تبیان، دستیار زندگی
رسانه های مجازی و عیر رسمی در کنار رسانه های رسمی موجبات تغییرات فراوانی را در فضای رسانه ای ارتباطاتی شده اند. به همین جهت در مدیریت رسانه و افکار عمومی نیز با این تغییرات همگام شد و با توجه به آنها به تحلیل و برنامه ریزی پرداخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جدال رسانه های رسمی و غیر رسمی

رسانه های مجازی و غیررسمی در کنار رسانه های رسمی موجبات تغییرات فراوانی را در فضای رسانه ای ارتباطاتی  شده اند. به همین جهت در مدیریت رسانه و افکار عمومی نیز با این تغییرات همگام شد و با توجه به آنها به تحلیل و برنامه ریزی پرداخت.

فرآوری: محسن بابایی - بخش ارتباطات تبیان
رسانه سنتی

رسانه ها در سپهر رسانه ای وظیفه مهم آموزش، انتقال و تبادل دانش و اطلاعات را به عهده دارند.
رسانه ها یكی از حوزه های مهم فرهنگ سازی و تبادل دانش هستند و در عصر جدید و ظهور رسانه های نوین، این رسالت مهم تر و حساس تر هم می شود؛ به خصوص باید یادمان باشد كه تغییرات فناوری اطلاعات، آنقدر سریع و تند است كه حالا دیگر جز همین رسانه های نوین، رسانه های دیگر مجال زمانی بیشتری برای فرهنگ سازی ندارند و سرعت تحولات آنقدر بالاست كه زمان برای انتشار یك كتاب یا ساخت یك فیلم، گاهی باعث می شود تا این عناصر مهم فرهنگ سازی در دوره های گذشته، از تحولات عقب بمانند و نتوانند نقش فرهنگ سازی خود را با توجه به تغییرات به درستی ایفا كنند.
در واقع ما در یك شرایط آشفته به لحاظ بازار اطلاعاتی به سر می بریم و این اتفاق، تنها متوجه جامعه ایرانی نیست و اتفاقی بین المللی است كه تمام جوامع را درگیر خود كرده. چنین تغییراتی سریع، حتی آموزش و فرهنگ سازی و برقراری مقررات از طرف مدیران هم، گاهی از تغییرات عقب می ماند و سیستم تغییر لحظه ای فناوری نوین آنچنان متغیر است كه چنین برنامه ریزی هایی را هم پشت سر می گذارد و مقررات و آموزش ها هم از آنها دورتر و قدیمی تر می شود.
در چنین شرایطی بهترین نحوه مدیریت، مدیریت آتش نشانی است؛ مدیریتی كه این امكان را می دهد تا در لحظه و به سرعت، به اتفاق ها و تغییرات واكنش نشان داد و برای وضعیت پیش آمده فرهنگی، مدیریت و عملكردی صحیح و به جا داشت. چنین مدیریتی هم نیازمند افرادی خلاق و توانمند است كه خود از این دانش و فناوری نوین، به اندازه كاربران آگاهی داشته باشند و در واقع در همراهی با جریان با مدیریت خلاقانه چاره جویی كنند.

در چنین شرایطی بهترین نحوه مدیریت، مدیریت آتش نشانی است؛ مدیریتی كه این امكان را می دهد تا در لحظه و به سرعت، به اتفاق ها و تغییرات واكنش نشان داد و برای وضعیت پیش آمده فرهنگی، مدیریت و عملكردی صحیح و به جا داشت

بازهم این روش و راه حل تنها مختص ایران نیست و در عرصه بین الملل و در دیگر جوامع توسعه یافته یا روبه توسعه، تنها راه حل می تواند همین مدیریت آتش نشانی باشد. هرچند همین راه حل هم با توجه به سرعت تغییرات راه حلی صددرصدی و قطعی نیست و شاید در آینده نزدیك و با توجه به تغییرات راه حل های دیگر بهتر و مناسب تر باشند. حالا و در چنین شرایطی، وزیرارتباطات از مطبوعات و صدا و سیما می خواهد تا برای فرهنگ سازی در فضای مجازی با مدیران و نهادها همكاری كنند.
در این درخواست دو نكته مهم نادیده گرفته شده است؛ اول اینكه با مدیریت از بالا به پایین و به دلیل همان سرعت تغییرات فناوری نوین، مدیریت فرهنگی فضای مجازی با برنامه  ریزی های از پیش تعیین شده، چندان موثر به نظر نمی رسد. نكته دیگر هم این است كه در شرایط فعلی رسانه های رسمی در ایران، مطبوعات و رسانه های سنتی همچنان تلاش می كنند تا مرجعیت خود را حفظ كنند و نسبت به صدا و سیما، اطمینان و اعتماد عمومی را جلب كنند؛ این اتفاق نه به معنای دیده شدن صددرصدی است و نه به معنای نادیده گرفتن. اما در تجربه های مختلف در سال اخیر، به طور مثال انتخابات، دیده ایم كه حتی فضای مجازی چند قدم جلوتر از رسانه های سنتی حركت كرده و حتی موثرتر واقع شده است.
همین دو نكته كافی است تا بدانیم شبكه های مجازی جلوتر از رسانه های رسمی حركت می كنند و كارایی بیشتری دارند و دایره حركت رسانه های رسمی محدودتر شده و با این شرایط مدیریتی با نگاه از بالا به پایین، جوابگو نیست و نمی تواند از پس فرهنگ سازی در فضای مجازی بربیاید. شاید راه حل چنین شرایطی، درك دقیق اتفاق و تغییرات فناوری است و كنار گذاشتن نگاه مدیریت سنتی. بهترین راه حل می تواند این باشد كه هر نهاد رسمی یا غیر رسمی و هر رسانه ای و هر آن كسی كه نسبت به این شرایط احساس مسئولیت می كند، در جهت ارتقای دانش و سواد رسانه ای كاربرها قدم بردارد و چگونگی مواجهه با دنیای مجازی را آموزش دهد. به جز این محدودیت ها، راهكارها و برنامه ریزی ها با نگاهی محدود كننده یا نگاه مدیریتی از بالا به پایین، راهكار مفید و موثر نیست

