تبیان، دستیار زندگی
اصل تغییر موضع آمریکا و غرب در قبال سوریه مورد تایید است، اما اینکه غربیها به اختیار خودشان بخواهند نگاه اولیه را تغییر داده باشند، به اعتقاد من چنین چیزی نبوده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غربی ها ناچار به تغییر موضع در قبال سوریه شدند

اصل تغییر موضع آمریکا و غرب در قبال سوریه مورد تایید است، اما اینکه غربیها به اختیار خودشان بخواهند نگاه اولیه را تغییر داده باشند، به اعتقاد من چنین چیزی نبوده است.

بخش سیاست تبیان
ملکی

به گزارش تبیان به نقل از خبرگزاری مهر، محمدمهدی ملکی: بحران در سوریه وارد ششمین سال خودش شده و همچنان نا آرامی، کشتار و ترور به عنوان آشناترین واژه ها برای مردم آن محسوب می شود. خسارات مالی و جانی بسیاری که عمدتاً غیر قابل جبران هم هستند در طی این مدت به مردم سوریه و به تبع آن مردم منطقه تحمیل شده که می تواند ناشی از عدم درک صحیح و تحلیل نادرست غربی ها از اوضاع منطقه بوده باشد، چرا که به گواه تاریخ و با شناخت صحیح از مردم این منطقه می توان متوجه این مطلب شد که هیچ تغییر و تحولی در آن با دخالت بازیگران فرا منطقه ای به سرانجام مطلوب نخواهد رسید و سوریه نیز از این امر مستثنی نیست. حضور پر رنگ و برنامه ریزی شده رزمندگان محور مقاومت در شام و مقابله جدی آنها با تکفیری ها، عامل بسیار مهم دیگر در ناکام ماندن نقشه های دشمنان برای سوریه بوده است.

با توجه به تحولات بسیار و اهمیت موضوع سوریه به عنوان یک پرونده منطقه ای که بنا به درگیر بودن قدرت های فرامنطقه ای در آن ابعاد بین المللی نیز به خود گرفته با محمدرضا رئوف شیبانی سفیر ایران در سوریه به گفتگو نشستیم و درباره تحولات داخلی سوریه، شرایط بازیگران درگیر در این پرونده و آخرین وضعیت گفتگوهای سیاسی سوالاتی را مطرح کردیم.

سفیر ایران در سوریه معتقد است که اگرچه این بحران بر محور مقاومت آسیب ها و تهدیداتی را به همراه داشته است، اما در مجموع منجر به تقویت توان و نقش این بازیگر کلیدی در تحولات منطقه شده است.

شیبانی همچنین بر این باور است که نگاه استراتژیک روسیه نسبت به سوریه تغییری نداشته است و اگرچه تاکتیک های مسکو در این بحران دستخوش فراز و فرودهایی شده اما این کشور بدنبال حفظ نظام حاکم در سوریه است.

معاون سابق عربی آفریقایی وزارت خارجه کشورمان همچنین با تاکید بر تغییر نگاه غربی ها به بحران شام آنرا نه به دلیل خواست و میل این کشورها که در نتیجه تحولات میدانی بوده که غربی ها را مجبور به اصلاح شیوه و نگاه خود در پاره ای موارد کرده است.

در حالیکه اجلاس گروه تماس بین المللی سوریه از صبح امروز با حضور وزرای خارجه حدود ۲۰ کشور جهان از جمله محمدجواد ظریف کار خود را در وین آغاز کرده است، مشروح گفتگوی مهر با نفر اول دستگاه دیپلماسی ایران در سوریه را در ادامه می خوانید:

در خصوص آخرین وضعیت کشور سوریه بعنوان شخصی که تقریبا از اوایل بحران در این کشور حضور داشته، توضیحاتی ارایه بفرمایید؟

دو سه محور قابل طرح است، یکی اینکه تحولات میدانی و درگیری های نظامی همچنان ادامه دارد و شرایط درگیری به خصوص در استان های شمالی و شرقی در ایام اخیر شدت گرفته است، یعنی در استانهای حلب، حصکه، حمص و در شرق سوریه که استان دیرالزور است.

روسیه استراتژی خودش را در حفظ و حمایت کامل از سوریه بنا گذاشته و از ابتدای بحران تاکنون هم این را ثابت کرده است   ما اخیراً تحول قابل توجهی را در میدان شاهد بودیم و آن شهادت مصطفی بدرالدین (ذوالفقار) از فرماندهان حزب الله لبنان بود و طبیعی است که این حادثه به عنوان خسارتی برای محور مقاومت قابل بیان است ولی به دلیل توانمندی ذاتی جریان مقاومت، امکان بازسازی سریع این خسارت فراهم است و قطعاً جریان مقاومت از این حادثه در میدان خسارت نخواهد دید.

همزمان همتحرکات سیاسی را در آستانه نشست وین شاهد هستیم، بین آخرین دور مذاکرات ژنو و دور آتی مذاکرات که قرار است برگزار شود. رفت و آمدهای سیاسی را در منطقه شاهدیم، وزیر امور خارجه آمریکا سفر منطقه ای خود را آغاز کرده و همچنین برخی وزرای خارجه کشورهای ذی نفع در بحران سوریه تحرکاتی را دارند انجام می دهند.

به نظر شما تحولات میدانی اخیر در سوریه سبب تضعیف محور مقاومت شده یا تقویت آن؟

طبیعتاً حوادث جاری در منطقه به ویژه تحولات سوریه را ما به ناچار باید به عنوان چالشی برای محور مقاومت تعبیر و تفسیر کنیم. هر چند این تحولات همزمان فرصت ها و تهدیدهایی را برای محور مقاومت به همراه داشته است. ارزیابی من این ست که در طول سالهای اخیر محور مقاومت موفق شده که علاوه بر افزایش سطح توانمندی خودش و افزایش تجربه در میدان نبرد، خودش را به عنوان واقعیتی انکار ناپذیر در معادلات منطقه ای و بین المللی اثبات کند.

محور مقاومت علاوه بر آنکه مانع از تحقق اهداف طرح نظام سلطه در منطقه شده است، به عنوان یک عنصر اصلی در حل و فصل بحران های منطقه و بحران های مرتبط مورد اعتراف رقبای خودش قرار گرفته است. در مجموع معتقدم محور مقاومت با افزایش تجربه و توانمندی میدانی و سیاسی خودش، نه تنها تضعیف نشده بلکه روند تقویت را طی می کند.

حوادث خان طومان و شهادت تعدادی از رزمندگان محور مقاومت در چند هفته اخیر در کانون توجه مردم و رسانه های ایرانی بود، فکر می کنید بازپس گیری آن توسط تروریستها نشان دهنده این است که ورق به سمت تکفیری ها برگشته؟

به اعتقاد من اینکه گفته شود تحولات خان طومان ورق را به سود تکفیری ها در معادلات میدانی تغییر داده، ارزیابی درستی نیست. تحولات میدانی را نمی توانیم با یک برش و یک نگاه مقطعی از یک صحنه میدانی بدون توجه به سایر تحولات ارزیابی کنیم.در حال حاضر مناطق قابل توجهی از خان طومان مجدد به دست نیروهای مقاومت بازپس گرفته شده است و معادله میدانی در آن منطقه به نفع سوریه است

به نظر من کلان تحولات میدانی حاکی از این واقعیت است که ابتکار عمل در میدان همچنان به دست نیروهای مقاومت، ارتش سوریه و حامیان دولت سوریه است. البته طبیعی است که در نتیجه دو دور مذاکرات بی حاصل در ژنو، طرف مقابل برای دستیابی به اهداف سیاسی خودش اقداماتی را در میدان نبرد انجام دهد تا بتواند از موفقیت های میدانی به عنوان یک برگه فشار در عرصه سیاسی استفاده کند.

قطعا همراه فشارهای میدانی، برگ های فشار سیاسی هم در دستور کار طرف مقابل قرار دارد که باید تحولات سیاسی بررسی و مراقبت شود تا آن برگ های طرف مقابل شناسایی شود.

نقش رسانه های غربی-عربی در بزرگ نمایی مساله خان طومان را چطور ارزیابی می کنید؟

منطقه خان طومان در جنوب غربی حلب قرار دارد و  این منطقه بارها دست به دست شده است. یعنی منطقه آنچنان استراتژیکی نیست که بخواهد معادلات میدانی را تغییر اساسی بدهد. البته به دلیل ضعف میدانی و شکست های پی در پی که گروه های تکفیری-تروریستی در ماه های اخیر و در صحنه های نبرد داشته اند و همچنین ایستادگی و مقاومتی که حکومت سوریه از خود در مذاکرات سیاسی نشان داده، برای پوشش این شکست ها قاعدتاً به دنبال چنگ زدن به حوادث کوچکی هستند که با بزرگنمایی آن قدرت نمایی کرده و ژست پهلوان منشانه ای را به نمایش بگذارند.

در حال حاضر مناطق قابل توجهی از خان طومان مجدد به دست نیروهای مقاومت بازپس گرفته شده است و معادله میدانی در آن منطقه به نفع سوریه است.

آیا کاهش اقدامات نظامی روسیه در خاک سوریه به نوعی حاکی از توافق پنهان با آمریکا است؟

استراتژی روسیه در مسئله سوریه روشن است و نگاه استراتژیک جمهوری اسلامی ایران هم به تحولات سوریه با نگرش راهبردی روسیه در این خصوص هماهنگی قابل توجه و نقاط مشترک دارد. یعنی ما با روسیه در بحث بحران سوریه به یک فهم مشترک رسیده ایم و نگاه مشترکی پیدا کرده ایم، بخش اعظم نگاه دو طرف به این موضوع بر هم منطبق است.

تحولات میدانی را نمی توانیم با یک برش و یک نگاه مقطعی از یک صحنه میدانی بدون توجه به سایر تحولات ارزیابی کنیم معتقدم که عقب نشینی روسیه از استراتژی که اتخاذ کرده بسیار دشوار و هزینه بر خواهد بود. البته همه بازیگران فعال منطقه همواره تلاش دارند جهت تحقق اهداف استراتژیک و راهبردی خودشان، تاکتیک های مختلفی را در مقاطع زمانی مختلف اتخاذ کنند.

این رفتار روسیه در کاهش نیروهای نظامی در همین قالب قابل تفسیر است. هرچند که تاثیرات میدانی قابل توجهی را به جای نخواهد گذاشت، یعنی حضور روسیه در خاک سوریه برای حفظ موازنه قوا در میدان همچنان استمرار دارد.

از طرف دیگر، تعهدات بین المللی روسیه به عنوان یک بازیگر بزرگ بین المللی هم، قدرت حرکت مستمر و رو به جلوی این کشور را محدود می کند. این نکته را هم باید توجه داشته باشیم. قطعاً شرایط روسیه برای ایران و محور مقاومت قابل درک هست.

گفته می شود برای روسیه تنها لاذقیه اهمیت داشته و پس از آسودگی از حفظ آن تحرکات نظامی روسیه کاهش یافته، این موضوع را تایید می کنید؟

فقط یک منطقه به عنوان لاذقیه برای روسیه اهمیت ندارد، سوریه به عنوان یک عضو سازمان ملل متحد که بایستی از تمامیت ارضی آن محافظت کرد، برای روسیه اهمیت دارد. یعنی نگاه روسیه به مسئله سوریه اینطور هست که علاوه بر تامین منافع استراتژیک خودش، به عنوان یک قدرت بین المللی، خود را مسئول می داند که در جهت حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه اقدام کند و با هر گونه تحرکی که باعث نقض این اصل می شود، برخورد کند.

طرف مقابل متاسفانه در جهت عکس این استراتژی حرکت می کند و تلاش گسترده ای را در جهت نقض حاکمیت و تمامیت ارضی یک عضو سازمان ملل متحد انجام می دهد و بدون مسئولیت در قبال قوانین و مقررات بین المللی در بحران های منطقه ای و بین المللی دخالت می کند.

در همین چارچوب تحلیل هایی که بعضا گفته می شود کاهش اقدامات نظامی روسیه در سوریه تحت تاثیر فشار غربی ها و یا تطمیع اعراب صورت گرفته را چطور ارزیابی می کنید؟

طبیعی است که روسیه یکسری منافع دیگری را هم در جاهای دیگر برای خود تعریف کرده باشد ولی اینکه گفته شود تامین این منافع را از حساب سوریه پرداخت خواهد کرد، من چنین اعتقادی ندارم بلکه بر این باورم روسیه استراتژی خودش را در حفظ و حمایت کامل از سوریه بنا گذاشته و از ابتدای بحران تاکنون هم این را ثابت کرده است.

روسیه بارها در شورای امنیت سازمان ملل از حق وتو استفاده کرده، به عنوان یک طرف فعال در مانع ورود سوریه به یک جنگ فراگیر شده و همچنین در جهت ممانعت از حمله نظامی آمریکا به آن کشور اقدامات جدی به عمل آورده است، روسیه در مقطعی که احساس می کرد جریانات تکفیری و تروریستی، امکان سیطره برحاکمیت سوریه را دارند، به صورت نظامی و فعال وارد میدان شد.

