تبیان، دستیار زندگی
ئمه بى شك یكى از گناهان بسیار بزرگ فرار از میدان جنگ در وقت نبرد و رویاروئى با دشمن اسلام و مسلمانان است. و در این مورد روایات بسیار زیادى از شیعه و سنّى نقل گردیده است، ریشه فرار از جهاد، عدم برخوردارى آدمى از ایمان و اعت...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرار از جبهه جنگ از دیدگاه قرآن و ائمه


بى شك یكى از گناهان بسیار بزرگ فرار از میدان جنگ در وقت نبرد و رویاروئى با دشمن اسلام و مسلمانان است.

و در این مورد روایات بسیار زیادى از شیعه و سنّى نقل گردیده است، ریشه فرار از جهاد، عدم برخوردارى آدمى از ایمان و اعتقادى كامل، و پندارى غلط است كه گاه در او پدید مى آید، بنابراین یك زمنده باید قبل از هر چیز موضع خود را ارزیابى كند، كه در كدامین صف است؟

با یك ملاحظه اجمالى، به خوبى مى تواند، جبهه حق را از باطل تمیز دهد، با ارزیابى بافت نیروها و یا مقایسه سخن فرماندهانشان و با در نظرگیرى هدفها و آمالهاى طرفین مى تواند به نتیجه مطلوب برسد.

نیروهاى صف حق، با ایمان مى جنگند، در گفتار فرماندهانشان سخن از انجام وظیفه الهى است و هدف كسب عزت و نابودى متجاوز و نجات مستضعفین و رفع فتنه است، اما نیروهاى باطل، با زور مى جنگند ایمان ندارند، در گفتار فرماندهانشان صحبت از مقاصد شیطانى و رسیدن به هواهاى نفسانى است و هدف آنان ذلّت مردم و در بند كشیدن ایشان و سپردن آنان به بیگانه است.

و پس از این، باید انتخاب صف كرد، كه در تاریخ همیشه این دو صف در برابر هم ایستاده اند و خواهند ایستاد:

صف هابیل در برابر قابیل

صف ابراهیم در برابر نمرود

صف موسى در برابر فرعون

صف محمد(ص) در برابر مشركین

وسرانجام امروز انقلاب اسلامى ایران در برابر استكبار جهانى.

و فردا...

و پس از آن دیگر معنایى براى فرار وجود نخواهد داشت.

راستى فرار براى چى؟

راستى فرار براى كى؟

راستى فرار به كجا؟

مگر مى توان با فرار از صحنه نبرد قضاى الهى را تغییر داد؟ و آیا مى توان با چنین عملى، مشیّت او را عوض نمود؟ و آیا مى توان از سلطه خداوند گریخت؟ كجاست كه او نباشد؟! و آن كدامین مكان است كه تحت حاكمیّت او نباشد؟!!

بلى جابجائى تاكتیكى و ملحق شدن به نیروهاى خودى براى مقابله با دشمن، غیر از فرار اصطلاحى است.

در این آیات شریفه دقت كنید:


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ كَفَرُواْ زَحْفاً فَلاَ تُوَلُّوهُمُ الأَدْبَار(آیه 15 سوره انفال)

«اى اهل ایمان، هرگاه با تهاجم و تعرض كافران در میدان كارزار روبرو شدید، مبادا از بیم آنها پشت كرده و از جنگ بگریزید».


وَمَن یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِّقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلَى فِئَةٍ فَقَدْ بَاء بِغَضَبٍ مِّنَ اللّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ (سوره انفال آیه 16)

«وهركه در روز جنگ، پشت به آنها كرده، بگریزد به طرف خشم خدا روى آورده، جایگاهش در دوزخ خواهد بود كه بدترین منزل است، مگر آنكه هدفش كناره گیرى از میدان براى حمله مجدد و یا به قصد پیوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد».

به طور اجمال، اثرات فرار از صحنه نبرد چنین است:

غضب خدا

عار و ننگ همیشگى

ذلّت همیشگى

جسور شدن دشمن

وسرانجام، مستحقّ آتش جهنّم شدن


1- عن امیرالمؤمنین(ع): «الفِرارُ مِنَ الزَّحْفِ مِنَ الْكَبائِرِ» (مستدرك الوسائل، ج 2, ص 255.)

حضرت على(ع) فرمود: «فرار از جهاد، از گناهان كبیره است».


2- قال امیرالمؤمنین(ع): «... و فیهِ استیجابُ النّارِ بِالْفِرارِ مِنَ الزَّحْفِ عِنْدَ حَضْرَةِ القِتالِ...» (وسائل الشیعه، ج 11, ص 71 - فروع، ج 5, ص 38.)

حضرت على(ع) فرمود: «... و در آن سزاوارى و استحقاق آتش (جهنّم) است به خاطر فرار از جهاد در وقت نبرد...».


3- حضرت امیر(ع) در جنگ صفین خطاب به لشكریانش فرمود: «... واستَحیُوا الْفَرَّ فَاِنَّهُ عارٌ باقِ فِى الأعْقابِ وَ نارْ یَوُمَ الْحِسابِ» (مستدرك الوسائل، ج 2, ص 259 ).

«... و شرم كنید از اینكه از میدان جنگ فرار كنید، پس به درستى كه فرار موجب ننگى باقى در فرزندان آینده و آتش روز قیامت خواهد شد».


4- ... و قال امیرالمؤمنین(ع): «... و أیْمُ اللّهِ لاِنْ فَرَرْتُمْ مِن سَیْفِ العاجِلَةِ لا تَسْلَمُونَ مِن سَیْفِ الاخِرَةِ». (مستدرك الوسائل، ج 2, ص 259 - نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 124, ص 382 .)

... و حضرت على(ع) فرمود: «قسم به خدا، اگر شما از شمشیر دنیا فرار كنید (و از جبهه نبرد بگریزید) از شمشیر آخرت (و عذاب الهى) سالم نمى مانید».


5- قال على (ع): «... و أیْمُ اللّهِ لاِنْ فَرَرْتُمْ مِن سُیوُفِ العاجِلَةِ لا تَسْلَمُونَ مِن سُیُوفِ الاجِلَةِ» (وسائل الشیعه، ج 11, ص 72 ).

حضرت على(ع) فرمود: «قسم به خدا اگر از شمشیرهاى دنیا فرار كنید از شمشیرهاى آینده (قیامت) سالم نمى مانید».


6- عن عمران بن حصین قال: «لَمّا تَفَرَّقَ النّاسُ عَن رسولِ اللّه(ص) فى یَوُمِ الاُْحُدِ جاءَ عَلى(ع) مُتَقَلِّداً سَیْفَهُ حتّى قامَ بَینَ یَدیْهِ، فَرَفَعَ رَسولُ اللّه(ص) رأسَهُ فَقالَ لَهُ: ما بَالُكَ لَمْ تَفَرَّ مَعَ النّاسِ؟! فَقالَ: یا رَسُولِ اللّه أرجِعُ كافِراً بَعْدَ إسلامِى». (مستدرك الوسائل، ج 2, ص 256).

عمران بن حصین مى گوید: «وقتى كه مردم در روز جنگ احد (بر اثر شكست ابتدایى مسلمین از مشركین) از اطراف پیامبر اكرم(ص) متفرق شدند، على(ع) درحالى كه شمشیرش را حمائل كرده بود، آمد تا در مقابل پیامبر ایستاد (و به دفاع از پیامبر(ص) پرداخت)، پس پیامبر خدا سرش را بلند كرد و فرمود: چگونه است كه تو با مردم فرار نمى كنى؟ حضرت على(ع) عرض كرد: اى رسول خدا آیا من به حالت كفر بازگردم، پس از آنكه اسلام آوردم...».


7- قال امیرالمؤمنین(ع): «ولیعلم المنهزم بأنّه مُسخِطٌ ربّه: وموبق نفسه، و أنّ فى الفرار موجدة اللّه، و الذّلّ اللازم و العار الباقى و أن الفارّ لغیر مزید فى عمره، ولا محجوز بینه و بین قومه و لا یرضى ربه ولموت الرجل محقا قبل اتیان هذه الخصال خیر من الرضا بالتلبّس بها و الإقرار علیها...» (وسائل الشیعه، ج 11, ص 65 - فروع، ج 5, ص 41 با اندكى فرق).

حضرت على(ع) فرمود: «و كسى كه (از میدان رزم و جنگ) فرار مى كند باید بداند كه خدا را به غضب آورده است، و خود را هلاك گردانیده است و همانا در فرار، خشم خدا و ذلت همیشگى و ننگ باقى خواهد بود و به درستى كه بر عمر او چیزى افزوده نمى شود و نمى تواند بین خود و مرگش فاصله اندازد، و خدایش را خشنود نمى گرداند و همانا مرگ و نیستى قبل از یافتن این خصلت (فرار از جنگ) بهتر است از راضى شدن به فرار، و اقرار بر آن...».


8- كتاب صفین (كتاب وقعة صفین، ص 256, چاپ مصر) للنصر بن مزاحم... عن زید بن وهب أن علیّاً... قال: ««ولیعلم المنهزم أنّه مُسخِطٌ لربّه: وموبق نفسه، و فى الفرار موجدة اللّه علیه، و الذّلّ اللازم و فساد العیش علیه، و أن الفارّ منه لایزید فى عمره، ولا یرضى ربه فموت الرجل محقا قبل اتیان هذه الخصال خیر من الرضا بالتلبّس بها و الإقرار علیها...» (بحارالانوار، ج 100, ص 28 .)

در كتاب صفین نصر بن مزاحم... از زید بن وهب نقل مى كند، كه حضرت على(ع) (به یاران خود در جنگ صفین) فرمود: «و باید فرار كننده (از جبهه جنگ) بداند كه او خدایش را به غضب آورده است و خود را به هلاك انداخته است و در فرار خشم خدا و ذلت همیشگى و فساد زندگى بر او خواهد بود. و به درستى كه فرار كننده (از جنگ) چیزى بر عمرش افزوده نمى گردد، و خدایش را راضى نمى كند، پس اگر مرد در حالت باطل بمیرد قبل از آنكه این خصلت (ننگ فرار) را بیابد (براى او) از رضایت به فرار كردن و اقرار بر آن بهتر است.»


9- قال امیرالمؤمنین(ع): «وَ إنَّ الفَارَّ لَغَیْرُ مَزِید فى عُمرِهِ وَ لا مَحْجُوز بَیْنَهُ وَ بَیْنَ یَوُمِهِ» (نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه 124, ص 383).

حضرت على(ع) فرمود: و به درستى كه به عمر و زندگانى فرار كننده افزوده نمى شود و فرار مانع از مرگش نمى گردد».


10- قال امیرالمؤمنین(ع): «... واعلموا أنكم بعین اللّه، و مع ابن عم رسول اللّه(ص) فعاودوا الكَر، و استَحیوا من الفَرّ، فإنّه عار فِى الأعقاب، و نارٌ یَومُ الحِساب». (نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 65, ص 158).

حضرت على(ع) (به اصحاب خود در صفین) فرمود: «و بدانید كه شما مدّ نظر خدا هستید و همراه با پسرعموى رسول خدا(ص) پس پى در پى (به دشمن حمله كنید) و از گریختن شرم نمائید، زیرا فرار ننگى براى اعقاب است (بعد از شما فرزندانتان را سرزنش خواهند كرد) و موجب آتش روز حساب و رستاخیز است (در قیامت به عذاب الهى گرفتار خواهید شد)».