تبیان، دستیار زندگی
راهی به سوی سعادت نیست؛ مگر ادای فرایض و سنن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

راهی به سوی سعادت نیست؛ مگر ادای فرایض و سنن

خبرگزاری

محسن اسماعیلی در شصت و هشتمین جلسه شرح نهج البلاغه گفت: راهی به سوی سعادت نیست؛ مگر ادای فرایض و سنن، و کسی هم بدبخت و شقی نشد؛ مگر با انکار و تضییع آنها.

تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، متنی که در ادامه می آید برداشتی از شصت و هشتمین کلاس شرح نهج البلاغه محسن اسماعیلی، عضو حقوقدان شورای نگهبان است که در مجموعه فرهنگی سرچشمه برگزار می شود.

دین نعمت است، و تضییع آن هم به ترک اطاعت یا بد انجام دادن دستورهای آن است. فرائض و تکالیف دینی نعمت است؛ چرا که راه رسیدن به سعادت و بهشت را به ما نشان می دهند، و اگر این تکالیف، از راه لطف به ما نمی شد، نمی توانستیم به تنهایی و با مدد عقل راه را پیدا کنیم.برای همین است که می گویند:«الواجباتُ الشرعیةِ اَلطافٌ فی الواجباتِ العَقلیةِ».

حضرت ابوتراب سلام الله علیه‌فرمود: « إنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِیاً بَیَّنَ فِیهِ الْخَیْرَ وَالْشَّرَّ؛ فَخُذُوا نَهْجَ الْخَیْرِ تَهْتَدُوا، وَاصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا»؛ خداوند كتابى هدایت كننده و راهنما براى انسان‏ها فرستاده، خیر و شرّ را آشكارا در آن بیان فرموده است.

بنابراین راه خیر و نیكى را در پیش گیرید كه هدایت می شوید، و از شر و بدى اعراض كنید تا در جاده مستقیم قرار گیرید. بعد فرمود: «الْفَرَائِضَ الْفَرائِضَ! أَدُّوهَا إلَى اللهِ تُؤَدِّكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ»؛ واجبات! واجبات! در انجام دادن آن ها براى خدا کوتاهی نکنید که شما را به سوى بهشت مى برد.

فرائض در اینجا به معنای واجبات است؛ چه از نوع عبادات و چه غیرآن. بعد هم به سراغ محرمات می روند و می فرمایند:« إِنَّ اللهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَیْرَ مَجْهُول، وَ أَحَلَّ حَلاَلا غَیْرَ مَدْخُول»؛ خداوند حرام هایی قرار داده که حکمت آنها بر کسی پوشیده نیست، و امورى را حلال کرده که در آن عیبی وجود ندارد. شاید این جمله اشاره به همان تبعیت احکام از مصالح و مفاسد باشد که پیش از این مورد اشاره واقع شد. نه حرامش بی دلیل است و نه حلالش قابل ایراد. پس حتی اگر ما نتوانیم دلیل و حکمت آنها را بفهمیم باید اطاعت نماییم.

راهی به سوی سعادت نیست؛ مگر ادای فرایض و سنن، و کسی هم بدبخت و شقی نشد؛ مگر با انکار و تضییع آنها.

این ، نکته ای است که در همان ابتدای عهد مالک اشتر هم یادآوری شده است. حضرت به او نوشت:« أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللهِ، وَإِیْثَارِ طَاعَتِهِ، وَاتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی کِتَابِهِ: مِنْ فَرَائِضِهِ وَسُنَنِهِ، الَّتِی لاَ یَسْعَدُ أَحَدٌ إِلاَّ بِاتِّبَاعِهَا، وَلاَ یَشْقَى إِلاَّ مَعَ جُحُودِهَا وَإِضَاعَتِهَا»؛ او را به تقواى الهى فرمان مى دهد و به ایثار و مقدّم داشتن اطاعت خدا و پیروى از آنچه در کتاب او به آن امر فرموده اعم از فرایض (واجبات) و سنن (مستحبات) دستور مى دهد؛ همان دستوراتى که هیچ کس جز با متابعت آنها روى سعادت نمى بیند و جز با انکار و ضایع ساختن آن در مسیر شقاوت و بدبختى واقع نمى شود.

