تبیان، دستیار زندگی
در نیم فصل بازیکن برای مظلومی نگرفتند و به این ترتیب همه چیز به هم ریخت اما در این میان خبرهایی مبنی بر اعتصاب و نهایتا اختلاف بین افشارزاده و البته سبک دست منتشر شد که آینده استقلال را در کما و هاله ای از ابهام فرو برد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نقش منفعلانه مظلومی در تحولات استقلال

در نیم فصل بازیکن برای مظلومی نگرفتند و به این ترتیب همه چیز به هم ریخت اما در این میان خبرهایی مبنی بر اعتصاب و نهایتا اختلاف بین افشارزاده و البته سبک دست منتشر شد که آینده استقلال را در کما و هاله ای از ابهام فرو برد.

مهدی طاهرخانی -بخش ورزشی تبیان
مظلومی

تهدید سبک دست  مبنی بر قطع همکاری پیغامی داشت که ظاهرا این عضو هیات مدیره آن را نگرفت و آن پیغام این بود: شما ۲۵ میلیارد تومان قرارداد داری و باید آن را پرداخت کنی.
با این مقدمه می خواهیم برسیم به نقش سرمربی در اتفاقاتی که پیرامون باشگاه رخ می دهد. پرسش این است که آیا اگر امیر قلعه نویی سرمربی استقلال بود افشارزاده، سبک دست و همه دیگر اعضای هیات مدیره همینطور با استقلال رفتار می کردند که امروز می کنند؟یعنی تا این حد پول بازیکنان را نمی دادند، تا این حد بازیکنان تیم را رها می کردند که بروند و بعد در نیم فصل هم نقاط ضعف تیم را با لیست سرمربی  ترمیم نمی کردند؟ پرویز مظلومی  آدم تو داری است اما این تو داری نقطه قوت وی محسوب نمی شود، وی در حال شکست خوردن است اما صدایش در نمی آید و آنقدر  حرف نزده و چک و چانه نزده که اگر همین امروز هم بخواهد چنین کند شاید حرف هایش تاثیر کافی را نداشته باشد.
شاید هم پرویز مظلومی پس از کلی چانه زنی خسته شده و تصمیم گرفته که بگذارد زمان بگذرد و باقی قراردادش را بگیرد و برود و پشت سر خود را هم نگاه نکند. هر کدام از این ها باشد و یا حتی اگر تنها به دلیل جنتلمن بودن پرویز مظلومی و خود خوری محض و رعایت احوال دیگران هم که باشد فرقی نمی کند، دود این نوع رفتار به هر حال به چشم استقلال می رود که نیاز به استانداردهای خاصی دارد و اگر آن استانداردها رعایت نشود نتیجه خوبی حاصل نمی آید.
در واقع پرویز مظلومی هم باید این استانداردها را بشناسد و برای استقلال و آبروی خودش از حقوق اولیه اش در این باشگاه دفاع کند. استقلال برای قهرمانی معیارهای خاصی لازم دارد و اولین مدافع اجرای آن استانداردها، خود پرویز مظلومی است کما اینکه  در سال های قبل امیر قلعه نویی، ناصر حجازی، صمد مرفاوی و ... بوده اند و دقیقا همه آنها که نتوانستند حقوق خود و استقلال را بگیرند همان هایی بوده اند که باخته اند و یا خود اشک ریخته اند و یا اشک مردم را درآورده اند.به هر حال سرمربیگری کاریزما هم لازم دارد. باید گاهی بازیکن را آرام کرد و از اعتصاب منصرف کرد، گاهی هم باید فریاد زد و حق بچه ها را گرفت و بالاتر از آن باید عناصر کنار دستی را خود مربی بچیند و حتی حواسش به برنامه ریزی لیگ و تعطیلات و استراحت بازیکنان هم باشد.
ماجرای مظلومی درست مثل خاکپور است، او هم نتوانست حتی حق خودش را به عنوان قرارداد بگیرد چه برسد به حق داشتن لژیونرها یا حق داشتند امکانات کافی.تفاوت کی روش با این مربیان همین است او حقش را می گیرد حتی اگر شده با فریاد و مصاحبه اما این دو نمی گیرند و احتمال شکست شان هر روز بالاتر هم می رود تا نهایتا شکست می خورند.