تبیان، دستیار زندگی
پس از فروپاشی ،امپراتوری روم غرب دچار بلاتکلیفی شد و پس از جدا شدن روم شرقی و روم غربی در سال 395 میلادی ، بیزانتینیوم (قسطنطنیه) به عنوان پایتخت برگزیده شد و بنابراین در روم شرقی پیشرفت بیشتری نسبت به روم غربی به وجود آمد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نسخه های خطی قرون وسطی

پس از فروپاشی ،امپراتوری روم غرب دچار بلاتکلیفی شد و پس از جدا شدن روم شرقی و روم غربی در سال 395 میلادی ، بیزانتینیوم (قسطنطنیه) به عنوان پایتخت برگزیده شد و بنابراین در روم شرقی پیشرفت بیشتری نسبت به روم غربی به وجود آمد.

سمیه فروغی، بخش هنری تبیان
نسخه های خطی قرون وسطی

زمانی که روم سقوط کرد دوره هزار ساله قرون وسطی که از قرن پنجم تا قرن پانزدهم (عصر نوزایی) بود ، ادامه یافت. در شهر های نیمه غربی رکورد اقتصادی و اجتماعی به وجود آمد و به دلیل تحلیل رفتن شهر ها به شکل روستا ها و بی سوادی و فقر در جامعه روم نیمه غربی به تدریج زبان های بومی و رسومات و تقسیمات جغرافیایی اروپایی شکل گرفت و با تسلّط پیدا کردن ثروتمندان این مناطق بر مردم عادی و زحمتکش جوامع فئودالی به وجود آمد .
در این میان هنر این دوران در قرن های بعد از فروپاشی امپراتوری روم بیان خاص خود را پیدا کرد، هنر قرون وسطی را "عصر تاریک" می نامند ، اما نه در زمینه کتاب سازی و صنایع دستی. در این دوران علم و دانش از بین رفته بود و تنها بهانه حفظ دانش ، حفظ متون مسیحی ، آن هم فقط صومعه های مسیحی بود.

وظیفه اصلی تصویرگر تنها تصویرگری نبود، بلکه او باید تصاویر را با ایجاد تاثیرات روحی و عرفانی بر مخاطب طراحی می کرد، یکی از ویژگی های نسخ خطی این بود که کوچک وقابل حمل بودند و این امر موجب انتقال دانش و ایده های نسخ خطی ، از محلی به محل دیگر می شد.

در این مراکز کتابهای "مذهّب" یا به عبارتی ، کتاب دست نبشته مزین و مصور شده با طلا و نقره ساخته می شد که در قرون وسطی بسیار ارزشمند بودند. در این کتابها آرایش تصویری و گرافیکی بسیار مورد اهمیت بود. ساخت این کتابها بسیار وقت گیر بود و روند فراوری آن بسیار طولانی و هزینه بر بود، تا آنجا که در قسمتهایی از ساخت آن، طلا را آنقدر می کوبیدند تا به صورت ورقه های نازکی از طلا در می آمد و آن را بر روی کتاب با روشهایی خاص می کوبیدند ؛ درخششی که قسمتهای طلایی در نور ایجاد می کرد موجب شد تا این کتابها با نام "نسخه مذهّب" رواج پیدا کنند .
در قرون وسطی این کتابها در نوشتارخانه یا اتاق نگارش تهیه می شد که مهمترین آنها کتب مسیحی بود؛ مسئول نوشتارخانه نقش ویراستار و مدیر هنری را داشت و به زبانهای لاتین و یونانی مسلط بود.
"محرّر" کسی بود که روزهای متوالی حروف و کلمات را صفحه به صفحه با مهارت و تسلط کافی می نوشت. کتیبه ای که در آخر کتاب آورده می شد، "مؤخره" می گویند، در مؤخره  شرح ساختن کتاب گفته می شد.
در این میان کار محرّر بسیار سخت تر از کار بقیه اعضاء بود. در مؤخره هر نسخه خطی نام طراح، کاتب و چاپگر اثر نوشته می شد. در طراحی نسخ خطی، مذهّب یا تصویرگر، تصویر سازی هر چه با کیفیت تر کتاب را بر عهده داشت و به دلیل اهمیتی که نوشتار داشت ، این مسئولیت بر عهده سرنگارشگر بود، به طور مثال سر نگارشگر تعیین می کرد که بعد از نوشتن کدام متن ، کدام تصویر مرتبط با متن است و باید بعد از آن متن قرار بگیرد. در اینجا سر نگارشگر به تصویرگر اعلام می کرد که در کدام صفحه باید چه چیزی را طراحی کند.
این نسخه های خطی قرون وسطی بود که واژگانی غنی و شکل های گرافیکی و صفحه آرایی و مصور سازی و حتّی سبک های متفاوت نگارش حروف را به وجود آورد ؛ با جا به جایی این نسخه ها به مناطق دیگر،  سبک های متفاوتی در طراحی نیز به وجود آمد. قابل توجه است که برخی از این سبک ها موجب ایجاد نو آوری های اصلی در طراحی گرافیک شده اند .


مستندات این مطلب از این منبع است:
- بی.مگز ، فیلیپ ، تاریخ طراحی گرافیک ، ترجمه ناهید اعظم فراست ، غلامحسین فتح اله نوری، انتشارات سمت ،( 1384)