نماز؛ مهمترین تکلیف الهی

البته در میان فرائض دینی، از تضییع برخی فرائض مثل جهاد و از همه بیشتر ازتضییع نماز برحذر داشته شده‌ایم؛ زیرا نماز ستون دین است. پس از ضربت ابن ملجم لعنت الله علیه، از جمله وصایا امام به حسن و حسین علیهمالسلام این بود که: «اللهَ اللهَ فِی الصَّلاَةِ، فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ».

سفارش به حفاظت از نماز که در قرآن هم آمده است:« حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ»؛ این است که آلوده به ریا نشود، با تأخیر و بی حال خوانده نشود و .... .

تعبیر دیگری که در نهج البلاغه بکار رفته است، «تعاهد» نسبت به نماز است.تعاهد یعنی سرکشى، مراقبت و اصلاح کردن. این تعبیر در مورد کسى که به املاک و مزارع خود سرکشى کرده و در اصلاح آن مى کوشد به کار مى رود، بنابراین جمله بالا اشاره به این است که آموزش هاى خود را در مورد واجبات و مستحبات و مکروهات نماز ادامه دهید به گونه اى که هر روز نماز شما از نمازهاى روز هاى گذشته بهتر باشد.

از سفارش های حضرت به اصحاب و یارانش این بود که:« تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلاَةِ، وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا، وَ اسْتَکْثِرُوا مِنْهَا، وَ تَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّها "کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنینَ کِتَاباً مَّوْقُوتاً"»؛از نماز به خوبى مراقبت کنید و در محافظت از آن بکوشید. بسیار نماز بخوانید و به وسیله آن به خدا تقرّب جویید؛ زیرا نماز بر همه مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است.

سپس اشاره ای لطیف به ایاتی از قرآن داشته و می فرمایند:« أَلاَ تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا:" مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ، قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ"»؛ آیا پاسخ دوزخیان را در برابر این سؤال که "چه چیز شما را به دوزخ کشانید؟"، نمى شنوید که مى گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.

اهمیت نماز؛ خصوصاًبرای زمامداران

نماز برای همه سرنوشت ساز و مهم است، اما هرچه منزلت و مسئولیت اجتماعی انسان بالاتر رود، نیازش به نماز و اجتناب از تضییع آن بیشتر خواهد شد. از این رو، صاحبان قدرت و منزلت باید توجه بیشتری به آن بنمایند، و از پیامبر خود الگو بگیرند.

علی علیه السلام نیز به هنگام انتصاب برخی افراد به این نکته تأکید فرموده است. از جمله در حکم مسئولیتی که برای محمدبن ابی بکر در مصر نوشت، دستور داد که:« ... صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَیْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِكَ»؛ نماز را در اوقات خودش بجا بیاور! نه آنكه به هنگام بیكارى در انجامش‏ تعجیل كنى و به هنگام اشتغال به كار، آن را تاخیر اندازى،و بدان كه تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود!

به مالک اشتر هم همین مطلب را نوشت و فرمود:« وَ إِذَا قُمْتَ فِی صَلَاتِكَ لِلنَّاسِ فَلَا تَكُونَنَّ مُنَفِّراً وَ لَا مُضَیِّعاً فَإِنَّ فِی النَّاسِ مَنْ بِهِ الْعِلَّةُ وَ لَهُ الْحَاجَةُ وَ قَدْ سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلم، حِینَ وَجَّهَنِی إِلَى الْیَمَنِ كَیْفَ أُصَلِّی بِهِمْ فَقَالَ صَلِّ بِهِمْ كَصَلَاةِ أَضْعَفِهِمْ وَ كُنْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً»؛هنگامى كه به نماز جماعت‏براى مردم مى‏ایستى باید نمازت نه نفرت‏آور و نه تضییع‏كننده باشد؛ یعنی نه آن قدرآن را طول بده كه موجب تنفر مامومین شود و نه آنقدر سریع كه نماز را ضایع كنى؛ چرا كه در بین مردمى كه با تو به نماز ایستاده‏اند،هم بیمار وجود دارد،و هم افرادى‏كه كارهاى فوری دارند. هنگامى كه رسول خدا (ص)مرا بسوى‏«یمن‏»فرستاد، پرسیدم:چگونه با آنان نماز بخوانم؟در پاسخم فرمود:نمازى بخوان؛ ‏همچون نمازى كه ناتوانترین آنها می خواند،و نسبت‏به مؤمنان رحیم و مهربان‏باش!

یکی از نمونه های تضییع نماز که حضرت در اینجا نام می برد، مربوط به نمازهای جمعه و جماعت است؛ به این شکل که مأمومین را زده و بیزار کند.

معنا و حرمت تضییع نماز

بنابر آنچه گفته شد، در کنار همه نعمت ها باید مراقبت خاصی نسبت به عدم تضییع نماز داشته باشیم. تضییع نماز هم شکل های گوناگونی دارد؛ از ترک آن تا تأخیرهای بی دلیل و نداشتن توجه و حضور قلب. آنقدر در ایات و روایات در این مورد هشدار داده اند که مرحوم شیخ حر عاملی باب جداگانه ای در وسائل الشیعه برای آن اختصاص داده و حکم به حرمت تضییع و وجوب محافظت از نماز کرده است.

قرآن به صراحت می فرماید: «فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ»؛ وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهل‌انگاری می‌کنند.

در یکی از احادیث این باب از وسائل الشیعه آمده است که مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ می گوید: از امام کاظم علیه السلام در باره معنای این آیه پرسیده و امام فرموده اند که:« هُوَ التَّضْیِیعُ»؛ مقصود تضییع نماز است. نه ترک آن!

تدوین کتاب های متعددی تحت عنوان هایی مانند «اسرارالصلوة» یا «آداب نماز» از سوی عالمان و عارفان برجسته، از جمله امام خمینی (ره)، به منظور حفاظت از این فریضه اصلی و جلوگیری از تضییع آن است. خواندن این کتاب ها را نباید فراموش کرد. ایشان در ابتدای کتاب «آداب الصلاة» موعظه ای بلیغ در این باره دارند که شایسته تأمل است.

امام نوشته اند:«آنچه در این مقام باید دانست آن است كه اكتفا نمودن به صورت نماز و قشر آن و محروم ماندن از بركات و كمالات باطنیّه آن، كه موجب سعادات ابدیّه بلكه باعث جوار ربّ العزّة و مرقاة عروج به مقام وصول به وصال محبوب مطلق- كه غایت آمال اولیاء و منتهاى آرزوى اصحاب معرفت و ارباب قلوب بلكه قرّة العین سیّد رسل صلّى اللَّه علیه و آله است. از اعلا مراتب خسران و زیان كارى است كه پس از خروج از این نشأه و ورود در محاسبه الهیّه موجب حسرتهایى است كه عقل ما از ادراك آن عاجز است. ما تا در حجاب عالم ملك و خدر طبیعت هستیم از آن عالم نمى‏توانیم ادراكى نماییم و دستى از دور بر آتش داریم. كدام حسرت و ندامت و زیان و خسارت بالاتر از آن است كه چیزى كه وسیله كمال و سعادت انسان و دواى درد نقایص قلبیّه است و در حقیقت صورت كمالیّه انسانیّه است، ما پس از چهل پنجاه سال تعب در راه آن از آن به هیچ وجه استفاده روحیّه نكرده سهل است مایه كدورت قلبیّه و حجابهاى ظلمانیّه شود، و آنچه قرّة العین رسول اكرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلم است موجب ضعف بصیرت ما گردد یا حَسْرَتى علَى‏ ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّه.

پس اى عزیز، دامن همّت به كمر زن و دست طلب بگشاى و با هر تعب و زحمتى است حالات خود را اصلاح كن و شرایط روحیّه نماز اهل معرفت را تحصیل كن؛ و از این معجون الهى كه با كشف تامّ محمدى صلّى اللَّه علیه و آله براى درمان تمام دردها و نقصهاى نفوس فراهم آمده استفاده كن؛ و خود راتا مجال است از این منزلگاه ظلمت و حسرت و ندامت و چاه عمیق بُعد از ساحت مقدس ربوبیّت جلّ و علا كوچ ده و مستخلص كن و به معراج وصال و قرب كمالْ خود را برسان؛ كه اگر این وسیله از دست رفت وسایل دیگر منقطع است: انْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها؛ وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها».


خبرگزاری مهر

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .