تبیان، دستیار زندگی
یكی از عجیب ترین اتفاقات این روزهای فوتبال ایران، به درگیری حیرت انگیز حامی مالی باشگاه صبای قم با بازیكنان و مربیان این تیم مربوط می شود. صبا ابتدای فصل علی دایی را به عنوان سرمربی منصوب كرد و اتفاقا نتایج خوبی هم به دست آورد. در نیم فصل اول فضا طوری بود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دردسرهای فوتبال مصرف گرا

یكی از عجیب ترین اتفاقات این روزهای فوتبال ایران، به درگیری حیرت انگیز حامی مالی باشگاه صبای قم با بازیكنان و مربیان این تیم مربوط می شود.

بخش ورزشی تبیان
ورزشی، فوتبال

صبا ابتدای فصل علی دایی را به عنوان سرمربی منصوب كرد و اتفاقا نتایج خوبی هم به دست آورد. در نیم فصل اول فضا طوری بود كه شاید می شد شاگردان دایی را یكی از مدعیان بی چون و چرای كسب سهمیه آسیایی قلمداد كرد. در آن زمان حتی زمزمه هایی هم در مورد تمدید قرارداد دایی با صبا به گوش می رسید، اما به یكباره ورق برگشت.
نتایج بدی كه صبا گرفت؛ پله به پله باعث تنزل جایگاه این تیم شد و كار را به جایی رساند كه دستیابی تیم قمی به سهمیه آسیا، از هفته ها پیش از پایان فصل غیرممكن شد. با این وجود حداقل در سطح رسانه ها خبری از اختلاف نظر نبود و اگر هم تنشی وجود داشت، مربوط به پشت درهای رختكن و ساختمان باشگاه می شد.
 این ماجراها ادامه داشت تا اینكه ناگهان از روز بعد از بازی صبا و سیاه جامگان در هفته بیست وهشتم، جدل ها شكل علنی پیدا كرد. ابتدا برخی از بازیكنان و اعضای كادرفنی صبا علیه مالك و حامی مالی تیم حرف زدند و پس از آن نوبت به اسپانسر رسید كه به شكل وحشتناكی از خجالت آنها دربیاید. حامی مالی صبا، صاحب یك ایرلاین و البته هتلی مشهور در جزیره كیش است، اما به نظر می رسد از هزینه كردن در فوتبال خسته شده و به زودی او هم به جمع انبوه سرمایه گذارانی خواهد پیوست كه بعد از مدتی ریخت وپاش در فوتبال، از این حوزه كنار كشیدند. در حال حاضر 50درصد رقم قرارداد بازیكنان صبا به آنها پرداخت شده؛ نسبتی كه از نظر آنها ناعادلانه و كمتر از سطح توقع است، اما اسپانسر صبا عقیده دارد در مقایسه با استانداردهای فوتبال ما خیلی هم خوب است و بسیاری از باشگاه ها همین رقم را هم به بازیكنان شان نداده اند!

ذهنیت غیرحرفه ای

در مورد اختلاف های پیش آمده در اردوگاه صبا، هر كدام از طرفین مسائل و مواضع خودشان را تشریح كرده اند و اتفاقا از دل بعضی از همین توضیح ها است كه می شود به ریشه های مشكل پی برد. مثلا حامی مالی صبا گفت وگویی بلندبالا با سایت «ورزش سه» انجام داده كه بخشی از فرازهای آن به وضوح نشان دهنده دیدگاه غیرحرفه ای او، به عنوان فردی غریبه با فضای فوتبال است.
 او مثلا در بخشی از سخنانش گفته: «تیمی که هشتم، نهم است و نتیجه نمی گیرد به نظر من اصلا اردوی قبل از بازی نرود و دو ساعت مانده به بازی وارد زمین شود چون برای هر اردو حداقل 20 میلیون تومان باید هزینه صورت گیرد. من تاجر هستم و فوتبالی نیستم ولی تیمی که هشتم، نهم می شود یا نتیجه نمی گیرد باید هزینه ها را به حداقل کاهش دهد. هتل 5 ستاره برای اردوهای قبل بازی تیم گرفته شود که بعد برود ببازد یا مساوی کند؟ چه فایده ای دارد؟»
 اینطور به نظر می رسد كه حامی مالی محترم، هزینه كردن را صرفا برازنده باشگاه هایی می داند كه در مسیر موفقیت گام برمی دارند. با این فلسفه، لابد همین حالا 10تیم لیگ برتری در ایران و حداقل 15تیم در لیگ های اسپانیا و آلمان در حال اضافه خرج كردن هستند، چون نه قهرمان می شوند، نه به جایی می رسند و نه قرار است اتفاق ویژه ای برای شان رخ بدهد!
وقتی چنین دیدگاهی حاكم است، حتما باید سرمایه گذاری های صورت گرفته در لیورپول هم طی این سال ها را به چالش كشید و بیهوده دانست؛ چه اینكه این تیم به ویژه در مسابقات باشگاهی انگلستان توفیق خاصی به دست نیاورده است! در بخش دیگری از مصاحبه این سرمایه گذار می خوانیم: «من به مدیرعامل باشگاه گفتم اصلا امیرحسین صادقی را به تیم راه ندهید و بعد هم از اعضای هیات مدیره باشگاه خواستم این بازیکن باید همین الان از تیم برود. هر کسی مثل او، محمد دایی و ابوالفضل ابراهیمی مصاحبه کرد باید از تیم کنار گذاشته شود. با فردی که حرمت باشگاه و کسی که به او نان رسانده را نگه نمی دارد باید برخورد شود.» واضح است كه اجرای مفاد قرارداد ارتباطی به مسائل حاشیه ای پیدا نمی كند و در مواجهه با بی انضباطی، نهایتا می توان كسر قسمتی از رقم قرارداد را لحاظ كرد كه آن هم منوط به گنجانده شدن قوانین مربوطه در آیین نامه انضباطی است. همچنین مالك یا حامی مالی باشگاه به تنهایی حق حذف یك بازیكن از تیم را ندارد و همین كه اسپانسر صبا از چنین بدیهیاتی مطلع نیست، به تنهایی نشان می دهد این باشگاه در چه فضایی در حال اداره شدن است!

آب در هاون كوبیدن

اتفاقی كه برای صبای قم افتاده، اصلا جدید نیست. این داستان، مصداقی تازه از یك درد كهنه است. در حقیقت ساختار غلط فوتبال ایران مانع از آن می شود كه باشگاه های واقعی با اهداف حقیقی داشته باشیم. همه جای دنیا پول دست تاجرها و صاحبان صنایع است. آنها هم باید برای حضور گرم و موثر در فوتبال، انگیزه های مالی قوی داشته باشند. وقتی هیچ كدام از باشگاه های ایرانی سودآور نیستند و هزینه كردن در آنها توجیه اقتصادی ندارد، سرمایه گذاران چرا باید نزدیك شوند؟
در این صورت كسانی كه می آیند یا بیش از حد عاشق و شیفته این فضا هستند كه چنین رویكردی عوارض خاص خودش را دارد، یا برای كسب شهرت و بهره برداری های جانبی خیز برمی دارند كه این هم به هیچ وجه مطلوب نیست یا بعد از مدتی دچار خستگی یا ورشكستگی می شوند و می روند. در فوتبال اروپا، یك تیم میانه جدولی هم انگیزه های اقتصادی خاص خودش را برای ادامه فعالیت دارد. چنین تیمی، خیالش راحت است كه خیلی از بلیت هایش را قبل از شروع فصل پیش فروش كرده، پول تبلیغات محیطی و فروش پوشاك و اسباب تبلیغاتی اش به موقع وصول می شود و البته سهمش از حق پخش تلویزیونی هم سر جایش است. وقتی هیچكدام از اینها در ایران وجود خارجی جدی ندارند، طبیعی است كه غیر از بروز این شكاف ها و بن بست ها انتظار دیگری هم نباید داشت.


منابع : ورزش3، گل