تبیان، دستیار زندگی
شاعری که اشعارش «موضع» داشت/ سوی دیار عاشقان، رو به خدا می رویم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رو به خدا می‌رویم

سخن از نامی آشنا در حماسه و شعر دفاع مقدس است؛ حبیب‌الله معلمی، کشاورزی که همپای رزمندگان بود و شاعرانگی خود را به آنان تقدیم کرد و شعرش همواره موضع‌ داشت.

title

«بسم الله الرحمن الرحیم، برادر عزیز آقای معلمی، هنگامی که شعر روشن شما که چون جویبار مصفایی با نغمه برادر خواننده عزیز، آقای آهنگران به کلام جان مشتاقان می‌ریزد و روحی تازه و سرشار از انگیزه و احساس انقلابی به شنونده می‌بخشد، شأن شعر و سرود انقلابی و اسلامی و مردمی و اوج شاعر مومن و صالح، آشکار و ملموس می‌گردد. سرود دلنواز شما و سرایش صمیمی و شیرین آن برادر، بی شک یکی از پایه ‌های جهاد مقدس ما در برابر دشمن جهانی و جنگ تحمیلی است. این پایگاه شایسته را به شما تبریک می‌گویم و نیز طلوع فجر مقدس انقلاب را وصله ناقابلی تقدیم می‌دارم و شما را دعا می‌کنم. برادر شما، سید علی خامنه‌ای.»

و این نوشتار، صله ای بود برای استاد حبیب الله معلمی تا بداند که اشعار و سرودهای حماسی‌اش، مورد عنایت همه رزمندگان و امام رزمندگان است.

سخن از حبیب الله معلمی است، متولد ۱۵ بهمن ۱۳۰۵ در رامهرمز. از ۳۵ سالگی به اهواز رفت و به کار کشاورزی مشغول شد. با شروع دفاع مقدس ملت ایران، همراه سایر غیورمردان به دفاع پرداخت و با توجه به ذوق شعری‌اش، شعرهایی می‌سرود.

پسرش سیف‌الله معلمی در همان اوایل جنگ، با صادق آهنگران در جهاد سازندگی همکار بود. سیف‌الله از شاعرانگی‌های پدر برای آهنگران گفت و این بود که آهنگران، نام تعدادی از شهدای خوزستان و یک ملودی را به سیف الله داد تا به پدر برساند.

روز بعد شعری حماسی با درج نام شهدا و با این مطلع برای آهنگران آماده بود:

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان، درود
لاله‌های سرخ پرپر گشته‌ی ایران، درود

این اشعار در مراسمی برای عشایر خوزستان خوانده شد و غوغایی به پا کرد. چند روز بعد از آهنگران دعوت شد تا همین نوحه را در محضر امام و در جماران اجرا کند و همین باعث شد تا این اشعار بارها از صداوسیما پخش شود.

از آن پس، همکاری آهنگران و معلمی ادامه یافت؛ معلمی می‌سرود و آهنگران اجرا می‌کرد و این اشعار بویژه در شب‌های عملیات، شور و حال خاصی به رزمندگان می‌داد:

ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش

رزمندگان جان به کف روز شجاعت آماده
ای لشکر روح خدا گاه شهامت آماده

بین، نیروی اسلامیان تا بی‌نهایت آمده
از بهر دفع دشمنان آماده باش آماده‌باش

از شوق دیدار حسین، دلها همه شیدا شده
از عاشقان کربلا پوشیده این صحرا شده

در قلب این جنگ‌آوران شوری ز نو بر پا شده
چون کوه راسخ، پرتوان، آماده باش آماده باش

ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش

بهر سرافرازی ببند، بند شجاعت بر سرم
بهر ملاقات خدا بنما معطر پیکرم

بر بند کوله پشتیِ رزمنده ‌ی همسنگرم
بنما سلاحت امتحان، آماده باش آماده باش

سرنیزه ‌ها، فانوسقه ‌ها، بندید محکم بر کمر
بندید بند کفشها، با سرعت ای شیران نر

بهر وداع آخرین، بوسید روی یکدگر
گویید با همسنگران آماده باش آماده باش

ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش

گیرید علمداران همه مردانه بیرقها به کف
با نظم و ترتیب آورید رو سوی میدان شرف

از میمنه، وز میسره حمله کنید از هر طرف
تازید چون شیر ژیان، آماده باش آماده باش

ثابت قدم در سنگر قرآن چو کوهی پا به جا
دندان فشرده روی هم، سر را سپرده بر خدا

گیرید با دقت همه زیر نظر قوم دغا
گفته امیرمؤمنان آماده باش آماده باش

ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش

باشید با هم متحد یاران و انصار حسین
رو سوی ارض کربلا آرید انصار حسین

هستید جمله آرزومندان دیدار حسین
ای عارفان وی عاشقان آماده باش آماده باش

ای سرور لب تشنگان تو شافع فردای ما
شوری فکنده عشق تو بر این دل شیدای ما

باشد کنون فرزند تو فرمانده و مولای ما
لطف خدا بر ما عیان، آماده باش آماده باش

ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی امان آماده باش آماده باش

و اینگونه بود که نام حبیب الله معلمی با نوای صادق آهنگران گره خورد و حماسه‌ها خلق نمود:

با نوای کاروان، بار بندید همرهان
این قافله عزم کربُبلا دارد

الرحیل ای خفتگان همسفر با عاشقان
سوی حسین رفتن لطف و صفا دارد

پست و بالا بی شمار است در این رهگذر
وادی صحرای عشق نیست خالی از خطر

یا ز جان باید گذشت یا بباید داد سر
چون کربلا دیدن بس ماجرا دارد

با نوای کاروان، بار بندید همرهان
این قافله عزم کرببلا دارد

علاوه‌بر این سرودها و اشعار، نواهای جاودانه دیگری مانند «شور حسین است چه‌ها می‌کند»، «سوی دیار عاشقان، رو به خدا می‌رویم»، «بهر آزادی قدس از کربلا باید گذشت» و «ای لشکر حسینی، تا کربلا رسیدن، یک یا حسین دیگر»، دیگر خاطرات جاوید ایثارگران و مردم ایران سرافراز را رقم زد.

و این شاعر مبارز و به تعبیر رهبرانقلاب «مومن و صالح» سرانجام در مانند چنین روزی و در چهارم تیر ماه ۱۳۹۲ به دیدار معبود شتافت.

بسیاری از اشعار و سرودهای آن شاعر دردآشنا، در کتاب‌هایی مانند «خونین نامه عاشقان حسین»، «وادی عشق» و «شفق خونین» منتشر شده است.

او همچنین شاعر و نوحه سرای مذهبی هم بود و بسیاری از اشعار و نوحه‌هایش هنوز هم در مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام، گرمابخش محافل عاشقان عصمت و طهارت است.

و اکنون این نوشتار را با مناجاتی از او به مناسبت ماه مبارک رمضان به پایان می‌آوریم:

ای خدای حیّ سبحان، آمدم در ماه غفران
بگذر از جرم و گناهم، تو خطابخشی و رحمان

مستمندی شرمسارم، بنده ای ناچیز و خوارم
چشم امید از تو دارم با گناهان فراوان

غرق عصیان و گناهم، بنده ای گُم کرده راهم
ده به درگاهت پناهم، ای پناه بی پناهان

باب رحمت برگشودی بنده را دعوت نمودی
نعمتت از حد فزودی مرحمت فرما به مهمان

خالق و بخشنده ای تو، دستگیر بنده ای تو
واقف و بیننده ای تو، شرمسارم من ز عصیان

بنده ای با قلب خسته بر سر خوانت نشسته
دل به امید تو بسته، کن به عبدت لطف و احسان

از خطا آکنده ام من، مُجرمی درمانده ام من
هر چه هستم بنده ام من، ای دوای دردمندان

درد دل را با که گویم، داروی درد از که جویم
تا نریزد آبرویم، رحمی از خلاق منّان

بنده را مولا تویی تو، واقف و دانا تویی تو
مونس دلها تویی تو، نیست رازی از تو پنهان

خالقا حق پیمبر، حق زهرای مطهّر
حق خون فرق حیدر، عفو کن کوه گناهان


خبرگزاری مهر

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .