تبیان، دستیار زندگی
علاقه مندان عکاسی در سال های اخیر عبارت فاین آرت را بارها و بارها می شنوند؛ زمینه استفاده از این عبارت در فراخوان جشنواره ها، دوسالانه ها و مقاله هایی است که در حوزه عکاسی ایران منتشر می شود. اما فاین آرت چیست؟ این یادداشت کوتاه تلاشی است برای توصیف این ع
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در باب عکاسی فاین آرت

علاقه مندان ژاسی در سال های اخیر عبارت فاین آرت را بارها و بارها می شنوند؛ زمینه استفاده از این عبارت در فراخوان جشنواره ها، دوسالانه ها و مقاله هایی است که در حوزه ژاسی ایران منتشر می شود. اما فاین آرت چیست؟ این یادداشت کوتاه تلاشی است برای توصیف این عبارت غامض و پرکارکرد.  

ف

فاین آرت در عکاسی یک رویکرد است؛ نه ژانر و نه سبک! حتی در مرجعی چون تاریخ عکاسی روزنبلوم، نامی از فاین آرت آورده نشده است. فاین آرت صرفا یک انتخاب ذهنی (و بر پایه مفهوم) از سوی عکاس است، نه قاعده ای تألیف شده و مدون که رعایت اصول مشخصی از آن، منجر به تولید عکس های فاین آرت شود. به این دلیل، این رویکرد بیش و پیش از هرچیز به پشت دوربین تعلق دارد نه جلوی دوربین. آنچه تولید می شود، پشت منظره یاب و در هزارتوی ذهن و فکر عکاس اتفاق می افتد، نه در سوژه ای که مقابل دوربین قرار دارد و طبیعت خود را جاری و ساری می نمایاند.  فاین آرت، عکاسی انتزاعی نیست، عکاسی ذهنی نیست، عکاسی خلاقه هم نیست. گرچه ممکن است به صورت عمومی قرابت هایی با این نوع عکاسی ها داشته باشد اما اینها ترجمان اشتباهی است که در این سال ها از این رویکرد ارائه شده است. فاین آرت یک رویکرد است که بیش از هرچیز، جسارت آزمون و خطا دارد و هدف مشخصی را از تولید عکس دنبال می کند. هدفی که غالبا بدون آگاهی از آن یا بدون مطالعه آن در قالب گزاره، در درک اثر دچار چالش می شویم. در این رویکرد، استدلال عکاس بیش از «ابرازگری» او که پیش از این در دوره مدرنیسم با آن سروکار داشتیم، اهمیت می یابد. در رویکرد فاین آرت پرهیز از ارائه پیام صریح، تقدم ایده و طرح ذهنی، تشخص ذهنیت و فضای شخصی عکاس، تولید (غالبا) براساس پروژه و مجموعه، ارجاع به خارج از قاب و دعوت به تفسیر موضوع از طریق ذهنیتی خاص بیش از هر چیز به چشم می خورد و حقیقت آنکه، این عکس ها بیشتر عکاس را به رخ می کشند تا موضوع را. ما را به حیاط خلوت عکاس دعوت می کنند تا منظری عمومی از واقعیت. در این عکس ها، ابژه نمایه نیست بلکه بدل به نشانه ای از هدف و آرمان هنرمند شده است، چراکه حامل ایدئولوژی خاص عکاس است. این عکس ها تا حدود زیادی، استعداد «واقعیت گریزی» دارند، واقعیت محض را پوشالی و مبتذل می یابند و تعهد و وفاداری نسبت به آن ندارند.  نکته کلیدی دیگر «غیرکاربردی بودن» این آثار است؛ این آثار به درد چاپ در روزنامه نمی خورند، مصداق اسنادی واقعیت نیستند، حتی روی دیوار خانه هم جایشان نیست - پس تزیینی نیستند، اگرچه ممکن است بنا بر سلیقه، یک جاهایی به عنوان تزیین مورد استفاده قرار گیرند- در حقیقت کاربرد آنها شناخت و شناساندن تفکرات هنرمند است؛ اینکه از سر علاقه بخواهیم ذهنیت و ایدئولوژی یک هنرمند را موردخوانش قرار دهیم و عکس ها را نیز صرفا به عنوان مصادیقی از ذهنیت عکاسشان تصور کنیم. برخلاف تصور عمومی، اتفاقا جریان اقتصادی قوی هم ندارند، مگر اینکه شما شیفته بلامنازع یک هنرمند و نوع فکر او شده و برای خرید اثر هنری اش هر قیمتی را پرداخت کنید.  در پایان اینکه اهمیت ارائه اثر، بخش دیگری از رویکرد فاین آرت است. نوع ارائه اثر و انتخاب های هنرمند در زمینه چگونگی پرزنت کار، بخشی از پروسه تولید یک اثر فاین آرت است. این کارها قالب رایج و مرسوم ارائه عکس در گالری ها را پس می زنند و معمولا از متریالی استفاده می کنند که ادامه ذهنیت عکاس در طرح و ایده اش باشد. عبارت «آرت فتوگرافی» در دهه اخیر در مورد آثار فاین آرت مورداستفاده قرار گرفته و گاهی جایگزین آن شده است.

منبع: شرق/کیارنگ علایی