تبیان، دستیار زندگی
زندگی زیبا از منظر،دین دارای جایگاه و تعارف خاص خود است که می تواند انسان را در رسیدن به درجه بالاتر از کمالات و دست یافتن به زیبایی های بیشتر رهنمون سازد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زیبایی در نظر دین کجاست؟

زندگی زیبا از منظر دین دارای جایگاه و تعاریف خاص خود است که می تواند انسان را در رسیدن به درجه بالاتر از کمالات و دست یافتن به زیبایی های بیشتر رهنمون سازد.

مصاحبه: مرضیه ولی حصاری - بخش زیبایی تبیان
زیبایی

برای آشنایی بیشتر با مفهوم زندگی زیبا  پای سخنان سرکار خانم شوکت شریف پور مدرس حوزه و دانشگاه می نشینیم.

در باورها و اصول دینی به چه زندگی، زندگی زیبا گفته می شود؟

فکر میکنم در ابتدا باید تعریف مشخصی از زیبایی داشته باشیم . ما به چه چیزی زیبا می گوییم تا بتوانیم بگوییم این زندگی زیبا است. زیبایی یعنی هماهنگ بودن ، موزون بودن ،تناسب داشتن و با حقیقت خارجی هماهنگی داشتن است. یک موقع ممکن است چیزی هماهنگ هم باشد و یا متوازن باشد ولی در نگاه زیبایی بصری نداشته باشد یا زیبایی شنیداری نداشته باشد ، زیبایی واقعی نداشته باشد و فقط به صورت یک تک بعد در ذهن من زیبایی داشته باشد. پس یک زیبایی جامع زمانی است که هماهنگی و موزون بودن در تمام ابعاد و عرصه ها وجود داشته باشد و در آن صورت آن چیز زیبا دیده می شود. اگر بین اجزا این هماهنگی و توازن و تناسب وجود داشته نداشته باشد و قابل حس کردن ، قابل رویت کردن  قابل ادراک کردن ، دیگر آن پدیده زیبا نیست. خود زیبایی هم دارای مراتب است مرتبه سطحی و ابتدایی آن این است که زیبایی ظاهری داشته باشد، محسوس باشد و حواس ظاهری ما آن را تشخیص دهد ، یک مرتبه بالاتر این است که این زیبایی قابل ادراک باشد ولو این زیبایی در ظاهری نباشد و در مرتبه اعلی تر آن  پنهان ها را دیدن است. این می شود مفهوم زیبایی .

اگر زندگی های نازیبایی می بینیم این عارض شده است بر این زندگی و جزو اصالت زندگی نیست و یک بیماری و یک خطر است، یک آفت است، یک ناهماهنگی ،یک اشتباه یک گناه یک چیزی عارض شده و از آن هماهنگی و موزونی کم کرده است

حالا زندگی خود زیباترین است . چرا؟ چون خود حیات و زندگی از سوی خداوند متعال هدیه است تام و تمام، و این هدیه هر آنچه که خدا  داشته از حیات داده است، و در آن هماهنگی و توازن و عدالت و تناسب و آن ضرورت وجود خارجی داشتن و محسوس و ملموس بودن دیده می شود . پس خود زندگی زیباست. منتهی ما با عملکرد و نازیبایی های رفتاری فکری و گفتاری می توانیم بخشی از این زیبایی ها را کم کنیم و به آن نقیصه وارد کنیم.
 پس هویتاً زندگی زیباست و زندگی زیبایی تمام عیاری دارد اما اگر زندگی های نازیبایی می بینیم این عارض شده است بر این زندگی و جزو اصالت زندگی نیست و یک بیماری و یک خطر است، یک آفت است، یک ناهماهنگی ،یک اشتباه یک گناه یک چیزی عارض شده و از آن هماهنگی و موزونی کم کرده است. از نظر دینی ، به عنوان کامل ترین دین اگر اسلام را در نظر بگیریم این زیبایی در همه مکاتب الهی وجود دارد و در درون ما زیبایی گذاشته شده است و جلوه ای از جمال الهی را ما در هستی می بینیم چه اهل خدا گرایی باشیم چه اهل خدا گرایی نباشیم، منتهی وقتی انسان خدا گرایی می شویم و نگاه دینی به هستی می کنیم،  عمق و ژرفای زیبایی را بهتر و بیشتر حس می کنیم و در واقع ازمحسوسات به نا محسوسات ورود پیدا می کنیم از ظاهر به باطن عالم راه پیدا می کنیم .
 اگر برای نمونه فرهنگ قرانی را در نظربگیریم خود قرآن احسن الحدیث است یعنی حدیث زیبا خود کتاب قرآن این زیبایی را دارد هم زیبایی ظاهری و هم زیبایی باطنی محتوا هم همین محتواست و جای جای قرآن ما را دعوت به این زیبایی کرده است خداوند می گوید اگر می خواهم شما را آزمایش کنم
لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا
کدام یک از شما به عمل نیکوتر است.( سوره ملک، آیه 2)
برای این است که زیباترین اعمال از شما ناشی شود فقط عمل را نمی خواهد عمل احسن را از ما می خواهد.

این زیبایی زیبایی احسن است و زیبایی توهمی نیست و مثل آن مدینه فاضله افلاطونی ما را  پشت در ابهام نگه نمی دارد و وارد شهر خیالی نمی کند بلکه وارد شهر زیبای واقعی می کند که در فرهنگ دینی است

عمل احسن عملی است که مقبول درگاه حق می افتد . تجانس دارد ، هماهنگی دارد و موزون است و خداوند آن را خریدار است یعنی عملی که زیباست و احسن باشد و حتما باید جایگاه خارجی باشد ، تصوری ، سوری ، وهمی و خیالی نباشد و حقیقتا وجود داشته باشد.

آیا قرآن مصداقی نیز در این زمین ارائه می دهد؟

فرهنگ قرآن نظامی که ترسیم می کند زندگی احسن را برای ما ایجاد می کند به همین دلیل مصداق و الگوی های واقعی را معصومین (ع) قرار می دهند که زیباترین هستند در قولشان در فعلشان و در عملکردشان این زیبایی موج می زند در سیره آنها . دقیقا می بینیم معصومین را می گویند قرآن ناطق  و قرآن را می گویند قرآن صامت و کاملا با هم منطبق می شوند پس در وجود خارجی هم باید تجلی پیدا کرده باشد .
شما خیلی از مطالب را ماند قطعه های ادبی و یا آرمان گرایی های بشری را می بینید که به نظر قشنگ زیبا می رسند ولی قابلیت تبدیل به اجرا و وجود خارجی را پیدا نمی کنند پس بنابراین این یک زیبایی خیالی است و واقعی نیست یک زیبایی تمام عیار آن است که تبدیل شود تجسم پیدا کند و فعلیت پیدا کند ودر وجود معصومین (ع) ما این فعلیت را می بینیم پس این زیبایی زیبایی احسن است و زیبایی توهمی نیست و مثل آن مدینه فاضله افلاطونی ما را  پشت در ابهام نگه نمی دارد و وارد شهر خیالی نمی کند بلکه وارد شهر زیبای واقعی می کند که در فرهنگ دینی است .
ادامه دارد...


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.