تبیان، دستیار زندگی
کاربرد قرآن به جای روایت در سیره نویسی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کاربرد قرآن به جای روایت در سیره‌نویسی

به گزارش خبرگزاری تبیان، نشست علمی «قرآن به مثابه منبعی برای سیره‌نویسی» با سخنرانی احمد پاکتچی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) 17 بهمن در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.

احمد پاکتچی گفت: کسی که می‌خواهد سیره بنویسد، نیاز به منابع دارد. بعضی منابع تاریخی هستند اما در صدر منابع سیره نویسی خود قرآن کریم قرار می‌گیرد. قرآن درباره عصر پیامبر(ص) سخن گفته است و انتظار می‌رود یکی از منابع سیره نبوی، خود قرآن باشد.

نویسنده کتاب تاریخ تفسیر قرآن گفت: اگر بخواهیم ظرفیت‌های قرآن در سیره‌نویسی را مورد بررسی قرار بدهیم می‌توانیم با دو رویکرد کهن و معاصر این بحث را دنبال کنیم. به همین دلیل ابتدا یک بررسی اجمالی از جایگاه کهن ارائه می‌دهم. در بین کتب سیره کتاب مغازی واقدی در قرن دوم از آثار متقدم سیره پیامبر(ص) محسوب می‌شود در این کتاب مغازی سعی می‌کند رخدادهای تاریخی را با استناد به آیات قرآن مورد بررسی قرار بدهد و به تعبیری رخدادهای تاریخی را با آیات قرآن پیوند می‌زند.

وی در ادامه گفت: توجه به مسئله قرآن به عنوان منبعی برای سیره نویسی با سلفی گری پیوند خورده است. در قرون آغازین که نخستین کتاب‌های سیره نوشته شدند بیشتر نگاه سیره نگاران معطوف به روایات بود البته این نگاه از سوی عموم مسلمین تائید می‌شد و اختلافات بیشتر در اقوال و گزارش‌ها بود. در نگاه شیعه هم سیره نگاری بر محور روایات استوار بود.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: اما در دوره‌های بعدی رویکردی به وجود آمد که باید زندگی پیامبر(ص) مورد بازخوانی قرار بگیرد و با دید انتقاد، شک و تردید به مسئله بنگریم. اما سوالی که پیش روی این سیره نویسان قرار گرفت این بود که بازنگری با چه ابزاری امکان پذیر است؟

وی در ادامه با اشاره به بعضی از سیره نویسان گفت: در قرن ششم عبدالغنی مقدسی در کتاب «مختصره سیره النبی و سیره الصحابه العشره» می‌خواهد سیره نبی را بازخوانی کند. اما سیره نبی را با استناد به آیات قرآن مورد بازخوانی قرار بدهد اما او نیز در اثر خود بر مدعا خود چندان نمی‌ماند و به روایات هم استناد می‌کند.

وی در ادامه گفت: به نظر سلفی‌ها کتاب‌های سیره مفصل پر از دروغ هستند و به دنبال کتاب سیره مختصر برویم کسی که در مورد پیامبر(ص) سخن مفصل نمی‌توان زد اگر به سمت تفصیل برویم دروغ پردازی آشکار می‌شود. بسیاری گمان می‌کنند افکار سلفی‌ها با ابن تیمیه آغاز می‌شود اما ابن تیمیه تفکر سلفی را مدون کرد و به مرحله کاربردی رساند. ابن تیمیه می‌خواست قرآن را در استنباط علوم اسلامی احیا کند. خود این ادعا را مطرح می‌کرد حال تا چه میزان در این مسیر موفق بود جای بررسی دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) گفت: مسئله تهذیب سیره نبوی در متفکرین بعدی سلفی چون ابن قیم جوزی و ابن کثیر دنبال نشد و این متفکرین در کتاب خود دچار تفصیل شدند. ما در این رویکرد با تحولی مواجه نیستیم تا در قرن دوازدهم عبدال وهاب کتاب مختصر سیره الرسول را به نگارش درآورد. بعد از وی الشیخ نیز همین رویکرد را ادامه داد.

وی در ادامه گفت: بخشی از کارکرد سیره کارکرد اجتماعی و میثاقیست. سیره کم‌گو نمی‌تواند پاسخگوی این کارکردها باشد. وقتی جنبه‌های از زندگی پیامبر(ص) نامعلوم باشد مفسرین به نگارش سیره نویسی‌های مفصل روی می‌آورند. اهل سنت و شیعه در سفره‌های عقد حدیث «النکاح سنتی...» را می‌خوانند اما کسی نیامده است بررسی کند که این حدیث به اعتبار این سند تا چه میزان به پیامبر(ص) باز می‌گردد.

پاکتچی در ادامه گفت: مفسرینی که به دنبال تهذیب سیره رفتند و می‌خواستند سیره فشرده تالیف کنند، از نیازهای اجتماعی دور شدند. به همین دلیل شاگردان آنها مجبور شدند به سمت ریزه‌‌کاری‌هایی بروند و اخباری را انتقال بدهند که گاه معتبر نبودند و در آنها تناقض را می‌توانیم ببینیم.

وی در ادامه گفت: سیره نویسی با استناد به قرآن بسیار جذاب است اما وقتی سیره نویس درگیر می‌شود متوجه می‌شود که امکان تحقق و عمل آن بسیار کم است و در عمل مجبور می‌شود از این روش عدول کند این خود مانعی است که چندین قرن سیره نویسان با آن مواجه هستند.

نویسنده کتاب تاریخ تفسیر قرآن گفت: در دوره معاصر موج جدید سیره نویسان با استناد به آیات قرآن ظهور کردند.اما سوالی که مطرح است این است که این سیره نویسان با پشتوانه چه ابزاری می‌خواهند این موج را به حرکت درآورند تا به وضعیت قبلی دچار نشوند.در طول 40 سال اخیر جماعتی از علما تصمیم گرفتند در سیر نویسی به مسئله قرآن توجه ویژه کنند. ابو شبهه و احمد عبدالغنی الجمل رویکرد تهذیب گرایی را در سیره نویسی دنبال کردند. در این رویکرد می‌خواهند سره را از ناسره جدا کند.

وی در ادامه با طرح این پرسش که چه کسانی این نگاه تهذیب گرا را دارند، گفت: در بین جریان سلفی، ما شاهد تهذیب‌گرایی هستیم. در دهه 1960 مودودی جماعت اسلامی را در هند تاسیس کرد. این جماعت گامی در جهت نهادینه کردن جریان‌های اسلامی بود و به بیان مستشرقین 1990 آغاز جریان‌های بنیاد گرای محسوب می‌شد. موج دوم سلفی گری از سال 1980 آغاز می‌شود.

پاکتچی در ادامه گفت: پرسش جدی که ما با آن مواجه هستیم این است که کسی که می‌خواهد روایت را کنار بگذارد و به قرآن استناد کند چه ابزار جدیدی در اختیار دارد که می‌خواهد چنین کند در بین مسلمین یک عبارت معروف است قرآن قطعی الصدور و ظنی الدلاله و حدیث ظنی الصدور و قطعی الدلاله است. قطعی بودن صدور قرآن و ظنی الصدور بودن اخبار مورد تائید همگان است. در فهم قرآن از دو ابزار استفاده می‌شود یا ادله لُبی(‌تعقل) یا ادله نقدی است که همه این ادله از ظن گریزی ندارند. ما درگیر فهم ظنی از قرآن هستیم و چون قرآن قطعی الصدور است فکر می‌کنیم می‌توانیم فهم قطعی از قرآن داشته باشیم در صورتی که ظنون گریزی نیست.


iqna.ir | خبرگزاری بین المللی قرآن

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .