فیلم های بیمار

اكران «كفش هایم كو؟» كه پایه داستانش بر اساس آلزایمر قهرمان فیلم بنا شده بهانه ای است تا سراغ فیلم هایی برویم كه از یك نوع بیماری برای پیشبرد داستان بهره گرفته اند.

نیم رخ ها/ زنده یاد ایرج كریمی/ 1394

بیماری: سرطان
بازیگر نقش بیمار: بابک حمیدیان
نقش دراماتیک بیماری: فیلم «نیم رخ ها» به نوعی حدیث نفس خود كارگردان است كه به بیماری سرطان گرفتار شد؛ كما این كه بابك حمیدیان چندی پیش گفته بود تصور نمی كردم در فیلم ایرج كریمی ، زندگی خود او را بازی كنم. فیلم «نیم رخ ها» اساسا بر بیماری سرطان قهرمان فیلم استوار است و بر خلاف دیگر فیلم ها مساله ای حاشیه ای نیست. نكته جذاب فیلم اما نگاه زنده یاد كریمی به این بیماری است؛ او هرگز به دام سیاه نمایی نمی افتد و در عوض دیدی متفاوت و بهتر نسبت به پیش از بیماری به زندگی دارد.
فرجام قهرمان داستان: مرگ پایان ماجرای بیمار فیلم «نیم رخ ها» است اما این اتفاق نیز با سوز و آه و گداز رخ نمی دهد.

کفش هایم کو؟/ کیومرث پوراحمد/1394

بیماری: آلزایمر
بازیگر نقش بیمار: رضا کیانیان
نقش دراماتیک بیماری: کل داستان درباره شکل گیری مجدد یک خانواده از هم گسیخته است.  مردی بعد از گذراندن دوران جفای زن و فرزند، دور از آنها در مرز پیری، در تنهایی به نقطه ای می رسد که احساس می کند چیزها را به خاطر نمی آورد. درواقع آلزایمر یک جور التیام برای فراموشی اتفاق های بد است اما همین بیماری شروعی می شود بر زندگی جدید او.
فرجام قهرمان داستان: خانواده مجددا شکل می گیرد. مرد ظاهرا از وضعیت خوشحال است اما در واقعیت، درکی از کنار هم بودن ندارد.

زندگی جای دیگری است/ منوچهر هادی

1392
بیماری: تومور مغزی
بازیگر نقش بیمار: حامد بهداد
نقش دراماتیک بیماری: در اوضاع بسیار آشفته زندگی یک دکتر، یک مرتبه سر و کله سرطان پیدا می شود. داوود بقایی، دکتر اورژانسی که زندگی اش سراسر مشکل و اتفاق های ناخوشایند است، یکمرتبه متوجه بیماری اش می شود. حالا او می ماند و مشکلات همسر اول و بلاتکلیفی زندگی زن صیغه ای شهرستانی که پرستار بچه هایش است.
فرجام قهرمان داستان: برای اینکه گره از کار همسر سابقش باز شود و بچه هایش بدون سرپرست نمانند، به جای شوهر جدید همسر سابقش به زندان می رود و گناه او را به گردن می گیرد.

حوض نقاشی/ مازیار میری

1391
بیماری: اوتیسم
بازیگر نقش بیمار: شهاب حسینی و نگار جواهریان
نقش دراماتیک بیماری: داستان درباره مواجهه فرزند دو بیمار مبتلا به اوتیسم با دنیای خارج از خانه است. پسربچه این زوج، بعد از رفتن به مدرسه و آشنا شدن با معلم و دوستان، از اینکه فرزند چنین بیمارانی باشد احساس بدی دارد و به مرور زمان از آنها دور می شود.
فرجام قهرمان داستان: به مرور زمان، پسر با شرایطش کنار می آید. تلاش پدر و مادر، حس او را جریحه دار می کند و تازه از این به بعد، زندگی پسر به شیوه دیگری کنار آنها ادامه پیدا میکند.

