شبکه پایگاه های قرآنی
Quran.tebyan.net
  • تعداد بازديد :
  • 844
  • دوشنبه 1394/12/17
  • تاريخ :

لقمه چینی از سفره سوره نبأ(3)

چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ چه بخواهی چه نخواهی قیامت خواهد رسید، چه بدانی چه ندانی. که اگر اهل دل باشی و یقین، چشم باز می کنی به روی آیه ها و قیامِ قیامت را در عالم مُلک به چشم دل می بینی.

نویسنده: سمیه افشار_شبکه تخصصی قرآن تبیان

سوره نوشت سوره نبأ

ذَٰلِكَ ٱلْیَوْمُ ٱلْحَقُّ ۖ فَمَن شَآءَ ٱتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِۦ مَابًا (نبأ:39)

آن روز حق است؛ هر کس بخواهد راهی به سوی پروردگارش برمی گزیند!

چه تو باشی چه نباشی خدا هست

چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی باور کن، می خواهی باور نکن.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی به دستوراتش عمل کن، می خواهی عمل نکن.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی سر به اطاعت از قانون هایش فرو آور، می خواهی برای خودت قانون بساز و بر پایه آن دیوار زندگی ات را بنا کن.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی خیر را برگزین، می خواهی شر را انتخاب کن.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی بر پایه عقل و درایت زندگی کن، می خواهی جنود جهل را به خدمت گیر.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی بر مدار حق بچرخ و دل محکم دار به عاقبت امرت، می خواهی حق و ناحق کن.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی به ریسمان محکم محکماتش چنگ بزن، می خواهی در بستر زمان ومکان از پِی متشابهات روان شو.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی در چهار راه های انتخابات دنیا هر لحظه حق را بیاب، می خواهی سرگردان بر سر مصداق ها بگو مگو کن.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی بر پایه استعدادها و توانایی هایت اوج بگیر، می خواهی خود را درگیر پُست و مقام کن.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ می خواهی چشم باز کن به روی آیه های آفاقی و انفسی، می خواهی کورمال کورمال طی مسیر کن.
چه تو باشی چه نباشی خدا هست؛ چه بخواهی چه نخواهی قیامت خواهد رسید، چه بدانی چه ندانی. که اگر اهل دل باشی و یقین، چشم باز می کنی به روی آیه ها و قیامِ قیامت را در عالم مُلک به چشم دل می بینی.

یکسری قانون هایی در عالم هست که چه تو باشی چه نباشی، چه بخواهی چه نخواهی، چه بدانی چه ندانی؛ هست، ثابت و محکم. اگر بر اساس آن اصول رفتار کنی به ریسمان محکمی چنگ زده ای که آدم و عالم نمی توانند تو را بلغزانند و منحرف کنند. اما مشکل من و تو آن است که این قانون ها را می دانیم ولی گاه در گیر و دار زندگی آنها را فراموش می کنیم و چسبیده به متشابهات، یعنی آن قانون هایی که در بستر زمان و مکان متفاوت هستند، تصمیم گرفته و عمل می کنیم.
إِنَّآ أَنذَرْنَٰكُمْ عَذَابًۭا قَرِیبًۭا یَوْمَ یَنظُرُ ٱلْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ ٱلْكَافِرُ یَٰلَیْتَنِى كُنتُ تُرَٰبًۢا (نبأ:40)

و ما شما را از عذاب نزدیکی بیم دادیم! این عذاب در روزی خواهد بود که انسان آنچه را از قبل با دستهای خود فرستاده می بیند، و کافر می گوید: «ای کاش خاک بودم (و گرفتار عذاب نمی شدم)!»

قانون ثابت عالم

یکسری قانون هایی در عالم هست که چه تو باشی چه نباشی، چه بخواهی چه نخواهی، چه بدانی چه ندانی؛ هست، ثابت و محکم. یعنی بالا بروی پایین بیایی، صد تا وکیل و وزیر را واسطه کنی باز تغییر نمی کند. اصلا بنای عالم بر پایه آنهاست. اصل نظام هستی است. به من و تو بند نیست که با چون و چرا کردن تغییر کند. اگر بر اساس آن اصول رفتار کنی به ریسمان محکمی چنگ زده ای که آدم و عالم نمی توانند تو را بلغزانند و منحرف کنند. خلاصه آنکه رستگار می شوی.
اما مشکل من و تو آن است که این قانون ها را می دانیم ولی گاه در گیر و دار زندگی آنها را فراموش می کنیم و چسبیده به متشابهات، یعنی آن قانون هایی که در بستر زمان و مکان متفاوت هستند، تصمیم گرفته و عمل می کنیم.
مشکل من و تو آن است که هنوز نفس سرکش مهار زندگی مان را در دست دارد و به جلو می تازد، پس وقتی قانون ثابتی را مخالف نفس خود دیدیم رو گردانیده از پِی متشابهات روان می شویم.
مشکل من و تو آن است که حتی یکبار هم در طول زندگی خود ننشسته و اندیشه نکرده ایم که این قانون های ثابت هستی از چه رو برای ما گفته شده و به چه کارمان می آید.
مشکل من و تو آن است که هنوز اطاعت کردن از خالق و رب خویش را نیاموخته ایم.
مشکل من و تو آن است که چون و چرا کردن و سرپیچی از اوامر خدا عادت هر روزه مان شده و امر محکم او را تاب نمی آوریم.
اگر اینگونه پیش رویم بنابر یکی از قانون های ثابت هستی سرنوشت من و تو همان دوزخی است که چون بدان سو فرا خوانده می شویم فریاد می زنیم « یا لیتنی کنت ترابا».

پیوند به:

سوره نوشت های سوره نبأ(شماره نخست)

سوره نوشت های سوره نبأ(شماره دوم)

 

UserName