تبیان، دستیار زندگی
موضوع همدلی و اتحاد اسلامی از جمله با ارزش ترین اصول و لوازم زندگی مسالمت آمیز است که رسالت نبوی خواهان گسترش و فراگیری آن در تمام جهان بوده است. کما اینکه خداوند متعال ایشان را مایه رحمت و برکت برای عالمیان معرفی می نمایند، و نه فقط برای جامعه اسلامی.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا با مدیریت تکفیری و اسلام آمریکایی موافقید؟!

موضوع همدلی و اتحاد اسلامی از جمله با ارزش ترین اصول و لوازم زندگی مسالمت آمیز است که رسالت نبوی خواهان گسترش و فراگیری آن در تمام جهان بوده است. کما اینکه خداوند متعال ایشان را مایه رحمت و برکت برای عالمیان معرفی می نمایند، و نه فقط برای جامعه اسلامی.

علی بیراوند/کارشناس حوزه - بخش قرآن تبیان
اسلام آمریکایی

یکی از مهمترین و با ارزش ترین شاخص های فرهنگ و آموزه های اسلامی گسترش فرهنگ همدلی، مهرورزی و اتحاد اسلامی است.
به طور قطع و یقین می توان این چنین بیان داشت که موضوع همدلی و اتحاد اسلامی از جمله با ارزش ترین اصول و لوازم زندگی مسالمت آمیز است که رسالت نبوی خواهان گسترش و فراگیری آن در تمام جهان بوده است. کما اینکه خداوند متعال ایشان را مایه رحمت و برکت برای عالمیان معرفی می نمایند، و نه فقط برای جامعه اسلامی. [1]

با بیان این مقدمه جای طرح این سؤال است: با توجه به این که جهان اسلام متأسفانه به خاطر بعضی از مسائل و مشکلات درون دینی در ابتدای شکل گیری خود به فرقه ها و مذاهب گوناگونی تقسیم شد آیا وظیفه یک رهبر و مرجع دینی و سیاسی که زعامت و مدیریت این چنین جامعه را بر عهده دارد چگونه باید باشد؟ آیا اندیشه و رویکرد او تنها می بایست در خدمت منافع و مصالح گروهی خاص از این فرق و مذاهب باشد؟ و یا اینکه با نگاهی جامع و تصمیم مبتنی بر اصول و ارزش های اسلامی جامعه را مدیریت و رهبری نماید؟ در این نوشتار سعی داریم با نگاه به ساختار هندسی اندیشه رهبری مطالبی در خصوص بهترین رویکرد در اداره  و برخورد با افراد جامعه اسلامی اشاره کنیم.

من رهبری با اندیشه تکفیری را دوست ندارم

هر چند میان مبانی فکری و اعتقادی فرق و مذاهب اسلامی اختلافاتی وجود دارد، ولی عقل سلیم و آموزه های قرآنی این اجازه را به افراد نمی دهد که به محض دیدن مخالفت در جناح مقابل کمر به قتل او  ببندند. از اینرو همگان را به اندیشه و گفتگوی مسالمت آمیز دعوت می نماید

با نگاه و دقت در نوع عملکرد و اندیشه ی سیاسی و مذهبی مقام معظم رهبری (مُدَّ ظِلهُ العالی) می توان این چنین بیان داشت که ایشان به هیچ وجه خواهان گسترش و تقویت باورهای  تکفیری و افراطی در هیچ یک از مذاهب و فرق اسلامی نبوده و نیست و اجازه این چنین تحرکاتی به کسی را نیز نداده اند.
در منطق و باور ایشان همه مذاهب اسلامی می بایست در زیر چتر اسلام با تمسک بر آموزه های اصیل اسلامی زندگی مسالمت آمیز و توأم با نوع دوستی، مهرورزی و اتحاد را در پیش گیرند، مخالفت  ایشان با جریان تکفیر و پرهیز از اختلاف و فرقه گرایی در سخنرانی های متعدد به خوبی گویای نوع نگرش و عملکرد ایشان است. برای نمونه ایشان در یکی از بیان ارزشمند خودشان می فرمایند:
«علاج اصلی، داروی اصلی برای امروزِ دنیای اسلام، داروی «اتحاد» است؛ باید با هم متحد بشوند. علما و روشنفکران اسلام بنشینند و منشور وحدت اسلامی را تنظیم کنند؛ منشوری تهیه کنند تا فلان آدم کج فهمِ متعصبِ وابسته ی به این، یا فلان، یا آن فرقه ی اسلامی، نتواند آزادانه جماعت کثیری از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام کند؛ تکفیر کند. تهیه ی منشور جزء کارهایی است که تاریخ، امروز از روشنفکران اسلامی و علمای اسلامی مطالبه می کند. اگر شما این کار را نکنید، نسل های بعد از شما مؤاخذه خواهند کرد» [2]
در جبهه مقابل اتحاد و همبستگی، مفتیان و رهبران صاحب فتوایی وجود دارند که به هیچ وجه حاضر به قبول سازش و هم زیستی مسالمت آمیز مسلمانان نیستند؛ این دسته افراد با دلایل واهی و دور از منطق و فرهنگ اصیل اسلامی کمر به تکفیر و قتل برادران مسلمان خود بسته اند. گسترش و شکل گیری فرقه های جاهل تکفیری و وهابی نوعاً آبشخور این نوع نگرش در جهان اسلام هستند.
این در حالی است که مقام معظم رهبری همیشه با روشنگری های ارزشمند خود این چنین رویکرد غیر اسلامی را محکوم و رد نموده است، و همگی را به برادری و نوع دوستی دعوت نموده است. ولی متأسفانه بعضی افراد متعصب و گرفتار در دام تعصبات کور به نوعی سعی می نمایند این گرایش عالی و قرآنی رهبری را مورد خدشه و اتهام قرار دهند! چرا که این دسته افراد افراطی این نرمش و سیره توأم با مهرورزی، و نوع دوستی را نمی پسندند در واقع این افراد خودشان به نوعی  گرفتار در دام گرایش افکار افراطی و تکفیری شده اند.

تطبیق رویکرد رهبری با آموزه های ناب اسلامی

در ادامه به چند دلیل روایی و قرآنی به ابطال ایده تکفیر و افراطی گری در جامعه اسلام اشاره می کنیم.

1-اسلام مروج گفتگوی مسالمت آمیز و انتخاب آگاهانه است.

بر خلاف منطق و سیره تکفیری ها که برای حذف مخالفان خود از منطق ارعاب، قتل و کشتار دیگران استفاده می نمایند آموزه های اسلامی همگان را به هم اندیشی، گفتگوی مسالمت آمیز و انتخاب بهترین گزینه دعوت می نماید.
هر چند میان مبانی فکری و اعتقادی فرق و مذاهب اسلامی اختلافاتی وجود دارد، ولی عقل سلیم و آموزه های قرآنی این اجازه را به افراد نمی دهد که به محض دیدن مخالفت در جناح مقابل کمر به قتل او  ببندند. از اینرو همگان را به اندیشه و گفتگوی مسالمت آمیز دعوت می نماید: «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ [زمر/۱۸-۱۷] پس بندگان من را بشارت ده! همان كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نیكوترین آن ها پیروى مى كنند، آنان كسانى هستند كه خدا هدایت شان كرده و آن ها خردمندانند.» 
با اندک توجهی در سیره و اندیشه رهبری می توان به این مطلب دست یافت که ایشان هیچ گاه از اصول مبانی اصلی شیعی ذره ای به عقب ننشسته اند، بلکه همگان و فرق و مذاهب مختلف را به  صمیمیت و برادری آرامش و نوع دوستی و گفتگوی دینی و برپایی کرسی های آزاد اندیشی در جهت دستیابی به نقاط قوت و مشترک و اهداف اصلی نظام اسلامی رهنمود ساخته اند. کما اینکه ایشان در یکی از بیانات ارزشمند خود این چنین فرموده اند: «چند وظیفه ى بزرگ وجود دارد که باید انجام داد... یکى [تشکیل ] یک نهضت علمى و منطقى فراگیر از سوى همه ى علماى مذاهب اسلامى است براى ریشه کن کردن جریان تکفیرى؛ این مخصوص مذهبى دون مذهبى [دیگر] نیست؛ همه ى مذاهب اسلامى که دلشان براى اسلام می سوزد، اسلام را قبول دارند و براى اسلام دل می سوزانند، در این وظیفه سهیمند، شریکند؛ باید یک حرکت علمىِ عظیمى انجام بگیرد.» [3]

2-اتحاد و همگرایی اسلامی ریشه در آموزه های اسلامی

دل خود را سرشار از مهر و محبت و لطف با رعیت ساز، و بر آنان چون حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا آنان دو گروهند: یا برادران دینی تو هستند و یا همنوعان تو در آفرینش

اگر رهبر آگاه و فرزانه انقلاب اسلامی همه فرق اسلامی را به هم زیستی و اتحاد دعوت می نماید این مطلب نه تنها مخالفت با آموزه های اسلامی نیست، بلکه  ریشه در رهنمودهای روایی و قرآنی اسلام دارد؛ چرا که خداوند متعال در جای جای قرآن کریم همگان را به این اصل مهم قرآنی و دینی دعوت نموده است.

لذا کسی نباید ایشان را در معرض اتهام قرار دهد و ایشان را مخالف آموزه های شیعی قلمداد نماید؛ چرا که با نگاه محققان اعتراف خواهیم نمود که آموزه های شیعی چیزی جز همین اصول اساسی قرآن کریم نیست. «وَأَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ [انفال/۴۶] و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و كشمكش) نكنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوكت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت كنید كه خداوند با استقامت كنندگان است»

3- مهرورزی و عدالت منطق حکومت علوی

حضرت علی (علیه السلام) در بخشی از نامه خود به مالک اشتر فرمود: «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَةِ وَالمَحبّةَ لَهُم وَاللُّطفَ بِهِمْ وَ لا تَكُونَنَّ عَلَیهِمْ سَبُعاً ضاریاً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفانِ إمّا أَخٌ لَكَ فِى الدِّینِ أَوْ نَظِیرٌ لَكَ فِى الْخَلْقِ... ؛[4]دل خود را سرشار از مهر و محبت و لطف با رعیت ساز، و بر آنان چون حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا آنان دو گروهند: یا برادران دینی تو هستند و یا همنوعان تو در آفرینش.»
همچنین خطاب به یار دیگرش محمد بن ابی بکر فرمود: «فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ  وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَة...؛[5] بال فروتنی خود را برای آنان فرو نِه، و با آنان به نرمی رفتار نمای، و چهره ی خود را برای آنان بگشای و به همه ی آنان یکسان بنگر...» 
سفارش و تأکید امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر و بیان رویکردی انسانی با آحاد مردم بخوبی گواه بر منطق عدالت محور و انسان دوستانه امام علی (علیه السلام) دارد.

سخن آخر

زعیم امت اسلامی مقام معظم رهبری (مُدَّ ظِلُّهُ العالی) همیشه با حفظ و پایبندی بر اصول و مبانی اصیل اسلامی و با توجه به آرمانهای مقدس مذهب تشیع نگاه جامعه به امت اسلامی داشته و هیچ گاه رویکردی تفرقه بر انگیز و تشنج آفرین را در مسیر رهبری جامعه اسلامی در پیش نگرفته اند و این چیزی غیر از آموزه های ناب اسلامی نیست.

پی نوشت ها:
[1]. سوره انبیاء آیه 107. «وَما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ؛ و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم.»
[2]. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مد ظله العالی): سخنرانی در تاریخ: 17/01/1386.
[3]. همان تاریخ سخنرانی: 04/۰۹/۱۳۹۳
[3]. نهج البلاغه، نامه 53. (ترجمه استاد ولی).
[4]. نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 886، نامه 27(ترجمه استاد ولی).