تبیان، دستیار زندگی
شرک خفی در کمین مومنین
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مؤمن چگونه مشرک می شود؟

سالم نگه‌داشتن عقیده از هر نوع انحرافی می‌طلبد تا انسان مؤمن، در زمان‌های مختلف اعتقادات خود را به کسانی که دین‌شناس هستند عرضه کند، زیرا گاهی انسان عقیده و فکری را درست می‌پندارد اما زمانی بطلان آن عقیده و فکر برای او آشکار می‌شود که سالیان درازی از عمر خود را تلف‌کرده و هیچ بهره‌ای از لحظات عمر خود نبرده است.
امام حسن عسکری

ازجمله اعتقاداتی که در سعادت انسان نقش بسزایی دارد؛ ایمان به خدای متعال و یگانه دانستن اوست که در اصطلاح «توحید» نامیده می‌شود. در مقابل ایمان به خدا و یگانه دانستن او «شرک به خدا» قرار دارد. شرک ازنظر لغت به معنای شریک قراردادن است [۱] و در اصطلاح دینی به معنای شریک قرار دادن موجود دیگری برای خدای متعال است. امام حسن عسکری (علیه السلام) در ضمن روایتی پیرامون برخی از مراتب شرک می‌فرماید:«إِنَّ الْإِشْرَاکَ فِی النَّاسِ أَخْفَی مِنْ دَبِیبِ الذَّرِّ عَلَی الصَّفَا فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ وَ مِنْ دَبِیبِ الذَّرِّ عَلَی الْمِسْحِ الْأَسْوَدِ [۲] تشخیص شرک در میان مردم از دیدن اثر پای مورچه بر روی سنگ سخت در شب تار مشکل‌تر است یا راه رفتن آن مورچه روی  زیرانداز سیاه»

انواع شرک
درواقع شرک، نوعی انحراف از مسیر توحید است که گاهی آشکار است و انسان به‌راحتی می‌تواند آن را در وجود برخی مشاهده کند که از آن تعبیر به «شرک جلی» شده و کفار و بت‌پرستان مظاهر آن در بین انسان‌ها هستند و گاهی آنقدر پنهان است که جز با دقت و با اشاره کارشناسان دینی قابل‌تشخیص نیست و «شرک خفی» نامیده می‌شود و در بین همه مردم حتی مؤمنین نیز رواج دارد. روایتی که از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) ذکر شد درواقع نوع دوم از شرک یعنی شرک خفی موردتوجه قرارگرفته است. اما شرک خفی چیست و چگونه انسان‌ها و خصوصاً مؤمنین به آن مبتلا می‌شوند؟
شرک خفی در قرآن
در قرآن کریم آیات مختلفی در مورد شرک و انواع آن آمده است، اما آنچه که مرتبط با شرک خفی در میان مؤمنین است آیه «وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُ‌هُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِ‌کُونَ [یوسف/۱۰۶] و بیشتر آنها که مدعی ایمان به خدا هستند، مشرکند!» است که از آن استفاده می‌شود که در حقیقت مومنانی که از شرک جلی و قرار دادن شریک برای خداوند، مانند بت‌پرستان پاک هستند، ممکن است به برخی دیگر از انواع شرک آلوده باشند بدون آنکه در بسیاری از مواقع از آن آگاه باشند.
چگونه مؤمن مشرک می‌شود؟
امام صادق (علیه السلام) پیرامون این مطلب که چگونه ممکن است که انسان مؤمنی مشرک باشد می‌فرماید: «هُوَ الرَّجلُ یَقُول: لَوْلا فُلانٌ لَهَلَکْتُ، وَ لَوْ لا فُلانٌ لَأَصَبْتُ کذا و کذا، وَ لَوْلا فُلانٌ لَضَاعَ عَیالی، اَلا تَری اَنَّهُ قَدْ جَعَل لِلهِ شَریکاً فی مُلْکِهِ یرزقه و یدفع عنه، قال: قلت: فیقول: لَوْلا اَنَّ مَنَّ اللهُ عَلَیَّ بِفُلانٍ لَهَلَکْتُ؟ قال: نَعَمْ لا بَأْسَ بِهَذا [۴] این سخن کسی است که می‌گوید اگر فلانی نبود، کار من زار بود، اگر فلانی نبود، به چنین و چنان نمی‌رسیدم، اگر فلانی نبود، خانواده‌ام گرفتار می‌شدند ... مگر نمی‌بینی که چنین افرادی برای خداوند در حکومتش شریک قرار داده‌اند که آن شریک به اینان روزی می‌رساند و ضرر را از اینان دفع می‌کند، راوی می‌گوید: گفتم پس بگوید: اگر خداوند متعال به‌واسطه فلانی بر من منّت نمی‌گذاشت، هلاک و گرفتار می‌شدم (این چگونه است؟)، فرمود: بله، امثال این سخنان اشکالی ندارد.»
متاسفانه در جامعه امروز اینگونه از شرک که امام صادق (علیه‌السلام) برخی از جزئیات آن را بیان فرمودند به‌وفور یافت می‌شود، و چه‌بسا ما هم گرفتار آن باشیم. عده‌ای هستند که همواره می‌کوشند با برخی صاحبان قدرت و تخصص ارتباط و دوستی برقرار کنند و یا در برخی ادارات روابطی با کارمندان و یا عوامل اداری برای خود ایجاد کنند، با این نگاه که آن‌ها در مواقع نیاز بتوانند مشکلات آنها را حل کنند و به‌اصطلاح خودشان زمانی به دردشان بخورند. به‌یقین چنین برخوردها و روش‌ها و نگاه‌ها، شرک‌آلود است و این‌گونه افراد بجای توکل و اعتماد مطلق بر خدای متعال، برای عده‌ای شأنیت قائل می‌شوند و فکر می‌کنند آنان هستند که می‌توانند گره از مشکلاتشان بگشایند، درحالی‌که آن‌ها حداکثر می‌توانند وسیله‌ای باشند از جانب خدا و اگر خداوند نخواهد آن‌ها هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند.
عرفان‌های نوظهور و شرک خفی
عرصه دیگری که بحث شرک خفی در آن ظهور و بروز دارد و امروزه به‌صورت گسترده‌ای در حال گسترش است، عرصه تبعیّت از غیر خدا و غیر معصوم و همچنین کسانی که خداوند و حضرات معصومین (علیهم‌السلام) دستور به اطاعت از آنها نداده‌اند می‌باشد. امام جواد (علیه‌السلام) در روایتی زیبا می‌فرماید: «مَنْ أَصْغی إِلی نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ، وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ یُؤَدِّی عَنِ الشَّیْطَانِ فَقَدْ عَبَدَ الشَّیْطَان [۵] هر کس به گوینده‌ای گوش دهد به‌راستی‌که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد درواقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به‌راستی‌که ابلیس را پرستیده است.» ازاین‌رو می‌توان گفت تمام فرقه‌هایی که رئیس آنها غیر معصوم است و دعوت به‌سوی خود و هوی و هوس می‌کنند، نیز مشرک به شرک خفی می‌باشند. تمام عرفان‌هایی که امروزه در ایران و سراسر جهان به وجود آمده‌اند و هر یک به نحوی به جنگ با ادیان آسمانی و خصوصاً اسلام برخاسته‌اند، رهبران آنها کسانی هستند که هم خود آلوده به شرک هستند و هم پیروان خود را وارد در این وادی خطرناک می‌سازند.
چه کنیم به شرک خفی آلوده نشویم؟
مهم‌ترین عامل گرایش به شرک خفی، سست بودن مبانی اعتقادی درزمینه توحید است و در مقابل، مهم‌ترین راه نجات از این شرک، تحکیم مبانی و اعتقادات درزمینه توحید و خصوصاً توحید نظری [۶] است.
علاوه بر این علماء بزرگ اسلامی در کتابهای اخلاق برای از بین بردن شرک خفی به‌صورت تفصیلی مباحث فراوانی را مطرح کرده‌اند و با ذکر مصادیق ِاین نوع شرک و راهکارهای مناسب برای از بین بردن هریک، زمینه از بین بردن هر یک را فراهم نموده‌اند. مناسب است انسان با مراجعه به این نوع کتابها و با تشخیص نوع شرک خاصی که خود به آن دچار است به معالجه و پاک کردن آن از قلب و جان خود بپردازد، زیرا همانطور که از امام حسن عسکری (علیه‌السلام) نقل کردیم این شرک آن‌قدر پوشیده و مخفی است که گاهی انسان در پایان عمر متوجه می‌شود که تمام اعمال خود را برای غیر خدا انجام نداده و چیزی جز ریا و ریاکاری حاصل زندگی و زحمات او نبوده است، لذا در آخرت هیچ بهره‌ای از رحمت‌ها و تفضلات الهی نخواهد برد. پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله علیه و اله) می‌فرماید:«یَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِذَا جَازَی الْعِبَادَ بِأَعْمَالِهِمْ اذْهَبُوا إِلَی الَّذِینَ کُنْتُمْ تُرَاءُونَ فِی الدُّنْیَا هَلْ تَجِدُونَ عِنْدَهُمْ ثَوَابَ أَعْمَالِکُم [۷] روز قیامت هنگامی‌که مردم با اعمال خود در پیشگاه خدا حاضر می‌شوند، پروردگار به آن‌ها که در دنیا ریا کردند می‌فرماید: به سراغ کسانی که به خاطر آن‌ها ریا کردید بروید، ببینید پاداشی نزد آن‌ها می‌یابید.»
آیا شرک خفی بخشیده می‌شود؟
ممکن است در ابتدای امر گفته شود با توجه به آنکه خداوند گناه شرک را در قرآن ظلم عظیم نامیده « إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیم [لقمان/۱۳] شرک، ظلم بزرگی است» و همه گناهان به‌جز آن را می‌بخشد «إِنَّ اللَّـهَ لَا یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء [نساء/۱۱۶] خداوند، شرک به او را نمی‌آمرزد؛ (ولی) کمتر از آن را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) می‌آمرزد.» و بهشت را بر چنین افرادی حرام کرده « إِنَّهُ مَن یُشْرِکْ بِاللَّـهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّـهُ عَلَیْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّار [مائده/۷۲] هر کس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است؛ و جایگاه او دوزخ است.» اکثر مؤمنین در جهنم هستند و کمتر کسی از آنها موفق می‌شود به بهشت برود.
اما با دقت درآیات قرآن روشن می‌شود که آنچه خداوند برای آن وعده عذاب داده مربوط به شرک جلی است که کفار و بت‌پرستان به آن گرفتار هستند و باایمان به خداوند و اعتقاد به یگانگی او منافات دارد، اما آنچه که در آیه ۱۰۶ سوره یوسف به آن اشاره‌شده «با بعضی از مراتب ایمان جمع می‌شود»[۸] ازاین‌رو سبب خروج از اسلام و ورود در عذاب الهی نمی‌شود. به‌هرحال چنین مومنینی می‌بایست  تا قبل از مرگ توبه کنند و به اصلاح اعتقادات خود در حوزه نظری و عملی بپردازند و الا هم در دنیا ممکن است به عقوبت برخی از عقاید خود گرفتار شوند و هم در آخرت گرفتار و معذب باشند.

پی‌نوشت ها:
۱. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص ۲۵۹
۲. سفینة البحار، ج ۳، ص ۲۲۰
۳. همان
۴. تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۷۶
۵. الکافی، ط دارالحدیث، ج ۱۲، ص ۷۹۲
۶. توحید نظری مربوط به عالم شناخت و اندیشه است. یعنی خدا را در همه مقامات و شئوناتی که به او مرتبط است به یگانگی شناختن
۷. بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۲۶۶
۸. المیزان، ج ۱۱، ص ۲۷۶

 منابع برای مطالعه بیشتر
کتاب «چهل حدیث» از آثار بسیار ارزشمند حضرت امام خمینی (ره)
کتاب «معراج السعادة» نوشته ملأ احمد نراقی


رهپویان قرآن

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.