تبعات همسویی رسانه های رسمی با رسانه های مجازی

شبکه های اجتماعی و رسانه های رسمی مکمل یکدیگر هستند. در دورانی که مردم به انتشار سریع خبر نیاز دارند شبکه های اجتماعی می توانند با انتقال سریع و لحظه ای اخبار خلاء رسانه های رسمی را پر و نیاز مردم را تامین کنند. ویژگی مهم شبکه های اجتماعی همین است، این ویژگی به کمک رسانه های رسمی آمده و در بسیاری موارد در زمینه اطلاع رسانی و خبررسانی سریع و با شتاب، جای خالی خبرنگاران حرفه ای را پر می کند.

به نظر می رسد روندی در حال شكل گیری است كه رسانه های رسمی هم تحت تاثیر شبكه های اجتماعی قرار گرفته اند و به جای اینكه  روی آنها تاثیر بگذارند، از آنها تاثیر می گیرند و حتی گاهی به شایعه پراكنی و ابهام آلودی فضا كمك می كنند

حالا اما می توان به این ویژگی از دو زاویه نگاه كرد؛ گاهی می توان آن را تهدید دید و گاهی هم فرصت. امروزه با گسترش تكنولوژی، شبكه های اجتماعی امكان دسترسی آسان به اطلاعات را برای شهروندان فراهم كرده اند، امكانی كه در بعضی مواقع ایجاد دردسر می كند و باعث شكل گیری فضای هیجانی در جامعه می شود.
وقتی كاربران این موقعیت را در اختیار داشته باشند كه نظرات خود را در كمترین زمان به دیگران انتقال دهند، قطعا نظرات مختلفی و متنوعی از این طریق منتقل می شود كه شناخت سره از ناسره را برای مخاطب دشوار می كند. اینجاست كه نقش رسانه های رسمی پر رنگ می شود و به كمك مردم می آیند. رسانه های رسمی بر اساس تحقیق و جست وجو توازن را در خبررسانی رعایت و از جامعه ابهام زدایی می كنند. حالا اما مشكلی كه به تازگی دیده شده و با انتشار خبر كشیدن بخیه های كودك خردسال در بیمارستان اصفهان خود را بیشتر نشان داد این است كه رسانه های رسمی نقش و كاركرد اصلی خود را كه ابهام زدایی و شفاف سازی اخبار است فراموش كرده اند و با فضای هیجانی جامعه همسو شده اند.
به نظر می رسد روندی در حال شكل گیری است كه رسانه های رسمی هم تحت تاثیر شبكه های اجتماعی قرار گرفته اند و به جای اینكه  روی آنها تاثیر بگذارند، از آنها تاثیر می گیرند و حتی گاهی به شایعه پراكنی و ابهام آلودی فضا كمك می كنند. این امر اجتناب ناپذیر است و بیشتر جوامع را درگیر خود كرده  است و هیچ رسانه ای نمی تواند مدعی باشد كه از شبكه های اجتماعی و نظراتی كه در آن پخش می شود تاثیر نمی گیرد و سعی می كند خود را به دور از این نظرات نگه دارد.
یكی از چالش های گریزناپذیر شبكه های اجتماعی همین است و باید برای آن راهكاری منطقی پیدا كرد. راهكاری مدیریت شده كه نه شبكه های اجتماعی را به حاشیه براند و نه رسانه های رسمی را به شكل نامناسبی گسترده كند. زمانی این دو رسانه به كاركرد های واقعی خود نزدیك شده اند كه بتوانند هر كدام جداگانه نقش خود را به درستی ایفا كنند و نیاز مردم را تامین سازند. هر وقت رسانه های رسمی بتوانند به این جایگاه نزدیك شوند و در كنار شبكه های اجتماعی قرار بگیرند و از آنها تاثیر نگیرند و وظایف خود را انجام دهند، كاركرد اصلی خود را انجام داده اند.
شبكه های اجتماعی هدفمند و سودده خواهند بود و مانند موتورهای جست وجو گر راهكاری برای بالا بردن سطح آگاهی مردم هستند، اما این نوع استفاده منوط به بالا بردن سطح سواد رسانه ای افراد در مورد استفاده از این تكنولوژی و ابزارهای ارتباطی است. در چنین شرایطی شبكه های اجتماعی كاركرد واقعی خود را انجام داده اند و فرصتی می شوند برای انتقال آزاد اطلاعات و ارتباطات كه به جریان آزاد اطلاعات مشهور است؛ امری مهم كه نیاز جوامع امروزی است. كشش و اشتیاق مردم جوامع به شبكه های اجتماعی به دلیل این نیاز شكل گرفت. نیاز به دریافت خبرها بدون ملاحظه كاری و سانسور كه رسانه های رسمی از پس برآورده كردن آن بر نمی آمدند و شبكه های اجتماعی در این زمینه از آنها سبقت گرفتند و به این نیاز جوامع پاسخ دادند. بنابراین اگر فرصت ها و تهدید های شبكه های اجتماعی را كنار هم ببینیم، می توانیم برای بسیاری مشكلات راهكارهای منطقی پیدا كنیم.



منابع:
همشهری آنلاین؛ خداحافظی با نگاه سنتی ؛ 1395
همشهری آنلاین؛ تبعات همسویی رسانه های رسمی با رسانه های مجازی، 1394