ضد گلوله/ مصطفی کیایی

1390
بیماری: سرطان
بازیگر نقش بیمار: مهدی هاشمی
نقش دراماتیک بیماری: ماجرا از جایی شروع می شود که یک تکثیرکننده نوار غیرمجاز، موقع فرار از دست کمیته از حال می رود و بعد از آن متوجه می شود که تومور مغزی دارد. دکتر به او می گوید که مدت زمان زیادی زنده نمی ماند. این تومور مغزی زندگی او را تغییر می دهد. از آنجایی که می داند به زودی می میرد تصمیم می گیرد به جبهه برود تا بلکه شهید شود....
فرجام قهرمان داستان: بعد از گذشت 20 سال، مرد هنوز سالم و سرحال است. تومور سر جایش مانده و او همچنان بعد از پایان جنگ، به زندگی قبلش ادامه می دهد و تنها تفاوتش اینجاست که حالا مشغول تکثیر دی وی دی های غیرمجاز است.

طلا و مس/ همایون اسعدیان

1388
بیماری: ام اس
بازیگر نقش بیمار: نگار جواهریان
نقش دراماتیک بیماری: اینجا بیماری ام اس همسر یک طلبه، زندگی او را درگیر امتحانی عجیب می کند. درواقع بیماری، وسیله ای است برای اینکه طلبه، آموخته هایی که درباره دین و عرفان کسب کرده را در عمل محک بزند.
فرجام قهرمان داستان: زن در نقطه اوج بیماری قرار دارد اما حضور مرد طلبه که حالا از امتحانات سربلند بیرون آمده، آرامش مضاعفی برایش دارد. فرجام قهرمان مشخص نیست. همین که به درخت تکیه می زند و چشمهایش را می بندد انگار به اوج آرامش میرسد.

هرشب تنهایی/ رسول صدرعاملی/1386

بیماری: سرطان
بازیگر نقش بیمار: لیلا حاتمی
نقش دراماتیک بیماری: کل فیلم درباره باور است؛ باوری که شاید در میان زندگی روزمره آدمها گم شده. یک گوینده رادیو که در برنامه اش مدام حرفهای امیدبخش می زند و راجع به زیبایی های زندگی متن می نویسد، دچار تومور مغزی می شود. بیماری در حال پیشرفت است و به زعم او هیچ امیدی برای ادامه زندگی وجود ندارد. مجموعه اتفاقاتی که در جوار حرم امام رضا (ع) برایش می افتد، باعث می شود این باور قلبی در او ایجاد شود.
فرجام قهرمان داستان: درباره اینکه تومور مغزی با قهرمان داستان چه می کند و زندگی اش به کجا می رسد چیزی نمی دانیم اما همینکه در لحظه آخر، به باور می رسد، انگار تمام مشکلات از جلوی راهش برداشته می شود. دیگر سرطان اهمیت چندانی در قصه ندارد.

قرنطینه / منوچهر هادی /1386

بیماری: سرطان خون
بازیگر نقش بیمار: نیوشا ضیغمی
نقش دراماتیک بیماری: وسط یک ماجرای عاشقانه، سر و کله بیماری سرطان پیدا می شود. سهیل در ماجرای یک تصادف، به سمیه علاقه مند می شود و بالاخره بعد از مخالفتهای شدید خانواده اش تصمیم به ازدواج با او می گیرد. در مراحل آزمایشهای قبل ازدواج، پزشکان تشخیص میدهند که سمیه سرطان خون دارد.
 
فرجام قهرمان داستان: سهیل بدون در نظر گرفتن وضعیت جسمی سمیه، در همان بیمارستان با او ازدواج میکند. هیچ وقت معلوم نمیشود وضعیت سمیه به کجا می رسد اما فیلم با مرگ نامزد مبتلا به سرطان یک بیمار سرطانی دیگر، به پایان می رسد و این تهدید وجود دارد که ماجرای آنها هم چنین پایانی داشته باشد.

میم مثل مادر / رسول ملاقلی پور /1385

بیماری: مشکل تنفسی
بازیگر نقش بیمار: علی شادمان
نقش دراماتیک بیماری: ماجرای اصلی،  بیماری شدید یک پسر بچه بود. زنی که در جنگ شیمیایی شده متوجه می شود که حامله است. سونوگرافی نشان می دهد که این فرزند معلول به دنیا می آید. همسر زن نمی خواهد با این فرزند معلول دچار دردسر و دست و پایش بسته شود و برای همین زنش را مجبور به سقط جنین می کند. زن بچه را نگه می دارد ... .
فرجام قهرمان داستان: پسربچه با همان بیماری به زندگی اش ادامه می دهد اما مادرش که او هم اثرات شیمیایی درون بدنش وجود دارد، در پایان فیلم، وضعیت بدی پیدا میکند. درحالی که مادر در اتاق ایزوله است پسر برایش ویولون میزند.

گیلانه / رخشان بنی اعتماد /1383

بیماری: قطع نخاع
بازیگر نقش بیمار: بهرام رادان
نقش دراماتیک بیماری: بهرام رادان نقش یک جانباز شیمیایی را دارد که در دوران جنگ، قطع نخاع شده و حالا با همه این بیماری ها با مادر پیرش زندگی می کند.
فرجام قهرمان داستان: زندگی پسر بیمار همچنان به همان وضعیت ادامه پیدا می کند اما مادرش حتی پس از گذشت سالها منتظر است تا دختری بیاید و با ازدواج با پسرش، بخش مهمی از مسئولیت هایش را گردن بگیرد. در فیلم «قصه ها» که بنی اعتماد دو سال قبل ساخت، مشخص شد که مادر همچنان منتظر است.

از كرخه تا راین/ علی دهکردی 1371

بیماری: سرطان خون
بازیگر نقش بیمار: علی دهكردی
نقش دراماتیک بیماری: سعید در «از كرخه تا راین» به خاطر بمب های شیمیایی دوران جنگ نابینا شده و برای درمان در آلمان بسر می برد. او مداوا می شود اما بیماری بدتر او یعنی سرطان خون هویدا می شود. حاتمی كیا با این چرخش، قصد داشت مظلومیت رزمنده ها را بیش تر به رخ بكشد. نوع استفاده فیلمساز از دو بیماری ناشی از جنگ، یكی از بهترین نمونه های دراماتیك در سینمای ما محسوب می شوند كه بخوبی مقصود اصلی فیلمساز را منتقل كرده و از نظر داستانی هم در اوج تمام شده.
فرجام قهرمان داستان: سعید در حالی كه هم خود و هم دیگران با علاج چشمش ، مشعوف و امیدوار بودن، در آلمان جان می سپارد. حاتمی كیا با كشتن قهرمانش (كه البته منطقی هم هست) شوكی دراماتیك به مخاطب وارد می كند.

آژانس شیشه ای/ ابراهیم حاتمی کیا/1376

بیماری: ضایعه نخاعی
بازیگر نقش بیمار: حبیب رضایی
نقش دراماتیک بیماری: عباس بر اثر اصابت ترکش به گردنش در سالهای جنگ، جانباز شده وحالا اثرات این زخم، برایش مشکل جدی ایجاد کرده. جدی شدن بیماری، پای عباس و همسرش را شب عید به تهران باز می کند و نقطه شروعی می شود برای تمام اتفاقاتی که در فیلم و شب عید آژانس شاهد هستیم.
فرجام قهرمان داستان: درست لحظه ای که امکان عزیمت وجود دارد، عباس داخل هواپیما به شهادت می رسد.

بودن یا نبودن/ كیانوش عیاری / 1377

بیماری: قلبی
بازیگر نقش بیمار: زنده یاد عسل بدیعی
نقش دراماتیک بیماری: كلا پایه فیلم «بودن یا نبودن» بر بیماری قهرمان فیلم (دختر جوانی به نام آنیک) شكل گرفته و طبیعی است كه در مسیر روایت داسان هم تاثیر و كاركرد فراوان دارد. كیانوش عیاری استاد فضاسازی است ؛ در این فیلم هم مساله ای آشنا (اهدای عضو) را به سبك خودش دراماتیزه كرد و بدون گیر افتادن در دام سانتی مانتالیسیم اثری قصه گو و در عین حال تاثیر گذار ساخت. بده بستان قهرمان فیلم با خانواده ای كه پسرشان در كما رفته برای دریافت قلب، از پر كشش ترین لحظات «بودن یا نبودن» است. فیلم علاوه بر بار تبلیغی ، داستانی درست و روایتی سینمایی دارد.
فرجام قهرمان داستان: آنیك بالاخره به هدفش می رسد و قلب پسر در سینه اش قرار می گیرد. كیانوش عیاری با این پایان بر اثرگذاری فیلمش افزود و با یك پایان خوش اجازه نداد بنایش خراب شود.

دلشدگان/ زنده یاد علی حاتمی / 1370

بیماری: سل
بازیگر نقش بیمار: امین تارخ
نقش دراماتیک بیماری: شاید برای خیلی از مخاطبان ،كلیت «دلشدگان» و آواز سحر انگیر محمد رضا شجریان و عشق جاری در آن به یاد مانده باشد، اما بیماری خواننده گروه از نكات كلیدی فیلم است. بویژه آن كه خواننده فیلم  ما به ازای واقعی دارد (مرحوم ظللی) و اتفاقات رخ داده دوران قاجار( سفر برای پر کردن صفحه از ردیف های موسیقی ایرانی) تقریبا به همین شكل رخ داده . 
فرجام قهرمان داستان: سل خواننده را از پا در می آورد.

سارا / داریوش مهرجویی/1371

بیماری: سرطان
بازیگر نقش بیمار: امین تارخ
نقش دراماتیک بیماری: بیماری حسام، سرآغاز تمام مشکلات است. درواقع اینجا تامین هزینه های درمان مرد، زندگی همسرش را با مشکلات زیادی روبه رو می کند؛ مشکلاتی که تا سالیان سال ادامه پیدا می کند و تمامی ندارد. زن برای درمان همسرش تصمیم می گیرد به صورت پنهانی کار کند و از دوست همسرش پول قرض بگیرد. بعد از بهبودی حسام، همکارش همین پول را وسیله ای می کند برای اینکه زن را تهدید کند. وقتی حسام می فهمد پول درمانش از کجا آمده، بهم می ریزد و زندگی شان دستخوش مشکلات زیادی می شود.  
فرجام قهرمان داستان: حسام در همان نیمه اول داستان، بهبود پیدا می کند اما شک و شبهه اینکه همسرش خرج عملش را از کجا آورده راحتش نمی گذارد.

غریبانه / احمد امینی /1376

بیماری: سرطان خون
بازیگر نقش بیمار: ابوالفضل پورعرب
نقش دراماتیک بیماری: ماجرا از جایی شروع می شود که بزرگ با ماشین یک خانم دکتر تصادف می کند و خانم دکتر میگوید فقط در صورتی رضایت میدهد که با او ازدواج صوری کند تا بتواند از ایران خارج شود. بزرگ قبول می کند. بعد از ازدواج خانم دکتر از جایی متوجه می شود که بزرگ مبتلا به سرطان خون است و گوشه یک مسافرخانه، بدون اینکه کسی از او مراقبت کند تنها زندگی می کند.
فرجام قهرمان داستان: سرطان خیلی پیشرفته شده و درمانها به جایی نمی رسد. زمانی که خانم دکتر به عشق بزرگ می رسد، او از دنیا می رود.