سازمان ملل نتوانسته از حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال یک کشور عضو به خوبی حفاظت و مراقبت کند. آقای دی میستورا هم به نظر من نتوانسته مبتکرانه در جهت حل بحران حرکت کند رفتار روسیه از ابتدای بحران سوریه تاکنون، یک منحنی با شیب ملایم دارد. هر چند در بخش هایی به خاطر مصالح کلان این کشور در صحنه بین المللی و در منطقه، شاهد افت و خیزهایی در این امر هستیم که البته من این را در قالب تغییر تاکتیک ارزیابی می کنم نه تغییر استراتژیک، نگاه راهبردی روسیه حمایت از سوریه هست و این نگاه با نگاه ایران انطباق دارد.

اگر هم تحلیل هایی می شود مبنی بر وجود رقابت میان ایران و روسیه و یا عقب نشینی روسیه از موضع حمایتی خودش اینها برای تضعیف جبهه طرف ما مطرح می شود. در بحران سوریه قالب های مختلف جنگ را ما شاهد هستیم، اعم از جنگ سخت افزاری، درگیری های میدانی، جنگ سیاسی، فرهنگی و روانی. یعنی انواع جنگ را دنیا در بحران سوریه در حال تجربه است. قاعدتاً این اقدامات را می توان در قالب جنگ روانی طرف مقابل ارزیابی کرد که می خواهد جبهه سمت ما را تضعیف کند و همانطور که گفتم من تغییری در منش و رفتار روسیه در موضوع سوریه نمی بینم، هر چند معتقدم روسیه التزامات بین المللی دارد که خارج از آن توقعات ما برخی رفتارهایش احساس می شود یا خارج از توقعات تحلیل گران بعضی از رفتارهای روسیه تفسیر می شود.

آیا سازمان ملل و شخص دی میستورا به عنوان نماینده ویژه در امور سوریه نقش خود را به خوبی ایفا کرده اند؟

به نظر بنده، مدیریت بحران سوریه از چارچوب توان سازمان ملل خارج شده است. سازمان ملل در مورد سوریه قبل از آنکه بتواند به عنوان یک سازمان بی طرف اولویت هایی را برای حل بحران تعیین کند و در دستور کار جامعه بین المللی قرار دهد، متاسفانه به دلایل مختلف از جمله تضاد منافع کشورهای درگیر در این بحران، به تابعی از متغیرها تبدیل شده است.

به ویژه اینکه سازمان ملل نتوانسته از حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال یک کشور عضو به خوبی حفاظت و مراقبت کند. آقای دی میستورا هم به نظر من نتوانسته مبتکرانه در جهت حل بحران حرکت کند. ایشان در انجام ماموریت های خود دچار چالش های پی در پی شده و در مجموع ارزیابی من این است که آقای دی میستورا نتوانسته هنوز موفقیتی را در بحران سوریه به دست آورد.

 با توجه به تحولات اخیر سوریه (سیاسی- میدانی)، آیا طرح چهار ماده ای ایران در مسئله سوریه نیازی به تغییر و تکمیل شدن دارد؟

به اعتقاد من طرحی که ما دادیم در حال حاضر کاملا توان و قابلیت اجرایی دارد. یعنی مؤلفه های طرح به گونه ای است که می تواند پاسخگوی شرایط فعلی بحران سوریه باشد و این طرح همچنان به عنوان یک طرح روی میز مطرح است و در دستور کار قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران آمادگی این را دارد که در صورتی که طرف های درگیر در بحران بپذیرند، این طرح مورد مناقشه، ارزیابی و همچنین در دستور کار اجرایی قرار بگیرد.

به نظر می رسد غربی ها به ویژه آمریکا نسبت به مسئله سوریه موضع شان را تغییر داده اند، موافقید؟

اصل تغییر موضع آمریکا و غرب در قبال سوریه مورد تایید است، اما اینکه غربی ها به اختیار خودشان بخواهند نگاه اولیه را تغییر داده باشند، به اعتقاد من چنین چیزی نبوده. آنها خودشان اعتراف کردند که در مقاطعی سیاست های تند و افراطی را نسبت به سوریه اتخاذ کرده اند و همان سیاست های اشتباه غرب بود که سبب شد میدان سوریه، که به عنوان یک کشور کاملا امن در منطقه بود، تبدیل به یک میدان رقابت جریان های افراطی، تکفیری و تروریستی قرار بگیرد.

خوب این اشتباه را غرب کاملاً پی برده اما به چه هزینه ای؟ به این هزینه که ثبات و امنیت منطقه دستخوش بحران شده و خسارت های جبران ناپذیری را به مردم سوریه و مردم منطقه تحمیل کرده که این در نتیجه یک اشتباه در تحلیل و اتخاذ موضع اشتباه از جانب غرب بوده است.

در طول سالهای اخیر محور مقاومت موفق شده که علاوه بر افزایش سطح توانمندی خودش و افزایش تجربه در میدان نبرد، خودش را به عنوان واقعیتی انکار ناپذیر در معادلات منطقه ای و بین المللی اثبات کند آنچه من می خواهم اشاره کنم این است که این تغییر موضع، به ناچار به آمریکا و غرب تحمیل شد. یعنی ایستادگی و مقاومت مردم سوریه، ارتش و رهبران سوریه و حامیان سوریه، به ویژه محور مقاومت بود که موجب عقب نشینی آنها از موضع خود نسبت به براندازی نظام سوریه شد و موضعشان رسید به مرحله ای که تلاش کنند جریانات مقابل را برای ورود به مذاکرات سیاسی با دولت بسیج نمایند، این خودش به معنای یک عقب نشینی واضح از مواضع گذشته است؛ چراکه آنها در گذشته به هیچ وجه حاکمیت سوریه را به رسمیت نمی شناختند و قانونی نمی دانستند و حاضر نبودند ولو در مدت کوتاه با آن دولت وارد مذاکره و گفتگو شوند.

اینکه آنها در مذاکرات سیاسی به دنبال چه هستند هم مهم هست، قطعا بحث ضرورت انجام مذاکرات سیاسی، در دستور کار آمریکا و غرب قرار گرفته است، ولی آنها به دنبال این هستند که آنچه در میدان  از طریق نظامی نتوانستند به دست آورند، از طریق سیاسی به دست آورند و  فشار  خودشان را مضاعف کردند که بتوانند از طریق مذاکرات سیاسی به هدف براندازی نظام در سوریه دست یابند.

مرحله مذاکرات سیاسی، مرحله سختی است و دو طرف تلاش خواهند کرد به اهدافی که در مذاکرات سیاسی تعیین کرده اند، برسند.

آیا نشست اخیر به اصطلاح دوستان سوریه که در پاریس برگزار شد، نتیجه بخش بود؟

این اولین مرتبه نیست که این نشست ها برگزار می شود و تاکنون بیش از پنجاه مورد نشست مشابه دوستان سوریه برگزار شده است. هدف نشست های گذشته تقویت روزافزون حرکات مسلحانه در سوریه بود. در حال حاضر هم علاوه بر حمایت از جریانات تروریستی و تقویت بنیه نظامی گروه های تکفیری، راهبرد دستیابی به اهداف از طریق مذاکرات سیاسی هم در دستور کار آنها قرار دارد.

به اعتقاد من، نه نشست اخیر و نه نشست های گذشته نتوانستند هیچ گونه تاثیری به نفع آنها داشته باشند و بعید می دانم این نشست ها بتواند کمکی برای طرف مقابل باشد.

اقدامات دیپلماتیک ایران جهت دستیابی به نتیجه در بحران سوریه از طریق سیاسی چه خواهد بود؟ 

ما قطعا ارتباط مستمری را هم با حاکمیت سوریه داریم و هم با جریانات معارضه داخلی سوریه و بعضا با برخی از جریانات معارضه متعدل که قائل به حل سیاسی بحران در سوریه هستند و اعتقاد به ضرورت مشارکت سیاسی دارند، ما ارتباطات خودمان را داریم و در زمان مناسب خودش حتما نشست ها و برنامه هایی را در دستور کار داریم که انجام دهیم.

در حال حاضر اولویت ایران کمک و مساعدت به روند سیاسی شکل گرفته زیر نظر سازمان ملل هست و تمام تلاش خودمان را می کنیم که این ماموریت سازمان به نحو احسن و به نفع منافع مردم سوریه و مردم منطقه پیش رود.
امیدواریم این حرکت به نتیجه مطلوب خودش برسد و در صورتی هم که ناکام باشد، حتما اقدامات جایگزین در دستور کار جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک بازیگر فعال بین المللی و قدرت منطقه ای، قرار دارد.


منبع : خبرگزاری مهر

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .