعنی توجه وجود دارد و غفلت وجود ندارد و هر جا  ذکر نباشد یعنی توجه وجود ندارد و غفلت وجود دارد.

باطن عالم کجاست؟

اما باطن عالم که همان آخرت باشد کجاست؟ و چگونه می توان به آن توجه کرد؟ پاسخ اینست که باطن این عالم امری است که در دسترس هر انسانی در هر موقعیتی هست. و راه دستیابی به آن توجه است. باطن عالم، جا و مکانی مادی و خاص ندارد که اگر به آن مکان برویم در باطن باشیم و اگر در بقیه مکانها باشیم در باطن نباشیم. بلکه باطن همه جا هست و راه ورود به آن توجه به آن است. پس باطن عالم امری مادی نیست. راه توجه به باطن توجه نکردن به ظاهر است زیرا توجه انسان اگر از ظاهر دنیا و موجودات ظاهری و روابط اعتباری بین انسانها قطع شود چاره ای ندارد جز اینکه به واقعیت مطلق توجه کند. به تعبیر دیگر توجه به باطن یعنی توجه به حقیقت زیرا باطن در مقابل ظاهر همانند حقیقت و مجاز است. و چون خداوند حقیقت مطلق است در واقع توجه به باطن همان نزدیک شدن توجه انسان به سمت خداوند است.

زندگی در عالم باطن

هر یک از اذکار یک ویژگی دارد و چون گفتیم عالم ما را توجه ما تشکیل می دهد بنابراین هر ذکری عالمی متفاوت برای ما ایجاد می کند. البته ذکر گفتن بدون تجویز استاد امری بسیار خطرناک است اما صلوات ذکری است که برای همه افراد توصیه می شود.

همانگونه که در گذشته بیان شد عالم باطن همینجا و قابل دسترس است. بنابراین عالم باطن باید به گونه ای باشد که انسان بتواند به راحتی و صرفا با توجه به باطن و به تعبیر دیگر درون خود به عالم باطن وارد شود.
گاهی انسان به حدی در باطن غوطه ور شده و به عالم درون خود توجه می کند که انگار دیگر در دنیا زندگی نمی کنند و در باطن که همان آخرت باشد زندگی می کند. زندگی در این عالم گرچه با زندگی ظاهری در عالم دنیا همراه است اما لذتهای آنجا بسیار قوی تر از این دنیا هست. به تعبیر دیگر اگر ما به لذتی توجه نکنیم از آن لذت نمی بریم. این همانند اینست که غذای خوشمزه ای بخوریم اما آنقدر توجه ما در چیزی دیگر باشد که از آن غذا هیچ چیز نفهمیم. بنابراین وقتی بیان شد که لذت زمانی است که به آن توجه شود می توان این مسأله را نیز فهمید که لذت چیزی غیر از توجه نیست. با این مبنا انسان می تواند هر لحظه به خوبیها و خوبی مطلق که همان خداوند است توجه کند و به این ترتیب زندگی خود را آکنده از لذت کند و یا اینکه تنها به بدیها و نقص ها و ظواهر دنیایی توجه کند و هر لحظه رنج ببرد.
راه زندگی در باطن عالم و متنعم شدن از لذتها در هر لحظه توجه دائم به خداوند و باطن است. در واقع یکی از نتیجه های این بحث اینست که ما با توجه خود زندگی می کنیم. و ذکر یعنی سوق دادن توجه، به سمتی خاص.
هر یک از اذکار یک ویژگی دارد و چون گفتیم عالم ما را توجه ما تشکیل می دهد بنابراین هر ذکری عالمی متفاوت برای ما ایجاد می کند. البته ذکر گفتن بدون تجویز استاد امری بسیار خطرناک است اما صلوات ذکری است که برای همه افراد توصیه می شود.
نتیجه عملی بحث ما اینست که توجه دائم به خداوند که می تواند با ذکر ظاهری همراه باشد تمام زندگی و بلکه عالم انسان را متحول می کند.


منابع:
- رساله الولایه علامه طباطبایی(ره)
- تفسیر المیزان علامه طباطبایی(ره)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.